eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.6هزار دنبال‌کننده
130 عکس
29 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ «47» بگو: چه خواهيد كرد اگر عذاب خداوند، به طور پنهان و ناگهانى يا آشكارا به سراغ شما آيد، آيا جز گروه ستمگران هلاك خواهند شد؟ جلد 2 - صفحه 461 نکته ها شايد مراد از «بَغْتَةً» به هنگام خواب در شب و مراد از «جَهْرَةً» به هنگام كار در روز باشد. مثل آيه‌ى‌ «أَتاها أَمْرُنا لَيْلًا أَوْ نَهاراً» «1»، و شايد مراد از «بَغْتَةً»، عذاب‌هاى بى‌مقدّمه باشد و مقصوداز «جَهْرَةً»، عذاب‌هايى كه آثارش از روز اوّل آشكار شود، مثل ابرهاى خطرناك كه بر سر قوم عاد فرود آمد. چنانكه در جاى ديگر مى‌خوانيم: «قالُوا هذا عارِضٌ مُمْطِرُنا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيها عَذابٌ أَلِيمٌ». «2» سؤال: اين آيه مى‌گويد: تنها ظالمان از عذاب الهى هلاك مى‌شوند، در آيه‌اى ديگر «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً» «3» فراگيرى فتنه و شعله‌هاى عذاب نسبت به همه بيان شده و هشدار داده شده است، چگونه مفهوم اين دو آيه قابل جمع است؟ پاسخ: هر فتنه‌اى هلاك نيست. در حوادث تلخ، آنچه به ظالمان مى‌رسد هلاكت و قهر است، و آنچه به مؤمنان مى‌رسد، آزمايش و رشد است. پیام ها 1- پيامبر براى بيدارى وجدان‌ها، مأمور به سؤال وپرسش از آنان است. «قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ» 2- از سركشى خود و مهلت الهى مغرور نشويد، شايد عذاب خدا ناگهانى فرارسد. «بَغْتَةً» 3- وقتى عذاب خدا آيد، هلاكت قطعى است، نه خودشان و نه ديگران قدرت دفاع ندارند. «عَذابُ اللَّهِ‌- يُهْلَكُ» 4- كيفرهاى الهى، به خاطر ظلم مردم و عادلانه است. يُهْلَكُ‌ ... الظَّالِمُونَ‌ 5- اعراض از دعوت انبيا، ظلم است. «هُمْ يَصْدِفُونَ‌- الظَّالِمُونَ» «1». يونس، 24؛ تفسير روح‌المعانى. «2». احقاف، 24؛ تفسير اطيب‌البيان. «3». انفال، 25. تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 462" ‏‏‏‏۴۷_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ «48» و ما پيامبران را جز به عنوان بشارت دهنده و بيم دهنده نمى‌فرستيم، پس كسانى كه ايمان آورند و (كار خود را) اصلاح كنند، پس بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نمى‌شوند. وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ «49» و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، عذاب الهى به خاطر فسق و گناهشان، دامنگير آنان مى‌شود. نکته ها سؤال: با اين‌كه در آيات متعددى نسبت به اولياى الهى آمده است كه ترسى بر آنان نيست، «فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ» پس چرا از ويژگى‌هاى اولياى الهى، بيم از خدا مطرح شده است، إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا ...؟ پاسخ: اوّلًا گاهى بيمار، از عمل جراحى و مداوا مى‌ترسد، ولى پزشك به او اطمينان مى‌دهد كه جاى نگرانى و ترس نيست. جاى نگرانى نبودن، منافاتى با دلهره‌ى خود بيمار ندارد. پیام ها 1- محدوده‌ى كار انبيا را تنها خدا تعيين مى‌كند. وَ ما نُرْسِلُ‌ ... إِلَّا مُبَشِّرِينَ‌ ... 2- مسئوليّت انبيا، بشارت و هشدار است، نه اجبار مردم. «إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ» 3- شيوه‌ى كلّى كار انبيا، يكسان بوده است. «مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ» 4- ارشاد و تربيت، بر دو پايه‌ى بيم و اميد و كيفر و پاداش استوار است. «مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ» 5- ايمان و عمل صالح، جداى از هم نيستند و عمل منهاى ايمان كارساز نيست. «آمَنَ وَ أَصْلَحَ» جلد 2 - صفحه 463 6- كارهاى مؤمن، هميشه بايد در جهت اصلاح باشد. «آمَنَ وَ أَصْلَحَ» 7- صالح بودن كافى نيست، مصلح بودن لازم است. «أَصْلَحَ» 8- ايمان وعمل، انسان را از بيمارى‌هاى روحى چون ترس و اندوه بيمه مى‌كند. «آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (بهداشت روان، در سايه‌ى ايمان و عمل صالح است) 9- دستاورد جامعه‌ى نبوى، نظامى متعادل و آرام و با امنيّت است. فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ‌ ... 10- مداومت بر فسق، زمينه‌ساز عذاب الهى است. «يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ»" ‏‏‏‏۴۸_۴۹_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‌ إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُونَ «50» (اى پيامبر! به مردم) بگو: من ادّعا نمى‌كنم كه گنجينه‌هاى خداوند نزد من است و من غيب هم نمى‌دانم و ادّعا نمى‌كنم كه من فرشته‌ام، من جز آنچه را به من وحى مى‌شود پيروى نمى‌كنم. بگو: آيا نابينا و بينا برابرند؟ آيا نمى‌انديشيد؟ نکته ها گويا مردم بى ايمان خيال مى‌كردند كسى مى‌تواند پيامبر باشد كه خزائن الهى در اختيارش باشد، يا انتظار داشتند تمام كارهاى خود را از مسير غيب حل كند، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اين آيه مأمور مى‌شود با صراحت جلوى توقّعات نابجا و پندارهاى غلط آنان را بگيرد و محدوده‌ى وظائف خود را بيان كند و بگويد: معجزات من نيز در چهارچوب وحى الهى است، نه تمايلات شما و بدانيد كه هر كجا به من وحى شد معجزه ارائه خواهم داد، نه هر كجا و جلد 2 - صفحه 464 هرچه شما هوس كنيد. در اين آيه، غيب دانستن پيامبر به صورت مستقل نفى شده، ولى گاهى آگاهى‌هايى از غيب به پيامبر عطا شده است. خداوند بارها درباره‌ى تاريخ حضرت يوسف و مريم و نوح و ... به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرموده است: «ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ» اين قصه‌ها، اطلاعات غيبى است كه به تو مى‌دهيم. در آخر سوره‌ى جنّ هم فرموده است: خداوند علم غيب دارد و آن را جز به اولياى خويش عطا نمى‌كند. پس علم غيب مخصوص خداست و اگر بخواهد گوشه‌اى از آن را در اختيار اولياى خود قرار مى‌دهد. برخورد همه‌ى انبيا با مردم يكسان بوده است. همين سخنان را حضرت نوح هم به مردم خود مى‌گفت. «1» پیام ها 1- صداقت انبيا، تا آنجاست كه اگر فاقد قدرتى باشند، به مردم اعلام مى‌كنند. «قُلْ لا أَقُولُ» 2- از پيامبران، توقعات بيجا نداشته باشيد. «لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ» 3- زندگى، اهداف و شيوه‌ى كار رهبر بايد صريح و روشن براى مردم بيان شود. قُلْ لا أَقُولُ‌ ... 4- نگذاريد مردم، شمارا بيش از آنچه هستيد بپندارند. (شخصيّت‌ها اگر القاب كاذب را از خود نفى كنند، جلوى غلوها و انحرافات گرفته مى‌شود). لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ‌ ... 5- انبيا، با پول و تهديد و تطميع كار نمى‌كردند، تا ديگران از روى ترس و طمع، دور آنان جمع نشوند و خيال نكنند كه اگر با پيامبر باشند، از علم غيب يا خزانه‌ى الهى مشكلاتشان حل خواهد شد. قُلْ لا أَقُولُ‌ ... «1». هود، 31. جلد 2 - صفحه 465 6- پيامبر براى زندگى شخصى يا اداره‌ى حكومت، همچون ديگران از مسير عادّى اقدام مى‌كند و از علم غيب و خزانه‌ى الهى استفاده شخصى نمى‌كند، گرچه براى اثبات نبوّت لازم است استفاده كند. «لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ» 7- گرچه پيامبر خزائن الهى و علم غيب ندارد، ولى چون به او «وحى» مى‌شود بايد از او پيروى كرد. «يُوحى‌ إِلَيَّ» 8- كار پيامبر، نه بر اساس خيال و سليقه است، نه بر اساس تمايلات اجتماعى يا محيط زدگى، بلكه تنها براساس پيروى از وحى است. «إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‌ إِلَيَّ» 9- رفتار و گفتار پيامبران، براى ما حجّت است، چون بر مبناى وحى است. «إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‌ إِلَيَّ» 10- پيروى از انبيا، بصيرت واعراض از آنان، نابينايى است. «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ» 11- فكر صحيح، انسان را به پيروى از انبيا وامى‌دارد و بهانه‌ها و توقعات را كنار مى‌گذارد. «أَ فَلا تَتَفَكَّرُونَ» 6: 50" ‏‏‏‏۵۰_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ أَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلى‌ رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ «51» و به وسيله‌ى آن (قرآن) كسانى را كه از محشور شدن نزد پروردگارشان بيم دارند هشدار ده (زيرا) غير از خداوند، براى آنان ياور و شفيعى نيست، شايد كه پروا كنند. نکته ها در قرآن بارها خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده است كه هشدار تو تنها در دل خداترسان اثر جلد 2 - صفحه 466 مى‌كند، مثل: «إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمنَ» «1» و «إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ» «2» پیام ها 1- آمادگى افراد، شرط تأثير گذارى هدايت انبياست. «الَّذِينَ يَخافُونَ» 2- عقيده به معاد، كليد تقواست. يَخافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا ... لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ‌ «1». يس، 11. «2». فاطر، 18." ‏‏‏‏۵۱_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا