"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «59»
همانا نوح را به سوى قومش فرستاديم. پس به مردم گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد كه جز او براى شما خدا و معبودى نيست. همانا من بر شما از عذاب روزى بزرگ بيمناكم.
قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «60»
سران قوم او گفتند: همانا ما تو را در گمراهى آشكارى مىبينيم.
نکته ها
نمونهى «بلد خبيث» كه در آيهى قبل مطرح بود، قوم نوح بودند كه هر چه حضرت نوح فرياد زد، به جايى نرسيد. داستان حضرت نوح عليه السلام در سورههاى نوح، صافّات، اسراء، احزاب، يونس، مؤمنون و قمر آمده است.
«خوف»، جنبه مثبت نيز دارد، ولى «جُبن»، فقط ترسِ منفى و ناپسند است. «جبن»، ناشى از خودكمبينى است و «خوف»، گاهى مولود واقعبينى و هوشيارى نسبت به خطرهاست.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «نوح عليه السلام اوّلين پيامبر اولوا العزمى است كه از طرف خداوند به رسالت عامّه مبعوث شد». «1» دعوت حضرت نوح جهانى بود، چون قوم او همهى مردم آن روز زمين بودند و حضرت در نفرين خود همهى كافران روى زمين را نفرين كرد، «وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً» «2» و همهى جهانيان غرق شدند.
حضرت نوح عليه السلام 950 سال مردم را دعوت به توحيد كرد، «أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً» «3» آنها نه تنها ايمان نياوردند، بلكه از آن حضرت دورى كرده، «فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً» «4» و او را مورد آزار و شكنجه قرار مىدادند. به قدرى مىزدند كه بيهوش بر زمين مىافتاد؛ امّا
«1». تفسير درّالمنثور.
«2». نوح، 26.
«3». عنكبوت، 14.
«4». نوح، 6.
جلد 3 - صفحه 88
هنگامى كه به هوش مىآمد مىگفت: «الّلهم اهدِ قومى فانّهم لا يعلمون» خدايا! قوم مرا هدايت كن كه آنان ناآگاهند.
پیام ها
1- با اينكه رسالت نوح عليه السلام جهانى بود، ابتدا از قوم خود شروع كرد. «يا قَوْمِ»
2- دعوت به توحيد و خداپرستى، سرآغاز دعوت انبيا و از مشتركات همهى اديان الهى است. «اعْبُدُوا اللَّهَ»
3- دليل يكتاپرستى، يكتايى وبىشريك بودن خداوند است. اعْبُدُوا اللَّهَ ... ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ
4- خداشناسى و ايمان به خدا، از همان ابتدا و در طول تاريخ بوده است. (حضرت نوح كه قبل از حضرت ابراهيم، موسى وعيسى عليهم السلام بود، به مردم گفت: خدا را عبادت كنيد، كه اين بيانگر شناخت آنان نسبت به خداوند است) «يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ»
5- انبيا، دلسوزان واقعى بشرند. يا قَوْمِ ... إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ
6- مخالفان انبيا هميشه، گروهى از اشراف و سردمداران بودهاند كه زرق و برق ثروت و قدرت آنان، چشم مردم را پر مىكرده است. «الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ»
7- بدتر از ايمان نياوردن، گمراه دانستن انبياست. «إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ» آرى، وقتى فطرت مسخ شود، راهنماى واقعى را گمراه مىپندارد. امروز نيز گروهى كه خود را روشنفكر مىدانند، رهروان پيامبر را مرتجع و سادهلوح مىپندارند.
8- كسى كه در پى پديد آوردن نظام توحيدى و براندازى نظام شرك است، بايد انتظار هرگونه تهمت و توهين را داشته باشد. «لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ»
9- مخالفان، در تهمتزدن سخت و جدّى هستند. «إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 89
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵۹_۶٠_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «61»
(نوح) گفت: اى قوم من! در من هيچ گونه انحراف و گمراهى نيست، بلكه من فرستادهاى از سوى پروردگار جهانيانم.
أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنْصَحُ لَكُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ «62»
پيامهاى پروردگارم را به شما مىرسانم و خيرخواه و دلسوز شمايم و از (جانب) خدا چيزهايى مىدانم كه شما نمىدانيد.
نکته ها
كلمهى «نصح»، به معناى خالص و بىغلّ و غش بودن است. به سخنانى كه از روى خلوص نيّت و خيرخواهى گفته شود، «نُصح» گويند و به عسل خالص هم «ناصح العسل» گفته مىشود.
پیام ها
1- در مقابل توهينهاى جاهلان، صبور باشيم. «لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ» اوّلين پيامبر اولواالعزم، در برابر اتهام گمراهى، با نرمترين شيوه سخن گفت.
2- رسالت پيامبران، در راستاى تربيت جهانيان و از شئون ربوبيّت خداوند است. «لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»
3- بر خلاف عقايد انحرافى كه براى هرچيز يك ربّى مىپنداشتند، قرآن مىفرمايد: همهى هستى، يك ربّ و پروردگار دارد. «رَبِّ الْعالَمِينَ»
4- پيامبران الهى، معصوماند. «لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ»
5- مربّى و مبلغ، هم بايد خيرخواه و دلسوز باشد و هم برخوردار از علم و آگاهى كافى. «أَنْصَحُ، أَعْلَمُ»
6- دلسوزى و خيرخواهى پيامبر، در جهت منافع مردم است، نه منافع شخصى. «أَنْصَحُ لَكُمْ»
جلد 3 - صفحه 90
7- انبيا، خداوند متعال را سرچشمهى تمام علوم و آگاهىهاى خود مىدانند. «وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ»
8- انبيا از جانب خدا، از علوم و آگاهىهايى برخوردارند كه دست بشر به آنها نمىرسد. «أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۶۲_۶۱_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
سلام علیکم
همراهان قرانی حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت میباشد به شما وخانواده محترمتان تبریک و تهنیت عرض کرده و سالی سرشار از برکت و معنویت را از درگاه خداوند منان برایتان خواستاریم.
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ «63»
آيا تعجّب كرديد كه از سوى پروردگارتان مايهى تذكّرى بر مردى از شما بيايد تا شما را بيم دهد و تا شما تقوا پيشه كنيد و شايد كه مورد رحمت قرار گيريد؟
پیام ها
1- گاهى معاصر و همدوره بودن، مانع پذيرش حقّ و منطق صحيح است. «أَ وَ عَجِبْتُمْ» قوم نوح مىگفتند: چرا او پيامبر باشد و به او وحى برسد و به ما نرسد؟ او كه همانند ماست و با ما تفاوتى ندارد!
2- هدف از وحى، تربيت بشر است. «جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ»
3- معارف الهى را بايد همواره به خاطر داشت. «ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ»
4- پيامبران، برخاسته از مردم و با مردمند. «رَجُلٍ مِنْكُمْ»
5- فلسفهى بعثت ونبوّت و مراحل آن را مىتوان چنين بيان كرد:
الف: هشدار و توجّه دادن. «لِيُنْذِرَكُمْ»
ب: ايجاد مصونيّت و تقوا. «لِتَتَّقُوا»
ج: دريافت الطاف و رحمت الهى. «لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»
6- تقوا، زمينهساز نزول رحمت الهى است. «لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 91"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۶۳_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا