eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.5هزار دنبال‌کننده
24.3هزار عکس
16.8هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه درس 👆 🦋❣🦋❣🦋 ❣🦋❣🦋 🦋❣🦋 ❣🦋 🦋 👇👇👇 ❣برای جمع آوری و نوشتن مطالب و ها وقت گذاشته می شود درس إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٩﴾ کسانی که دوست دارند کارهای بسیار زشت [مانند آن تهمت بزرگ] در میان اهل ایمان شایع شود، در دنیا و آخرت عذابی دردناک خواهند داشت، و خدا [آنان را] می شناسد و شما نمی شناسید. (۱۹) ❣این آیات در بزرگی شایعه پراکنی می گوید حتی کسانی که شدن فحشا را دوست دارند معذبشان خواهیم کرد ❣وبعد به مومنان می کند که این کارها وخطوط شیطان است از آن پیروی نکنید ❣در جلسه قبل گفتیم که قرآن کریم تکیه فراوانی روی این مطلب دارد که جوّ اسلامی جوّ تهمت و بهتان و افترا و بدگویی نباشد. ❣ مردم مسلمان هر وقت چیزی در مورد برادران و خواهران مسلمان خود"شنیدند، مادام که به سرحد یقین قطعی- نه ظنّ و گمان- نرسیده‌اند که جای شک و شبهه نباشد و یا شرعی اقامه نشده است، ❣‏ شان این است 👇 که آنچه می‏ شنوند به اصطلاح معروف «از این گوش‏ بشنوند و از گوش دیگر بیرون کنند» ❣و به تعبیر دیگر همان جا که ‏شنوند دفن کنند و حتی به صورت این که «من شنیدم» هم نقل نکنند؛ ❣ نه تنها به صورت یک امر قطعی نقل نکنند، حتی این طور هم نگویند که «من چنین چیزی شنیده‌ام.» همین گفتنِ «شنیدم» هم «پخش» است ❣ و اسلام از پخش این نوع کثیف و ناپاک و آلوده ناراضی است. مخصوصاً یک جمله در آیه ۱۹ دارد👇 که می‌فرماید: وَ اللهُ یعْلَمُ وَ انْتُمْ لاتَعْلَمونَ‏. می‌خواهد بفرماید که شما نمی‌دانید این چقدر جنایت بزرگی است و طبعاً نمی‌دانید که عقوبت این جنایت چقدر بزرگ است. ❣ اسلام می‌خواهد که محیط و جوّ جامعه اسلامی بر اساس متقابل و حسن ظنّ و ظنّ خیر و بر اساس خوب‏گویی باشد نه بر اساس بی ‏اعتمادی و بدگمانی و بدگویی، ❣ و لذا اسلام را آن چنان حرام بزرگی دانسته است که تعبیر قرآن این است: ❣وَ لا یغْتَبْ بَعْضُکمْ بَعْضاً ایحِبُّ احَدُکمْ انْ یأْکلَ لَحْمَ اخیهِ مَیتاً(حجرات/۱۲) ❣ که خلاصه‌اش این است: آن که از کس دیگر می‌کند، در واقع دارد برادر مرده را می‌خورد در حالی که او مرده است ❣روی همین اساس است که قرآن با بیانات گوناگون، این مطلب را تأکید و تکرار می‌کند. ❣ از آن جمله در این آیه ۱۹سوره نور است: ❣انَّ الَّذینَ یحِبّونَ انْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ امَنوا لَهُمْ عَذابٌ الیمٌ. ( این درس ادامه دارد 👆) ➖➖➖➖➖
267.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امید_به_خدا یعنی: دلیل محکم و قابل برای ادامه ی راه راهی که میدونی آخرش تموم میشه، چون داری به رحمتش به بخشش‌‌ به لطفش و مطمئنی هر چی پیش بیاد ناظر بر احوال توست چی بهتر از این؟ هیچ وقت نا امید نشو چون هر چه پیش بیاد و یا است. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸🍃🌸🍃 میان آرزوی تو ومعجزه خداوند، دیواری است به نام اعتماد. پس اگر دوست داری به آرزویت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن. هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد. ای کاش ایمانی از جنس کودکانه داشته باشیم. 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
بخدا روزى کاروانى بزرگ در بیابان مورد حمله‌ی راهزنان قرار گرفت و در این میان خواجه‌ای ثروتمند هم، همراه کاروان بود که طلای زیادی با خود داشت. خواجه از ترس از دست دادن مالش ، آن‌را برگرفت و از کاروان جدا شد و با خود گفت : "در جایى پنهان کنم تا اگر کاروان را بزنند، این پول برایم بماند." به بیابان رفت، خیمه‌اى دید که در آن پلاس پوشى نشسته کلاهی پشمین بر سر نهاده و تسبیحی بر گردن دارد ، پس به او اعتماد کرد و مال خویش به امانت به او سپرد. پلاس پوش گفت : به خیمه برو و در گوشه‌اى بگذار. خواجه پول در آن‌جا نهاد و بازگشت. چون به کاروان رسید، دزدان راه را بر کاروان بسته و همه اموال کاروانیان را به دزدى تصرف کرده بودند. پس مرد خدا را شکر کرد که پول را به شخصی مطمئن سپرده است . پس از گذشت ساعتی خواجه قصد خیمه پلاس پوش کرد، چون به آن‌جا رسید، دزدان را دید که مال تقسیم مى‌کنند و پلاس پوش هم در میان آنان نشسته و به نظر می‌آمد که رئیس آنان باشد. خواجه برسر زد وگفت:" آه، من مال خود را به رئیس دزدان سپرده بودم! پس خواست باز گردد، اما راهزن(پلاس پوش) او را بدید او را صدا زد که بیا. خواجه از ترس جانش به نزد پلاس پوش آمد، راهزن گفت: "چه کار دارى؟" گفت" جهت امانت و سپرده ام آمده‌ام." پلاس پوش گفت "همان جا که نهاده‌اى بردار." خواجه با تعجب رفت و طلاهایش را برداشت. یاران معترض گفتند:" ما در این کاروان هیچ زر و مالی نیافتیم و تو طلای زیاد را به او باز مى دهى ؟؟ گفت: درست است که ما راهزنیم ولی او به من گمان نیکو برد و من نیز به خداى تعالى گمان نیکو مى‌برم. من گمان او را به راستى تحقق دادم تا باشد که خداى تعالى گمان من نیز به راستى تحقق دهد." 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝