eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.5هزار دنبال‌کننده
24.3هزار عکس
16.8هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
5.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋غمگین نشو وقتی که کسی تو را درک نمی‌کند وقتی کسی تلاشت را نمی بیند وقتی کسی به وجودت اهمیتی نمی‌دهد تو فکر میکنی دیده نمیشی اما پیش چشم خیلی بزرگی تو فکر میکنی تنها هستی اما نگه دار همه ما خداست❤️🌿 گاهی باید بی دلیل شاد باشی گاهی باید در هجوم سختی ها آرام ترین فرد زمین باشی سختی بخشی گذرا از زندگی است اما به خدا همیشه هست 🌺🌿 وَلَا تَيْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ 🌿 ﻭ ﺍﺯ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻣﺄﻳﻮﺱ ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ ; ﺯﻳﺮﺍ ﺟﺰ ﻣﺮﺩم ﻛﺎﻓﺮ ﺍﺯ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻣﺄﻳﻮﺱ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ . 📖سوره یوسف (٨٧) @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💚 امام حسن (ع): ✍ تا زمانیکه نعمت پا بر جاست قدر آن شناخته نمی شود همین که از دست رفت تازه قدر آن شناخته می شود. 📚 بحار، جلد78، صفحه115 〰➿〰➿〰➿ 💚 امام حسین (ع): ✍ آن که درکاری که نافرمانی خداست بکوشد، امیدش را از دست می دهد و نگرانی ها به او رو می آورد. 📚 بحار الانوار، ج3، ص397 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔰 در خانه یکی از دوستانش که از بزرگان نیشابور بود، میهمان بود. از هشتی ورودی خانه، صدای او را می‌شنید که در حال نصیحت و اندرز شخصی بود. آن شخص به دوست ابوریحان می‌گفت: « نقشی بر دکان خود افزون کنم و گلدانی خوشبوتر از پیش در پیشگاهش بگذارم بلکه عشقم از آن گذرد و به زندگیم باز آید.» دوست ابوریحان او را می‌کرد که: «عمر کوتاهست و عقل تعلل را درست نمی‌داند. آن زن اگر تو را می‌خواست حتما پس از سال‌ها باز می‌گشت. پس یقین دان در گروی مردی دیگر دارد و تو باید به فکر خویش باشی.» سه روز بعد ابوریحان در حال خداحافظی با دوست خود بود که خبر آوردند: «کسی را که نصیحتش نمودید بر افتاده و در این چند روز هیچ نخورده است.» میزبان ابوریحان قصد دیدار آن مرد کرد. ابوریحان دستش را گرفت و گفت: « را که بر گرمای دمیده و مرگ را به بالینش فرستاده دوباره روان مکن.» میزبان سر خم نمود. این بار ابوریحان به دیدار آن مرد رفت و چنان به او بخشید که او از جای برخواست و آب نوشید. گویند چند روز دیگر هم ابوریحان در نیشابور بماند و روزی که آن شهر را ترک می‌کرد آن مرد با همسر بازگشته‌اش اشک‌ریزان وی را بدرقه می‌کردند. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
5.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋غمگین نشو وقتی که کسی تو را درک نمی‌کند وقتی کسی تلاشت را نمی بیند وقتی کسی به وجودت اهمیتی نمی‌دهد تو فکر میکنی دیده نمیشی اما پیش چشم خیلی بزرگی تو فکر میکنی تنها هستی اما نگه دار همه ما خداست❤️🌿 گاهی باید بی دلیل شاد باشی گاهی باید در هجوم سختی ها آرام ترین فرد زمین باشی سختی بخشی گذرا از زندگی است اما به خدا همیشه هست 🌺🌿 وَلَا تَيْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ 🌿 ﻭ ﺍﺯ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻣﺄﻳﻮﺱ ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ ; ﺯﻳﺮﺍ ﺟﺰ ﻣﺮﺩم ﻛﺎﻓﺮ ﺍﺯ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻣﺄﻳﻮﺱ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ . 📖سوره یوسف (٨٧) @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💚 امام حسن (ع): ✍ تا زمانیکه نعمت پا بر جاست قدر آن شناخته نمی شود همین که از دست رفت تازه قدر آن شناخته می شود. 📚 بحار، جلد78، صفحه115 〰➿〰➿〰➿ 💚 امام حسین (ع): ✍ آن که درکاری که نافرمانی خداست بکوشد، امیدش را از دست می دهد و نگرانی ها به او رو می آورد. 📚 بحار الانوار، ج3، ص397 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
267.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امید_به_خدا یعنی: دلیل محکم و قابل برای ادامه ی راه راهی که میدونی آخرش تموم میشه، چون داری به رحمتش به بخشش‌‌ به لطفش و مطمئنی هر چی پیش بیاد ناظر بر احوال توست چی بهتر از این؟ هیچ وقت نا امید نشو چون هر چه پیش بیاد و یا است. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔰 در خانه یکی از دوستانش که از بزرگان نیشابور بود، میهمان بود. از هشتی ورودی خانه، صدای او را می‌شنید که در حال نصیحت و اندرز شخصی بود. آن شخص به دوست ابوریحان می‌گفت: « نقشی بر دکان خود افزون کنم و گلدانی خوشبوتر از پیش در پیشگاهش بگذارم بلکه عشقم از آن گذرد و به زندگیم باز آید.» دوست ابوریحان او را می‌کرد که: «عمر کوتاهست و عقل تعلل را درست نمی‌داند. آن زن اگر تو را می‌خواست حتما پس از سال‌ها باز می‌گشت. پس یقین دان در گروی مردی دیگر دارد و تو باید به فکر خویش باشی.» سه روز بعد ابوریحان در حال خداحافظی با دوست خود بود که خبر آوردند: «کسی را که نصیحتش نمودید بر افتاده و در این چند روز هیچ نخورده است.» میزبان ابوریحان قصد دیدار آن مرد کرد. ابوریحان دستش را گرفت و گفت: « را که بر گرمای دمیده و مرگ را به بالینش فرستاده دوباره روان مکن.» میزبان سر خم نمود. این بار ابوریحان به دیدار آن مرد رفت و چنان به او بخشید که او از جای برخواست و آب نوشید. گویند چند روز دیگر هم ابوریحان در نیشابور بماند و روزی که آن شهر را ترک می‌کرد آن مرد با همسر بازگشته‌اش اشک‌ریزان وی را بدرقه می‌کردند. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌱🕊 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 در سال ١٩۶۵ در انفجار مین زمینی در ویتنام پاهایش را از دست داد؛ جنگ شد و با استقبال رسمی به وطن بازگشت. بیست سال بعد او ثابت کرد که قهرمانی از انسان نشأت می‌گیرد. یک روز گرم تابستانی، باتلر در تعمیرگاهش، در شهر کوچکی در آریزونای آمریکا، کار می‌کرد که ناگهان صدای فریادهای ملتمسانۀ زنی را از منزلی نزدیک کارگاهش شنید. صندلی چرخ‌دارش را به آن سو هدایت کرد امّا بوته‌های درهم و انبوه مانع از حرکت صندلی چرخ‌دار و رسیدن او به منزل مزبور می‌شد. از صندلی‌اش پایین آمد و روی سینه در میان خاک و خاشاک و بوته‌ها خزید؛ اگرچه سخت دردناک بود، امّا توانست راه خود را باز کرده پیش برود. خودش تعریف می‌کند که "باید به آنجا می‌رسیدم، هر قدر که زخم و درد، رنجم می‌داد." وقتی باتلر به آنجا رسید متوجّه شد که دختر سه سالۀ آن زن به نام استفانی هینز به درون استخر افتاده و چون دست‌هایش را از بازو از دست داده، امکان شنا نداشته و اینک زیر آب بی‌حرکت مانده است. مادرش بالای استخر ایستاده، سراسیمه و دیوانه‌وار فریاد می‌کشید. باتلر به درون آب شیرجه رفت و خود را به ته استخر رساند و استفانی کوچک را بیرون آورد و در کنار استخر نهاد. رنگش سیاه شده و ضربان قلبش قطع شده بود و از نفس هم خبری نبود. باتلر بلافاصله تنفّس مصنوعی و احیاء ضربان قلب را شروع کرد و مادر هم به آتش‌نشانی زنگ زد. به او جواب دادند که متأسفانه پزشکان به دلیل تلفنی قبل از او، بیرون رفته‌اند. مادر ناامید و درمانده، هق‌هق می‌گریست. باتلر در حین تنفّس مصنوعی و احیاء قلبی به مادر درمانده امید می‌داد و می‌گفت: "نگران نباشید؛ من دستان او بودم و از استخر بیرونش آوردم؛ حالش خوب خواهد شد. حالا هم ریه‌های او هستم؛ با هم از عهدۀ زندگی مجدد بر خواهیم آمد." چند ثانیه بعد، دخترک سرفه‌ کوچکی کرد و نفسی کشید و قلبش به حرکت آمد و زد زیر گریه. مادرش او را در آغوش کشید و هر دو شادمان و مسرور شدند. مادر از باتلر پرسید: "از کجا می‌دانستید که حالش خوب خواهد شد؟" باتلر پاسخ داد: "راستش را بخواهید نمی‌دانستم. امّا وقتی زمان جنگ پاهایم را از دست دادم، در آن میدان تنهای تنها بودم. هیچ کس آنجا نبود به من کمک کند مگر دخترکی ویتنامی. دخترک تلاش می‌کرد مرا به طرف روستایش بکشد و در آن حال به انگلیسی دست و پا شکسته‌ای زمزمه می‌کرد: "طوری نیست؛ زنده می‌مانی. من پاهای تو هستم. با هم از عهدۀ این کار بر می‌آییم." کلام او به روح و جانم بخشید و حالا خواستم همان کار را برای استفانی کوچک بکنم. ✅ قدرت عجیبی دارند. هر وقت دیدید می‌توانید کسی باشید دلگرمیتان را دریغ نکنید. حرف شما ممکن است یک نفر را زیر و رو کند. 🍃 🌺🍃 ✍ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🌸🍃🌸🍃 مردی در قاهره خواب میبیند که برای رهایی از فقر باید به اصفهان برود و آنجا بخت خود را آزمایش کند. او عازم اصفهان می شود, داروغه ی شهر دستگیرش می کند و او ماجرای خوابش را تعریف میکند. داروغه به طعنه میگوید؛ مردک من سه بار خواب دیدم که در حیاط خانه ای در قاهره در جوار درخت انجیر و .. گنجی نهفته است و هیچکدام را جدی نگرفته ام, آنوقت تو این یاوه ها را جدی گرفته ای؟! سپس به او پولی میدهد و میگوید گورت را گم کن و دیگر اینجا نبینمت. مرد قاهره ای به دیار خود بازمیگردد, پای درخت انجیری که در حیاط خانه اش است را میکند و گنج را صاحب میشود. "بورخس" این داستان را تعریف میکند تا عبارت کافکا برای ما تداعی شود؛ امید فقط برای ناامیدان وجود دارد. برای کسانی که هیچ چیز ندارند, برای ناامیدانی که محکوم به امیدواری هستند. آنان که چاره ای جز امیدوار بودن ندارند. داستان بورخس مرزها را در می نوردد, از قاهره به اصفهان و از خیال تا واقعیت. تا نمونه ی درخشانی باشد از رئالیسم جادویی. حکایتی که واقعیت و خیال را در هم می امیزد و خاطرنشان می سازد که خوابها تعبیر می شوند مادامی که آنها را جدی بگیری. رویا ها محقق می شوند مادامی که آنها را فرونگذاری. هرچند که واقعیت به گونه ای مهلک ناامید کننده است, اما از یاد نبریم که ما محکوم به امیدواری هستیم. مارکس در نامه ای به یکی از دوستانش می نویسد؛ شرایط نومیدوار جامعه ای که در آن زندگی میکنم, مرا آکنده از امید می سازد. ‎🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃 آموختم که هیچ دارویی ، نمیتواند همچون " اُمید " آدمی را ایستاده نگه دارد ! آموختم که در همه حال و همه وقت باید عشق ورزید حتی در زمان خستگی ، بیماری و یاس . آموختم که جنگیدن همیشگی برای نداشته ها چشم ها را به روی داشته هایمان می بندد گاهی باید با خیالی آسوده زندگی کرد رها از هر نبردی و شکستی . . . آموختم که هیچ دارویی ، نمیتواند همچون "اُمید" زندگی بیاورد ، عشق ببخشد . . ‎ 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
☯️ ️ نجاری بود که زن زیبایی داشت که پادشاه را مجذوب خود کرده بود پادشاه بهانه ای از نجار گرفت و حکم اعدام او را صادر کرد و گفت نجار را فردا اعدام کنید. نجار آن شب نتوانست بخوابد. همسر نجار گفت: مانند هر شب بخواب. پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار کلام همسرش آرامشی بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد. صبح صدای پای سربازان را شنيد. 💂‍♀️💂‍♀️💂‍♀️ چهره اش دگرگون شد و با نا اميدی، پشيمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم. با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند. دو سرباز با تعجب گفتند: پادشاه مرده و از تو می خواهيم تابوتی برايش بسازی. ⚰️ چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت . فکر زيادی انسان را خسته می کند . درحالی که خداوند تبارک و تعالی مالک و تدبير کننده کارهاست ساعت زندگیت را به افق آدمهای ارزان قیمت کوک نکن یا خواب می مانی یا از زندگی عقب 🎈 در هر شرایطی امیدت را به خدا از دست نده و هر لحظه منتظر رحمت بی کرانش باش. 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
💚✨💚 ✨💚 💚 ✍ امیرالمومنین (علیه السلام) می فرماید انسان تا زنده است، در جنگی دائمی قرار دارد و آن است؛ جهاد با نفس، وظیفه ‌ای دینی است که مستلزم حفظ ابزار و سلاح معنوی، مانند اراده و تقواست. نفس انسان دارای قوای متعددی است که گاه با یکدیگر در تضاد قرار می‌گیرند؛ مثلاً قوه شهوت و غضب که عقل و خرد همواره باید بر آنها مسلط باشند. در جهاد با نفس، انسان مجهز به است که باید بر قوای مخالف همچون غضب، شهوت، جاه‌طلبی و طمع نسبت به مال و حقوق دیگران غلبه کند، در درون انسان گرایش‌هایی مانند خودخواهی وجود دارد که همواره نیازمند مقابله است؛ به ما دستور داده شده: «جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُمْ»... . امام علی در حکمت 148 و 149 می‌فرمایند: «الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ»؛ یعنی شخصیت انسان زیر زبان او پنهان است و با سخنانش آشکار می‌شود. ایشان اظهار داشتند: «لَا تَكُنْ مِمَّنْ یرْجُو الْآخِرَةَ بِغَیرِ عَمَلٍ»: فردی که امید به آخرت دارد، نباید بدون عمل صرفاً آرزو کند. او باید در دنیا مانند سخن بگوید و مانند عمل کند... . بسیاری از افراد آرزوهای خود را با امید اشتباه می‌گیرند، اما این دو از اساس متفاوت ‌اند. ابتدا باید تفاوت این دو را شناخت، اشتباه گرفتن این دو می‌تواند باعث انحراف شود، نتیجه تلاش و فراهم آوردن مقدمات است و ، هوسی بی پایه است، باید مراقب بود که به جای امید خود را به آرزو مشغول نکیم. داشتن مانند داشتن شمشیری برنده است. اگر کسی با یقین در برابر شک و تردید شکست بخورد، خطای بزرگی مرتکب شده است. سخنان خداوند، پیامبر و اهل‌ بیت عصمت و طهارت، یقین مطلق‌ و صد درصدی است، در حالی که سخنان و وعده‌ های دیگران تنها بر گمان و ظن استوار است. بنابراین، نباید کسی با داشتن یقین شکست بخورد! 📚 درس اخلاق تاریخ: 1403/09/28 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝