eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
1.9هزار دنبال‌کننده
94 عکس
22 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ «86» و بر سر هر راهى منشينيد تا مؤمنان را تهديد كنيد و (آنان را) از راه خدا، كه كج جلوه مى‌دهيد بازداريد و ياد كنيد زمانى را كه اندك بوديد، پس خداوند شما را بسيار گرداند و بنگريد كه عاقبت مفسدان چگونه بود! نکته ها مراد از نشستن بر سر هر راه، ممكن است نشستن كنار خيابان و كوچه‌ها براى فتنه‌گرى باشد، و شايد مراد تلاش در راه فساد از هر راه و با هر شيوه باشد، همچنانكه در آيه 16 خوانديم كه شيطان سوگند ياد كرد براى انحراف انسان در كمين راه حقّ نشسته است، «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» كه مراد، نشستن ظاهرى نيست. پیام ها 1- دشمنان حقّ، براى جلوگيرى از راه خدا، همه جا در كمين هستند و از هر راه و شيوه‌اى استفاده مى‌كنند. «وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ» 2- ترساندن مردم و ايجاد مزاحمت براى آنان، ممنوع است. «تُوعِدُونَ» 3- دشمن مى‌كوشد تا سيماى دين را تحريف كند و بدجلوه دهد. «تَبْغُونَها عِوَجاً» 4- گاهى افزونى جمعيّت (با نظم و برنامه)، مى‌تواند يك ارزش باشد. «فَكَثَّرَكُمْ» 5- يكى از عوامل تربيت و هدايت مردم، توجّه به نعمت‌ها و يادآورى سرگذشت پيشينيان است. وَ اذْكُرُوا ... وَ انْظُرُوا 6- مطالعه‌ى تاريخ و عبرت‌گرفتن از آن، سفارش الهى است. وَ انْظُرُوا كَيْفَ‌ ... 7- در مطالعه‌ى زندگى مردم، به پايان و سرانجام كارشان بنگريد، نه كاميابى‌هاى مقطعى آنان. «عاقِبَةُ» 8- بستن و منحرف كردن راه خدا، نوعى فساد است. تَصُدُّونَ‌ ... عِوَجاً ... المفسدين‌ تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 114" 07.Araf.086.mp3 ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِنْ كانَ طائِفَةٌ مِنْكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَ طائِفَةٌ لَمْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنا وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ «87» و اگر گروهى از شما به آنچه من براى آن فرستاده شده‌ام ايمان آورده و گروهى ايمان نياورده‌اند، پس (عجله نكنيد كه لطف و قهر خدا چه شد؟) صبر كنيد تا خداوند ميان ما داورى كند و او بهترين داوران است. نکته ها مخالفان حضرت شعيب، با جسارت مى‌گفتند: پس قهر خدا چه شد؟ مؤمنان و طرفداران آن حضرت هم منتظر امدادهاى الهى بودند. اين آيه براى پاسخ به هر دو گروه است، تا نه كفّار مغرور شوند و نه مؤمنان دلسرد و مأيوس گردند. پیام ها 1- وظيفه‌ى پيامبر، ابلاغ دين و دستورات الهى است، «أُرْسِلْتُ» مردم نيز در قبول و ردّ آن آزاد و داراى اختيار مى‌باشند. «طائِفَةٌ مِنْكُمْ آمَنُوا ... وَ طائِفَةٌ لَمْ يُؤْمِنُوا» 2- در مكتب انبيا، ايمان به هدف و راه آنان لازم است. «أُرْسِلْتُ» يعنى ايمان به آنچه براى آن آمده‌ام. 3- تاريخ طرفداران حقّ و باطل را با توجّه به پايان و سرانجام كارشان بايد مطالعه كرد. «فَاصْبِرُوا» 4- گرايش گروهى از مردم به كفر، ما را متزلزل نكند كه خداوند حاكم است. «فَاصْبِرُوا حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنا» 5- كسى كه بداند خداوند بهترين و برترين داور است، صبور است و در كيفر و پاداش عجله نمى‌كند. «فَاصْبِرُوا ... وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ‌» چنانكه باكى از حكم ديگران نيز ندارد. جلد 3 - صفحه 115" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يا شُعَيْبُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا قالَ أَ وَ لَوْ كُنَّا كارِهِينَ «88» سران مستكبر قوم شعيب گفتند: اى شعيب! حتماً تو و كسانى را كه با تو ايمان آورده‌اند، از آبادى‌مان بيرون خواهيم كرد، مگر آنكه به آئين ما برگرديد. (شعيب) گفت: گرچه بى‌رغبت باشيم؟ نکته ها زورگويى و تهديد به اخراج و تبعيد، به نوعى در مورد همه‌ى انبيا بوده است، چنانكه در جاى ديگر مى‌خوانيم: كافران نسبت به پيامبران خود چنين تهديدهايى داشته‌اند. «قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا» «1» هيچ يك از انبيا، پيش از رسالت، مشرك و بت‌پرست نبوده‌اند، ولى برخورد آنان با مشركان آرام بوده است. امّا پس از رسالت با عزم و اراده‌اى قوى‌تر مردم را هدايت كرده و با مشركان مقابله مى‌كردند، لذا خطاب‌ «لَتَعُودُنَّ»، به پيروان انبيا است، نه خود آنان. «2» پیام ها 1- اشراف مستكبر، دشمن انبيا بوده‌اند. قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا ... لَنُخْرِجَنَّكَ‌ 2- استدلال و منطق، شيوه‌ى انبياست، «جاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ» «3» ولى روش كفّار، تهديد و زورگويى است. «لَنُخْرِجَنَّكَ» 3- مبلّغان نبايد از تهديدهاى مخالفان بترسند، چون در اين راه، تهديد به قتل و تبعيد هميشه بوده است. «لَنُخْرِجَنَّكَ» 4- تحميل عقائد، شيوه‌ى كفّار است و دين تحميلى سودى ندارد. لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا ... كارِهِينَ‌ «1». ابراهيم، 13. «2». تفسير نمونه. «3». اعراف، 85. جلد 3 - صفحه 116 5- در برخورد با جهالت كافران، از ادب و گفتار نرم و حكميانه استفاده كنيم. «أَ وَ لَوْ كُنَّا كارِهِينَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قَدِ افْتَرَيْنا عَلَى اللَّهِ كَذِباً إِنْ عُدْنا فِي مِلَّتِكُمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْها وَ ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَعُودَ فِيها إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّنا وَسِعَ رَبُّنا كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْفاتِحِينَ «89» (شعيب به مخالفان گفت:) اگر پس از آنكه خداوند مارا از آيين شما نجات داد، دوباره به آن برگرديم بى‌گمان بر خدا دروغ بسته‌ايم، ما را نسزد كه به آيين شما برگرديم، مگر آنكه خدا بخواهد كه او پروردگار ماست (خدا هم هرگز چنين نخواهد خواست). پروردگارِ ما بر هر چيز احاطه‌ى علمى دارد، ما بر خداوند توكّل كرده‌ايم. پروردگارا! ميان ما و قوم ما به حقّ داورى و راهگشايى كن كه تو بهترين داوران و راهگشايانى. نکته ها «ملت»، به معناى كيش و آيين است، چنانكه در جاى ديگر مى‌خوانيم: «مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ» «1». «فتح» در اين گونه موارد، به معناى قضاوت و داورى براى راهگشايى است، يعنى سخن آخر را خداوند مى‌گويد تا از بن‌بست خلاص شده و راه باز شود. چون ياران شعيب عليه السلام، دين را بر اساس بيّنه و استدلال پذيرفته‌اند، نه هوا و هوس؛ پس آن را رها نخواهند كرد. مگر آنكه خداوند دستور دهد و خداوند هم هرگز دستور بازگشت به شرك و كفر را نمى‌دهد، چون معمولًا كسى از دستورش بر مى‌گردد كه از كردارش پشيمان شود و خداوند هرگز چنين نيست. «1». حج، 78. جلد 3 - صفحه 117 پیام ها 1- ارتداد وبرگشت از آرمان‌ها و عقائد حقّ و پذيرفتن شريك براى خداوند، نوعى افترا بر خدا و پيمان‌شكنى است. قَدِ افْتَرَيْنا ... ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَعُودَ 2- شرك، اسارت و يكتاپرستى، نجات است. «بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ» 3- مؤمن، هرگز نبايد از حقّ عدول و بر عقائدش سازش كند. ما يَكُونُ لَنا ... (عقب‌گرد و ارتجاع، ممنوع است و تساهل وتسامح همه جا ارزش نيست.) 4- هدايت و ضلالت در دائره‌ى اراده خداوند است. «إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ» 5- دليل تسليم شدن و پذيرفتن ربوبيّت خداوند، علم بى‌پايان اوست. إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ‌ ... وَسِعَ رَبُّنا كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً 6- دليل توكّل ما بر خداوند نيز علم مطلق او بر همه چيز است. «وَسِعَ رَبُّنا كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا» 7- براى پايدارى در ايمان، از خداوند استمداد و به او توكّل كنيم. ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَعُودَ ... عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا 8- در برابر پيشنهادهاى شوم دشمنان، بايد با توكّل بر خدا، قاطعانه ايستاد. ما يَكُونُ لَنا ... تَوَكَّلْنا 9- واگذارى داورى به خداوند، نمونه ومصداق توكّل و تسليم است. عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا رَبَّنَا افْتَحْ‌ ... 10- در دعا، رعايت تناسب بين خواسته و اسماى الهى مطلوب است. آنجا كه نياز به فتح داريم، خدا را با خيرالفاتحين صدا مى‌زنيم. افْتَحْ‌ ... خَيْرُ الْفاتِحِينَ‌ 11- لازمه‌ى داورى صحيح، علم وآگاهى همه‌جانبه است. داورى، حقّ كسى است كه همه چيز را مى‌داند. وَسِعَ رَبُّنا كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً ... رَبَّنَا افْتَحْ‌ ... 12- داورى، از شئون ربوبيّت خداوند است. «رَبَّنَا افْتَحْ» 13- هدف انبيا تثبيت و بر كرسى نشاندن حرف حقّ است، نه سخن خويشتن. «افْتَحْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 118 پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا