"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ بَيْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوها وَ هُمْ يَطْمَعُونَ «46»
و ميان آن دو (بهشتيان و دوزخيان) حجابى است و بر اعراف، (بلندى ميان دوزخ و بهشت) مردانى هستند (از اولياى خدا) كه همه (اهلبهشت و جهنّم) را از سيمايشان مىشناسند و بهشتيان را كه هنوز به بهشت وارد نشدهاند، ولى اميدوارند، ندا مىدهند كه سلام بر شما باد.
جلد 3 - صفحه 71
نکته ها
مراد از «حجاب» در اين آيه، شايد همان ديوارى باشد كه در آيهى 13 سورهى حديد مىخوانيم كه ميان بهشتيان و دوزخيان ديوارى زده مىشود كه سمت بيرونى آن، عذاب و قسمت درونىاش رحمت است. «فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ» «1»
«اعراف» جمع «عرف»، به معناى مكان بلند است. در قرآن تنها در همين مورد از اعراف و اهل آن سخن به ميان آمده و اين سوره نيز به خاطر همين آيه اعراف نام گرفته است.
در روايات وتفاسير، نظرات مختلفى دربارهى اهل اعراف به چشم مىخورد. برخى آنان را اولياى خدا دانستهاند كه بر بلنديى ميان بهشت و جهنّم قرار مىگيرند و از سيماى مردم، همهى آنها را مىشناسند، بهشتيان را سلام و تبريك مىگويند و از سرنوشت دوزخيان نگرانند؛ امّا برخى آنان را افراد ضعيفى معرّفى مىكنند كه گناهان و عباداتى دارند و منتظر لطف خدايند (آنگونه كه از آيهى 106 سورهى توبه استفاده مىشود).
شايد بتوان گفت كه صاحب و محور اصلى اعراف، اولياى خدايند و افراد ضعيف، در حاشيه قرار دارند. نيكوكاران به بهشت مىروند ومجرمان به دوزخ، افراد متوسّط وضعيف در اعراف گرفتار و منتظر سرنوشت مىمانند، ولى اولياى خدا كه بر اعراف قرار دارند، به كمك آنان برخاسته و شفاعت مىكنند. اين بيان از جمع نظريات مفسّران و روايات استفاده مىشود.
در روايات مىخوانيم كه اصحاب اعراف شهدايى هستند كه نواقصى در پرونده آنان است، «2» يا افرادى هستند كه خوبىها و بدىهاى آنان يكسان است، اگر خداوند آنان را به دوزخ ببرد به خاطر گناهانشان است و اگر به بهشت ببرد از رحمت اوست. «3»
پیام ها
1- رفتار و خصلتهاى دنيوى، سيماى انسان را به گونهاى مىكند كه در قيامت
«1». تفسير الميزان.
«2». تفسير درّالمنثور.
«3». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 2، ص 381.
جلد 3 - صفحه 72
ديگران با نگاه او را مىشناسند. «يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ» البتّه شناسايى به اين شكل، در دنيا نيز ممكن است، چنانكه خداوند در بارهى منافقان به پيامبر صلى الله عليه و آله مىفرمايد: «وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ» «1»
2- براى ورود به بهشت، لطف و عنايت الهى لازم است. أَصْحابَ الْجَنَّةِ ... هُمْ يَطْمَعُونَ
«1». محمّد، 30.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 608.
پرش به بالا↑ البرهان فی تفسیر القرآن و بصائر الدرجات.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 357."
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۴۶_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ أَصْحابِ النَّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ «47»
و هرگاه چشمان آنان (اهل اعراف كه هنوز به بهشت نرفتهاند) ناخواسته به سوى دوزخيان گردانده شود گويند: پروردگارا! ما را همراه ظالمان قرار مده.
نکته ها
اعرافيان به اهل بهشت نگاه مىكنند و آنان را مىشناسند و سلام مىكنند؛ امّا به اهل دوزخ نگاه نمىكنند، بلكه چشمشان ناخواسته به آنان مىافتد. «صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ»
اصحاب اعراف، در دعايشان نمىگويند: «ما را اهل آتش قرار مده، بلكه مىگويند: ما را همنشين ظالمان مگردان. گويا مجالست با ستمگر، بدتر از آتش دوزخ است». «2»
«2». تفسير روحالمعانى.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۴۷_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نادى أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيماهُمْ قالُوا ما أَغْنى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ «48»
و اصحاب اعراف، (اولياى خدا كه ميان بهشت و جهنّم بر جايگاه بلندى مستقرّند) مردانى (از اهل دوزخ) را كه به سيمايشان مىشناسند، ندا مىدهند و مىگويند: جمعيّت و جمعآورى شما (از مال، مقام، همسر و فرزند) و آنچه همواره بدان تكبّر مىكرديد، به حال شما سودى نداشت.
جلد 3 - صفحه 73
نکته ها
سلمان فارسى مىگويد: «بيش از ده مرتبه از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: «يا علىّ انّك و الاوصياء من بعدك اعراف بين الجنّة و النار»، «1» يا على! تو و امامان پس از تو، اصحاب اعراف ميان بهشت و جهنّم هستيد و هركس به شما معرفت داشت وارد بهشت مىشود و هركس منكر ولايت شما باشد، وارد جهنّم مىشود». «2»
پیام ها
1- در قيامت علاوه بر عذاب الهى، سرزنشهايى هم از انسانها نصيب دوزخيان مىشود. قالُوا ما أَغْنى عَنْكُمْ ...
2- مال، قدرت، دوستان و طرفداران، عامل نجات نيستند. «ما أَغْنى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ» خود انسان نيز در قيامت به اين حقيقت اعتراف مىكند. «ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ» «3»
«1». بحار، ج 8، ص 337.
«2». تفسير اثنىعشرى.
«3». حاقّه، 28."
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه_۴۸_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ «49»
(به مستكبران خطاب مىشود:) آيا اينان (بهشتيان)، همان كسانند كه (شما در دنيا) سوگند ياد كرديد رحمت الهى شامل حالشان نمىشود؟ (اكنون ببينيد كه به آنان گفته مىشود:) وارد بهشت شويد، بىآنكه خوفى بر شما باشد يا اندوهگين شويد.
نکته ها
در دنيا كافران مغرور، مؤمنان را تحقير مىكنند و مىگويند كه رحمت خدا شامل اينان نمىشود. غافل از آنكه ايمان و اعمال صالح، آنان را مشمول رحمت الهى قرار مىدهد و خطابِ «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ» را دريافت مىكنند.
دريافت رحمت الهى، ايمان و عمل صالح لازم دارد، نه مال و مقام. علاوه بر آنكه رحمت
جلد 3 - صفحه 74
خدا به دست مستكبران نيست تا ميان هر كسكه بخواهند تقسيم كنند. «أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ» «1»
پیام ها
1- فقر و گمنامى مؤمنان در دنيا، نشانهى محروميّت آنان در قيامت نيست. أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ ...
2- نسبت به اينكه چه كسانى شايستهى دريافت رحمت الهى هستند يا نيستند، زود قضاوت نكنيم. «أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ»
3- در بهشت، حزن و اندوه نيست. «وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۴۹_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ «50»
و دوزخيان اهل بهشت را ندا دهند و گويند: كمى از آب يا از آنچه خداوند روزى شما كرده است بر ما فرو ريزيد! (بهشتيان) گويند: خداوند اين آب و نعمتها را بر كافران حرام كرده است.
نکته ها
يكى از نامهاى قيامت، «يَوْمَ التَّنادِ» «2» است. يعنى روزى كه نداها بلند و استمداد و فرياد در كار است و بهشتيان و دوزخيان همديگر را صدا مىزنند.
پیام ها
1- بهشتيان و دوزخيان با يكديگر گفتگو دارند و صداى يكديگر را مىشنوند. وَ نادى ...
2- اوّلين درخواستِ دوزخيان، آب است. مِنَ الْماءِ ...
«2». غافر، 32.
جلد 3 - صفحه 75
3- آنان كه در دنيا توشهاى براى آخرت برندارند، در قيامت دست گدايى و نيازشان پيش همه دراز است. أَفِيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ ...
4- نالهى مجرمان در قيامت، بىفايده است. «إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما»
5- نعمتهاى آخرت، مخصوص مؤمنان است. «حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ»
6- خداوند و بهشتيان بخيل نيستند، ولى كيفر كافرانى كه در دنيا مؤمنان فقير را اذيّت مىكردند، تحريم نعمتها در قيامت است. «حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵٠_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ نَنْساهُمْ كَما نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هذا وَ ما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ «51»
كسانى كه (در دنيا) دين خويش را به بازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنيوى مغرورشان ساخت، پس همان گونه كه آنان ديدار اين روزشان را فراموش كرده و آيات ما را انكار مىكردند، (ما نيز) امروز آنان را به فراموشى مىسپاريم.
نکته ها
«لهو»، به معناى غفلت انسان از كارهاى اساسى است و «لعب» آن است كه انسان هدفى خيالى و غير واقعى داشته باشد. «1»
امام رضا عليه السلام فرمود: «نَنْساهُمْ» يعنى آنان را ترك مىكنيم، چون آنان قيامت و آمادگى براى آن روز را رها كرده بودند، ما نيز در آن روز آنان را به حال خود رها مىكنيم». «2»
پیام ها
1- مسخره كردن دين، مغرور شدن به دنيا، فراموشى آخرت و انكار آيات الهى، همه از نشانههاى كافران است. «الْكافِرِينَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا»
2- كفّار، احكام دين را كه جدّى است به بازى مىگيرند. «دِينَهُمْ لَهْواً» و در عوض
«1». تفسير الميزان.
«2». تفسير نورالثقلين
جلد 3 - صفحه 76
دنيا كه بازيچهاى بيش نيست را جدّى گرفتند.
3- تحقير دين، ذلّت آخرت را به همراه دارد. كسانى كه دين را به بازى مىگيرند، در قيامت التماس مىكنند. «أَفِيضُوا عَلَيْنا- دِينَهُمْ لَهْواً»
4- زندگى دنيوى فريبنده است. «غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا»
5- فريفتگى به دنيا، زمينهى بازى گرفتن دين است. لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ ...
6- كيفر الهى با اعمال ما تناسب دارد. «نَنْساهُمْ كَما نَسُوا»
7- انكار مستمرّ آيات الهى، موجب محروميّت از بهشت و مواهب آن است. «ما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ»
8- فراموش كردن خداوند در دنيا، سبب فراموش شدن انسان در قيامت مىشود. «نَنْساهُمْ كَما نَسُوا» چنانكه در جاى ديگر ياد خداوند را مايهى ياد او از انسان مىداند. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» «1»
9- انكار مستمرّ وبدون توبه، رمز بدبختى وهلاكت انسان است. كانُوا ... يَجْحَدُونَ
«1». بقره، 152.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه_۵۱_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
07.Araf.050-051.mp3
2.45M
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵٠_۵۱_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى عِلْمٍ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «52»
و حال آنكه در حقيقت ما برايشان كتابى آورديم كه آن را بر اساس علم (آگاهانه)، تفصيل داديم تا هدايت و رحمتى براى اهل ايمان باشد.
نکته ها
حضرت على عليه السلام مىفرمايد: انّ اللّه سبحانه لم يعظ احداً بمثل هذا القرآن ... خداوند هيچ كس را به مانند قرآن موعظه نكرده است، زيرا قرآن، ريسمان محكم و أمن الهى است، بهار قلبها و چشمهسار علم مىباشد و براى قلب و دل انسان، جلايى به جز قرآن نيست، با وجود اينكه ياددارندگان رفتند و مشتى فراموشكنندگان ماندند. «2»
«2». نهجالبلاغه، خطبه 176.
جلد 3 - صفحه 77
پیام ها
1- خداوند به وسيلهى كتاب، اتمام حجّت كرد و انسان را از مغرور شدن به دنيا و فراموشى آخرت وانكار آيات، (در آيه قبل) نجات مىدهد. «لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ»
صدها چراغ دارد و بيراهه مىرود
بگذار تا بيفتد و بيند سزاى خويش
2- آوردن كتاب هدايت و رحمت، كار خداوند است كه آن را بخش بخش و به تدريج نازل كرده است. «لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ»
3- وحى خداوند، بر اساس علم الهى به نيازهاى انسان و جهان است. «بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى عِلْمٍ»
4- كتاب و علم الهى، بسيار با عظمت است. كتاب ... علم هر دو نكره است.
5- هدايت با قرآن، از بزرگترين رحمت و لطفهاى خداوند به مؤمنان است. «هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»
6- قرآن، هدايتگر اهل باور است، نه انسانهاى لجوج و بهانهگير. «لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵۲_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ فَيَشْفَعُوا لَنا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «53»
آيا (كافران) جز تأويل كتاب (تحقّق تهديدهاى قرآن)، انتظار ديگرى دارند؟ روزى كه تأويل كتاب (و نشانههاى حسابرسى) فرارسد، كسانى كه آن (روز قيامت) را از پيش (در دنيا) فراموش كرده بودند، خواهند گفت: همانا رسولان پروردگارمان حقّ را آوردند (ولى ما نپذيرفتيم)، آيا براى ما شفعيانى هست تا شفاعتمان كنند يا (ممكن است) ما به دنيا بازگردانده شويم تا كارى جز آنچه مىكرديم انجام دهيم؟ (اين حسرتها بىفايده است،) قطعاً آنان سرمايه خود را باخته و آنچه به دروغ مىساختند (و بتها را شفيعان خود مىپنداشتند)، از كف دادند.
جلد 3 - صفحه 78
نکته ها
مراد از تأويل در اين آيه، به قرينهى جملات بعد، تحقّق تهديدها و وعدههاى الهى در مورد كيفر و پاداش در قيامت است.
در آيهى 43 اين سوره، بهشتيان مىگفتند: «لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ»، اينجا نيز اهل دوزخ همين اقرار را دارند.
چون آيهى قبل مربوط به نزول «كتاب» است، بعضى مفسّران گفتهاند: مراد از «نَسُوهُ» فراموش كردن كتاب آسمانى است.
پیام ها
1- خداوند در قرآن، منكران را توبيخ مىكند كه تا تحقّق تهديدهاى او را نبينند، ايمان نخواهند آورد. هَلْ يَنْظُرُونَ ...
2- نالهها، اعترافها و آرزوها در قيامت، به جايى نمىرسد. پس بايد در دنيا هشدارهاى قرآن را جدّى بگيريم. يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ ...
3- خسارت بزرگ، فراموش كردن قرآن و قيامت است. «نَسُوهُ»
4- قيامت، روز آگاهى و بيدارى است. «قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ»
5- رسالت پيامبران در مسير تربيت انسان و از شئون ربوبيّت خداوند است. «قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ»
6- كافران، دين و آخرت را جدّى نمىگيرند، روز قيامت كه متوجّهى خطاى خود مىشوند، آرزوى برگشت مىكنند، ولى اين آرزو، بيهوده است. «أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ» در جاى ديگر مىفرمايد: آنان اگر هم بازگردند، همان كارها را ادامه مىدهند. «وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ» «1»
7- شفاعت براى همه نيست. «فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ»
8- در قيامت، خبرى از جلوه و تأثير طاغوتها، بتها، ثروتها و قدرتها نيست. ضَلَّ عَنْهُمْ ...
«1». انعام، 28.
جلد 3 - صفحه 79
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵۳_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
هدایت شده از تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز)
@tafsir_qheraati