"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ «115»
(جادوگران) گفتند: اى موسى! آيا (نخست تو وسيله سحرت را) مىافكنى و يا ما افكننده (به وسيله جادوى خود) باشيم؟
قالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْرٍ عَظِيمٍ «116»
(موسى با تكيه بر نصرت الهى) گفت: (نخست شما) بيافكنيد. پس همين كه (ابزار جادوى خود را) افكندند، چشمهاى مردم را افسون كردند (با اين چشمبندى) ترس و وحشتى در مردم پديد آوردند و سحرى بزرگ را به صحنه آوردند.
«1». شعراء، 109، 127، 145، 164 و 180.
جلد 3 - صفحه 138
پیام ها
1- جادوگران سحرى آوردند كه به ظاهر مانند معجزهى حضرت موسى بود و با افكندن بر زمين، نمايان مىشد. فَتَلَقَّى ... الْمُلْقِينَ
2- در راه شناخت، نبايد تنها به حواسّ ظاهرى تكيه كرد، چون گاهى چشم هم افسون شده و تحت تأثير قرار مىگيرد. «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ»
3- تصرّف جادوى ساحران در چشم مردم است، نه واقعيّت، مثل سراب كه آب به نظر مىآيد. «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ» آرى، انبيا با بصيرت مردم كار دارند، و ساحران با بصر مردم.
4- براى كوبيدن هر حقّى، از وسائل مشابه آن استفاده مىشود، مذهب عليه مذهب و روحانىنما عليه روحانى. اينجا هم جادو بر ضد معجزه بكار گرفته شد. «بِسِحْرٍ عَظِيمٍ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۱۵_۱۱۶_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ «117»
و به موسى وحى كرديم كه عصايت را بيافكن. (همين كه افكند اژدها شد و) ناگهان (وسائل و) جادوهاى دروغين ساحران را بلعيد.
نکته ها
كلمهى «تَلْقَفُ» از «لقف»، به معناى بر گرفتن چيزى با قدرت و سرعت است و در اين جا به معناى بلعيدن است و كلمهى «يَأْفِكُونَ» از «افك»، به دروغى كه در قالب صدق و راستى مطرح شود يا باطلى كه ظاهرى حقّنما داشته باشد، گفته مىشود.
اگر معجزه و عصاى حضرت موسى، بافتههاى جادويى ساحران را بىتأثير مىكند و آنها را نابود مىكند، استمداد از معجزهى جاويد پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله يعنى قرآن و تلاوت آن نيز حتماً بافتهها و توطئههاى پيروان باطل را نقش بر آب مىكند.
جلد 3 - صفحه 139
پیام ها
1- پيامبران الهى، در شرايط بحرانى مستقيماً از سوى غيب مدد مىشوند. «أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاكَ» آرى، خداوند بندگان مخلص خود را در مجامع بينالمللى و در حضور دشمنان حقّ، امداد كرده و بر آنان غالب مىسازد.
2- باطلهايى كه در چشم و دل مردم تأثير گذارده و آنها را لرزان مىكنند، «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ» توسّط پيامبر با قدرت الهى بر ملا شده و درهم شكسته مىشود. «تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۱۷_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «118»
پس (بدين سان) حقّ، آشكار شد (و نبوّت موسى تأييد گرديد) و آنچه (كه ساحران) مىكردند، باطل و بيهوده گرديد.
فَغُلِبُوا هُنالِكَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِينَ «119»
پس (ساحران وفرعونيان) همانجا مغلوب شدند وخوار و زبون برگشتند.
وَ أُلْقِيَ السَّحَرَةُ ساجِدِينَ «120»
و جادوگران به سجده درافتادند.
نکته ها
با پيروزى حضرت موسى، ضربهى سختى برنظام فرعونى وارد شد، امّا مهمتر آنكه ساحران يكجا به موسى ايمان آوردند و حيثيّت فرعون از درون فرو ريخت.
مرجع ضمير در جملهى «ما كانُوا يَعْمَلُونَ» ساحران است
پیام ها
1- حقّ، پيروز و باطل، نابود است. «فَوَقَعَ الْحَقُّ» باطلهاى ساخت دست بشر، در برابر حقّ تاب نمىآورند.
2- در شيوهى تبليغ، با بيان حقّ و آشكار كردن حقيقت، مىتوان باطل را از ميدان
جلد 3 - صفحه 140
بيرون كرد. «فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
3- يك جلوه از طرف حقّ، هزاران جلوه فريبندهى باطل را محو مىكند. «فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» براى مبارزه با معجزهى موسى، مدّت زمان طولانى زحمت كشيدند و انواع جادوها را بكار بستند، ولى تمام آنها بىفايده بود.
4- ساحران پس از شكست، همراه فرعونيان صحنهى مبارزه را ذليلانه ترك كردند. «انْقَلَبُوا صاغِرِينَ»
5- مدّعيان پيروزى، «نَحْنُ الْغالِبِينَ» «1» مغلوبهاى تاريخ گشتند. فَغُلِبُوا ... صاغِرِينَ
6- عظمت معجزهى الهى آن گونه بود كه ساحران گويا ناخواسته و بىاختيار به سجده افتادند. «أُلْقِيَ» به صورت مجهول آمده است.
7- شناخت حقّ، زمينهى خضوع و تسليم است. «أُلْقِيَ السَّحَرَةُ ساجِدِينَ» مىتوان در سايهى شناخت صحيح، در يك لحظه تغيير عقيده داد و خوشبخت شد.
8- سجده، بارزترين جلوه تسليم است و سابقهى بس طولانى دارد. «ساجدين»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۱۸_۱۱۹_۱۲٠_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا