eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘﷽⚘ 📎...💚 میدهم سوے امیرم یڪ سلام صبح من آغاز شد با این ڪلام ڪار هر روز من از فرط فراق یڪ سلام از راه دور از روے بام السّلام اے ساڪن ڪرب وبلا من حرم خواهم همین و والسلام «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹شنیدید خیلی ها میگن: آب که از سر گذشت ،چه یه وجب، چه صد وجب؟ 🌸 اما خدا میگه: قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ 🌸 (ای پیامبر،از جانب من) بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف(و ستم) کرده اید!از رحمت خدا نا امید نشوید همانا خداوند همه گناهان را می بخشد ، یقیناً او بسیار آمرزنده مهربان است. ☝ یادمون باشه ، از آب یک وجب خیلی راحتتر میشه بیرون اومد تا آب صد وجب... هیچ وقت برای شروع دیر نیست .. 🌸 یعنی همیشه آغوش خدا برامون بازه ..یعنی تا هر جا که اشتباه رفتی برگرد خدا منتظرته @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️۰۰۰۰☝️ اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 8 بهمن ماه 1400 🌞اذان صبح: 05:40 ☀️طلوع آفتاب: 07:06 🌝اذان ظهر: 12:17 🌑غروب آفتاب: 17:28 🌖اذان مغرب: 17:47 🌓نیمه شب شرعی: 23:33 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ : ،،پس ازنمازظهرجمعه 🌺دورکعت نماز گذارد و درهر رکعت بعد از حمد ۷ توحید بخواند 🍃 ،100مرتبه 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🍃وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ این ذکر بهترین داروی ،معنوی است 📚 مفاتیح الجنان أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃 ♦! 🔶دعای کسی که در خانه بنشیند و بگوید: خدایا روزی مرا برسان!این دعا مستجاب نمی شود چرا که خدا به او خطاب می کند: آیا دستور ندادم برای کسب روزی تلاش کنی؟! 🔶مردی که زنش اختیار او را کاملا به دست بگیرد،که خداوند می گوید: آیا اختیار او را به دست تو واگذار نکردم؟ 🔶فردی که دارای مال و ثروت باشد و آن را تباه کند و گوید : خدایا روزیم را برسان که خداوند میفرماید : آیا دستور ندادم که میانه رو باش و اسراف نکن. 🔶مردی که پول داشته و آن را قرض داده بدون آنکه سندی بگیرد.خداوند میفرماید: مگر تو را دستور ندادم که شاهد بگیری؟! 📚بحارالانوار؛ ج103،ص12 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ «عاقبت خوردن مال حرام» 👤 🔥 روایت عجیب امام زمان در مورد کسی که حتی یک درهم از اموالش را بخورد... 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌹 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👈با این 6 خوراکی 10 سال جوانتر شوید ▫️داشتن پوستی زیبا و جوان از آروزی هر خانمی است تا بتواند زیبا و جوانتر از سن واقعی خودش بنظر برسد اما پوست و زیبایی همه ی چیزی نیست که شما  برای جوانتر شدن به آن نیاز داشته باشید. بلکه داشتنی بدنی سالم و بدون مریضی علاوه بر چهره ای زیبا و پوستی صاف و بدون چروک یکی از مهم ترین فاکتور های است که برای مانند یک بانوی جوان بنظر رسیدن به آن نیاز دارید. با این 5 خوراکی معجزه کنید. ▫️ چوبه: افزایش انرژی ▫️: سلامت شبکیه ی چشم ▫️: ممانعت از پیری پوست ▫️ : کشیدگی پوست و جلوگیری از تیرگی پوست  ▫️: جلوگیری از بیماری های قلبی عروقی و عفونی ▫️: تنظیم کلسترول و فشار و گردش خون @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹این سبد گل زیبا 🍃تقدیم به شما 🌹آدینه مبارک 🍃شادی هاتون بی پایان 🌹دلتون پر از امید 🍃زندگیتون عاشقانه 🌹وهزارآرزوی زیبا 🍃نصیب لحظه هاتون 🌹آدینه تون زیبا و شاااد 🍃در کنار عزیزان تون @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸انسانها مانند آب هستند. 🔸بعضی، به سرعت و با جوش و خروش از کنارمان عبور می کنند. 🔹بعضی، لحظاتی ما را در خودشان غـرق می کنند. 🔸بعضی، بــــرای نوشیدن پاک و تمیز نیستند و صرفاً تشنگی را به یادمان می آورند. 🔹بعضی، ما را از مسیر اصلی مان منحرف می کنند. 🔸بعضی، گرم هستند و می سوزانند. 🔹بعضی، سرد هستند و آزار می دهند. 🔸بعضی، می آیند و همه چیز را با خود می برند. 🔹بـعضی، تشنگی مان را فرو مینشانند. 🔹و بعضی، کنارمان می مانند تا فرصت و امنیتی بـرای زندگی بسازند . . .! @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕ تکرارکنیم❣ امروز معجزه‌ای در راه است و من با آغوش باز به استقبال آن میروم و ایمان دارم خدا بهترین‌ها را برایم ممکن محقق میسازد. پروردگارا سپاسگزارم❣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ 🍃🌸در این عصر آدینه بهمن ماه 🌸🍃 یک دنیا لبخند😊 یک دل خرسند ❤ ویک عصر دلپسند👌 دركنارخانواده محترم 👨‍👩‍👧 براتون آرزو میکنم❣ عصر آدینه تون شیرین و دلچسب☕️🎂 آدینه خوبی کنار خانواده داشته باشید 😊 ‎‌‌‌‌‌@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔸امام علی علیه السلام: او(مهدی) به شما نشان خواهد داد که روش عادلانه چگونه است، و کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) که متروک مانده اند را زنده خواهد کرد. ،ص ١٩۶ ای شیعه ما! ما از اخبار و اوضاع شما شيعيان کاملا آگاهيم و چيزی از آن بر ما پوشيده نمی ماند. 🌼‌امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ‌📚(بحارالأنوار، ج ۵۳، ج ۱۵۰) @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ شرکت در مجلس گناه چه حکمی دارد؟ 👹حضور در مجلس معصیت👹 ❓سوال : در مجلس خانوادگی که تشکیل شده از خواهر وبرادر، اگر زن ومرد نامحرم بصورت مختلط شروع به رقصیدن کنند، تکلیف بنده در آن مجلس چیست؟ (مقلد امام خامنه ای) ✅جواب: 🔰شرکت در مجلس معصيت اگر مستلزم ارتکاب حرام مانند گوش‏ دادن به موسيقی لهوی مناسب با مجالس لهو و گناه باشد و يا مفسده‌ای بر آن مترتّب شود يا حضور در آن تأييد گناه محسوب شود، جايز نيست 📛 و امّا تکليف امر به معروف و نهی از منکر با عدم احتمال تأثير ساقط است✅ (استفتائات آیت الله خامنه ای س 1427) @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
وَتَبَارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ 🌎وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَعِنْدَهُ ✨عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۵﴾ ✨و خجسته است كسى كه فرمانروايى آسمانها 🌎 و زمين و آنچه ميان آن دو است از آن اوست ✨و علم قيامت پيش اوست و به سوى 🌎 او برگردانيده مى شويد (۸۵) 📚 سوره مبارکه الزخرف ✍آیهٔ ۸۵ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
گوش جبار به هیچ عذری نیست بدهکار...! گرگی از چشمه ای آب می خورد که چشمش به بره ای افتاد که چند قدم پایین تر می خواست آب بنوشد. گرگ با خود گفت: اگر بتوانم بهانه ای پیدا کنم، شام امشبم فراهم است. پس بر سر بره فریاد زد: چطور جرئت می کنی آبی را که من می نوشم گل کنی؟ بره گفت: ارباب، اگر آب گل آلود است گناه از من نیست، زیرا آب از سمت شما به طرف من جاری است! گرگ گفت: بسیار خب، این به کنار. حال بگو ببینم چرا پارسال همین موقع به من دشنام دادی؟ بره گفت: این محال است، آخر من فقط شش ماه سن دارم! گرگ غرید و گفت: گوشم به این حرف ها بدهکار نیست. اگر تو نبودی، حتما پدرت بوده! و با گفتن این حرف بر روی بره ی بی نوا پرید و او را درید و خورد. بره پیش از آنکه جان دهد با صدای بریده گفت: گوش جبار به هیچ عذری نیست بدهکار... @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
حدود صد و سی و نه سال پیش نخستین مولد برق وارد ایران شد، اما منابع حکایت از آشنایی پادشاهان و درباریان قاجار با این انرژی در مسافرت به اروپا دارند. ناصرالدین شاه قاجار در خاطرات نخستین سفرش به فرنگ، پیرامون تماشاخانه‌ای در روسیه می‌گوید: «هر دقیقه روشنایی الکتریسیته رنگارنگ از گوشه‌ها به مجلس رقص می‌اندازند». این توصیف پادشاه قاجار مربوط به سال 1252ه.ش- 1873م یعنی دو سال بعد از اختراع ماشین گرام در غرب است. پادشاه خوشگذران قاجار شانزده سال بعد در خاطرات سفر سومش به فرنگ در ماجرای دیدار از ورشو -پایتخت لهستان- چنین آورده است: «جمعیت زیادی از زن و مرد توی کوچه بودند، اما نمی‌شد کسی را دید! این جا چراغ های گازی و الکتریسته وجود دارد و باعث روشنایی هستند. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
یکی از روایت هایی که در مورد کندوان وجود دارد ماجرای فرار مردم روستای حیله ور در زمان حمله مغول است؛ اما داستان این فرار چه بوده است و چطور شد که اهالی حیله ور در کندوان ساکن شدند؟ روستای حیله ور در دو کیلومتری کندوان قرار دارد و این روستا به صورت دستکند ساخته شده است. در زمان حمله مغول در قرن هفتم هجری به این منطقه، مردم آن از روستای خود فرار کرده و به کندوان پناه می آورند و این روستای صخره ای را به عنوان خانه جدید خود انتخاب می کنند. آن ها برای این کار با ابزارهای ساده خود به مانند فرهاد کوه کن، صخره ها و سازه های سنگی روستا را شکل داده و آن ها را به خانه ای قابل استفاده تبدیل می کنند. در جریان حمله مغول، روستای حیله ور برای همیشه خالی از سکنه باقی می ماند و به حال خود رها می شود. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
!! مردی که راضی به فروش قلب خود شد !!! این داستان واقعی رو تا آخر بخونید، واقعا زیباست، مردی در سمنان به دلیل فقر زیاد و داشتن سه فرزند و یک زن (یک پسر 6ساله، یک دختر 3ساله، و یک پسر شیرخوار) قلب خود را برای فروش گذاشت، و از او پرسیدند که چرا قلبت رو برای فروش گذاشتی، اونم پاسخ داده بود چون میدونم اگه بخوام کلیم رو بفروشم کسی بیشتر از 20میلیون کلیه نمیخره که با این مبلغ نمیشه یه سقف بالا سر خود گذاشت، اون مرد حدود چهار ماه در شهرای اطراف به صورت غیرقانونی آگهی فروش قلب با گروه خونO+ گذاشت، بعد از 4ماه مرد میلیاردی از تهران که پسری 19 ساله داشت و پسرش 3سال بود که قلبش توانایی کار کردن را نداشت و فقط با دستگاه زنده نگهش داشته بودن، مرد تهرانی چند روز بعد از خواندن آگهی به سراغ فروشنده قلب میره و باهاش توافق میکنه که 200میلیون تومن قلبش را برای پسرش بخرد، و مرد تهرانی بهش گفته بود که من مال و ثروت زیاد دارم و دکتر آشنا هم زیاد دارم و به هرچقدر بگن بهشون پول میدم که با اینکه این کار غیر قانونیه ولی انجامش بدن، مرد فروشنده به مرد تهرانی میگه زن و بچه ی من از این مسئله خبر ندارن و ازت خواهش میکنم اول پول رو به حساب زنم بفرست و بعد من قلبم رو به پسرتون میدم، مرد تهرانی قبول میکنه، و بعد از کلی آزمایشات دکتر متخصص قلبی که آشنای مرد تهرانی بود میگه با خیال راحت میشه این عمل رو انجام داد، روز عمل فرا میرسه و مرد فروشنده و اون پسر19 ساله رو وارد اتاق عمل میکنن و دکتر بیهوشی مرد فروشنده رو بیهوش میکنه و زمانی که میخواست پسر19 ساله رو بیهوش کنه متخصص قلب میگه دست نگهدار و فعلا بیهوش نکن، دستگاه داره چیز عجیبی نشون میده و داره نشون میده که قلب این پسر داره کار میکنه، دکتر جراحی که اونجا بوده به دکتر قلب میگه آقای دکتر حتما دستگاه مشکل پیدا کرده و به پرستاره میگه یه دستگاه دیگه بیار، دستگاه جدید رو وصل میکنن و دکتر قلب میگه سر در نمیارم چطور ممکنه قلب این پسر تا قبل از وارد شدن به اتاق عمل توانایی کار کردن رو نداشت، و میگه تا زمانی که مشخص نشه چه اتفاقی افتاده نمیتونم اجازه ی این عمل رو بدم، و دکتر قلب میره پرونده پسر19 ساله رو چک میکنه و میبینه که تمام اکوگرافی که از قلب این پسر گرفته شده نشون دادن که قلب پسر مشکل داره و دکتر ماجرا رو برای پدر پسر 19ساله تعریف میکنه و بهش میگه دوباره باید اکوگرافی و آزمایشات جدیدی از پسرتون گرفته بشه، دکتر قلب سریعا دست به کار میشه و بعد از گرفتن آزمایشات و اکوگرافی میبینه قلب پسر بدون کوچکترین اشکال در حال کار کردنه و پدرش میگه یک اتفاق غیر ممکن افتاده و باید دستگاه ها رو از بدن پسرتون جدا کنیم چون قلب پسرتون خیلی عالی داره کار میکنه، پدر پسر به دکتر میگه آقای دکتر تورو خدا دستگاه ها رو جدا نکن پسر من میمیره، دکتر قلب بهش قول میده که اتفاقی برای پسرس پیش نمیاد و دستگاها رو جدا میکنه و میبینه قلب پسر19 ساله بدون هیچ ایراد و مشکلی داره کار میکنه و پدر پسر به دکتره میگه چطور همچین چیزی ممکنه، دکتره بهش میگه فقط تنها چیزی که میتونم بگم اینه که اون فروشنده باعث شده خدا یک معجزه به ما نشون بده، پسر19 ساله به پدرش میگه بابا تو اتاق عمل یه آقایی دستشو گذاشت رو قلبم یه چیزی رو به من میگفت و چندبار تکرارش کرد و بهم میگفت پسرم از حالا به بعد قلب تو واسه همیشه توانایی کار کردن رو داره فقط حتما به پدرت بگو که به مرد فروشنده کمک کنه که بتونه زندگیشو عوض کنه،،، پدر پسره و دکتر قلب از شنیدن این حرف نمیدونستن باید چی بگن و فقط منتظر شدن تا مرد فروشنده بهوش بیاد، وقتی که مرد فردشنده بهوش میاد پدر پسر و دکتر قلب باهاش صحبت میکنن و بهش میگن تو اتاق عمل نمیدونیم چه اتفاقی افتاد که یهو همه چی تغییر کرد و قلبی که 3سال توانایی کار کردن رو نداشت یهویی بدون مشکل شروع به کار کردن کرد، مرد فروشنده بهشون میگه من میدونم چی شده، و بهشون میگه قبل اینکه من بیهوش بشم، تو دلم گفتم یا امام حسین خودت میدونی بچه یتیم و بچه ی بدون پدر یعنی چی و بهش گفتم امام حسین قربونت برم تورو به چشمای قشنگ برادرت ابوالفضل قسم میدم و تورو به اون لحظه ای که پسرت علی اکبر ازت آب خواست و نداشتی بهش بدی قسم میدم نذار بچه هام یتیم بشن، دکتر قلب و پدر پسر با شنیدن این حرفا بسیار ناراحت میشن و پدر پسره با چشمای پر از اشک بهش میگه چون تو باعث شدی خدا پسرمو شفا بده 1میلیارد تومن بهت هدیه میکنم که بری زندگیتو تغییر بدی..........: حالا اگه یه ذره هم ناراحت شدی و دلت حسینی شد این داستان زیبا رو برای بقیه بفرست و دلشون رو حسینی کن ارسالی توسط استاد طباطبایی از شهر مقدس قم @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
♦️مردی به دندان پزشک خود تلفن می کند. و به خاطر وجود حفره بزرگی در یکی از دندان هایش از او وقت می گیرد . موقعی که مرد روی صندلی دندان پزشکی قرار می گیرد ، دندان پزشک نگاهی به دندان او می اندازد و می گوید: نه یک حفره بزرگ نیست خوردگی کوچکی است که الان برای شما پر می کنم . مرد می گوید: راستی ؟ موقعی که زبانم را روی آن می مالیدم احساس می کردم که یک حفره بزرگ است . دندان پزشک با لبخندی بر لب می گوید: این یک امر طبیعی است چون یکی از کارهای زبان اغراق است. 🔹نگذارید زبان شما از افکارتان جلوتربرود... @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
گربه تنبل را موش طبابت می‌كند می‌گویند: در زمان‌های قدیم پیرزن نخ ‌ریسی بود كه از چند سال پیش شوهرش مرده بود و با دو تا گربه‌اش زندگی می‌كرد. اسم یكی از گربه‌‌ها عروس بود و اسم یكیش هم ملوس. گربه عروس خیلی زرنگ بود و روزی نبود كه چند تا موش گت و گنده از پشت كندو و هیمه‌های پیر زال نگیرد و سبیلی چرب نكند برعكس او ملوس، گربه خیلی تنبل و تن‌پروری بود و بیشتر وقت‌‌ها می‌رفت پهلوی پیرزن و آنقدر لوس‌ بازی در می‌آورد تا پیرزن از غذای خودش یك چیزی به او می‌داد. موش‌های خانه پیرزن خیلی از عروس می‌ترسیدند اما میانه‌شان با ملوس خیلی خوب بود به‌ طوری كه وقتی ملوس تنبل می‌خوابید موش‌‌ها از سر و كولش بالا می‌رفتند، بعضی از موش‌‌ها شیطان هم زیر دم او سیخونک می‌زدند، خلاصه وقتی موش‌‌ها از تنبلی و بی‌بخاری ملوس خبردار شدند قرار گذاشتند چند تا از گردن كلفت‌هاشان بروند پیش او و میانه آن دو تا را به هم بزنند تا از شر آن یكی خلاص شوند. در همین گیر و دار ملوس ناخوش شد و به سراغ رفقاش رفت و از آنها كمك خواست، موش‌‌ها هم دور او جمع شدند تا فكری به حالش كنند. پیرزن كه از بدحالی و ناخوشی ملوس باخبر بود به همراه زن همسایه وارد خانه شد. زن همسایه همین كه چشمش به گربه و موش‌‌ها افتاد رو كرد به پیرزن و گفت: "اینها چه میكنن؟ این چه وضعیه؟" پیرزن جواب داد: "این گربه من ناخوشه، مرضش هم تنبلی است، حتماً رفته پیش موش‌‌ها به حكیمی؟" زن همسایه خنده‌ای كرد و گفت: "بله! گربه تنبل ره موش حكیمی منه!" (گربه تنبل را موش طبابت می‌كند!). @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
پارچه فروشی می رود در یک آبادی تا پارچه هایش را بفروشد. در بین راه خسته می شود و می نشیند تا کمی استراحت کند. در همان وقت سواری از دور پیدا می شود. مرد پارچه فروش با خود می گوید: بهتر است پارچه ها را به این سوار بدهم بلکه کمک کند و آن ها را تا آبادی بیاورد. وقتی سوار به او می رسد، مرد می گوید: «ای جوان! کمک کن و این پارچه ها را به آبادی برسان». سوار می گوید: «من نمی توانم پارچه های تو را ببرم» و به راه خود ادامه می دهد. مرد سوار مسافتی که می رود، با خود می گوید: «چرا پارچه های آن مرد را نگرفتم؟ اگر می گرفتم، او دیگر به من نمی رسید. حالا هم بهتر است همین جا صبر کنم تا آن مرد برسد و پارچه هایش رابگیرم و با خود ببرم». در همین فکر بود که پارچه فروش به او رسید. سوار گفت: «عمو! پارچه هایت را بده تا کمکت کنم و به آبادی برسانم.» مرد پارچه فروش گفت:«نه! آن فکری راکه تو کردی من هم کردم». 🆔@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
شاخ و شانه کشیدن این اصطلاح از رفتار برخی گدایان به زبان فارسی وارد شده است. در گذشته یکی از ترفندهای گدایانی که سمج‌تر بودند این بود که با ایجاد مزاحمت و بدون زور بازو به نوعی باج میگرفتند. به این ترتیب که در یک دست خود یک شاخ گوسفند و در دست دیگرشان یک استخوان شانه گوسفند می‌گرفتند و به در خانه‌ها و دکان‌ها می‌رفتند و تقاضای پول می‌کردند. اگر صاحب‌خانه یا دکان از دادن پول امتناع میکرد شاخ گوسفند را چنان بر شانه گوسفند می‌کشیدند که صدای ناهنجاری ایجاد می‌کرد به حدی که بالاخره صاحب خانه یا دکان کلافه شده و چیزی به آنان میداد. امروزه این اصطلاح به معنای تهدید کردن و خط و نشان کشیدن استفاده میشود. 🆔@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
گدای مشهوری بود به نام «جهانگیر دَوس» که در گدایی مشهور بود. روزی در حمام جوانی به نزد او آمد و گفت: «می‌خواهم از تو گدایی یاد بگیرم و شاگرد تو باشم» جهانگیر دَوس گفت: «گدایی شاگردی نمی‌خواهد، فقط سه قانون مهم دارد: ۱- گدایی کن از هر کسی که باشد ۲- گدایی کن هرجا که باشد ۳- حاصل گدایی را قبول کن هرچه باشد» سپس جهانگیر دَوس وارد حمام شد و به نوره‌خانه رفت تا موهای زائد بدنش را از بین ببرد. ناگهان همان جوان به در زد و گفت: «در راه خدا به من کمک کنید!!!» جهانگیر گفت: «من جهانگیر دوس ، استاد همه‌ی گدایان هستم. از من هم گدایی می‌کنی؟!! گفت: «خودت گفتی گدایی کن از هر کسی که باشد!!! پرسید: «آخر در نوره‌خانه‌ی حمام که من لخت مادرزادم؟» گفت: «خودت گفتی گدایی کن هرجا که باشد!!» پرسید: «فعلاً مقداری نوره(واجبی) و موی زائد!! بدنم موجود است. قبول می‌کنی؟» جوان دستش جلو آورد و گفت: «قبول می‌کنم!! خودت گفتی حاصل گدایی را قبول کن هرچه باشد!!» جهانگیر دوس گفت: «احسنت که یک روزه توانستی تمام درس‌های من را یاد بگیری!» 🆔@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋حضور اقا امام زمان عج در قبرستان هندوستان... 🌺داستان بسیار زیبا تشریف فرمایی اقا امام زمان عج نزد یک بودایی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh