با سلام محضر همراهان قرآنی روز عرفه التماس دعا دارم🙏🙏🙏🙏🌷🌷🌷
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يُجادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَيَّنَ كَأَنَّما يُساقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَ هُمْ يَنْظُرُونَ «6»
آنان دربارهى حقّ (بودنِ جنگ بدر)، پس از آنكه روشن شده بود، با تو مجادله مىكنند. (چنان ترسيدهاند كه) گويى به سوى مرگ رانده مىشوند و (نابودى خود را) مىنگرند.
نکته ها
جدال گروهى از مسلمانان با پيامبر صلى الله عليه و آله، در مسير جنگ بدر، بر سر اين بود كه امكانات و نفرات كافى ندارند و تنها براى تصاحب اموال تجّار قريش خارج شدهاند، نه براى جنگ با لشكر قريش و با اينكه اين واقعيّت را مىدانستند كه فرمان خداوند است، ولى از اعتراض خود دستبردار نبودند؛ البتّه بعضى هم مانند مقداد مىگفتند: ما مثل اصحاب موسى عليه السلام نمىنشينيم كه بگوييم: شما برويد بجنگيد! بلكه اهل جنگيم و هر چه فرمان دهى مىپذيريم. ولى بعضى از روى ترس و اينكه آمادگى جنگ ندارند، با رسول خدا صلى الله عليه و آله مجادله مىكردند و حركت به سوى جهاد و جنگ بدر را به منزلهى حركت به سوى مرگ مىپنداشتند. ولى حوادث پس از آن و پيروزى در جنگ نشان داد كه آنان اشتباه مىكردهاند.
جلد 3 - صفحه 272
جدال و گفتگويى كه براى انكار حقّ باشد مطرود است و آن اقسامى دارد:
الف: گاهى پس از روشن شدن حقّ است. «يُجادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَيَّنَ»
ب: گاهى از روى علم و آگاهى نيست. «فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ» «1»
ج: گاهى براى از بين بردن حقّ است. «وَ يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ» «2»
البتّه گاهى بحث و مجادله براى روشن شدن حقّ است كه بايد به نيكوترين شكل صورت گيرد. «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» «3»
پیام ها
1- بعضى ياران پيامبر صلى الله عليه و آله، مطيع امر آن حضرت نبودند. «يُجادِلُونَكَ»
2- افراد تنپرور و ترسو، براى گريز از فرمان حقّ و جهاد، هميشه دست به جدال و توجيه زده و بهانهجويى مىكنند. «يُجادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ»
3- اگر روحيّهها و انگيزهها سالم نباشد، دانستن حقّ به تنهايى كارساز نيست.
«بَعْدَ ما تَبَيَّنَ»
4- گاهى انسان چنان سقوط مىكند كه با شناخت حقّ، باز مخالفت مىكند.
«يُجادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَيَّنَ»
5- حركت سربازان ضعيف الايمان و بىروحيه به جنگ و جهاد، بسيار دشوار و همراه با ترس و دلهرهى فراوان است. «يُساقُونَ إِلَى الْمَوْتِ»"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّها لَكُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ «7»
و (به ياد آوريد) زمانى كه خداوند شما را وعده مىداد كه يكى از دو گروه (كاروان تجارتى يا لشكر مسلح دشمن،) از آنِ شما خواهد بود، و شما (به خاطر راحتطلبى
«1». آلعمران، 66.
«2». كهف، 56.
«3». نحل، 125.
جلد 3 - صفحه 273
و منافع مادّى) دوست داشتيد گروه غير مسلّح (كاروان تجارتى) در اختيارتان قرار گيرد. در حالى كه خداوند مىخواهد حقّ را با كلمات (و سنّتهاى) خويش استوار ساخته و ريشهى كفّار را بركند. (از اين رو شما را با تعداد كم و نداشتن آمادگى جنگى در بدر با لشكر قريش درگير و سرانجام پيروز ساخت.)
نکته ها
«شوكة» از «شوك»، به معناى خار و سرنيزه، و سمبل «گروه مسلّح» است. مراد از «غَيْرَ ذاتِ الشَّوْكَةِ»، در اينجا همان كاروان تجارى غير مسلّح مىباشد.
مراد از «كلمات حقّ»، سنّتها، اوامر الهى و اولياى الهى مىباشد. كلمهى «دابِرَ»، به معناى عقب و دنبالهى چيزى مىباشد و «يَقْطَعَ دابِرَ»، كنايه از ريشهكن ساختن است.
در ماه رمضان، سال دوم هجرى، به پيامبر صلى الله عليه و آله اطلاع دادند كه ابوسفيان در رأس يك كاروان تجارى بسيار مهم در راه رسيدن به مدينه مىباشد. آن حضرت براى تضعيف قدرت كافران و جبران اموالى كه كفّار مكّه از مسلمانان مهاجر مصادره كرده بودند، به همراه 313 نفر آمادهى حمله به آن كاروان تجارى شدند. ابوسفيان سردسته كاروان، پس از با خبر شدن از اين تصميم، كفّار مكّه را خبردار كرد و كاروان را از بيراهه، راهى مكّه كرد.
از آنجا كه بسيارى از مشركان مكّه در آن كاروان سهمى داشتند وهمچنين با زور وتهديد آنان، حدود هزار نفر به سرعت بسيج شدند و به همراه بزرگان و سرشناسان مكّه و با ساز و برگ كامل نظامى به فرماندهى ابوجهل، براى دفاع از گروه چهل نفرى تجّار حركت كردند.
روز هفدهم ماه رمضان، در بيابانى بين مكّه و مدينه، سه گروه حاضر بودند: مسلمانان، سپاه كفر و كاروان تجارى كفّار.
پيامبر پس از اطلاع از حركت سپاه دشمن، با ياران و اصحاب مشورت كرد، آيا به تعقيب كاروان تجارى بپردازند و يا آنكه با سپاه كفر مقابله كنند؟ نظرهاى متعدّدى بيان شد، ولى سرانجام تصميم گرفتند با سپاه كفر مقابله كنند. با آنكه مسلمانان ساز و برگ نظامى چندانى نداشتند و به قصد جنگ ودرگيرى مسلحانه بيرون نيامده بودند و تعداد كفّار سه برابر آنان بود، ولى عاقبت با امدادهاى غيبى خداوند، بر دشمن پيروز شدند. در اين جنگ، ابوجهل و
جلد 3 - صفحه 274
هفتاد كافر ديگر كشته شدند كه بيشتر كشتهشدگان به دست على عليه السلام بود و هفتاد نفر اسير گشتند، در حالى كه تنها چهارده نفر از سپاه اسلام به شهادت رسيدند. «1»
پیام ها
1- يادآورى امدادهاى الهى، لازم و عامل تقويت ايمان است. «وَ إِذْ»
2- پيروزى، تنها با تعداد نفرات و تجهيزات جنگى نيست، عامل عمده، ارادهى خداوند است. «يُرِيدُ اللَّهُ» آرى، اراده خدا، غالب بر عوامل طبيعى است.
3- گاهى ارادهى الهى، به دست مؤمنان انجام مىشود. «يُرِيدُ اللَّهُ»
4- طبع انسان، راحتطلب است. «تَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ» (به خاطر سختى و مشكلات، برنامههاى اساسى و اصولى را فداى مسائل ساده و غير اصولى نكنيم.)
5- احقاق حقّ، به وسيلهى كلمات الهى، (اوليا، سنن، قوانين، اوامر، فداكارى، جهاد و عمل به دستورات الهى) است. «يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ»
6- پيروزى حقّ بر باطل، بالاتر از درآمد اقتصادى است. تَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ ... يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ
7- پيروزى نهايى، با عزّت حقّ و ذلّت باطل خواهد بود. يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَ ... وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ
8- هدف جهاد اسلامى، احقاق حقّ و انهدام باطل است، نه كشورگشايى و اشغال سرزمين. «أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ»"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۷_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُبْطِلَ الْباطِلَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ «8»
تا (خدا) حقّ را استوار وباطل را نابود سازد، هرچند مجرمان خوش نداشته باشند.
«1». تفسير الميزان.
جلد 3 - صفحه 275
نکته ها
اين آيه، به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و مسلمانان دلدارى مىدهد كه سرانجام حقّ پيروز و باطل نابود مىشود.
بعضى از روايات، مصداق روشن اين آيه را زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام دانستهاند، «1»
كه با قيام آن حضرت، سلطهى باطل برطرف شده وحكومت حقّ وعدل بر جهان حاكم مىشود.
پیام ها
1- وعدههاى الهى به خاطر منافع شخصى و مادّى افراد نيست، بلكه براى تحقّق حقّ و محو باطل است. «لِيُحِقَّ الْحَقَّ»
2- حقّ، ماندنى وپابرجاست، وباطل، فانى ورفتنى است. «لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُبْطِلَ الْباطِلَ»
3- ترسى از عصبانيّت و ناخوشايندى دشمن كافر و مجرمان نداشته باشيم، خداوند ارادهى خود را محقّق خواهد ساخت. «وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ»"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۸_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
هدایت شده از تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز)
@tafsir_qheraati
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ «9»
(به ياد آوريد) زمانى كه (در جنگ بدر) از پروردگارتان فريادرسى مىطلبيديد، پس او دعا و خواستهى شما را اجابت كرد (و فرمود:) من يارىدهنده شما با فرستادن هزارفرشتهى پياپى هستم.
نکته ها
«مُردف» از «ارداف»، به معناى رديف و پشت سر هم قرار گرفتن است، يعنى نزول فرشتگان امدادگر پياپى و ادامهدار است. در آيهى 124 سورهى آلعمران، از سه هزار فرشتهى يارى كننده ياد شده «بِثَلاثَةِ آلافٍ» و در آيهى بعد، سخن از پنج هزار فرشتهى
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 276
نشاندار است. اين اختلاف رقمها شايد به ميزان مقاومت آنان بوده است. يعنى هر چه مقاومت مسلمانان بيشتر مىشد، امداد غيبى خداوند نيز بيشتر مىشد. بنابراين «مردفين» يعنى اين هزار فرشته، فرشتگان ديگرى را در پى دارند.
با توجّه به آيهى بعد، فرشتگان تنها براى دلگرمى و تقويت روحيّهى مؤمنان نازل شدند و وارد جنگ و نبرد با دشمن نشدند و گرنه ديگر فضيلتى براى مجاهدان بدر نمىبود، علاوه بر آنكه نحوهى كشتهشدن هريك از كفّار و اسامى قاتلان آنان نيز در تاريخ آمده است. «1»
در جنگ بدر، تعداد مسلمانان يك سوم كفّار و ساز و برگ نظامى آنان هم بسيار اندك بود، و به فرموده حضرت على عليه السلام، تنها سوارهى آنان مقداد بود، «2» همچنين آنان آمادگى روحى هم براى جنگ نداشتند. هنگامى كه جمعيّت كفّار و تجهيزات آنان را ديدند، وحشتزده و مضطرب شدند و به خدا پناه آوردند، پيامبراكرم صلى الله عليه و آله نيز دست به دعا برداشت و فرمود:
«الّلهم انجز لى ما وعدتنى، الّلهم ان تهلك هذه العصابة لا تُعبَد فى الارض» «3» خدايا! آنچه را وعده دادهاى محقّقساز، خدايا! اگر اين گروه مسلمانان كشته شوند، پرستش تو از زمين برچيده مىشود. خداوند نيز با نماياندن امدادهاى غيبى خود، دعاى آنان را مستجاب كرد و آنان با دلگرمى به مبارزه پرداختند و سرانجام پيروز شدند.
به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله، تمام كشتهشدگان كفّار را درون چاهى ريختند و آنگاه حضرت بر سر چاه آمده و تك تك آنان را به اسم صدا زده و فرمودند: «آيا شما وعدهى پروردگارتان را حقّ يافتيد؟! شما بد مردمانى بوديد، زيرا پيامبرتان را تكذيب كرديد و مرا از خانه و كاشانهام بيرون نموديد و با من به جنگ پرداختيد، امّا ديگران مرا تصديق كرده و در ميان خود جاى دادند و به يارىام پرداختند! اصحاب گفتند: مگر آنان مىشنوند؟ حضرت فرمود: شما شنواتر از آنان نيستيد، ولى آنان نمىتوانند جواب بدهند. آنگاه روبه جسد ابوجهل كرد و فرمود: اين از فرعون گستاختر بود، زيرا فرعون هنگامى كه هلاكت را قطعى ديد، موحّد شد، امّا او تا آخرين لحظه دست از بتپرستى برنداشت». «4»
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير فرقان.
«3». تفسير كنزالدقائق.
«4». تفاسير الميزان، نمونه و فرقان.
جلد 3 - صفحه 277
پیام ها
1- نعمتها و امدادهاى الهى را در روزهاى سخت را فراموش نكنيم، چرا كه ياد نعمتهاى الهى، روحيّهى شكر و شجاعت را در انسان بالا مىبرد. «إِذْ»
2- خداوند، بدون دعا هم مىتواند عطا كند، ولى دعا، يكى از راههاى تربيت الهى است. «إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ»
3- دعا همراه با حضور در جبهه مؤثّر است و دعاى رزمندگان مستجاب مىشود.
تَسْتَغِيثُونَ ... فَاسْتَجابَ
4- دعا، كليد استجابت است. تَسْتَغِيثُونَ ... فَاسْتَجابَ
5- فرشتگان، گاهى در زندگى انسانها تأثيرگذار و مؤثّرند. «مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ»
6- امدادهاى غيبى وقتى تحقّق پيدا مىكند كه آنچه را خداوند در ظاهر به ما داده است، به كار گرفته باشيم. «مُمِدُّكُمْ»"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۹_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «10»
و خداوند، آن (پيروزى و نزول فرشتگان) را جز براى بشارت و اينكه دلهايتان با آنان آرامش يابد قرار نداد و نصرت و پيروزى، جز از سوى خدا نيست، (به قدرت خود و امداد فرشته هم تكيه نكنيد.) همانا خداوند، شكستناپذير حكيم است.
نکته ها
در قرآن بارها نزول فرشتگان امدادگر براى يارى مؤمنان مطرح شده است. حتّى هنگام جان دادن هم خداوند فرشتگان را مىفرستد تا با القاى حقّ، مؤمن را از وسوسههاى شيطان حفظ كند. «1»
«1» فصلت 30.
جلد 3 - صفحه 278
در جنگ بدر نيز فرشتگان، براى روحيّه دادن به مؤمنان آمدند و جنگ و برخوردى با دشمن نداشتند، زيرا در تاريخ روشن است كه چه كسى به دست چه كسى كشته شد و بيشترين كشتههاى كافران در آن جنگ، به شمشير حضرت على عليه السلام بود.
در هستى دو نوع القا وجود دارد:
يكى از سوى فرشتگان خدا كه آرامش را القا مىكنند. «إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ» «1» خداوند به فرشتگان وحى كرد كه من با شمايم، پس شما مؤمنان را پايدار و ثابت قدم سازيد، من در دل كفّار وحشت خواهم افكند.
يكى هم القاى ترس و وحشت كه از سوى شيطان انجام مىشود. «إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ» «2» سخنان شيطان در هوادارانش تأثير گذارده و آنان را مىترساند.
پیام ها
1- رزمنده بايد روحيّهى قوى داشته باشد. «وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى» از عوامل پيروزى، انگيزه و روحيّهى قوى رزمندگان است.
2- هنگامى كه حركتى صحيح و در خط پيامبر باشد، عنايت خداوند و برطرف شدن عوامل ترس و اضطراب حتمى است. «وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى»
3- پيروزى مؤمنان، تنها به ابتكار، طرح نظامى، سلاح و نفرات آنان و يا به خاطر فرشتگان نيست، بلكه اصل، اراده و خواست خداوند است. «وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» چنانكه گاهى به خواست خداوند، گروه اندكى از مؤمنان بر گروه زيادى از دشمنان پيروز مىشوند. «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ» «3»
4- امدادهاى الهى و يارىرساندن به مؤمنان، بر اساس عزّت وحكمت است. «عَزِيزٌ حَكِيمٌ»
«1». انفال، 12.
«2». آلعمران، 175.
«3». بقره، 249.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 279"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۱٠_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
08.Anfal.10.mp3
2.97M
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۱٠_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا