"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ «31»
اى فرزندان آدم! نزد هر مسجد (به هنگام نماز، لباس و) زينتهاى خود را برگيريد و بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد، همانا خداوند اسرافكاران را دوست ندارد.
نکته ها
شايد بتوان گفت: آنچه در قرآن با خطابِ «يا بَنِي آدَمَ» بيان مىشود، مربوط به تمام انسانها و همهى اديان و از مشتركات آنان است.
قرآن به مال و فرزند، «زينت» گفته است، «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا» «1» بنابراين ممكن است آيه بيانگر اين باشد كه مال و فرزند خود را هنگام رفتن به مسجد همراه داشته باشيد، تا با مال، به حل مشكلات اقتصادى مسلمانان بپردازيد و با حضور فرزند در مساجد و جماعات، مشكلات تربيتى نسل آينده را حل كنيد.
در روايات، امامجماعتِ عادل، آراستگى ظاهر، عطر زدن ولباس زيبا پوشيدن به هنگام نماز، بلند كردن دستان به هنگام ركوع و سجود، شركت در نماز عيد و نماز جمعه، از جمله مصاديق زينت شمرده شدهاند. «2»
امام مجتبى عليه السلام به هنگام نماز و حضور در مسجد، بهترين لباس خود را مىپوشيد و مىفرمود: «انّ اللّه جميل يحبّ الجمال فاتجمّل لربّى»، خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد، و من لباس زيباى خود را براى پروردگارم مىپوشم و آنگاه اين آيه را تلاوت مىفرمودند. «3»
خداوند زيبايى و زينت را دوست دارد و گرنه به آن امر نمىفرمود، «خُذُوا زِينَتَكُمْ» چنانكه اسلام، آيين فطرى است و انسان نيز فطرتاً از زينت لذّت مىبرد.
با زينت به مسجد رفتن، احترامى است به بندگان خدا، به عبادت خدا و همچنين سبب
«1». كهف، 46.
«2». تفاسير نورالثقلين، منهجالصادقين و اثنى عشرى.
«3». تفسير مجمعالبيان.
جلد 3 - صفحه 52
ايجاد جاذبه و ترغيب عملى ديگران است.
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: «اموال، وديعه و امانت الهى در دست انسان است و مصرف بايد دور از اسراف باشد». «1»
گرچه استفاده از زينت و طعام، امرى فطرى و طبيعى است، ولى در شرايط خاص مانند وجود نيازمندان و محرومان، بايد با آنان همدردى كرد. لذا در تاريخ مىخوانيم كه نوع لباس امام صادق عليه السلام كه مردم در رفاه نسبى به سر مىبردند با لباس امام على عليه السلام كه مردم فقير و ندار بودند، متفاوت بود، چون شرايط اجتماعى هر كدام فرق داشت. «2»
امام صادق عليه السلام فرمود: «كسىكه رزق يك روز خود را داشته باشد، ولى قانع نباشد و از مردم سؤال و تكدّى كند، از مسرفان است». «3»
اسراف در غذا و پرخورى، منشأ بسيارى از بيمارىهاى جسمى و روحى و مايهى سنگدلى و محروم شدن از چشيدن مزهى عبادت است. چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «المعدة بيت كلّ داء» معده، كانون هر بيمارى است. پزشكى مسيحى پس از شنيدن اين آيه و حديث گفت: تمام علم طب، در اين آيه و اين سخن پيامبر شما نهفته است. «4»
امام صادق عليه السلام فرمودند: «آنچه باعث از بين رفتن مال و زيان رساندن به بدن باشد، اسراف است. «انّما الاسراف فيما أتلف المال و اضرّ بالبدن» «5» و در روايت ديگرى مىخوانيم: «آن چه در راه خدا مصرف شود هرچند بسيار زياد باشد، اسراف نيست و آنچه در راه معصيت خدا استفاده شود، هرچند اندك باشد، اسراف است». «6»
پیام ها
1- مسجد كه پايگاه مسلمانان است، بايد آراسته، زيبا و با جاذبه باشد. «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»
2- بهترين وزيباترين لباس، براى بهترين مكان است. «خذوا زينتكم عندكلّ مسجد»
«1». تفسير صافى.
«2». تفسير اثنىعشرى.
«3». تفسير فرقان.
«4». تفسير مجمعالبيان.
«5». كافى، ج 6، ص 499.
«6». تفسير منهجالصادقين.
جلد 3 - صفحه 53
3- اسلام، هم به باطن نماز توجّه دارد، «فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» «1»، هم به ظاهر آن. «زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» آرى، در اسلام، ظاهر و باطن، دنيا و آخرت بهم آميخته است.
4- زينت، اگر چه در نماز فردى هم ارزش است؛ اما در اجتماع و مسجد، حساب ويژهاى دارد. «عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»
5- اوّل نماز، آنگاه غذا. «عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا» اوّل توجّه به روح و معنويّت، آنگاه توجّه به جسم.
6- صرفهجويى، محبوب خداوند است و بهرهگيرى از زينت و غذا بايد دور از اسراف باشد. «وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»
«1». مؤمنون، 2.
پانویس
پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 608.
پرش به بالا↑ تفسیر روض الجنان یا روح الجنان.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 355"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۳۱_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «32»
بگو: چه كسى زينتهايى را كه خداوند براى بندگانش پديد آورده و (همچنين) رزقهاى پاكيزه ودلپسند را بر خود حرام كرده است؟ بگو: اين (نعمتها) در زندگى دنيا براى مؤمنان است، (اگر چه كافران هم بهرهمندند،) در حالى كه روز قيامت مخصوص (مؤمنان) است. ما اين گونه آيات خود را براى گروهى كه مىدانند به تفصيل بيان مىنمائيم.
نکته ها
اين آيه، زينت را براى انسان حلال مىشمرد. قرآن، يكى از نعمتهاى خداوند را، زينت آسمانها به ستارگان جهت تماشاى تماشاگران مىداند، «زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ» «2» امّا بايد علاقهى به زينت، انسان را به هلاكت نكشد و بهرهگيرى از آن كنترل شده باشد، لذا قرآن،
«2». حجر، 16.
جلد 3 - صفحه 54
نشاندادن زينت زنان را جز براى شوهرانشان و مَحرمهاى آنان، حرام مىداند. «لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ» «1»
عثمانبن مظعون، خدمت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آمد و از تصميم خود نسبت به اخته و مقطوع النّسل كردن خود و عزلت و فاصله گرفتن از همسر و خانواده واجتماع خبر داد. آن حضرت به شدّت او را از اين كار منع كرد و فرمود: «براى كنترل شهوت، روزه بگير و به جاى رياضت و رهبانيّتِ مردود به مسجد برو و در انتظار نماز بنشين و به جاى بيابانگردى، در جبهههاى جنگ و حج و عمره شركت كن، از همسر و عطريّات استفاده كن و از اموال خود به محرومان بده و از حرامها دورى و هجرت كن، اين راه و روش من است و هر كه از اين روش اعراض كند و توبه نكند، فرشتگان از ورود او به حوض كوثر منع خواهند كرد». «2»
عاصمبن زياد نيز تصميم گرفت شيوهى زندگى خود را تغيير داده واز حلالها و لذّتها كناره گيرد. حضرت على عليه السلام آن تفكّر را محكوم كرد، و هنگامى كه از آن حضرت پرسيد: پس چرا خودتان اين همه سادهزندگى مىكنيد؟ امام در پاسخ فرمود: من رهبر جامعهام، خداوند بر رهبران لازم كرده كه سطح زندگى خود را در سطح افراد ضعيف جامعه نگهدارند و در غم ديگران شريك باشند. «3»
حضرت على عليه السلام در برخورد با خوارج متحجّر، هنگام اعزام نمايندهى خود ابن عبّاس به سوى آنان، به او دستور مىدهد بهترين لباسها را بپوشد و خود را معطّر و خوشبو ساخته و با اسبى زيبا نزد آنها برود. «4»
بعضى آيه را اين گونه تفسير كردهاند كه رزق و زينت دنيا، آميخته با انواع تلخىهاست، ولى رزق و زينتِ آخرت، بىغصّه و خالص است.
پیام ها
1- پيامبر، مسئول مبارزه با بدعتها است. «قُلْ مَنْ حَرَّمَ»
«1». نور، 31.
«2». تفسير كبير فخررازى.
«3». كافى، ج 1، ص 410.
«4». تفسير منهجالصادقين.
جلد 3 - صفحه 55
2- اسلام، با زهد نابجا و رياضت نامشروع ورهبانيّت، مخالف است. «قُلْ مَنْ حَرَّمَ»
3- اصل در بهرهگيرى از زينتها و طيّبات، مباح بودن است، مگر دليلى خاص بر حرمت آنها باشد. «مَنْ حَرَّمَ»
4- استفادهى مناسب از زينت و ترغيب مردم به آن، ارزشمند است. «زِينَةَ اللَّهِ» زيرا زينت به خدا نسبت داده شده است.
5- راه رسيدن به خدا، ترك امور حلال و طيّب نيست، بلكه استفادهى بجا و رعايت قسط وعدل است. قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ ...
6- اسلام، هماهنگ با فطرت و آيين اعتدال است، به نيازهاى طبيعى پاسخ مثبت مىدهد، آنچه را مفيد است حلال مىشمرد و از آنچه ضرر دارد نهى مىكند. مَنْ حَرَّمَ ... أَخْرَجَ لِعِبادِهِ
7- زينت، همچون غذا، مورد نياز انسان است. (زينت در كنار خواركىها مطرح شده است) زِينَةَ اللَّهِ ... وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ
8- هدف اصلى از آفريدن نعمتها، استفاده بردن و برخوردارى مؤمنان از آنهاست، گرچه كافران نيز بهرهمىبرند. «قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» البتّه در جاى ديگر مىفرمايد: «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» «1» هرآنچه روى زمين است، زينت آن قرار داديم تا آنان را بيازماييم كه كدام يك بهتر عمل مىكنند.
9- در بهرهبردارى از نعمتهاى دنيوى، مؤمن و كافر يكسانند، ولى كاميابى قيامت مخصوص مؤمنان است. «لِلَّذِينَ آمَنُوا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ»
10- علم وعالم، جايگاه ويژهاى نزد خدا دارند. «كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»
«1». كهف، 7.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 56"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۳۲_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ أَنْ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ «33»
(اى پيامبر!) بگو: همانا پروردگارم كارهاى زشت و زننده، چه آشكار و چه پنهان، و گناه و ستم و سركشى به ناحقّ و شريك قرار دادن چيزى براى خدا كه او دليلى بر حقّانيّت آن نازل نكرده، و نسبت دادن آنچه را نمىدانيد به خداوند، (همه را) حرام كرده است.
نکته ها
«فواحش» جمع «فاحِشَةً»، گناهى كه زشتى آن بر همهى افراد آشكار است، همچون زنا و چون در جاهليّت انجام پنهانى آن را روا مىداشتند، اين آيه حرمت آن را تأكيد مىنمايد.
«اثم»، گناهى است كه سقوط انسان را در پى داشته باشد و «بغى»، تجاوز به حقّ ديگران است. اين آيه، انواع گناهان اعتقادى و زبانى را در بر دارد.
در روايات، مراد از گناه باطنى، پذيرش ولايت رهبران ستمگر دانسته شده است. «1»
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «كسى كه بدون علم و آگاهى حكمى صادر كند، فرشتگان آسمان و زمين او را لعن مىكنند». «2»
زراره از امام صادق عليه السلام پرسيد: حجّت خداوند بر بندگانش چيست؟ حضرت فرمودند: «أن يقولوا ما يعلمون و يقفوا عند ما لا يعلمون» «3» تنها آنچه را مىدانند بگويند و اگر نمىدانند، سكوت كرده و بازايستند.
پیام ها
1- تحريمهاى الهى، در مسير تربيت ورشد وتكامل انسان است. «حَرَّمَ رَبِّيَ»
2- حلالها بسيار است، ولى حرامها اندك و محدود كه موارد آن در قرآن و
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». تفسير نمونه.
«3». تفسير فرقان.
جلد 3 - صفحه 57
روايات بيان شده است. إِنَّما حَرَّمَ ... أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ
3- گناه، گناه است و قبح ذاتى و عقلى دارد، گرچه مردم نفهمند. «وَ ما بَطَنَ»
4- مشركان، براى اعتقاد خود استدلالى ندارند. «لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً»
5- در تبليغ و نهى از منكر، ابتدا راههاى حلال و معروف ارائه شود، سپس نهى از منكرات و اعلام كارهاى حرام. (آيهى قبل حلالها را بيان كرد، اين آيه محرّمات را). قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ ... إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ
6- برهان و استدلال، نوعى افاضه و لطف الهى است كه بر عقل و جان القا مىشود. «ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً»
7- استناد هر چيز به خداوند بايد متّكى بر علم ودليل باشد. «ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً» آرى، هرگونه ادّعايى به خصوص در مورد هستى بايد با دليل و منطق باشد.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۳۳_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
با سلام محضر همراهان قرآنی بعلت مشکلی در اینترنت بوجود اومده بود مطالب بارگذاری امروز با تاخیر صورت پذیرفت
لذا از محضر تمامی همراهان قرآنی عذرخواهی و بر تمامی همراهان آرزوی توفیق دارم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ «34»
و براى هر امّتى اجل و سرآمدى است. پس هرگاه اجلشان فرا رسيد، نه مىتوانند لحظهاى تأخير اندازند و نه پيشى گيرند.
نکته ها
بر اساس اين آيه از قرآن، نه تنها افراد، بلكه دولتها، ملّتها، امّتها و تمدّنها نيز سرآمد و أجلى دارند.
أجل چون فرو آيد از پيش و پس
پس و پيش نگذاردت يك نفس
پیام ها
1- به دنيا و عناوين آن مغرور نشويم و از حرامها پرهيز كنيم. إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ ... لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ
2- در هستى، هيچ تحوّلى، تصادفى و خارج از تدبير و نظم دقيق وحساب شدهى
جلد 3 - صفحه 58
الهى نيست. برامّتها نيز قوانينى حاكم است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ»
3- فرصت و امكاناتى كه در دست ماست، رفتنى است، پس تا حدّ توان، صحيحترين استفاده را بكنيم. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ»
4- ستمگران، مهلت الهى را نشانهى لطف او بر خود ندانند. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ» زيرا زمان آنان هم سرخواهد آمد، چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «جَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً» «1»
5- مجاهدان راه خدا، به خاطر سلطهى طاغوتيان، گرفتار يأس نشوند. تلاش كنند، چون طاغوتها نيز رفتنى هستند. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ»
6- پيوسته گروههايى به قدرت مىرسند، آزمايش مىشوند و محو مىگردند. «فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ»
«1». كهف، 59."
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۳۴_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آياتِي فَمَنِ اتَّقى وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ «35»
اى فرزندان آدم! هرگاه پيامبرانى از خودتان به سوى شما بيايند كه آيات مرا بر شما بازگو كنند (از آنها پيروى كنيد)، پس كسانى كه تقوا و صلاح پيشه كنند، هيچ ترسى بر آنان نيست و آنان اندوهگين نمىشوند.
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ «36»
و كسانى كه آيات مارا تكذيب و از روى استكبار از آن سرپيچى، آنان همدم آتشند و هميشه در آن خواهند بود.
جلد 3 - صفحه 59
نکته ها
«خَوْفٌ» و ترس، مربوط به امور آينده و در مقابل امنيّت و آسايش است؛ امّا «حزن» و اندوه، مربوط به گذشته و آنچه از دست رفته مىباشد و در مقابل سرور و شادمانى است. «1»
پیام ها
1- از سنّتهاى الهى، ارسال رسولان براى بيان وحى الهى است. يَأْتِيَنَّكُمْ ... يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آياتِي
2- از راههاى نفوذ و تأثير سخن، سنخيّت پيامآور با خود مردم است. «مِنْكُمْ»
3- انسان، آزاد و داراى اختيار است و سرنوشتش در گرو گرايش و عمل خود اوست. «فَمَنِ اتَّقى وَ أَصْلَحَ»
4- متّقى، اصلاحگر و داراى فعّاليّت مثبت است، نه گوشهگير. «اتَّقى وَ أَصْلَحَ»
5- تقوا و خودسازى بايد قبل از اصلاح ديگران باشد و اصلاحگران بايد خود متّقى باشند. «اتَّقى وَ أَصْلَحَ»
6- مؤمنان و پيروان واقعى انبيا، آنانند كه اهل تقوا و اصلاح باشند. «يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ ... فَمَنِ اتَّقى وَ أَصْلَحَ» و نفرمود: «فمن آمن بهم»
7- آرامش حقيقى در سايهى تقوا و اصلاح است. «اتَّقى وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ»
8- پيامد تكذيب، تكبّر و سرپيچى از انبيا، عذاب ابدى و دوزخ است. «اسْتَكْبَرُوا ... أَصْحابُ النَّارِ ... فِيها خالِدُونَ»
1- التحقيق فى كلمات القرآن.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۳۵_۳۶_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ أُولئِكَ يَنالُهُمْ نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتابِ حَتَّى إِذا جاءَتْهُمْ رُسُلُنا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قالُوا أَيْنَ ما كُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَ شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كانُوا كافِرِينَ «37»
جلد 3 - صفحه 60
پس كيست ستمكارتر از كسى كه بر خداوند دروغ بندد، يا آيات او را تكذيب كند؟ آنان بهرهى خود را از (دنيا به مقدارى كه در) كتاب (الهى كه براى آنان نوشته شده) خواهند برد، تا آنكه چون فرستادگان ما براى گرفتن جانشان به سراغ آنان آيند، گويند: كجاست آنچه (و آنكه) به جاى خداوند مىخوانديد؟ گويند: همه از ديد ما ناپديد ونابود شدند. و آنان عليه خود شهادت مىدهند كه كافر بودهاند.
نکته ها
مراد از افترا بر خداوند در آيات قرآن، معمولًا شرك به خداوند است. «1» البتّه حلال و حرام كردن چيزى بدون دليل هم بدعت و افتراى بر خداست، چنانكه تكذيب پيامبران نيز نوعى نسبت دروغ به خدا دادن است.
در قرآن، 15 مرتبه افرادى به عنوان ظالمترين مردم معرّفى شدهاند، يعنى كسانى كه هم به خود و شخصيّت خود ظلم كردهاند و هم به اجتماع، و ريشهى همهى آنها شرك، كفر و عناد بوده است. «2»
عبارت «نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتابِ»، شامل رزق و روزى، حيات و مرگ، سعادت و شقاوت در دنيا و جزاى اعمال و عقوبات در روز قيامت مىشود كه در لوح محفوظ الهى ثبت شده است. «3»
پیام ها
1- تكذيب و افتراى بر خدا و بدعتگذارى، بزرگترين ستم است. «فَمَنْ أَظْلَمُ»
2- هر انسانى داراى نصيب و بهرهاى ثبت شده و حتمى در دنياست. «يَنالُهُمْ نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتابِ»
3- فرشتگانى مأمور قبض روح هستند. «رُسُلُنا يَتَوَفَّوْنَهُمْ»
4- روح، تمام حقيقت انسان است. «يَتَوَفَّوْنَهُمْ» و نفرمود: «يتوفّون انفسهم»
«1». تفسير الميزان.
«2». تفسير نمونه، ج 5، ص 184.
«3». تفسير اثنىعشرى.
جلد 3 - صفحه 61
5- انسان، با ديدن نشانههاى مرگ، از خواب غفلت بيدار مىشود و با مأموران قبض روح گفتگو دارد، ولى چه سود؟ يَتَوَفَّوْنَهُمْ قالُوا ... قالُوا
6- نخستين مرحلهى بازپرسى انسان، از لحظهى مرگ آغاز مىشود. «أَيْنَ ما كُنْتُمْ»
7- از نخستين سؤالها در قيامت، سؤال از معبود است. «أَيْنَ ما كُنْتُمْ تَدْعُونَ»
8- غير خدا، سرابى بيش نيست و مشركان هنگام مرگ، به پوچى تمامى معبودها اقرار مىكنند. «قالُوا ضَلُّوا عَنَّا»
9- اوّلين قاضى در قيامت، وجدان انسان است. «شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كانُوا كافِرِينَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۳۷_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا