"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً وَ يُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ «29»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر تقواى الهى پيشه كنيد، خداوند برايتان فرقانى (قوّهى شناخت حقّ از باطلى) قرار مىدهد و بدىهايتان را از شما مىپوشاند و شما را مىآمرزد و خداوند صاحب فضل وبخشش بزرگ است.
نکته ها
وسيله و معيار شناخت حقّ از باطل متعدّد است، از جمله:
الف: انبيا و اولياى الهى؛ چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله را فاروق ناميدند «1» ويا در حديث مىخوانيم:
«مَن فارق عليّاً فقد فارق اللّه» «2» هر كس على عليه السلام را رها كند، خدا را رها كرده است.
ب: كتاب آسمانى؛ كه با عرضه امور به آن مىتوان حقّ را از باطل تشخيص داد.
ج: تقوا، زيرا طوفان غرائز و حبّ و بغضهاى همراه با بىتقوايى، مانع درك حقايق است.
د: عقل و خرد؛ كه بدون آن نمىتوان حتّى به سراغ وحى رفت.
فرقان و قدرت تشخيص حقّ از باطل، حكمت و بينشى خدادادى است كه به اهل تقوا داده مىشود و به علم و سواد و معلومات وابسته نيست.
به گفتهى تفسير كبير فخررازى، «تكفير سيّئات»، پردهپوشى در دنيا و «مغفرت»، رهايى از قهر خدا در آخرت است و به نوشتهى تفسير نمونه، «تكفير»، محو آثار اجتماعى و روانى گناه و «مغفرت»، بخشايش نسبت به عذاب دوزخ است.
«1». تفسير فرقان.
«2». ملحقات احقاقالحقّ، ج 4، ص 26.
جلد 3 - صفحه 305
كسانى كه تقوا داشته و تمايلات نفسانى را كنار بگذارند، قوّهى تشخيص حقّ به آنها عطا مىشود. چنانكه در آيهى ديگرى مىخوانيم: «اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ» «1» از خدا پروا كنيد، خداوند شما را آگاه مىكند و به يادتان مىآورد. گويا روح همچون آينهاى است كه تقوا غبار را از آن مىزدايد و نور حقّ در آن منعكس مىشود، چنانكه حضرت على عليه السلام تقوا را دارو و درمان دلها، نور و بينايى كوردلىها و شفا و وسيلهى اصلاح قلب، تطهير جان، امنيّت ترسهاى درونى و روشنشدن تاريكىها مىداند، فانّ تقوى اللّه دواء داء قلوبكم و بصر عمى افئدتكم و شفاء مرض اجسادكم و صلاح فساد صدوركم و طهور دنس انفسكم و جلاء عشا ابصاركم و أمن فزع جأشكم و ضياء سواد ظلمتكم ... «2» و بر عكس، حرصها و طمعها سبب لغزش خردها مىشود، حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «اكثر مصارع العقول تحت بروق المطامع» «3» بيشتر لغزشگاه خرد، زرق و برق طمعها مىباشد.
حقيقت سرايى است آراسته
هوا و هوس گرد بر خاسته
نبينى كه هر جا كه برخاست گرد
نبيند نظر، گرچه بيناست مرد
پیام ها
1- اگر تقوا داشته باشيم، در آزمايش مال و فرزند، خداوند ما را كمك مىكند كه چگونه برخورد كنيم. أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ ... إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً
2- عملكرد انسان، در بينش او تأثير دارد. كسى كه تقوا دارد، علاوه بر علم، فطرت، عقل و تجربه، خداوند بصيرت و شناخت ويژهاى به او مىدهد.
«فرقان» نكره آمده است تا نشان دهد كه بصيرت خاصّى مراد است)
3- تقوا، هم عامل شناخت صحيح، «فرقان» هم مايهى آبرو و حيثيّت اجتماعى، «يُكَفِّرْ عَنْكُمْ» و هم سبب مغفرت اخروى است. «يَغْفِرْ لَكُمْ»
4- اعطاى بصيرت ويژه به پرهيزكاران و بخشايش گناهان آنان، تفضّلى از جانب خداوند است. يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً ... وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ
«1». بقره، 282.
«2». نهجالبلاغه، خطبه 189.
«3». نهجالبلاغه، حكمت 219.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 306"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۲۹_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَ يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ «30»
و (به ياد آور) زمانى كه كافران دربارهى تو نقشه مىكشيدند تا تو را زندانى كنند، يا تو را بكشند يا (از مكّه) تبعيد كنند. و آنان نقشه مىكشيدند و خدا هم (با خنثى كردن توطئههاى آنان) تدبير مىكرد و خداوند، بهترين تدبيركنندگان است.
نکته ها
«مكر»، به معناى تدبير، چارهانديشى، طرح و نقشه است.
اين آيه اشاره به «ليلة المبيت» و توطئهى كفّار براى قتل رسول خدا صلى الله عليه و آله دارد كه آن حضرت از طريق جبرئيل آگاه شد و على عليه السلام به جاى او در بستر خوابيد و پيامبر شبانه از خانه خارج شد و به غار ثور رفت و از آنجا به مدينه هجرت كرد.
ضمناً در شب هجرت، چون على عليه السلام حاضر شد جان خود را فداى پيامبر كند، آيه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» «1» در مورد حضرت على عليه السلام نازل شد. «2»
سه طرح و نقشهاى كه براى مقابلهى كفّار با پيامبر صلى الله عليه و آله در آيه مطرح شده، محصول جلسهى مشركان در «دار النَدوه» بود و بالاخره نقشهى قتل را تصويب كردند كه از هر قبيله يك نفر آماده شود و دسته جمعى حمله كرده، پيامبر را بكشند تا بستگان آن حضرت نتوانند براى خونخواهى، با همهى قبايل درگير شوند.
اين آيه، ممكن است با توجّه به آيهى 27 همين سوره باشد كه فرمود: به خدا و رسول خيانت نكنيد و اگر خيانت كنيد، با تدبير الهى رسوا مىشويد.
چه بسا خداوند امور مهمى را با موجود ضعيفى انجام مىدهد و يا توطئههاى بسيار بزرگى را با آن خنثى مىكند؛ فرزند آدم از كلاغ آموزش مىبيند، مرگ سليمان با موريانه كشف مىشود، بلقيس با هدهد دعوت مىشود، فيل سواران ابرهه، با پرندگان كوچكى به نام
«1». بقره، 207.
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 307
ابابيل و نمرود با پشه نابود مىشوند، و توطئهى كفّار مكّه با عنكبوتى خنثى مىشود. اينها همه براى نشان دادن نهايت ضعف و ناتوانى بشر در برابر قدرت بىپايان الهى است.
پیام ها
1- يادآورى امدادهاى الهى و خطرهايى كه خدا از ما دور كرده، مايهى آرامش و قوّت قلب است. وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ ...
2- زندان و ترور و تبعيد، ابزار دست جبّاران تاريخ براى مقابله با حقّ است. لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ ...
3- كفر، انسان را تا حدّ پيامبركشى مىكشاند. الَّذِينَ كَفَرُوا ... يَقْتُلُوكَ
4- در مقابل سخن حقّ، هيچ دليل و منطقى وجود ندارد. كافران به جاى حلّ مسئله و پذيرش حقّ، براى حذف موضوع حقّ و مردان حقّ اقدام مىكنند. الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ ...
5- توطئهى كفّار عليه مسلمانان هميشگى و حمايت خداوند هم از آنها دائمى است. «يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللَّهُ» (چنين نيست كه هميشه دشمنان به اهداف خود برسند، خداوند با تدبير خود، توطئههاى آنان را خنثى مىكند.)
6- هركه با طرفداران حقّ حيله كند، با خداوند طرف است. «يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللَّهُ»
7- خداوند، حامى كتاب و اولياى خويش است و با تار عنكبوت، اشرف مخلوقات را حفظ مىكند و بزرگترين توطئهها را خنثى كرده، مسير تاريخ را عوض مىكند. «وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ»
8- هر جا لازم باشد، خداوند اولياى خود را از توطئهها آگاه مىكند. نقشهاى را كه مىخواستند كسى نفهمد، همهى دنيا فهميدند. «وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 308
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ در تفسیر برهان به نقل از تفسیر على بن ابراهیم این قضیه به طور مفصل ترى بیان گردیده است و نیز در تفسیر ابن ابىحاتم با مختصر تفاوتى از ابن عباس نقل نموده و در جریان ذکر قضیه اسمى از على بن ابىطالب علیهالسلام نبرده است.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص380."
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۳٠_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
08.Anfal.30.mp3
2.05M
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۳٠_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا قالُوا قَدْ سَمِعْنا لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «31»
و هرگاه آيات ما بر آنان تلاوت شود، گويند: به خوبى شنيديم (چيز مهمى نيست)، اگر بخواهيم قطعاً مانند اين قرآن را بيان مىكنيم، اين جز افسانههاى پيشينيان نيست.
نکته ها
در آيهى قبل، سخن از مكرهاى پى در پى كفّار و توطئه براى طرد و كشتن پيامبر صلى الله عليه و آله بود، اين آيه نمونهاى از مكرهاى فرهنگى آنان را كه براى تحقير مكتب و قرآن طرح شده است، بيان مىكند.
«أَساطِيرُ» جمع «اسطوره»، به معناى افسانههاى خرافى و خيالى است كه يا دربارهى انسانهاى اوّليه است و يا ساخته و پرداخته آنان است.
نضربن حارث در سفر به ايران، داستان رستم واسفنديار را فراگرفت و در حجاز براى مردم بازگو مىكرد و مدّعى بود كه من هم مىتوانم مثل محمّد صلى الله عليه و آله حرف بزنم و قصه بگويم. «1»
پیام ها
1- از حربههاى دشمن، عوامفريبى، سبك شمردن و مسخره كردن حقّ است. «قالُوا قَدْ سَمِعْنا لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا» امّا دشمنان طبل توخالىاند و تنها ادّعا دارند و در عمل، از آوردن نظير قرآن عاجزند.
2- دشمنان نيز به برترى و فوق تصوّر بودن قرآن، اعتراف داشتند. «إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ»
3- تهمت تحجّر، سنّتگرايى وكهنهپرستى، از قديمىترين تهمتها به مؤمنان است. «أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ»
«1». تفاسير مجمعالبيان، روحالمعانى و فىظلالالقرآن.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 309"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۳۱_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا