eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
101 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها سَأُرِيكُمْ دارَ الْفاسِقِينَ «145» و در الواح (تورات) براى موسى، در هر موردى پندى و براى هر چيز تفصيلى نوشتيم. (اى موسى!) آنها را با قوّت بگير و به قوم خود فرمان بده كه بهترين آنها (مثلًا از ميان عفو و قصاص، عفو) را بگيرند. به زودى جايگاه فاسقان را به شما نشان مى‌دهم. نکته ها مراد از «الواح»، همان سنگ نبشته‌هاى تورات است كه در آيه‌ى قبل به آن اشاره شد. در اين‌كه مراد از احسن در «وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها» چيست، اقوال مختلفى بيان شده است، از جمله: مراد با بهترين قدرت گرفتن، يا بهترين گرفتن از حيث علم و عمل، يا در دَوَرانِ امر بين اهمّ و مهمّ، بهترين عمل را انجام دادن است و يا مراد اين است كه دستورات تورات، احسن تمام قوانين و دستوراتِ آن زمان است. امّا احسن مطلق، قرآن است، چنانكه خداوند مى‌فرمايد: «وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ» «1» ممكن است مراد از آيه اين باشد كه اگر با قدرت به تورات عمل كنيد، بر دشمنان غالب خواهيد شد و خانه‌هاى آنها را به دست مى‌آوريد. «1». زمر، 55. جلد 3 - صفحه 172 امام صادق عليه السلام فرمود: عبارت‌ «مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ»، بيانگر آن است كه خداوند تمام امور را براى موسى عليه السلام بيان نكرده است. «1» مراد از «دارَ الْفاسِقِينَ» يا كاخ و دربار فرعونيان است يا خانه‌هاى ساكنان بيت‌المقدّس قبل‌از ورود قوم موسى و ممكن است مراد جايگاه متخلّفان از دستورات موسى در قيامت باشد. «2» پیام ها 1- تورات، به صورت نوشته نازل شده است. «كَتَبْنا» 2- در يافت وحى، نياز به قوّت، اراده و جدّيت دارد. «فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ» 3- در ميان چند راه و برنامه، بايد بهترين روش را انتخاب و با بهترين توان انجام داد. «بِأَحْسَنِها» 4- مخالفت با قانون آسمانى، فسق است و مجازات دارد. «سَأُرِيكُمْ دارَ الْفاسِقِينَ» 5- رهبر بايد در عمل پيشگام باشد. (خداوند، ابتدا به خود موسى عليه السلام دستور مى‌دهد، سپس به مردم) خذ ... يأخذوا" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) سَأَصْرِفُ عَنْ آياتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ إِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِها وَ إِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَ إِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ كانُوا عَنْها غافِلِينَ «146» به زودى كسانى را كه بناحقّ در زمين تكبّر مى‌ورزند، از (ايمان به) آيات خود منصرف مى‌سازم، (به گونه‌اى كه) اگر هر نشانه‌اى (از قدرت ما را) ببينند، ايمان نمى‌آورند و اگر راه رشد را ببينند، آن را برنمى‌گزينند و اگر راه انحراف را ببينند، آن را راه خود گيرند. اين بدان جهت است كه آنان آيات ما را تكذيب كردند و همواره از آنها غافل بودند. «1». تفسير نورالثقلين. «2». تفسير راهنما. جلد 3 - صفحه 173 نکته ها پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: هنگامى كه دنيا در نظر مسلمانان جلوه كند، هيبت اسلام از آنان جدا مى‌شود و زمانى كه امر به معروف و نهى از منكر را ترك كنند، از بركت وحى محروم مى‌شوند. «و اذا تركوا الامر بالمعروف و النهى عن المنكر حرّمت بركة الوحى» «1» پیام ها 1- متكبّران، بدانند كه از هدايت و ايمان به آيات الهى محروم مى‌شوند. «سَأَصْرِفُ عَنْ آياتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ» 2- خداوند، بى‌جهت لطف خود را از كسى برنمى‌گرداند، بلكه اين نتيجه‌ى عملكرد خود انسان است. سَأَصْرِفُ‌ ... يَتَكَبَّرُونَ‌ 3- تكبّر انسان، برخاسته از تصوّرات موهوم اوست. يَتَكَبَّرُونَ‌ ... بِغَيْرِ الْحَقِ‌ 4- تكبّر، هرگز براى موجود ضعيف و محتاجى همچون انسان، زيبنده نيست. يَتَكَبَّرُونَ‌ ... بِغَيْرِ الْحَقِ‌ 5- تكبّر، اگر ادامه يابد، آيات متعدّد نيز انسان را هدايت نمى‌كند. يَتَكَبَّرُونَ‌ ... كُلَّ آيَةٍ 6- انسان درانتخاب هدايت و گمراهى آزاد است. لا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ... يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا 7- استمرار غفلت وتكذيب آيات الهى، موجب تكبّر و انحراف در ديدگاه و انتخاب است. «ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ كانُوا عَنْها غافِلِينَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹 گروه الذاکربن حسینی از وات ساپ به ایتا پبوست🌹💫💫💫 👇👇https://eitaa.com/joinchat/1561264506C4a51756dad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ «147» و كسانى كه آيات ما و ديدار قيامت را تكذيب كردند، اعمالشان نابود است، آيا جز آنچه عمل مى‌كردند، مجازات خواهند شد؟ «1». تفسير صافى. جلد 3 - صفحه 174 نکته ها «حَبِطَ»، به معناى نابودى عمل است. «حبطت الناقة»، يعنى شترى كه سَمّ خورده و شكمش باد كرده و سوراخ شده است. برخى از كارهاى انسان هم مانند سمّ، عملكرد يك عمر انسان را بر باد مى‌دهد و تباه مى‌سازد. «1» حبط عمل، بر خلاف عدل الهى نيست، بلكه امرى قهرى و تكوينى و نتيجه‌ى عملكرد خود انسان است. «هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ» پیام ها 1- كفر و تكذيب، سبب حبط اعمال گذشته است. كَذَّبُوا ... حَبِطَتْ‌ 2- پاداشها و كيفرهاى قيامت، تجسّم اعمال ماست. «هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ» 3- آنچه بدتر از گناه است، اصرار بر آن است. «كانُوا يَعْمَلُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى‌ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَداً لَهُ خُوارٌ أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لا يُكَلِّمُهُمْ وَ لا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَ كانُوا ظالِمِينَ «148» و قوم موسى پس از (رفتن) او (به كوه طور) از زيورهاى خود مجسّمه‌ى گوساله‌اى (ساختند و به پرستش) گرفتند كه صداى گاو داشت، آيا نديدند كه آن (گوساله) با آنان سخن نمى‌گويد و به راهى هدايتشان نمى‌كند؟ آن را (به پرستش) گرفتند در حالى كه ستمكار بودند. نکته ها «عجل»، به گوساله‌ى نر گفته مى‌شود و كلمه‌ى «حلى»، به معناى زيورآلات است و «خُوارٌ» صداى مخصوص گاو است. امام باقر عليه السلام فرمود: حضرت موسى عليه السلام به خدا گفت: سامرى، گوساله‌اى از طلا براى مردم ساخته است، امّا صداى آن از چيست؟ وحى آمد كه اين وسيله‌ى آزمايش مردم است، «1». تفسير فى‌ظلال‌القرآن. جلد 3 - صفحه 175 «يا موسى انّ تلك فتنة فلا تفحص عنها»، «1» قرآن نيز مى‌فرمايد: «إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ وَ تَهْدِي مَنْ تَشاءُ» «2» قرآن، به مسأله‌ى گوساله‌پرستى بنى‌اسرائيل، در چهار سوره اشاره كرده است. البتّه گوساله‌پرستى بنى‌اسرائيل زمينه‌هاى فرهنگى، اجتماعى داشت، زيرا؛ اوّلًا آنان ساليان دراز در مصر، بت‌هايى به شكل گاو ديده بودند، ثانياً همان گونه كه در آيه‌ى 138 خوانديم، پس از عبور از رود نيل چشمشان به قومى بت‌پرست افتاد و تحت تأثير قرار گرفته و در عمق روحشان باقى ماند. ثالثاً تمديد مدّت سى شب به چهل شب، شايعه‌ى مرگ موسى را به دست مخالفان پديد آورد و زمينه را براى انحراف آماده كرد و در نهايت، جهل مردم و هنر سامرى باعث شد تا قوم موسى از خداپرستى به گوساله‌پرستى گرويدند. «3» بنابراين عوامل انحراف چند چيز است: 1. نبود رهبرى يا غيبت او. 2. جهل و ناآگاهى مردم. 3. عالمان و هنرمندان منحرف و سوء استفاده از علم و هنر. 4. زيبايى و زرق و برق ظاهرى. 5. سر و صدا و تبليغات كاذب. در آيه‌ى 87 سوره‌ى طه، ساختن گوساله به سامرى نسبت داده شده است، امّا شگفت آنكه در تورات، به هارون نسبت داده شده است؟! «4» البتّه در اين آيه به قوم موسى نسبت داده شده است، زيرا بسيارى از كار او راضى بودند و او را يارى نمودند. «5» حضرت موسى براى هدايت مردم و رهايى از انحراف و دام سامرى، از دلائل ملموس استفاده كرد. مثلًا براى نفى الوهيّت گوساله با بيان اين‌كه مصنوع است نه صانع، محتاج مكان است و داراى وزن و حجم و شكل و هيچ گونه هدايت و راهنمايى براى كسى ندارد، «1». تفسير فرقان. «2». اعراف، 155. «3». تفسير نمونه. «4». تورات، سِفر خروج، باب 32. «5». تفسير نمونه. جلد 3 - صفحه 176 آنان را ارشاد نمود. «1» پیام ها 1- گاهى انسان به چيزى كه واقعيّتى ندارد، ارزش مى‌دهد و تا حدّ پرستش آن چيز پيش مى‌رود. «وَ اتَّخَذَ» 2- دعوت به گوساله‌پرستى، پس از نافرمانى از رهبر و در غياب رهبرى حقّ صورت مى‌گيرد. «مِنْ بَعْدِهِ» (زمانى كه حضرت موسى به ميعادگاه رفته بود) 3- دشمن براى انحراف مردم، از هنر و تمايلات نفسانى استفاده مى‌كند. (مجسّمه‌ى طلا) «حُلِيِّهِمْ عِجْلًا» 4- ارتدادِ اقوام، سابقه‌ى طولانى دارد. وَ اتَّخَذَ ... عِجْلًا ... 5- گوساله‌ى سامرى، مجسمّه‌اى بيش نبود. «جَسَداً» 6- در انحراف انسان، زرق و برق و سروصدا نقش عمده‌اى دارد. حُلِيِّهِمْ‌ ... خُوارٌ بنابراين در پى هر صدا و هر زرق و برق و زيبايى نبايد رفت. 7- معبود انسان بايد هادى انسان باشد. «لا يَهْدِيهِمْ» 8- شرك، ظلم است و كسى كه بدون دليل و تنها بر اساس لجاجت، حقّ را رها كند و اسير ساخته‌هاى دست خود شود، ظالم است. «كانُوا ظالِمِينَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَ يَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ «149» و چون (ارزش گوساله‌پرستى) در نزدشان سقوط كرد (و پشيمان شدند) و ديدند كه قطعاً گمراه شده‌اند، گفتند: البتّه اگر پروردگارمان به ما رحم‌نكند و ما را نبخشايد، ما از زيانكاران خواهيم بود. «1». تفسير الميزان. جلد 3 - صفحه 177 نکته ها چون معمولا انسان به هنگام ندامت و پشيمانى، چانه‌ى خود را بر دستانش قرار مى‌دهد و فكر مى‌كند، چنانكه گويا در دست خود فرو افتاده است، لذا قرآن مى‌فرمايد: «سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ» «1» وشايد كنايه از اين باشد كه گوساله در جلو آنان ساقط شد واز بين رفت، چنانكه مى‌خوانيم: «وَ انْظُرْ إِلى‌ إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً» «2» پیام ها 1- برخى انسان‌ها تا نتيجه‌ى عملكرد خود را نبينند، متوجّه خطاى خود نمى‌شوند. لَمَّا سُقِطَ ... 2- حتّى با سابقه گوساله‌پرستى، از رحمت خدا مأيوس نباشيم. «لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا» 3- انسان، بدون رحمت و مغفرت الهى در زيان است. «الْخاسِرِينَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسى‌ إِلى‌ قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَ أَلْقَى الْأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ «150» و همين كه موسى (از كوه طور) به سوى قوم خود برگشت (و گوساله‌پرستى آنان را ديد)، به حال خشم و تأسّف گفت: پس از من بد جانشينانى برايم بوديد، آيا بر فرمان پروردگارتان (كه ده شب ماندن مرا تمديد كرد)، پيشى گرفتيد؟ (و صبر نكرديد تا از كوه طور برگردم.) آنگاه الواح (تورات) را (به كنارى) افكند و (از شدّت غضب، موى) سر برادرش را «1». تفسير راهنما. «2». طه، 97. جلد 3 - صفحه 178 گرفت و به سوى خود كشيد. (هارون) گفت: اى فرزند مادرم! حقيقت اين است كه اين گروه مرا در ضعف قرار داده (به حرفم گوش ندادند) ونزديك بود مرا بكشند. پس (من بى‌گناهم و) كارى نكن كه دشمنان را به شماتتم برخيزانى (و شاد شوند) و مرا با ستمگران قرار مده! نکته ها پس از مخالفت‌هايى كه با حضرت على عليه السلام صورت گرفت، روزى آن حضرت خطاب به مردم فرمود: سيره و الگوى من انبيا هستند ... امّا الگوى من از برادرم هارون اين است كه هارون به برادرش فرمود: «ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي»، حال اگر بگوييد او را به استضعاف نكشيدند و خوار نكردند و براى قتل او هيچ اقدامى نكردند، منكر قرآن شده‌ايد و اگر همان باشد و شما آن را پذيرفتيد، پس هارون معذور بوده و سكوتش لازم بوده است. «1» چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله نيز به آن حضرت فرمودند: يا علىّ ... فانّك منّى بمنزلة هارون من موسى و لك بهارون اسوة اذ استضعفه قومه و كادوا يقتلونه‌ پس تو نيز در برابر دشمنى قريش صبر پيشه كن. «2» پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: حضرت موسى براى نشان دادن نهايت ناراحتى خود، هنگامى كه به ميان مردم رسيد، آن رفتار توبيخ آميز را با هارون نمود وگرنه خداوند به موسى در كوه طور گوساله‌پرستى قومش را خبر داده بود. «3» امام صادق عليه السلام فرمود: هارون با آن همه اذيّت و آزارى كه از قومش ديد، باز در ميان آنان ماند، زيرا اگر آنان را ترك مى‌كرد و به سوى موسى مى‌رفت، قطعاً عذاب الهى بر آنان نازل مى‌شد. «اذا فارقهم ينزّل بهم العذاب». «4» «1». تفسير نورالثقلين. «2». تفسير فرقان. «3». تفسير فرقان. «4». تفاسير نورالثقلين، فرقان و اثنى‌عشرى. جلد 3 - صفحه 179 پیام ها 1- در برابر انحراف‌هاى فكرى، بايد غيرت دينى نشان داد. «غَضْبانَ أَسِفاً» (مانند برخورد امام خمينى قدس سره با توطئه‌ى آيات شيطانى سلمان رشدى مرتد) 2- حتّى غضب اولياى خدا، از روى تأسّف بر حال مردم است. «غَضْبانَ أَسِفاً» 3- از آفات هر انقلاب و حركت اصلاحى، ارتداد و ارتجاع مى‌باشد. «بِئْسَما خَلَفْتُمُونِي» (پس رهبر بايد آن را پيش‌بينى كرده و پيشگيرى كند.) 4- در جامعه‌ى‌فاسد و منحرف، گاهى تلاش انبيا هم بى‌نتيجه مى‌ماند. «بِئْسَما خَلَفْتُمُونِي» 5- نبايد بر امر و فرمان الهى پيشى گرفت. «أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ» 6- تأخير موسى و تمديد مدّت حضور در كوه طور، فرمان الهى بود، نه خواستِ موسى و البتّه جنبه‌ى تربيتى داشت. «أَمْرَ رَبِّكُمْ» 7- هرگاه اصول در خطر افتد، فروع را بايد رها كرد. «أَلْقَى الْأَلْواحَ» هنگامى كه موسى ديد مردم مشرك شده ودست از اصل خداپرستى برداشته‌اند، الواح تورات را كه يك سرى دستورات و قوانين الهى بود، به كنارى گذارد و پيگير اصل مهم‌تر شد. 8- براى ايجاد شوك در جامعه منحرف، بايد حركت توبيخى چشمگير و به ياد ماندنى كرد. «أَلْقَى الْأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ» چنانكه در نهج‌البلاغه مى‌خوانيم: حضرت على عليه السلام براى ايجاد تحرّك در شنوندگان بى‌تفاوت، گاهى سيلى به صورت مبارك خود مى‌زد. «ثمّ ضرب على لحيته الكريمة» «1» 9- به خاطر مقام و موقعيّت و خويشاوندى، از لغزش ديگران چشم‌پوشى نكنيم. «أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ» گاهى توبيخ به موقع نزديكان و در ميان جمع، براى نشان دادن اهميّت مطلب و هشدار و زهر چشم گرفتن از بيگانگان است. «أَخَذَ «1». نهج‌البلاغه، خطبه 182. جلد 3 - صفحه 180 بِرَأْسِ أَخِيهِ» چنانكه خداوند پيامبرش را چنين مورد خطاب قرار داده است. «لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ» «1» در حالى كه هدف، هشدار به ديگران است. 10- در برابر فرد عصبانى بايد برخوردى عاطفى داشت. «ابْنَ أُمَّ» (با اين كه موسى و هارون عليهما السلام از يك پدر ومادر بودند، امّا هارون، موسى را فرزند مادر خطاب كرد.) 11- مستضعفان ديروز كه به دست موسى از فرعون نجات يافتند، امروز عاملِ استض