06.Anaam.75.mp3
2.13M
#تفسیر_سوره_انعام_آیه_۷۵_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأى كَوْكَباً قالَ هذا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ «76»
پس چون شب بر او پرده افكند ستارهاى ديد، گفت: اين پروردگار من است. پس چون غروب كرد، گفت: من زوال پذيران را دوست ندارم.
نکته ها
در زمان ابراهيم عليه السلام ستارهپرستى رايج و ستاره را در تدبير هستى مؤثّر مىپنداشتند.
سؤال: آيا پيامبر بزرگى همچون حضرت ابراهيم حتّى براى يك لحظه مىتواند ستاره يا ماه و يا خورشيد را بپرستد؟
پاسخ: مجادله و گفتگوى حضرت ابراهيم با مشركان، از باب مماشات و نشان دادن نرمش در بحث، براى رد عقيدهى طرف است، نه اينكه عقيدهى قلبى او باشد زيرا شرك با عصمت منافات دارد. گفتن كلمهى «يا قَوْمِ» در دو آيهى بعد نشانهى مماشات در گفتن «هذا رَبِّي» است، به همين دليل وقتى غروب ماه و خورشيد را مىبيند، مىگويد: من از شرك شما بيزارم، و نمىگويد از شرك خودم (آيهى 78).
به علاوه در آيهى قبل خوانديم كه خداوند، ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نشان داد و او به يقين رسيد و آغاز اين آيه با حرف «فاء» شروع شد، يعنى نتيجه آن ملكوت و يقين اين نوع استدلال بود.
موجودى كه طلوع و غروب دارد، محكوم قوانين است نه حاكم بر آنها. ابراهيم، ابتدا موقّتاً پذيرش آن را اظهار مىكند تا بعد با استدلال ردّ كند.
جلد 2 - صفحه 495
پیام ها
1- يكى از شيوههاى احتجاج، اظهار همراهى با عقيدهى باطل و سپس ردّ كردن آن است. «هذا رَبِّي»
2- بيدار كردن فطرتها، فعال كردن انديشهها و توجّه به احساسات، يكى از شيوههاى تبليغ است. «لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ»
3- محبوب واقعى كسى است كه محدود به مكان، زمان و موقّت نباشد. «لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ»
4- معبود، بايد محبوب و عبادت بايد عاشقانه باشد، روح دين، عشق است. «لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ»"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه_۷۶_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
06.Anaam.76.mp3
3.93M
#تفسیر_سوره_انعام_آیه_۷۶_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ «77»
پس (بار ديگر) چون ماه را در حال طلوع و درخشش ديد، گفت: اين پروردگار من است. پس چون غروب كرد، گفت: اگر پروردگارم مرا هدايت نكرده بود، قطعاً از گروه گمراهان مىبودم.
نکته ها
كلمهى «بازغ» از «بزغ»، به معناى شكافتن وجارى ساختن خون است. امّا در اينجا گويا طلوع خورشيد و ماه، پردهى تاريكى شب را مىشكافد و سرخى كم رنگى در اطراف خود پديد مىآورد. «1»
ابراهيم عليه السلام هم با ستاره پرستان برخورد كرد، هم با ماه و خورشيد پرستان. «2» به گفتهى بسيارى از مفسّران، گفتگوى حضرت ابراهيم با مشركان منطقهى بابل بود.
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 2 - صفحه 496
انسان در هر فرضيهاى كه به بن بست رسيد، بايد بدون لجاجت، مسير را عوض كند. بر خلاف مشهور كه مىگويند: مرد آن است كه روى حرف خود بايستد و پافشارى كند، اين آيه به ما مىگويد: مرد آن است كه حرفش حقّ باشد، گرچه با تغيير موضع باشد.
پیام ها
پيامهاى 1 و 2 و 3 آيهى قبل، در اينجا نيز موضوعيّت دارد.
4- در انتقاد، بايد از روش گام به گام بهره گرفت. در آيهى قبل فرمود: من «آفلين» را دوست ندارم. ولى اينجا مىفرمايد: پرستش ماه، انحراف و ضلالت است.
5- در راه شناخت، بايد به فيض و هدايت الهى تكيه كرد و بدون آن، نمىتوان به سرچشمهى زلال معارف رسيد. «1» «لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي»
6- انبيا هم به هدايت الهى نيازمندند. «لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي»
7- هدايتگرى از شئون ربوبيّت است. «يَهْدِنِي رَبِّي»
«1». تفسير الميزان."
#تفسیر_سوره_انعام_آیه_۷۷_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
06.Anaam.77.mp3
2.59M
#تفسیر_سوره_انعام_آیه_۷۷_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّي هذا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ يا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ «78»
پس چون خورشيد را برآمده ديد گفت: اينست پروردگار من، اين بزرگتر (از ماه و ستاره) است. امّا چون غروب كرد، گفت: اى قوم من! همانا من از آنچه براى خداوند شريك قرار مىدهيد بيزارم.
نکته ها
در اين آيه نيز ابراهيم عليه السلام در مقام بحث و گفتگو است، نه در مقام بيان عقيدهى شخصى، و همچنان كه گذشت كلمهى «يا قَوْمِ» و نيز «مِمَّا تُشْرِكُونَ» (شرك مىورزيد، نه مىورزم) دليل آن است كه خود آن حضرت، ماه و خورشيد و ستاره را نمىپرستيده است. «2»
«2». تفسير اطيبالبيان.
جلد 2 - صفحه 497
پیام ها
پيامهاى 1 و 2 و 3 آيهى 76، در اينجا نيز مورد استفاده است.
4- كوچكى و بزرگى اجسام مهم نيست، همهى آنها چون متغيّر و ناپايدارند، پس نمىتوانند خدا باشند. «هذا أَكْبَرُ»
5- شيوهى تعليم حقّ يا انتقاد از باطل، بايد گام به گام باشد. ابتدا نفى ستارهو ماه و در نهايت خورشيد. فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ ... قالَ
6- برائت از شرك، «فرياد ابراهيمى» است. «إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ»
7- برائت از «شرك» است، نه از «افراد». «مِمَّا تُشْرِكُونَ»، نه «مِنْكُمْ».
8- برائت جستن، بايد پس از بيان برهان و استدلال باشد. (اوّل افول و غروب را مطرح كرد، بعد برائت از شرك را). فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ ."
#تفسیر_سوره_انعام_آیه_۷۸_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا