"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «122»
وآيا آنكه (به واسطهى جهل و شرك) مرده بود، پس او را (با هدايت خويش) حيات بخشيديم و براى او نورى (از ايمان) قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه خود را بيابد، مَثَل او مَثَل كسى است كه در ظلمتهاى (جهل و شرك) قرار دارد و از آن بيرون آمدنى نيست؟ اين گونه براى كافران، كارهايى كه مىكردند جلوه داده شده بود.
نکته ها
اين آيه درباره ايمان آوردن حضرت حمزه، عموى پيامبر نازل شده است، كه چون از اذيت و آزار ابوجهل نسبت به رسول خدا صلى الله عليه و آله و مكتب او آگاه شد، در حمايت از پيامبر به سراغ ابوجهل رفت و با مشت بر سر او كوبيد. آنگاه گفت: من از امروز، به محمّد ايمان مىآورم.
در تعابير قرآنى، «مرگ»، هم بر مرحلهى قبل از نطفه گفته شده است: «كُنْتُمْ أَمْواتاً
جلد 2 - صفحه 546
فَأَحْياكُمْ» «1» هم به گمراهى: «أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً» هم به منطقهى بىگياه و خشك: «فَسُقْناهُ إِلى بَلَدٍ مَيِّتٍ» «2» هم به مرگ موقّت: «فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ» «3» و هم به مرگ حقيقى: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ» «4».
امام باقر عليه السلام فرمود: نورى كه در ميان مردم راه را از چاه نشان مىدهد، امام و رهبر آسمانى است. «5»
كارهاى پر جاذبه، كفّار (مثل: ابتكارات و اختراعات و تكنولوژى و تمدّن)، چنان براى آنان جلوه كرده كه نمىگذارد انحرافات و سقوط انسانيّت خود را درك كنند. «زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
پیام ها
1- حيات و مرگ واقعى انسان، ايمان و كفر اوست. «مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ»
2- ارشاد و هدايت، كار خداست، هر چند خود انسان زمينهى هدايت را فراهم مىكند. «فَأَحْيَيْناهُ»
3- استفاده از تمثيل، سؤال و مقايسه، در تبليغ و تربيت مؤثّر است. أَ وَ مَنْ كانَ ... كَمَنْ مَثَلُهُ ...
4- مؤمن، هرگز به بن بست نمىرسد. او در جامعه هم بينش دارد و هم حركت. «نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ»
«1». بقره، 28.
«2». فاطر، 9.
«3». بقره، 243.
«4». زمر، 30.
«5». تفسير الميزان.
جلد 2 - صفحه 547
5- وقتى نور نباشد، ظلمتها انسان را فرامىگيرد. «فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها»
6- حقّ، يكى وباطل بسيار است. (كلمهى «نور» مفرد آمده، ولى كلمهى «ظلمات» جمع آمده است)
7- جز نور ايمان وهدايت الهى، براى بشر نجاتبخشى نيست. «لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها»
8- زيبا پنداشتن اعمال، مانع رشد و خروج انسان از تاريكى است. «لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ»
9- كارهاى انسان بى ايمان، در ديد و تفكّر او مؤثّر است. «كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 421.
پرش به بالا↑ چنان كه طبرى صاحب جامع البیان از ضحاك و ابوالشیخ از ابن عباس این موضوع را روایت كرده و افزوده اند كه درباره عمر بن الخطاب و ابوجهل نازل گردیده است.
پرش به بالا↑ صاحب مجمع البیان بنا به نقل از ابن عباس چنین افزوده و گوید: درباره حمزة بن عبدالمطلب و ابوجهل بن هشام نازل شده بدین توضیح كه ابوجهل رسول خدا صلی الله علیه و آله را آزار رسانیده بود، خبر به حمزه دادند در صورتى كه هنوز مسلمان نشده بود با حالت غضب كمانى را كه در دست داشت سخت بر سر ابوجهل كوبید و سپس به رسول خدا صلی الله علیه و آله ایمان آورد.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 350."
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۲۲_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كَذلِكَ جَعَلْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكابِرَ مُجْرِمِيها لِيَمْكُرُوا فِيها وَ ما يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَ ما يَشْعُرُونَ «123»
و ما اين گونه در هر ديارى مجرمان بزرگش را مىگماريم تا در آن قريهها و مناطق، حيله (و فسق و فساد) كنند، امّا جز به خودشان نيرنگ نمىكنند ولى نمىفهمند (كه نتيجهى حيله، به خودشان باز مىگردد).
نکته ها
در شأن نزول آيهى قبل، به جنگ و ستيز ابوجهل با پيامبر اسلام اشاره شد، اين آيه مىفرمايد: وجود ابوجهلها، چيز تازهاى نيست و هميشه و همه جا در مقابل دعوتهاى حقّ، چنين مهرههاى فاسدى بوده است. «وَ كَذلِكَ»
پیام ها
1- سنّت الهى، پاسخ دادن به مكر و حيلههاى دشمنان است. «وَ كَذلِكَ»
2- تلاشهاى خوبان و بدان، همه در مدار قدرت الهى است. جَعَلْنا ... مُجْرِمِيها
(هم در اين آيه كه مربوط به مجرمان است و هم در آيهى قبل كه دربارهى مؤمنان بود كلمهى «جَعَلْنا» بكار رفته است)
3- رهبران فاسد و مفسد، ريشهى فساد جامعهاند. «أَكابِرَ مُجْرِمِيها لِيَمْكُرُوا فِيها»
4- مكر و تزوير، حربهى رهبران مفسد است. «لِيَمْكُرُوا»
5- از دست دادن صفا و صداقت و گرفتار شدن به قهر الهى، بزرگترين ضربهاى
جلد 2 - صفحه 548
است كه حيله گران به خود مىزنند. «ما يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ»
6- بدتر از بيمارى، جهل به بيمارى است و بدتر از حيله، ندانستن اينكه آثار سوء آن به حيلهگر برمىگردد. «ما يَشْعُرُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۲۳_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا جاءَتْهُمْ آيَةٌ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتى مِثْلَ ما أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عَذابٌ شَدِيدٌ بِما كانُوا يَمْكُرُونَ «124»
و چون آيه و نشانهاى (از سوى خدا براى هدايت آنان) نازل شد گفتند: ما هرگز ايمان نمىآوريم تا آنكه به ما هم مثل آنچه به فرستادگان خدا داده شد، داده شود، (بگو:) خداوند بهتر مىداند كه رسالت خود را كجا (و نزد چه كسى) قرار دهد. به زودى به آنها كه گناه كردند، به سزاى آن مكر و نيرنگها كه مىكردند، خوارى و عذاب سخت از نزد خداوند خواهد رسيد.
نکته ها
در شأن نزول آيه گفتهاند: وليدبن مغيره، مغز متفكّر كفّار، مىگفت: چون سن وثروت من بيش از محمّد صلى الله عليه و آله است، پس بايد به من هم وحى شود. چنين حرفى از ابوجهل هم نقل شده است.
دربارهى جمعى از سران كفر كه در جنگ «بدر» كشته شدند، وعدهى الهى عملى شد و ذلّت به آنان رسيد.
پیام ها
1- سردمداران قدرتمند، به دليل خود برتربينى، استكبار نموده ودعوت اسلام را نمىپذيرند. «قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتى مِثْلَ ما أُوتِيَ»
2- ملاك گزينشهاى الهى، علم او به شايستگىها و برتريهاست. «اللَّهُ أَعْلَمُ»
جلد 2 - صفحه 549
3- نتيجهى استكبار در برابر حقّ، ذلّت و خوارى است. لَنْ نُؤْمِنَ ... سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغارٌ عِنْدَ اللَّهِ
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 421.
پرش به بالا↑ تفسیر مجمع البیان.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 351"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۲۴_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ «125»
خداوند هركه را بخواهد هدايت كند، سينهاش را براى (پذيرش) اسلام مىگشايد و هر كه را (به خاطر اعمال وخصلتهاى خلافش) بخواهد گمراه كند، سينهاش را (از پذيرفتن ايمان) سخت قرار مىدهد، گويا به زحمت در آسمان بالا مىرود. خداوند اين چنين پليدى (كفر) را بر كسانى كه ايمان نمىآورند قرار مىدهد.
نکته ها
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: نشانهى شرح صدر چند چيز است: «الانابة الى دار الخلود و التجافى عن دار الغرور و الاستعداد للموت قبل نزول الفوت»، توجّه و گرايش خاضعانه به سوى آخرت و دورى از دنياى حيلهگر و آمادگى براى مرگ قبل از آنكه فرصت را از دست بدهد. «1»
امام سجاد عليه السلام نيز در شب 27 رمضان دعايى را كه متضمّن همين خواسته است، مكرّر مىخواند. «2»
مراد از هدايت و ضلالت الهى، فراهم كردن اسباب هدايت براى شايستگان و از بين بردن اسباب، براى نااهلان است.
منظور از «صدر»، روح و دل است. مراد از شرح صدر، گسترش افق عقل و فكر بلندى
«1». تفسير الميزان.
«2». مفاتيحالجنان.
جلد 2 - صفحه 550
روح، براى پذيرش حقّ و هدايت است و اين نيازمند گذشتن از هوسها و تمنيات دل است.
آنكه شرح صدر نداشته باشد، همواره در لاك خود مىماند و بيرون نمىآيد. نتيجهى شرحصدر، بصيرت و نورانيّت همراه با قلب رقيق و حقّپذير است.
اين آيه يكى از معجزات علمى قرآن است كه عوارض صعود به آسمان را بيان كرده و مىفرمايد: كسى كه حاضر به پذيرش حقّ نگردد، روحش تنگ و كم ظرفيت مىشود، همانند كسى كه مىخواهد به آسمان برود كه نبودن اكسيژن، سينهاش تنگ و تنفّسش سخت مىشود.
امام رضا عليه السلام فرمود: نشانهى سعهصدر، تسليم خدا بودن، اطمينان به او داشتن و دلگرم شدن به وعدههاى الهى است و نشانهى ضيقصدر، ترديد و اضطراب است. «1»
از سنّتهاى الهى آن است كه براى پاكدلان حقّپذير، شرح صدر قرار دهد و لجوجانِ گريزان از ايمان را گرفتار سلب توفيق و رجس سازد.
حضرت موسى همين كه مأمور تبليغ شد، در اوّلين دعاى خود از خداوند خواست: «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي» «2» ولى خداوند به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بدون درخواست، سعهى صدر عطا كرد. «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» «3»
پیام ها
1- قبول حق، ظرفيّت و زمينه درونى مىخواهد. «يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ»
2- شرح صدر، موهبتى الهى است. «يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ»
3- خروج از مدار فطرت و عقل، عامل خفقان و تنگى روح و روان مىگردد. «يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ»
4- منحرفان هر چند به ظاهر، خود را در گشايش و آرامش ببينند، ولى در واقع گرفتار تنگناها و فشارند. «ضَيِّقاً حَرَجاً»
«1». تفسير كنزالدقائق.
«2». طه، 25.
«3». شراح، 1.
جلد 2 - صفحه 551
5- بىحوصلگى و كم ظرفيّتى، نوعى رجس و پليدى روح است. يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً ... الرِّجْسَ
6- كسى كه به حقّ ايمان نياورد، بهتدريج آلوده مىشود. «كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۲۵_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ هذا صِراطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيماً قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ «126»
و اين راه پروردگار تو است كه مستقيم است، قطعاً ما آيات خود را براى قوم و گروهى كه پند مىپذيرند به تفصيل بيان كردهايم.
نکته ها
كلمهى «هذا»، ممكن است اشاره به كلمهى «اسلام» باشد كه در آيهى قبل آمده بود.
پیام ها
1- جز راه خدا، راههاى ديگر بيراهه است. «وَ هذا صِراطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيماً»
2- براى تذكر، تفصيل و تنوع و تكرار لازم است. فَصَّلْنَا ... يَذَّكَّرُونَ
3- خداوند، حجت را بر همه تمام كرده است، اگر اهل توجّه باشند، آيات و نشانههاى حق، با بيانهاى مختلف روشن شده است. «لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ»
4- توجّه دائمى به تذكّرات الهى، راه دستيابى به صراط مستقيم است. هذا صِراطُ رَبِّكَ ... لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۲۶_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «127»
سراى سلامت نزد پرردگارشان، تنها براى آنان است و او به پاداش اعمالى كه انجام مىدادند، سرپرست و پشتيبان و دوست آنان است.
جلد 2 - صفحه 552
پیام ها
1- در بهشت، خشونت، رقابت، حسرت، تهمت، حسد، كينه، دروغ، اندوه و هيچ گونه مرگ و مرض و فقر راهى ندارد. «دارُ السَّلامِ»
2- برتر از نعمت امنيّت و سلامت، در سايهى لطف مخصوص پروردگار بودن است. «دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ»
3- خداوند خود امور رهروان راه مستقيم را به عهده دارد. «وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ»
4- رسيدن به ولايت الهى، در سايهى عمل و تلاش انسان است. «وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۲۷_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا