هدایت شده از تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز)
@tafsir_qheraati
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ«39»
و گروه پيشگام (در عذاب)، به پيروان خود مىگويند: شما هيچ برترى بر ما نداريد، پس عذاب را به خاطر آنچه كسب مىكرديد، بچشيد.
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِياطِ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ«40»
همانا كسانى كه آيات ما را دروغ شمردند و مستكبرانه از آن اعراض كردند، درهاى (رحمت) آسمان به روى آنان باز نمىشود و به بهشت وارد نمىشوند، تا آنكه شتر از سوراخ سوزن بگذرد (يعنى نشدنى است)، و اينگونه مجرمان را كيفر مىدهيم.
نکته ها
امام صادق عليه السلام فرمودند: «اعمال و ارواح مؤمنان به سوى آسمان برده مىشود و درهاى آسمان به روى آنان گشوده مىشود؛ امّا ارواح و اعمال كافران را كه به آسمان بالا مىبرند ناگهان ندا داده مىشود كه «اهبطوا الى السّجّين» آن را به سوى دوزخ پايين ببريد». «1»
«جمل»، يا بهمعناى شتر است، يا طناب ضخيمى كه با آن كشتى را در ساحل مهار مىكنند.
«1». تفسير مجمعالبيان.
جلد 3 - صفحه 64
امّا در اينجا چون مقصود بيان محال بودن ورود كفّار به بهشت است، معناى شتر و عبور شتر از سوراخ سوزن، مناسبتر است. در تفسير نمونه مىخوانيم: كلمهى «جَمَل» بيشتر در معناى شتر استعمال شده است و با توجّه به روايات، اين معنا تناسب بيشترى دارد.
در انجيل لوقا نيز آمده است: «ورود شتر به سوراخ سوزن، آسانتر از ورود سرمايهداران و دولتمردان به ملكوت اعلى است». «1»
شايد بتوان از ظاهر آيهى 40 استفاده كرد كه بهشت در آسمانهاست و براى ورود به بهشت بايد از درهاى آسمانى گذشت. «2»
حضرت على عليه السلام فرمود: «درهاى آسمان در پنج موقع باز است: هنگام نبرد مجاهدان اسلام، زمان نزول باران، هنگام تلاوت قرآن، موقع فجر و وقت نداى اذان». «3»
بر خلاف آنكه درهاى رحمت آسمان و زمين به روى مؤمنان با تقوا باز مىشود، «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» «4»، درهاى آسمانى به روى كافران معاند و تكذيبگر بسته شده و گشوده نمىشود. لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ ...
پیام ها
1- در قيامت رهبران گمراه، پيروان خويش را شريك خود در عذاب مىدانند. قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ ...
2- اعمال و رفتار انسان، در نزول رحمت الهى و عدم نزول آن مؤثّر است. كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ ...
3- تكذيب آيات الهى و نپذيرفتن معارف دين، سبب مسدود شدن تمام درهاى رحمت و ورود به بهشت است. لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ ... وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ
4- سنّت الهى، محروم كردن مجرمان از رحمت خويش در قيامت است. لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ ... وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ
«1». انجيل لوقا، باب 18، آيه 24.
«2». تفاسير الميزان و كبير.
«3». تفسير نورالثقلين.
«4». اعراف، 96.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 65"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۳۹_۴٠_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ «41»
براى مجرمان، در جهنّم بسترهايى است و از بالاى سرشان پوششهايى (از آتش)، و اينگونه ستمگران را كيفر مىدهيم.
نکته ها
«مهاد» از «مهد»، به معناى بستر است. تعبير به «مهاد» براى دوزخيان، نوعى تمسخر واستهزاى آنان است، يعنى آرامگاهشان دوزخ است. «1» «غَواشٍ» جمع «غاشِيَةٌ»، به معناى پوشش است و به خيمه نيز گفته مىشود.
خداوند از گروه عنود و اعراض كننده، در آيهى 37 اين سوره به عنوان كافر، در آيه 40 به عنوان مجرم و در اينجا به عنوان ظالم ياد كرده است، زيرا آنكه آيات الهى را تكذيب كند، شايسته همهى اين القاب است. چنانكه در آيه 254 سورهى بقره مىخوانيم: «وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ»
پيامبر صلى الله عليه و آله پس از تلاوت اين آيه فرمودند: «جهنّم داراى طبقاتى از بالا و پائين است كه معلوم نيست طبقات بالا بيشتر است يا طبقات پائين و كافران در ميان طبقات قرار داشته و همواره در فشار مىباشند. همچنين حضرت فرمودند: زيرانداز و روانداز كافران در قبر، آتش جهنّم است». «2»
پیام ها
1- دوزخ، سراسر وجود كفّار را از همه طرف فرامىگيرد. «لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ ... غَواشٍ» چنانكه در آيات ديگر نيز مىخوانيم: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ» «3»، «لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ» «4» و «يَوْمَ يَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ» «5»
«1». تفسير فىظلالالقرآن.
«2». تفسير نمونه.
«3». عنكبوت، 54.
«4». زمر، 16.
«5». عنكبوت، 55.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 66
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۴۱_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ «42»
و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، (هر اندازه عمل كردهاند مىپذيريم، زيرا) هيچ كس را جز به مقدار توانش تكليف نمىكنيم. آنان همدم بهشتند، همانان در آن جاودانند.
پیام ها
1- بهشت جاودان، پاداش پيوند ايمان و اعمال صالح است. وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ... أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ
2- گرچه بهتر، انجام همهى كارهاى شايسته است، «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» امّا در عمل، هر كس به اندازهى توانش مسئول است. «لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها»
3- در اسلام، تكليف، طاقتفرسا نيست. «وُسْعَها» چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ» «1» و «يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» «2»
«1». حج، 78.
«2». بقره، 185.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه_۴۲_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا