eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
101 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220425-WA0029.
2.24M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۱۷ @tafsir_qheraati
إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِناثاً وَ إِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطاناً مَرِيداً «117» (مشركان) به جاى خدا، جز معبودانى مؤنث (كه نام زن بر آنها نهاده‌اند مانند لات و مناة وعُزّى‌) نمى‌خوانند وجز شيطان سركش وطغيانگر را نمى‌خوانند. نکته ها آيه‌ى قبل، مشركان را در ضلالت و گمراهى دانست، اين آيه، علّت آن را پرستش بت‌ها و پيروى از شيطان مى‌داند. مراد از معبودانِ مؤنث در آيه‌ «إِناثاً»، يا بت‌هايى است‌كه مشركان نام‌هاى مؤنث چون لات و مناة و عُزّى بر آنها مى‌گذاشتند و يا فرشتگان كه به عقيده‌ى مشركان دختران خدا بودند. شايد هم مراد از «اناث» در آيه، موجود تأثيرپذير و ضعيف است و لذا صلاحيّت پرستش را ندارد. پیام ها 1- معبودهاى غير الهى، يا ضعيفند يا طيغانگر. إِلَّا إِناثاً ... إِلَّا شَيْطاناً مَرِيداً 2- فرار از معبود حقّ، راهى جز پناه به معبودهاى باطل و شيطان ندارد. إِلَّا إِناثاً ... إِلَّا شَيْطاناً مَرِيداً 3- همه‌ى راههاى انحرافى، به يك راه- پيروى از شيطان- منتهى مى‌شود. «إِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطاناً مَرِيداً» 4- پرستش هر معبودى جز خداوند در حقيقت شيطان‌پرستى است. يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ‌ ... شَيْطاناً مَرِيداً تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 165 https://chat.whatsapp.com/FviKLwiaejbCN1k3yQK2Ax
AUD-20220426-WA0005.
4.02M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۱۸ و ۱۱۹ @tafsir_qheraati
لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ نَصِيباً مَفْرُوضاً «118» خداوند لعنتش كند وقتى كه گفت: من حتماً از بندگان تو سهمى معيّن خواهم گرفت (و گروهى را منحرف خواهم كرد). وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِيناً «119» و حتماً آنان را گمراه مى‌كنم و قطعاً به آرزوها سرگرمشان مى‌سازم و دستورشان مى‌دهم كه گوش چهارپايان را بشكافند (تا علامت باشد كه اين حيوان سهم بت‌هاست) و به آنان فرمان مى‌دهم كه آفرينش خدا را دگرگون سازند. و هر كس به جاى خدا، شيطان را دوست و سرپرست خود بگيرد، بى‌گمان زيان كرده است، زيانى آشكار. نکته ها جمله‌ «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ» به معناى القاى آرزوهاى پوچ و بيجا است. شكافتن گوش حيوان، از برنامه‌هاى خرافى جاهليّت بود كه پس از آن، سوار شدن و ذبح و هر استفاده‌اى را از آن حيوان حرام مى‌پنداشتند. تأكيدهاى بسيار شيطان بر گمراه ساختن مردم، كه در اين دو آيه آمده، هشدارى بر صاحبان ايمان است. عبارت‌ «مِنْ عِبادِكَ نَصِيباً مَفْرُوضاً» را دو گونه مى‌توان معنا كرد: الف: بعضى از بندگان را گمراه مى‌كند. ب: از هر بنده‌اى لحظاتى را شيطانى مى‌كند. در روايتى مى‌خوانيم: جمله‌ «فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ» تغيير دين خدا را نيز شامل مى‌شود. «1» «1». تفسير برهان و عيّاشى. جلد 2 - صفحه 166 اسلام، اجازه‌ى بى‌مصرف ماندن يك حيوان را نمى‌دهد تا چه رسد به بى‌مصرف ماندن انسان‌ها. «فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ» پیام ها 1- شرك‌ورزيدن در دام شيطان قرار گرفتن است. إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِناثاً ... لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ‌ 2- شيطان، دشمن ديرين انسان است، به هوش باشيم در دام او نيفتيم. «لَأَتَّخِذَنَّ» 3- شيطان براى گمراهى انسان، آخرين تلاش خود را مى‌كند. (تمام آيه‌ى 119) 4- شيطان، همه را نمى‌تواند گمراه كند. «لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ» 5- شيطان، خالقيّت خدا را قبول دارد. «عِبادِكَ» 6- خطر وسوسه‌ها، جدّى و دائمى است، دشمن خود را بشناسيم. (حرف لام كه بر سر تمام افعال آمده است نشانه جدّى بودن خطر است). لَأَتَّخِذَنَ‌ ... 7- شيطان، هر كس را به نحوى گمراه مى‌كند. بدعت در دين، تغيير در آفرينش. «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ‌، فَلَيُبَتِّكُنَّ، فَلَيُغَيِّرُنَّ» 8- آرزوهاى طولانى از القائات شيطان است. «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ» 9- شيطان، ابتدا در فكر و روح انسان اثر مى‌گذارد، سپس او را تسليم خود مى‌گرداند. (جمله‌ى گمراه كردن و آرزوى طولانى ابتدا مطرح شده، سپس فرمان دادن) «لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ» 10- انسان فطرتاً در مسير حقّ است. كلمه «اضلال» در جايى بكار مى‌رود كه قبلًا مسير حقّ باشد. «لَأُضِلَّنَّهُمْ» 11- شيطان مردم را به حرام كردن حلال‌هاى الهى دعوت مى‌كند. «فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ» 12- آرزوها زمينه اطاعت‌پذيرى از شيطان است. «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ» 13- خرافات، از القائات شيطانى است. «فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ» 14- تغيير مخلوقات (نظير زن را به مرد و مرد را به زن تبديل كردن) كارى حرام و جلد 2 - صفحه 167 شيطانى است. «فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ» امام صادق فرمود: يعنى دستورات و دين خدا را تغيير مى‌دهند. 15- اطاعت از شيطان در حقيقت پذيرش ولايت اوست. «يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا» 16- تنها خداوند شايسته ولايت بر انسان است. «وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِيناً» https://chat.whatsapp.com/FviKLwiaejbCN1k3yQK2Ax
يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً «120» (شيطان) به آنان وعده مى‌دهد و ايشان را در آرزو مى‌افكند و شيطان جز فريب، وعده‌اى به آنان نمى‌دهد. أُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ لا يَجِدُونَ عَنْها مَحِيصاً «121» آنانند كه جايگاهشان دوزخ است و از آن راه گريزى نيابند. نکته ها «محيص» از «حيص» به معناى عدول و صرف نظر كردن است. وقتى آيه‌ى 135 آل‌عمران در مورد بخشايش گناهان از سوى خداوند نازل شد ابليس با فريادى يارانش را جمع كرد و گفت: با توبه‌ى انسان، همه‌ى زحمات ما ناكام مى‌شود. هر يك سخنى گفتند. يكى از شياطين گفت: هر گاه كسى تصميم به توبه گرفت، او را گرفتار آرزوها و وعده‌ها مى‌كنم تا توبه را به تأخير اندازد. ابليس راضى شد. «1» هم خدا و هم شيطان وعده داده‌اند، ولى وعده‌ى الهى راست‌ «وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ» «2» و وعده‌هاى شيطان جز دروغ و فريب چيز ديگرى نيست. «وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً» نشانه‌ى وعده‌هاى شيطان، دعوت به تنگ نظرى و فساد است. در آيه‌ى ديگر مى‌خوانيم: «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ» «3» «1». تفسير صافى. «2». حج، 47. «3» بقره 268. جلد 2 - صفحه 168 پیام ها 1- دلبستگى به آرزوها، افتادن در دام فريب شيطان است. «يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ» 2- آنان كه به ديگران- حتّى به كودكان- وعده‌ى دروغ مى‌دهند، كارى شيطانى مى‌كنند. «وَ ما يَعِدُهُمُ‌ ...» 3- دوزخ، براى گروهى جايگاه ابدى و خلود است. «مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ...» 4- تهديد به كيفر، يكى از شيوه‌هاى جلوگيرى از فساد است. «مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ» 5- از همه‌ى ناگوارى‌هاى دنيا مى‌توان گريخت، ولى از عذاب آخرت هرگز! «لا يَجِدُونَ عَنْها مَحِيصاً» 6- در آخرت، برگشت امكان ندارد، پس تا از دنيا نرفته‌ايم از بدى‌ها برگرديم. «لا يَجِدُونَ‌ ...» https://chat.whatsapp.com/FviKLwiaejbCN1k3yQK2Ax
AUD-20220427-WA0036.
3.88M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۲۰و۱۲۱ @tafsir_qheraati
AUD-20220428-WA0020.
2.02M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۲۲ https://chat.whatsapp.com/FviKLwiaejbCN1k3yQK2Ax
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا «122» و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، به زودى آنان را در باغهايى كه از زير (درختان) آنها جوى‌ها روان است وارد مى‌كنيم. هميشه در آن جاودانند. وعده‌ى الهى حقّ است. و چه كسى در سخن از خداوند، راستگوتر است؟ پیام ها 1- ايمان از عمل جدا نيست. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا» 2- اگر همه‌ى اعمال صالح بود، كارساز خواهد گشت. كلمه‌ «الصَّالِحاتِ» با الف و لام نشانه همه كارهاى نيك است. 3- تشويق در كنار تهديد، از شيوه‌هاى تربيتى قرآن است. (آيه‌ى قبل تهديد بود، جلد 2 - صفحه 169 اينجا تشويق است). مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ‌ ... سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ‌ 4- لذّت‌هاى دنيا، نگرانى از دست دادن دارد، امّا نعمت‌هاى بهشت، جاودانه است. «خالِدِينَ فِيها» 5- با مقايسه‌ى وعده‌هاى دروغ شيطان و وعده‌هاى راست خدا، به وعده‌ى الهى دل ببنديم. «وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا https://chat.whatsapp.com/FviKLwiaejbCN1k3yQK2Ax
AUD-20220429-WA0023.
3.12M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۲۳ https://chat.whatsapp.com/FviKLwiaejbCN1k3yQK2Ax
لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً يُجْزَ بِهِ وَ لا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً «123» (پاداش و عقاب و برترى) به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل كتاب نيست! هر كه بدى كند بدان كيفر داده مى‌شود و جز خدا، براى خويش سرپرست و ياورى نيابد. نکته ها مسلمانان به خاتميّت پيامبر اسلام واينكه بهترين امّتند افتخار مى‌كردند. «1» و اهل‌كتاب نيز به سابقه‌ى خود مى‌باليدند و مى‌گفتند: جز ايّام معدودى در آتش نخواهيم بود. «2» اين آيه در تصحيح پندار هر دو گروه، ملاك را «عمل» قرار داد. در دو آيه‌ى قبل، امانىّ و آرزوها را از شيطان دانست، در اين آيه آرزوهاى باطل را ردّ مى‌كند. تعبير «يُجْزَ بِهِ» شامل جزاى دنيوى، يا اخروى يا هر دو مى‌باشد. روايات، جزاى خلافكارى مؤمن را گرفتارى‌ها و سختى‌هاى دنيا و برزخ معرّفى كرده است.«3» برخى مسلمانان انتظار داشتند كه پيامبر صلى الله عليه و آله در مشاجره آنها با اهل‌كتاب، از مسلمانان جانبدارى كند، در حالى كه اصل بر عدالت است، نه حمايت. «4» پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در پاسخ كسى كه از جمله‌ى «من يعمل سوء يجز به» به وحشت افتاده بود، «1». آل‌عمران، 110. «2». بقره، 80. «3». تفسير اطيب‌البيان. «4». تفسير الميزان. جلد 2 - صفحه 170 فرمود: امراض جسمى و گرفتارى‌ها، نوعى كيفر اعمال انسان است. «1» پیام ها 1- از خيال‌ها و آرزوهاى بى‌اساس بپرهيزيد، كه كارآيى ندارد. «لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ» 2- در هر گروه و قشرى افراد پر توقّع و امتيازطلب پيدا مى‌شود. «لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ، أَهْلِ الْكِتابِ» 3- در گفتار و داورى منصفانه عمل كنيد و اگر انتقاد مى‌كنيد از ضعف همه بگوييد. «لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ» 4- در انتقاد يا رفع عيب، از خودتان شروع كنيد. جمله‌ «لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ» قبل از جمله‌ «أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ» است. 5- قاطعيّت بجا و ايستادگى در مقابل اميتازطلبى‌هاى پوچ، از بهترين شيوه‌هاى تربيت است. «لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ» 6- اسلام بر واقعيّات استوار است، نه بر خيالات يا تمايلات افراد. لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ‌ ... 7- خداوند عادل است و پاداش و كيفرش بر اساس عمل است. «مَنْ يَعْمَلْ» 8- در مكتب وحى، همه در برابر قانون برابرند. «مَنْ يَعْمَلْ» (سوء استفاده و امتياز طلبى از نام و آرم ممنوع است) 9- اصل، عمل است نه شعار، ضابطه است نه رابطه! «مَنْ يَعْمَلْ» https://chat.whatsapp.com/FviKLwiaejbCN1k3yQK2Ax
AUD-20220430-WA0014.
2.79M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۲۴ @tafsir_qheraati
وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقِيراً «124» و هر فردى كه كارهاى شايسته انجام دهد، چه مرد باشد و چه زن، در حالى كه مؤمن باشد، پس آنان به بهشت وارد مى‌شوند و كمترين ستمى به آنان نمى‌شود. نکته ها كلمه‌ى «نقير» از نوك‌زدن گرفته شده و به گودى هسته‌ى خرما كه گويا نوك خورده است، گفته مى‌شود. در آيه‌ى قبل‌ «مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً» بود، اينجا «يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ»، يعنى كيفر و پاداش، هر دو بر پايه‌ى «عمل» است. در اين آيه بهشت، و در آيه‌ى 97 سوره‌ى نحل، علاوه بر آن «حيات طيّبه» بيان شده است: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» پیام ها 1- عامل ورود به بهشت، ايمان و عمل صالح است، نه نژاد و ادّعا و آرزو. آيه‌ى قبل و لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ‌ ... مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ‌ ... 2- همه‌ى نژادها، رنگ‌ها، ملل و طبقات، در بهره‌گيرى از لطف خدا يكسانند. «مَنْ يَعْمَلْ» 3- با انجام برخى كارهاى صالح، به بهشت اميد داشته باشيد. چون كمال بى‌نهايت است و قدرت كسب انسان محدود. «مِنَ الصَّالِحاتِ» 4- زن و مرد، در رسيدن به كمالات معنوى برابرند. «مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‌» بر خلاف اعتقادات گروهى از يهود و مسيحيان. «1» 5- ايمان، شرط قبولى اعمال است و خدمات انسان‌هاى بى ايمان، در همين دنيا جبران مى‌شود و ارزش اخروى ندارد. «2» مَنْ يَعْمَلْ‌ ... وَ هُوَ مُؤْمِنٌ‌ 6- جزاى مؤمنِ نيكوكار بهشت است. «فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ» 7- كارهاى نيك، گرچه اندك باشد ارزش دارد. «وَ لا يُظْلَمُونَ نَقِيراً» @tafsir_qheraati
AUD-20220501-WA0012.
2.12M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۲۵ @tafsir_qheraati
وَ مَنْ أَحْسَنُ دِيناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا «125» و دين و آيين چه كسى بهتر از آن كس است كه خود را تسليم خدا كرده، در حالى كه نيكوكار است و از آيين ابراهيمِ حق‌گرا پيروى كرده است؟ و خداوند، ابراهيم را به دوستى خود برگزيد. نکته ها در دو آيه‌ى قبل، اصل را بر «عمل» دانست، نه انتساب به اسلام يا مسيحيّت. اين آيه براى جلوگيرى از آن است كه تصور نشود همه اديان وعقايد يكسانند. مخفى نماند كه تسليم خدا بودن، از رضا به قضاى او بالاتر است. چون در مقام رضا، انسانِ راضى خود را كسى مى‌داند ولى در تسليم، انسان براى خود ارزشى در برابر خدا قائل نيست. «1» «حَنيف» يعنى كسى كه از راه انحرافى به حقّ گرويده است، بر عكس «جنيف» كه كسى را گويند كه از حقّ به باطل گرويده است. «خَليل» يا از ريشه‌ى «خُلَّت» به معناى دوستى است، يا از «خَلَّت» به معناى نياز است، ولى معناى اوّل مناسب‌تر است. طبق روايات، مقام خليل اللّهى ابراهيم، به خاطر سجده‌هاى بسيار، اطعام مساكين، نماز شب، رد نكردن سائل و مهمان نوازى او بوده است. «2» پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله تابع آيين حضرت ابراهيم عليه السلام است. «أَوْحَيْنا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً» «3» ابراهيم، «خليل اللّه» است و محمّد، «حبيب اللّه». «4» كسانى كه وجهه‌ى خود را الهى كنند، برنده‌اند. چون‌ «كُلُّ شَيْ‌ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» «5» جز وجه‌ الهى، همه چيز فانى است. «1». تفسير اطيب‌البيان. «2». تفسير نورالثقلين. «3». نحل، 123. «4». درّالمنثور، ج 2 ص 230. «5». قصص، 88. جلد 2 - صفحه 173 پیام ها 1- برترين آيين، پيروى از دين ابراهيم است. «وَ مَنْ أَحْسَنُ دِيناً» 2- تسليم در برابر خداوند واحسان به مردم از اصول اديان الهى است. أَسْلَمَ‌ ... وَ هُوَ مُحْسِنٌ‌ 3- مكتب، بر پايه‌ى ايمان و عمل، هر دو استوار است و هر كدام بدون ديگرى ناقص است. أَسْلَمَ‌ ... وَ هُوَ مُحْسِنٌ‌ 4- بهترين الگوهاى مردم كسانى هستند كه خداوند آنان را براى خود برگزيده است. «وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا» 5- هر كس از باطل روى گرداند خود را آماده مقام خليل اللّهى مى‌كند. «حَنِيفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا» @tafsir_qheraati
AUD-20220502-WA0038.
1.54M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۲۶ @tafsir_qheraati
وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ مُحِيطاً «126» و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است تنها از آن خداوند است. و خداوند همواره بر هر چيز احاطه دارد. نکته ها خداوند بر همه‌ى مخلوقاتش احاطه‌ى كامل دارد. احاطه‌ى قهر و تسخير، احاطه‌ى علم و تدبير و احاطه‌ى خلق و تغيير. پیام ها 1- چون همه چيز از آنِ خداوند است، پس بايد تنها در مقابل اراده‌ى حكيمانه‌ى او تسليم بود. (با توجه به آيه‌ى قبل) مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ‌ ... لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ‌ 2- انتخاب ابراهيم به عنوان دوست (آيه قبل)، به خاطر نياز خداوند نيست. جلد 2 - صفحه 174 انسان‌هاى برگزيده نيز مملوك او هستند. إِبْراهِيمَ خَلِيلًا وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ‌ ... 3- مالكيّت مطلقه، همراه با علم و احاطه‌ى كامل بر مملوك، مخصوص خداست. «بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ مُحِيطٌ» @tafsir_qheraati
AUD-20220503-WA0012.
3.95M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ۱۲۷ @tafsir_qheraati
وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَ ما يُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ فِي يَتامَى النِّساءِ اللَّاتِي لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدانِ وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى‌ بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً «127» ودرباره‌ى (ارث) زنان از تو فتوى‌ مى‌خواهند، بگو: خدا درباره آنها به شما فتوى مى‌دهد، وآيه‌هاى قرآن كه بر شما تلاوت مى‌شود، درباره زنان يتيم كه حقّشان را نمى‌دهيد و مى‌خواهيد به ازدواجشان درآوريد و كودكانى كه مستضعفند (به شما فتوى‌ مى‌دهد) كه با يتيمان به انصاف رفتار كنيد و هر كار نيكى انجام دهيد، خدا از آن آگاه است. پیام ها 1- حقوق زن، مورد بحث و گفتگوى مسلمانان صدر اسلام بوده است. «يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ» 2- دفاع از حقوق زنان، كودكان و يتيمان در كنار هم، نشانه‌ى ظلم به آنان در طول تاريخ است. «النِّساءِ، يَتامَى، الْوِلْدانِ» 3- حمايت از حقوق زنان، حكم خدشه‌ناپذير خداوند است. «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ» 4- تشريع حكم از جانب خداوند است و بيان بر عهده‌ى پيامبر. «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ» 5- سنّت‌هاى جاهلى را بايد با فتواهاى صريح شكست. «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ» 6- به خاطر تفكّرات جاهلى، زنان را از ارث محروم نكنيد. «لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ» جلد 2 - صفحه 175 7- خدا زنان را مالك دانسته وبرايشان بهره‌اى از ارث قرار داده است. «كُتِبَ لَهُنَّ» 8- حفظ حقوق يتيمان وظيفه همگان است. «وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى‌» 9- بايد جامعه اسلامى براى اجراى عدالت در ميان يتيمان قيام كند. «تَقُومُوا لِلْيَتامى‌ بِالْقِسْطِ» 10- برخورد عادلانه با يتيم، نمونه كار خير است. «وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ» 11- خدمت و حمايت از محرومان، فراموش نمى‌شود. «فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً» 12- ايمان به علم الهى، بهترين تشويق براى انجام كار خير است. «كانَ بِهِ عَلِيماً» 13- علم خداوند به رخدادها، قبل از تحقّق آن است. تَفْعَلُوا ... كانَ بِهِ عَلِيماً @tafsir_qheraati
AUD-20220504-WA0012.
3.71M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ۱۲۸ @tafsir_qheraati
وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً «128» و اگر زنى از شوهرش بيم ناسازگارى يا اعراض داشته باشد بر آن دو باكى نيست كه به گونه‌اى با يكديگر صلح كنند (گرچه با چشم‌پوشى بعضى از حقوقش باشد) و صلح بهتر است، ولى بخل وتنگ‌نظرى، در نفْس‌ها حاضر شده (ومانع صلح) است، واگر نيكى كنيد و تقوا ورزيد، پس بدانيد كه همانا خداوند به آنچه مى‌كنيد آگاه است. نکته ها «نُشوز»، از ريشه‌ى «نشز»- زمين بلند- و معناى آن طغيان است. در آيه‌ى 34 سخن از نشوز زن بود «تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ» و اينجا كلام از نشوز وسركشى مرد است. «شح» در زن، نپوشيدن لباس خوب و ترك آرايش است. و در مرد، نپرداختن مهريّه و نفقه و نشان ندادن علاقه. رافع‌بن خديج دو همسر داشت، يكى پير و ديگرى جوان. همسر مسنّ را به خاطر اختلاف‌هايى طلاق داد و پيش از تمام شدن عدّه، به او گفت: اگر حاضر باشى به اين شرط جلد 2 - صفحه 176 با تو آشتى مى‌كنم كه اگر همسر جوانم را مقدّم داشتم صبر كنى، وگرنه پس از تمام شدن مدّت عدّه، از هم جدا مى‌شويم. زن، آشتى را پذيرفت. سپس اين آيه نازل شد. امام صادق عليه السلام در ذيل آيه فرمود: اين آيه مربوط به كسى است كه از همسرش لذّتى نمى‌برد و بناى طلاقش را دارد، زن مى‌گويد: مرا طلاق نده، اگر خواستى همسر ديگرى بگير و مرا هم داشته باش. «1 پیام ها 1- علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد. در مسائل خانوادگى قبل از آنكه كار به طلاق بكشد بايد چاره اى انديشيد. «خافَتْ» 2- گذشت از حقّى براى رسيدن به مصلحت بالاتر وحفظ خانواده، مانعى ندارد و بهتر از پافشارى براى گرفتن حقّ است. «فَلا جُناحَ» 3- در مسائل خانواده، مرحله‌ى اوّل اصلاح خود زوجين، بدون دخالت ديگران است. اگر نشد، ديگران دخالت كنند. «أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما» 4- بهره‌ى همسر از همسر، حقّى قابل گذشت است. حكمى نيست كه قابل تغيير نباشد. «فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا» 5- حقّ خانواده بيش از حقّ شخصى زن يا مرد است. به خاطر حفظ خانواده، بايد از حقّ شخصى گذشت. «وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ» 6- صلح، هميشه با پرداخت مال نيست. گاهى گذشت از حقّ، زمينه‌ساز مصالحه و آشتى است. و بخل مانع آن است. «وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ» 7- رمز تزلزل بسيارى از خانواده‌ها، تنگ نظرى و بخل و حرصى است كه انسان را احاطه كرده است. «وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ» 8- گذشت مرد از تمايلات جنسى و رعايت عدالت ميان دو همسر، از نمونه‌هاى تقوا و احسان است. «إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا» «1». كافى، ج 6، ص 145؛ وسائل، ج 21، ص 351. جلد 2 - صفحه 177 9- نظام حقوقى اسلام با نظام اخلاقى آن آميخته است. يُصْلِحا .... تُحْسِنُوا 10- چه گذشتن از حقّ خود و چه نيكى به همسر، همه در محضر خداوند است. «فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً» 11- مرد هوسباز بداند كه اگر به خاطر كاميابى خود، همسر قبل را در فشار قرار دهد و او به ناچار مسئله‌اى را بپذيرد، خدا به عملكردش آگاه است. «كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً» @tafsir_qheraati
AUD-20220505-WA0018.
2.4M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ۱۲۹و۱۳۰ @tafsir_qheraati
وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً «129» و هرگز نمى‌توانيد (از نظر علاقه‌ى قلبى) ميان همسران به عدالت رفتار كنيد، هرچند كوشش فراوان كنيد. پس تمايل خود را يكسره متوجّه يك طرف نسازيد تا ديگرى را بلاتكليف رها كنيد. و اگر راه صلح و آشتى و تقوا پيش‌گيريد، به يقين خداوند همواره آمرزنده و مهربان است. نکته ها قانون آسمانى با فطرت تضاد ندارد. انسان به همسر جوان بيشتر از همسر سالخورده علاقه دارد. و لذا فرمان عدالت تنها نسبت به رفتار با آن دو است نه علاقه‌ى قلبى. حالا كه عدالت قلبى نمى‌شود عدالت در عمل بايستى باشد. «1» در اسلام، تكليف فوق توان نيست. انسان قدرت بر تعديل محبّت را ندارد ولى حداقل عدالت در برخورد، را بايد داشته باشد. در روايات آمده است: پيامبر صلى الله عليه و آله حتّى در ايام بيمارى در آستانه‌ى رحلت، بستر خود را به عدالت به اتاق‌هاى همسران خود منتقل مى‌كرد، و حضرت على عليه السلام در روزى كه متعلّق به همسرى بود، حتّى در خانه‌ى همسر ديگر وضو نمى‌گرفت. «2» «1». تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 558؛ كافى، ج 5، ص 362. «2». تفسير نمونه و تبيان. جلد 2 - صفحه 178 پیام ها 1- بلاتكليف گذاشتن زن، حرام است. «فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ» 2- با صلح و تقوا، هم ضعف‌هاى گذشته بخشوده مى‌شود، هم غفلت‌هاى ناآگاهانه‌ى امروز. «وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً» @tafsir_qheraati
وَ إِنْ يَتَفَرَّقا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَ كانَ اللَّهُ واسِعاً حَكِيماً «130» و اگر آن دو از يكديگر جدا شدند، خداوند هر يك را از كرم و وسعت خويش بى‌نياز مى‌كند. و خداوند همواره گشايش دهنده‌ى حكيم است. پیام ها 1- در اسلام، براى خانواده بن‌بست نيست، اگر عفو، صلح و اجراى حدود و هشدارها كارساز نبود، طلاق وجود دارد. وَ إِنْ يَتَفَرَّقا ... 2- با پيدايش گره در زندگى، نبايد مأيوس شد. بلكه مسير را بايد عوض كرد. وَ إِنْ يَتَفَرَّقا يُغْنِ اللَّهُ‌ ... 3- گام اوّل، اصلاح و تقوا است. (آيه‌ى قبل)، گام آخر، جدايى و طلاق است. «وَ إِنْ يَتَفَرَّقا» 4- طلاق و جدايى همه جا بد نيست، گاهى راهگشاست. زيرا چه بسا اختلافات خانوادگى به خودكشى وروابط نامشروع بيانجامد. طلاق اميدِ تشكيل زندگى مجدّد را نويد مى‌دهد. «يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ» 5- خداوند، ضامن گره گشايى است. «يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ» 6- راه توسعه‌ى زندگى براى هركس به گونه‌اى است. گاهى با ازدواج‌ «إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ» «1» گاهى با طلاق‌ «وَ إِنْ يَتَفَرَّقا يُغْنِ اللَّهُ» تا وظيفه چه باشد. نه از «1» نور 32 جلد 2 - صفحه 179 ازدواج بايد ترسيد، چون خدا وعده‌ى بى‌نيازى داده است؛ و نه از طلاق، چون خداوند آن جا هم وعده‌ى وسعت رزق داده است. «يُغْنِ اللَّهُ» 7- رزق و روزى دست خداست. «واسِعاً حَكِيماً» 8- تشريعِ طلاق، تفضّلى الهى و حكيمانه است. «واسِعاً حَكِيماً» 9- بهره‌گيرى از وسعت و قدرت، اگر همراه با حكمت باشد ارزش است وگرنه خطر است. «واسِعاً حَكِيماً» @tafsir_qheraati
AUD-20220506-WA0024.
2.36M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آی۱۳۲و۱۳۱ @tafsir_qheraat۱؟i
وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ لَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ إِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ وَ إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ غَنِيًّا حَمِيداً «131» و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است از آن خداست و همانا كسانى را كه پيش از شما كتاب آسمانى داده شدند و نيز شما را به تقواى الهى سفارش كرديم و اگر كافر شويد، (چه باك كه) آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است از آن خداست و خداوند همواره بى‌نياز و ستوده (شايسته ستايش) است. وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ وَكِيلًا «132» و براى خداست آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است و خداوند بس كارساز است. نکته ها در آيه قبل خداوند وعده داد كه در صورت جدائى زن و شوهر هر دو را از رحمت گسترده خود بى‌نياز مى‌كند. تكرار جمله‌ى‌ «وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ» در اين آيات، براى دفع اين توهم است كه كسى نپندارد خداوند نمى‌تواند همسران طلاق داده شده را كفايت كند، يا اينكه سفارش به تقوا به سود خداست، يا اينكه خدا مجبور است شما را نگهدارد. چون آنچه در آسمان‌ها و زمين‌ جلد 2 - صفحه 180 است از آن اوست و اگر بخواهد شما را مى‌برد و ديگران را جايگزين شما مى‌سازد. على عليه السلام درباره‌ى رابطه انسان با خدا مى‌فرمايد: «غنياً عن طاعتهم لانّه لا تضرّه معصية مَن عصاء و لاتنفعه طاعة من اطاعه» «1» نه گناه كسانى كه گناه مى‌كنند به او ضرر مى‌رساند نه عبادت عبادت كنندگان براى او سودى دارد. پیام ها 1- قدرت و مالكيّت الهى، ضامن اجراى وعده‌هاى اوست. «وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ» 2- سفارش به پرهيزگارى سفارش همه انبياست و تكرار اين توصيه در همه اديان، از اصول مهم تربيتى است. «وَصَّيْنَا ... مِنْ قَبْلِكُمْ وَ إِيَّاكُمْ‌» 3- مشترك بودن دستورات الهى در همه اديان، عمل به آنها را آسان مى‌نمايد. «وَصَّيْنَا ... مِنْ قَبْلِكُمْ وَ إِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ‌» 4- از او كه مالك آسمان‌ها و زمين است بايد پروا داشت، نه ديگرى. «وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ‌ ... اتَّقُوا اللَّهَ‌» 5- بى‌تقوايى زمينه ساز كفر است. «أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ وَ إِنْ تَكْفُرُوا» 6- خداوند غنى است و با داشتن مالكيّت آسمان‌ها و زمين، نيازى به عبادت و ايمان ما ندارد. «إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ» 7- كفر، مردم را از تحت قدرت خدا خارج نمى‌كند. «إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ» 8- چون خدا بى نياز مطلق است پس بايد ستايش شود. «غَنِيًّا حَمِيداً» 9- غناى او دائمى است. «كانَ اللَّهُ غَنِيًّا» 10- خداوند به ايمان وتقواى مردم نيازى ندارد. «أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ وَ إِنْ تَكْفُرُوا ... كانَ اللَّهُ غَنِيًّا» 11- به كسى توكّل كنيد كه مالك آسمان وزمين است. «كَفى‌ بِاللَّهِ وَكِيلًا» @tafsir_qheraati