"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآياتِ وَ لِيَقُولُوا دَرَسْتَ وَ لِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «105»
و بدينسان آيات را در شكلهاى گوناگون بيان مىكنيم، (تا وسيله هدايت شود ولى كافران ايمان نياورده) و گويند: تو (نزد كسى) درس خواندهاى! (بگذار بگويند، ولى ما) براى كسانى بيان مىكنيم كه اهل فهم و علم باشند.
نکته ها
كفّار براى باز كردنِ راه تكذيب پيامبر مىگفتند: اين حرفها از خودش نيست، از ديگرى
جلد 2 - صفحه 525
آموخته است. «دَرَسْتَ» چنانكه در موارد ديگر نيز مىگفتند: «إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ» «1» انسانى به او ياد داده است، «أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ» «2» گروهى ديگر كمكش كردهاند.
پیام ها
1- تنوّع در شيوهى بيان و استدلال و آموزش، راه پذيرش را بازتر مىكند. «نُصَرِّفُ الْآياتِ»
2- در مقابل آيات الهى، برخى با تهمت و انكار ايستادگى مىكنند. «دَرَسْتَ»، ولى برخى كه اهلند، ارشاد مىشوند. «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»
باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست
در باغ، لاله رويد ودر شوره زار، خَس
«1». نحل، 103.
«2». فرقان، 4."
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۰۵_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
اتَّبِعْ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ «106»
تنها آنچه را از سوى پروردگارت به تو وحى شده پيروى كن، معبودى جز او نيست و از مشركان روى بگردان.
نکته ها
در آيهى قبل، تهمت مشركان به پيامبر مطرح شد كه مىگفتند: كلام تو وحى نيست، بلكه آموخته از ديگران است. اينجا به پيامبر دلدارى مىدهد كه تو كار خويش را بكن و به حرف مخالفان اعتنايى نداشته باش.
شيوههاى برخورد با مخالفان، در موارد مختلف متفاوت است، از جمله:
گاهى سلام كردن است. «إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» «3»
«3». فرقان، 63.
جلد 2 - صفحه 526
گاهى سكوت و عدم برخورد است. «ذَرْهُمْ» «1»، «حَسْبُنَا اللَّهُ» «2»
گاهى اعراض و بىاعتنايى است. «أَعْرِضْ عَنْهُمْ» «3»
گاهى درشتى و غلظت است. «وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ» «4»
گاهى مقابله به مثل است. «فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ» «5»
پیام ها
1- رهبران الهى نبايد با تهمتها و تحقيرها و تحليلهاى نارواى دشمنان، در راه خود سست شوند. «اتَّبِعْ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ»
2- گاهى بشر چنان سقوط مىكند كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز به فرمان الهى از او روگردان مىشود. «وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ»
«1». حجر، 3.
«2». آلعمران، 173.
«3». مائده، 42.
«4». توبه، 73.
«5». بقره، 194."
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۰۶_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكُوا وَ ما جَعَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ «107»
و اگر خداوند مىخواست (همه به اجبار ايمان مىآوردند و) شرك نمىورزيدند (ولى سنّت الهى چنين نيست) و ما تورا بر آنان نگهبان قرار نداديم و تو وكيل (ايمان آوردن) آنان نيستى.
نکته ها
مشيّت و خواستِ خداوند دو گونه است: خواست تشريعى و خواست تكوينى. خداوند از نظر تشريعى، هدايتِ همهى مردم را خواسته است و لذا پيامبران و كتب آسمانى را فرستاده است، امّا از نظر تكوينى خواسته است كه مردم بر اساس اراده و اختيار خود، راه را انتخاب
جلد 2 - صفحه 527
كنند، نه آنكه مجبور به پذيرش دين باشند.
پیام ها
1- اراده وخواست خداوند، تخلّف ندارد. «لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكُوا»
2- مشيّت و ارادهى الهى بر آزاد گذاشتن انسانهاست و وجود مشركان، نشانهاى از اين آزادى است. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكُوا»
3- پيامبران الهى، مربّى و معلّم مردمند نه زندانبانانى كه با زور و تحميل، دستور دهند. «ما جَعَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً»
4- پيامبر، نه مسئول دفع بلا از مشركان و نه مسئول جلب منفعت براى آنان است. «ما جَعَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ»
5- انبيا ضامنِ وظيفهاند نه نتيجه. با آن همه تلاش، گروه بسيارى مشرك ماندند. «وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ»
6- پيامبر، براى هدايت مردم سوز و گداز داشت. «وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ»"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۰۷_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «108»
و به (معبود) كسانى كه غير خدا را مىخوانند ناسزا نگوييد كه آنان نيز از روى جهل و دشمنى به خداوند ناسزا مىگويند. ما اين گونه عمل هر امّتى را برايشان جلوه داديم. سپس بازگشت آنان بهسوى پروردگارشان است، پس خداوند آنان را به آنچه مىكردند خبر مىدهد.
نکته ها
خداوند، انسان را چنان آفريده كه چه كارهاى خوب و چه كارهاى بد، كمكم در روح او تأثير مىگذارد و به آن عادت مىكند. از اين رو، زينتدادن كارها گاهى به خدا نسبت داده شده،
جلد 2 - صفحه 528
«زَيَّنَّا»، كه خالق اين تأثير است، و گاهى به شيطان نسبت داده شده كه از طريق وسوسه و وعده، زشتها را زيبا جلوه مىدهد. «زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ» «1»
حضرت على عليه السلام در جنگ صفّين به سربازان خود توصيه مىكرد: «به پيروان معاويه دشنام و ناسزا نگويند، بلكه سيماى آنان را مطرح كنند كه بهتر از دشنام است». «2»
اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: «از مصاديقِ دشنام به خدا، دشنام به ولىّ خداست». «3»
حساب لعن و نفرين و برائت، از حساب دشنام و ناسزا جداست. لعن و برائت كه در آيات ديگر قرآن از سوى خداوند اعلام شده، در واقع بيانگر اظهار موضعِ ما در برابر ستمگران و مشركان است كه بيزارى خود را از راه آنان اعلام مىكنيم. «لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ» «4»، بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ ... «5»
پیام ها
1- احساسات خود را نسبت به مخالفان كنترل كنيم و از هرگونه بد دهنى و ناسزا بپرهيزيم. «لا تَسُبُّوا»
2- به بازتاب برخوردهاى خود توجّه كنيم. لا تَسُبُّوا ... فَيَسُبُّوا اللَّهَ
3- با فحش و ناسزا، نمىتوان مردم را از مسير غلط باز داشت. «لا تَسُبُّوا»
4- ناسزاگويى، عامل بروز دشمنى و كينه و ناسزا شنيدن است. لا تَسُبُّوا ... فَيَسُبُّوا ... عَدْواً
5- دشنام، نشانهى نداشتن يا منطق است، يا ادب و يا صبر. (مسلمان با پرهيز از ناسزا، بايد نشان دهد كه صبر و منطق و ادب دارد.) «لا تَسُبُّوا»
6- هر كارى كه سبب توهين به مقدّسات شود، حرام است. «فَيَسُبُّوا اللَّهَ»
7- استفاده از حربهى دشنام وناسزا، در نهى از منكر و تبليغات ومناظرات ممنوع"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۰۸_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا