"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ «38»
(خداوند، پس از اعترافشان به كفر در لحظهى مرگ) مىفرمايد: شما نيز در ميان گروههايى از جنّ و انس، كه پيش از شما بودهاند، به دوزخ داخل شويد. هرگاه گروهى وارد (جهنّم) شود، گروه همكيش خود را لعن و نفرين كند، تا آنكه همه يكجا در دوزخ بهم رسند. آنگاه گروه متأخّر دربارهى گروه قبلى گويد: خدايا! اينان بودند كه ما را گمراه كردند، پس عذابى دو چندان از آتش دوزخ برايشان بياور (كيفرى براى گمراهى خودشان و كيفرى براى گمراه ساختن ما. خداوند) مىفرمايد: براى هر كدام، (عذابى) دو برابر است، ولى نمىدانيد.
نکته ها
از صحنههاى تكاندهندهى قيامت، گفتگوى دوزخيان با يكديگر، به ويژه با سران و
جلد 3 - صفحه 62
بزرگانى است كه سبب جهنّمى شدن آنان شدهاند. به همين جهت آنجا دوستان بىتقوا نيز با هم دشمن مىشوند. «الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ» «1»، گاهى هم تقاضا مىكنند كه عاملان گمراهى خود را ببينند و پايمالشان كنند. «أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا» «2» و گاهى اطاعت از بزرگان را عامل سقوط خويش مىدانند.
«أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا» «3» امّا انسان داراى اختيار و آزادى عمل است و نمىتواند انحراف و خطاى خود را تنها به گردن ديگران اندازد.
امام صادق عليه السلام فرمودند: «مراد از رهبران «هؤُلاءِ أَضَلُّونا»، رهبران فاسد و ائمّهى ظلم و جور مىباشد». «4»
در قيامت رهبران جور و پيروان آنها، هركدام دو برابر عذاب مىشوند، زيرا قرآن در پاسخ تقاضاى منحرفان براى عذاب دو برابر رهبران خود مىفرمايد: هم رهبران دو برابر كيفر دارند و هم پيروان آنها، «لِكُلٍّ ضِعْفٌ» رهبران، چون هم خود منحرف شدند و هم ديگران را منحرف كردند و امّا پيروان آنها نيز هم براى انحراف خود و هم براى اينكه با پيروى و حمايت خود به رهبران باطل رونق دادند.
پیام ها
1- در بهشت، كينه و دشمنى نيست، سراسر صلح و صفاست ولى در جهنّم، افراد يكديگر را لعن و نفرين مىكنند. «لَعَنَتْ أُخْتَها» چنانكه در آيهى 25 سورهى عنكبوت مىخوانيم: «يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً»
2- جنّ نيز مانند انسان، تكليف دارد و گنهكاران هردو سرنوشتى مشابه دارند و در يك دوزخ قرار مىگيرند. الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِي النَّارِ ... لَعَنَتْ أُخْتَها
3- كفّار، يكباره وارد دوزخ نمىشوند، بلكه به ترتيب و نوبت. «كُلَّما دَخَلَتْ»
4- ولايتها، محبّتها و حمايتهاى غير الهى، در قيامت به كينه و نفرين و
«1». زخرف، 67.
«2». فصّلت، 29.
«3». احزاب، 67.
«4». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 63
دشمنى تبديل مىشود. «لَعَنَتْ أُخْتَها»
5- در قيامت، همه مىكوشند تا گناه خود را به گردن ديگرى اندازند يا براى خود شريك جرم پيدا كنند. «هؤُلاءِ أَضَلُّونا»
6- گاهى انسان كيفرهايى مىبيند كه خود آگاه نيست. «وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۳۸_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
هدایت شده از تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز)
@tafsir_qheraati
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ«39»
و گروه پيشگام (در عذاب)، به پيروان خود مىگويند: شما هيچ برترى بر ما نداريد، پس عذاب را به خاطر آنچه كسب مىكرديد، بچشيد.
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِياطِ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ«40»
همانا كسانى كه آيات ما را دروغ شمردند و مستكبرانه از آن اعراض كردند، درهاى (رحمت) آسمان به روى آنان باز نمىشود و به بهشت وارد نمىشوند، تا آنكه شتر از سوراخ سوزن بگذرد (يعنى نشدنى است)، و اينگونه مجرمان را كيفر مىدهيم.
نکته ها
امام صادق عليه السلام فرمودند: «اعمال و ارواح مؤمنان به سوى آسمان برده مىشود و درهاى آسمان به روى آنان گشوده مىشود؛ امّا ارواح و اعمال كافران را كه به آسمان بالا مىبرند ناگهان ندا داده مىشود كه «اهبطوا الى السّجّين» آن را به سوى دوزخ پايين ببريد». «1»
«جمل»، يا بهمعناى شتر است، يا طناب ضخيمى كه با آن كشتى را در ساحل مهار مىكنند.
«1». تفسير مجمعالبيان.
جلد 3 - صفحه 64
امّا در اينجا چون مقصود بيان محال بودن ورود كفّار به بهشت است، معناى شتر و عبور شتر از سوراخ سوزن، مناسبتر است. در تفسير نمونه مىخوانيم: كلمهى «جَمَل» بيشتر در معناى شتر استعمال شده است و با توجّه به روايات، اين معنا تناسب بيشترى دارد.
در انجيل لوقا نيز آمده است: «ورود شتر به سوراخ سوزن، آسانتر از ورود سرمايهداران و دولتمردان به ملكوت اعلى است». «1»
شايد بتوان از ظاهر آيهى 40 استفاده كرد كه بهشت در آسمانهاست و براى ورود به بهشت بايد از درهاى آسمانى گذشت. «2»
حضرت على عليه السلام فرمود: «درهاى آسمان در پنج موقع باز است: هنگام نبرد مجاهدان اسلام، زمان نزول باران، هنگام تلاوت قرآن، موقع فجر و وقت نداى اذان». «3»
بر خلاف آنكه درهاى رحمت آسمان و زمين به روى مؤمنان با تقوا باز مىشود، «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» «4»، درهاى آسمانى به روى كافران معاند و تكذيبگر بسته شده و گشوده نمىشود. لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ ...
پیام ها
1- در قيامت رهبران گمراه، پيروان خويش را شريك خود در عذاب مىدانند. قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ ...
2- اعمال و رفتار انسان، در نزول رحمت الهى و عدم نزول آن مؤثّر است. كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ ...
3- تكذيب آيات الهى و نپذيرفتن معارف دين، سبب مسدود شدن تمام درهاى رحمت و ورود به بهشت است. لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ ... وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ
4- سنّت الهى، محروم كردن مجرمان از رحمت خويش در قيامت است. لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ ... وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ
«1». انجيل لوقا، باب 18، آيه 24.
«2». تفاسير الميزان و كبير.
«3». تفسير نورالثقلين.
«4». اعراف، 96.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 65"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۳۹_۴٠_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ «41»
براى مجرمان، در جهنّم بسترهايى است و از بالاى سرشان پوششهايى (از آتش)، و اينگونه ستمگران را كيفر مىدهيم.
نکته ها
«مهاد» از «مهد»، به معناى بستر است. تعبير به «مهاد» براى دوزخيان، نوعى تمسخر واستهزاى آنان است، يعنى آرامگاهشان دوزخ است. «1» «غَواشٍ» جمع «غاشِيَةٌ»، به معناى پوشش است و به خيمه نيز گفته مىشود.
خداوند از گروه عنود و اعراض كننده، در آيهى 37 اين سوره به عنوان كافر، در آيه 40 به عنوان مجرم و در اينجا به عنوان ظالم ياد كرده است، زيرا آنكه آيات الهى را تكذيب كند، شايسته همهى اين القاب است. چنانكه در آيه 254 سورهى بقره مىخوانيم: «وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ»
پيامبر صلى الله عليه و آله پس از تلاوت اين آيه فرمودند: «جهنّم داراى طبقاتى از بالا و پائين است كه معلوم نيست طبقات بالا بيشتر است يا طبقات پائين و كافران در ميان طبقات قرار داشته و همواره در فشار مىباشند. همچنين حضرت فرمودند: زيرانداز و روانداز كافران در قبر، آتش جهنّم است». «2»
پیام ها
1- دوزخ، سراسر وجود كفّار را از همه طرف فرامىگيرد. «لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ ... غَواشٍ» چنانكه در آيات ديگر نيز مىخوانيم: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ» «3»، «لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ» «4» و «يَوْمَ يَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ» «5»
«1». تفسير فىظلالالقرآن.
«2». تفسير نمونه.
«3». عنكبوت، 54.
«4». زمر، 16.
«5». عنكبوت، 55.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 66
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۴۱_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ «42»
و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، (هر اندازه عمل كردهاند مىپذيريم، زيرا) هيچ كس را جز به مقدار توانش تكليف نمىكنيم. آنان همدم بهشتند، همانان در آن جاودانند.
پیام ها
1- بهشت جاودان، پاداش پيوند ايمان و اعمال صالح است. وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ... أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ
2- گرچه بهتر، انجام همهى كارهاى شايسته است، «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» امّا در عمل، هر كس به اندازهى توانش مسئول است. «لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها»
3- در اسلام، تكليف، طاقتفرسا نيست. «وُسْعَها» چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ» «1» و «يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» «2»
«1». حج، 78.
«2». بقره، 185.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه_۴۲_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ وَ نُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «43»
و هرگونه كينهاى را كه در سينههاى آنان بود بركنده و زدوديم (تا در صفا و صميميّت با هم زندگى كنند)، از زير (قصرهاى) شان نهرها جارى است و مىگويند: خدا را شكر كه ما را به اين (راه) هدايت كرد و اگر خداوند هدايتمان نمىكرد، ما (به خودى خود) هدايت نمىشديم. بىشك فرستادگان پروردگارمان به راستى و درستى به سراغ ما آمدند و به آنان (هدايت يافتگان) خطاب مىشود: اين همان بهشتى است كه به خاطر عملكردتان وارث آن شدهايد.
جلد 3 - صفحه 67
نکته ها
«غَلَّ»، به معناى نفوذ مخفيانه است، به كينه و حسدى كه مرموزانه در جان انسان نفوذ مىكند نيز غِل گويند.
در آيات قبل خوانديم: دوزخيان همديگر را لعن و نفرين مىكنند، اينجا مىفرمايد: بهشتيان هيچ كينهاى از يكديگر در دل ندارند و ميان آنها صلح، صفا و محبّت است و با اينكه در بهشت تفاوت درجات هست؛ امّا هيچيك نسبت به ديگرى كينه و كدورت و حسد نمىورزد.
نهرهاى بهشتى پر آب است، زيرا خداوند به جاى جريان آب فرمود: «نهرها جارى است و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: نهرهاى بهشتى از زير مسكن بهشتيان جارى است». «1»
طبق احاديث، هر مؤمن و كافرى در بهشت و دوزخ مكانى دارد، ولى مؤمن، جايگاه بهشتى كافر را به ارث مىبرد و كافر جايگاه دوزخى مؤمن را. «2» از اين حديث استفاده مىشود كه درهاى سعادت و شقاوت به روى همه باز است و هيچ كس از ابتدا براى بهشت يا دوزخ خلق نشده است، بلكه انتخاب و عمل او مسير و سرنوشتش را معيّن مىكند. «3»
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در غدير خم به مردم فرمودند: «معاشر النّاس سلّموا على علىّ بامرة المؤمنين» اى مردم! به علىّ به عنوان اميرالمؤمنين سلام كنيد و بگوييد: الحمدللّه الّذى هدنا لهذا .... «4»
امام هادى عليه السلام فرمود: «در روز قيامت، پيامبر و حضرت على و تمام ائمّه عليهم السلام در برابر مردم قرار مىگيرند و در اين هنگام شيعيان مىگويند: الحمد للّه الّذى هدانا لهذا .... «5»
«1». بحار، ج 8، ص 160.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». تفسير نمونه.
«4». تفسير نورالثقلين.
«5». تفسير اثنىعشرى؛ كافى، ج 1، ص 418.
جلد 3 - صفحه 68
پیام ها
1- زندگى كه در آن كينه نباشد، زندگى بهشتى است. «مِنْ غِلٍّ»
2- در بهشت، صفاى باطن و ظاهر يك جا جمع است. «نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ»
3- اهل بهشت، به ذكر و ستايش خدا مشغولند. «قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ»
4- بهشتيان، از لطف خدا شاكرند واز هدايت شدنشان مغرور نيستند. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا»
5- بهشتيان به اعمال و كارهاى خود متّكى نيستند. «هَدانَا اللَّهُ»
6- عقل و علم و تلاش به تنهايى كافى نيست، عنايت و امداد الهى نيز براى هدايت لازم است. «لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ»
7- انبيا، وسيلهى هدايتند و هدايتشان همراه با حقّ است. خودشان، حرفشان، عملشان، شيوهها و وعدههايشان همه حقّ است. «لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ»
8- بهشت در برابر عمل است، نه اميد و آرزو. «أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» حضرت على عليه السلام مىفرمايد: از كسانى مباش كه آخرت را بدون عمل آرزو مىكنند. «لا تكن ممن يرجوا الآخرة بغير العمل» «1»
نهج البلاغه، حكمت 150.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۴۳_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نادى أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ «44»
و اهل بهشت، دوزخيان را صدا زنند كه ما آنچه را پروردگارمان وعده داده بود، حقّ و راست يافتيم (و به آن رسيديم)، آيا شما وعدههاى پروردگارتان را حقّ يافتيد؟ (ما در لذّت و نعمتيم، آيا شما هم در رنج و عذابيد؟) گويند: آرى. پس منادى ميان آنان اعلام كند كه لعنت خدا بر ستمكاران باد.
جلد 3 - صفحه 69
نکته ها
در اينكه مؤذّنِ قيامت چه كسى است اقوالى بيان شده، از جمله: خداوند، اسرافيل، جبرئيل، مأموران جهنّم و مأموران بهشت؛ امّا در روايات شيعه «1» و برخى احاديث اهلسنّت (مانند روايات حاكم حَسكانى) مىخوانيم كه آن مؤذّن، حضرت على عليه السلام است، همان گونه كه سوره برائت را كه شامل اعلام برائت از مشركين در دنيا بود در مكّه خواند، قرائت قطعنامههاى برائت و لعنت الهى نسبت به مشركان، در آخرت نيز از زبان على عليه السلام خواهد بود. «2» همچنان كه به بهشتيان نيز آن حضرت سلام خواهد داد. «3»
پيامبر صلى الله عليه و آله پس از جنگ بدر، خطاب به كشتهى مشركان فرمود: «انّا وجدنا ما وعد ربّنا حقّاً فهل وجدتم ما وعد ربّكم حقّاً»، اصحاب سؤال كردند: چگونه با اجسادى كه مردهاند تكلّم مىكنيد؟ حضرت فرمودند: «به خدا سوگند! همهى آنان كلام مرا بهتر از شما شنيدند.
چنانكه حضرت على عليه السلام نيز كشتههاى خوارج را با همين آيه مورد خطاب قرار دادند». «4»
پیام ها
1- در قيامت، بهشتيان و دوزخيان با يكديگر گفتگو مىكنند. وَ نادى أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابَ النَّارِ ... بهشت و جهنّم به گونهاى است كه بهشتيان پس از استقرار، مىتوانند از دوزخيان خبر بگيرند.
2- در قيامت مؤمنان و كافران، وعدههاى الهى را حقّ و عملى مىيابند. «قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا»
3- خداوند توسط اهل بهشت، از دوزخيان اعتراف مىگيرد، تا شرمندگى و فشار بيشترى بر آنان وارد شود. «5» «قالُوا نَعَمْ»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». تفسير نمونه.
«3». تفسير اثنىعشرى.
«4». تفسير اثنىعشرى.
«5». تفسير الميزان.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 70
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۴۴_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ كافِرُونَ «45»
(ستمگران) آناناند كه (مردم را) از راه خدا باز مىدارند و (با القاى شبهات) مىخواهند آن را كج و منحرف نشان دهند و همانها به آخرت، كافرند.
نکته ها
راه خدا، راه توحيد، تسليم، ايمان، هجرت وجهاد است. ستمگران، با ايجاد شبهه ووسوسه، با تبليغ وتضعيف، با ايجاد بدعتها وخرافات و نيز مقابله با رهبران حقّ و يأسآفرينىها و كارشكنىهاى ديگر، مىخواهند راه خدا را ببندند يا در آن تغيير و انحراف به وجود آورند.
پیام ها
1- هرگونه جلوگيرى از راه خدا وايجاد انحراف در آن، ظلم است، «لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ ...» و ظلم فرهنگى از بزرگترين ظلمهاست. «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ»
2- دشمن اگر بتواند، آشكارا مىجنگد و راه حقّ را مىبندد، «يَصُدُّونَ» و با طرح و نقشههايش راه حقّ را كج جلوه داده و آن را منحرف مىكند. «يَبْغُونَها عِوَجاً»
3- ستمگران، منع كنندگان از راه حقّ، مخرّبان دين و منكران قيامت، همه اهل جهنّم مىباشند. (اين آيه و آيهى قبل)
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۴۵_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ بَيْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوها وَ هُمْ يَطْمَعُونَ «46»
و ميان آن دو (بهشتيان و دوزخيان) حجابى است و بر اعراف، (بلندى ميان دوزخ و بهشت) مردانى هستند (از اولياى خدا) كه همه (اهلبهشت و جهنّم) را از سيمايشان مىشناسند و بهشتيان را كه هنوز به بهشت وارد نشدهاند، ولى اميدوارند، ندا مىدهند كه سلام بر شما باد.
جلد 3 - صفحه 71
نکته ها
مراد از «حجاب» در اين آيه، شايد همان ديوارى باشد كه در آيهى 13 سورهى حديد مىخوانيم كه ميان بهشتيان و دوزخيان ديوارى زده مىشود كه سمت بيرونى آن، عذاب و قسمت درونىاش رحمت است. «فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ» «1»
«اعراف» جمع «عرف»، به معناى مكان بلند است. در قرآن تنها در همين مورد از اعراف و اهل آن سخن به ميان آمده و اين سوره نيز به خاطر همين آيه اعراف نام گرفته است.
در روايات وتفاسير، نظرات مختلفى دربارهى اهل اعراف به چشم مىخورد. برخى آنان را اولياى خدا دانستهاند كه بر بلنديى ميان بهشت و جهنّم قرار مىگيرند و از سيماى مردم، همهى آنها را مىشناسند، بهشتيان را سلام و تبريك مىگويند و از سرنوشت دوزخيان نگرانند؛ امّا برخى آنان را افراد ضعيفى معرّفى مىكنند كه گناهان و عباداتى دارند و منتظر لطف خدايند (آنگونه كه از آيهى 106 سورهى توبه استفاده مىشود).
شايد بتوان گفت كه صاحب و محور اصلى اعراف، اولياى خدايند و افراد ضعيف، در حاشيه قرار دارند. نيكوكاران به بهشت مىروند ومجرمان به دوزخ، افراد متوسّط وضعيف در اعراف گرفتار و منتظر سرنوشت مىمانند، ولى اولياى خدا كه بر اعراف قرار دارند، به كمك آنان برخاسته و شفاعت مىكنند. اين بيان از جمع نظريات مفسّران و روايات استفاده مىشود.
در روايات مىخوانيم كه اصحاب اعراف شهدايى هستند كه نواقصى در پرونده آنان است، «2» يا افرادى هستند كه خوبىها و بدىهاى آنان يكسان است، اگر خداوند آنان را به دوزخ ببرد به خاطر گناهانشان است و اگر به بهشت ببرد از رحمت اوست. «3»
پیام ها
1- رفتار و خصلتهاى دنيوى، سيماى انسان را به گونهاى مىكند كه در قيامت
«1». تفسير الميزان.
«2». تفسير درّالمنثور.
«3». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 2، ص 381.
جلد 3 - صفحه 72
ديگران با نگاه او را مىشناسند. «يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ» البتّه شناسايى به اين شكل، در دنيا نيز ممكن است، چنانكه خداوند در بارهى منافقان به پيامبر صلى الله عليه و آله مىفرمايد: «وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ» «1»
2- براى ورود به بهشت، لطف و عنايت الهى لازم است. أَصْحابَ الْجَنَّةِ ... هُمْ يَطْمَعُونَ
«1». محمّد، 30.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 608.
پرش به بالا↑ البرهان فی تفسیر القرآن و بصائر الدرجات.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 357."
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۴۶_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا