eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
101 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ «68» اگر حكم ازلى خداوند نبود (كه بدون ابلاغ، هيچ امّتى را كيفر ندهد)، به خاطر آنچه (از اسيران كه نابجا) گرفتيد، عذابى بزرگ به شما مى‌رسيد. فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالًا طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «69» پس، از آنچه غنيمت گرفتيد، كه حلال و پاكيزه است، مصرف كنيد و از خداوند پروا كنيد، همانا خداوند، آمرزنده و مهربان است. جلد 3 - صفحه 357 نکته ها در معناى جمله‌ى‌ «كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ» اقوالى بيان شده است: الف: اشاره به سنّت الهى است كه او پيش از بيان حكم، كسى را كيفر نمى‌دهد. چنانكه در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد: «وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا» «1» ب: اشاره به اراده‌ى الهى به پيروزى مسلمانان در جنگ بدر است كه اگر تقدير خداوند به پيروزى شما نبود، اسير گرفتن پيش از تثبيت مواضع، ضربه‌ى سنگينى به شما مى‌زد. «2» ج: شايد مراد نكته‌اى باشد كه در آيه 33 همين سوره خوانديم كه تا پيامبر صلى الله عليه و آله در بين شماست، خداوند عذابتان نمى‌كند. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ» بنابراين آيه را چنين معنا مى‌كنيم: اگر به خاطر حضور مبارك تو كه سابقاً در كتاب آسمانى گذشت نبود، مسلمانان در جنگ بدر به خاطر اسير گرفتن بى‌موقع مرتكب گناه كبيره و عذاب بزرگى مى‌شدند. طبق روايات، غنائم در اين آيه، همان مبلغى است كه به عنوان فديه، در برابر آزادى هر اسير دريافت مى‌كردند كه بين هزار تا چهار هزار درهم بوده است. پیام ها 1- اسير گرفتن در بحبوحه‌ى جنگ، شكست و عذاب سختى را بدنبال دارد. «لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ» 2- پرداختن به غنائم پيش از سركوبى كامل دشمن، ممنوع است. «لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ» 3- شرط مصرف، حلال و پاك و دلپسند بودن است. «حَلالًا طَيِّباً» 4- همه‌ى غنائم از شما نيست، بلكه بايد خمس آن رابپردازيد. «فَكُلُوا مِمَّا ...» چنانكه در آيه 41 خوانديم: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ‌ ... 5- هشيار باشيد تا غنائم جنگى و فديه گرفتن‌ها، انگيزه‌ى والاى شمارا در جهاد «1». اسراء، 15. «2». تفسير اطيب‌البيان. جلد 3 - صفحه 358 تغيير ندهد و همواره خدا را در نظر داشته باشيد. «اتَّقُوا اللَّهَ» (آرى، بهره‌بردارى از غنائم، لغزشگاه است.) 6- عفو كيفر اسير گرفتن بى‌موقع در جنگ بدر و حلال كردن درآمد حاصل از آزادى اسرا، (با اين‌كه نبايد اسير مى‌گرفتند)، جلوه‌اى از رحمت و مغفرت الهى است. فَكُلُوا ... غَفُورٌ رَحِيمٌ‌ 7- مغفرت الهى، پرتوى از رحمت اوست. «غَفُورٌ رَحِيمٌ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرى‌ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْراً يُؤْتِكُمْ خَيْراً مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «70» اى پيامبر! به اسيرانى كه در دست شمايند بگو: اگر خداوند در دلهاى شما خيرى بداند، بهتر از آنچه از شما گرفته شده است به شما خواهد داد (و مسلمان خواهيد شد) و گناهانتان را مى‌بخشايد و خداوند بخشاينده و مهربان است. نکته ها در شأن نزول آيه آمده است: عباس، عقيل و نوفل در جنگ بدر اسير شدند، پيامبر صلى الله عليه و آله با گرفتن فديه آنان را آزاد كرد، آنان هم مسلمان شدند. پول فديه‌هايشان هم بعداً به آنان برگردانده شد. «1» در تفاسير آمده است، پس از جنگ بدر برخى گفتند: به احترام پيامبر، از عبّاس، عموى آن حضرت فديه نگيريد. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «و اللّه لا تذرن منه درهماً» به خدا سوگند از يك درهمش هم نگذريد! سپس آن حضرت به عموى خود فرمود: «تو ثروتمندى، براى خودت و برادرزاده‌ات عقيل، فديه بده». عبّاس گفت: «اگر فديه دهم بى‌پول مى‌شوم!» حضرت‌ «1». تفسير نورالثقلين. جلد 3 - صفحه 359 فرمودند: «از پول‌هايى كه نزد همسرت امّ‌الفضل در مكّه گذاشته‌اى خرج كن». عبّاس گفت: «احدى از اين ماجرا خبر نداشت، فهميدم كه به راستى تو پيامبر خدا هستى» و همانجا مسلمان شد. در نظام اسلامى، براى اسراى جنگ، سه طرح مشروع و مقبول است: 1. آزاد كردن بدون فديه، مثل آنچه در فتح مكّه واقع شد، با آنكه مسلمانان قدرت اسير و فديه گرفتن را داشتند، ولى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله همه را با جمله‌ى «انتم الطلقاء» آزاد ساخت. 2. آزادى اسيران با گرفتن فديه‌ى نقدى يا مبادله‌ى اسرا. 3. نگه داشتن اسيران در دست مسلمانان، تا هم از قدرت يافتن دشمن جلوگيرى شود، هم به تدريج تعاليم دين را آموخته و به اسلام ارشاد شوند. انتخاب هر يك از اين سه راه در اختيار حاكم اسلامى است. پیام ها 1- پيامبر و رهبر حكومت اسلامى مأمور است تا با اسيران گفتگو كرده و آنان را ارشاد كند. يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ‌ ... 2- با اسيران چنان رفتار كنيد كه زمينه‌ى هدايت و ارشادشان فراهم شود. (بكار بردن كلمه «خير» و «مغفرت» براى شكست خوردگان، گوياى اين پيام است.) 3- تبليغ و ارشاد اسيران جنگى لازم است و از هر فرصتى بايد استفاده كرد. «قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ» 4- خير واقعى، اسلام و ايمان آوردن است. «إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْراً» 5- به مردم اميد بدهيد كه با كمترين خير، مى‌توانيد به سعادت برسيد. «إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْراً يُؤْتِكُمْ خَيْراً» 6- هدف از جنگ، هدايت مردم و شكست دادن طاغوت است، نه قتل، غارت، اسير و فديه گرفتن. «يُؤْتِكُمْ خَيْراً مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ» 7- حتّى شركت در جنگ بر ضد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، مانع توبه و برگشت و دريافت مغفرت الهى نيست. قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ‌ ... يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌ جلد 3 - صفحه 360 8- پذيرش اسلام، موجب گذشت از خطاها وسبب دريافت لطف ورحمت الهى است. إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْراً ... يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌ پانویس پرش به بالا↑ محمد بن یعقوب کلینى بنا به نقل صاحب البرهان بعد از سه واسطه از معاویة بن عمار او از امام صادق علیه‌السلام روایت کند که این آیه درباره عباس عموى پیامبر و عقیل و نوفل در جنگ بدر نازل گردیده است و نیز گوید در جنگ بدر پیامبر دستور داد که از بنى‌هاشم کسانى که در صف کفار باشند کسى را به قتل نرسانند و نیز فرمود که ابوالبخترى را به قتل نرسانند و همه را اسیر نگه دارند و دستور فرمود که على بن ابى‌طالب علیه‌السلام در میان اسیران برود و افرادى که از بنى‌هاشم باشند، بشناسد. على پس از تفحص نزد پیامبر آمد و گزارش افراد بنى‌هاشم را که هر یک بدست فردى از اصحاب اسیر بودند به پیامبر داد. رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد آنان آمد و وضع آن‌ها را از نزدیک مشاهده فرمود. وقتى به عباس عموى خود رسید، فرمود: اى عمّ براى خودت و برادرزاده ات عقیل فدیه بده تا آزاد شوید. عباس گفت: یا رسول اللّه دستور بده مرا رها کنند تا از قریش درباره فدیه خود چیزى بستانم. پیامبر فرمود: آن مالى را که در نزد ام‌الفضل به امانت گذاشته اى و به او گفتى که اگر در جنگ بدر بلائى بر سرت بیاید براى خود و فرزندش صرف نماید از آن مال فدیه بده. عباس در تعجب فرو رفت زیرا از امانت مزبور جز خودش و ام‌الفضل، دیگرى خبر نداشته است لذا با حالت مبهوت از پیامبر پرسید چه کسى خبر این امانت را به تو داده است. پیامبر فرمود: اى عم جبرئیل مرا از این امانت باخبر ساخته است. عباس وقتى این موضوع را شنید شهادتین را بر زبان جارى ساخت و اسلام اختیا
ر نمود. پرش به بالا↑ طبرانى در کتاب اوسط از ابن عباس روایت کرده که عباس گفت: به خدا سوگند این آیه درباره من نازل شده هنگامى که پیامبر را به مسلمان شدن خودم خبر دادم و از او خواستم که درباره من بیست اوقیه طلا حساب نموده و بگیرد پیامبر به جاى آن بیست برده به من عطا فرمود. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص396." ‏‏‏‏٠_جز۱۰ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِنْ يُرِيدُوا خِيانَتَكَ فَقَدْ خانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «71» و اگر (اسيران) بخواهند به تو خيانت كنند، از پيش هم به خدا خيانت كرده‌اند، پس خداوند (تو را) بر آنان غلبه و تسلّط داد و خداوند، دانا و حكيم است. نکته ها از مجموع اين آيه و آيه‌ى قبل استفاده مى‌شود كه اصل اصلاح و ارشاد و هدايت را نبايد با احتمالات منفى ناديده گرفت. با آنكه مشركان مكّه سالها نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله و مسلمانان صدر اسلام انواع خيانت‌ها را روا داشتند، امّا اگر مصلحت بر آزادسازى اسرا باشد، احتمال خيانت آنان، مانع عمل به وظيفه نشود. آرى، بايد نسبت به اسيران دشمن، نه سوء ظنّ صد در صد داشته باشيم، نه حسن ظنّ كامل، نه خشونت محض و نه رأفت تنها، بلكه با تيز هوشى و توكّل وقاطعيّت و با مهربانى و عطوفت برخورد كنيم. پیام ها 1- احتمال خيانت اسيران، نبايد مانع آزادسازى آنها شود. «إِنْ يُرِيدُوا خِيانَتَكَ» 2- دشمنان، سابقه‌ى خيانت دارند. «خانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ» 3- خداوند، حقّ و طرفدارانش را غلبه مى‌بخشد. «فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ» 4- خيانت، سبب اسارت و تحت سيطره قرار گرفتن است. خانُوا ... فَأَمْكَنَ‌ 5- خداوند به نيّت‌هاى دشمن آگاه و به فرمانى كه مى‌دهد، حكيم و مصلحت‌انديش است. «وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 361" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يُهاجِرُوا ما لَكُمْ مِنْ وَلايَتِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ حَتَّى يُهاجِرُوا وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلى‌ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «72» همانا كسانى كه ايمان آورده و هجرت كردند و با اموال و جان‌هايشان در راه خدا جهاد كردند، و آنان كه (مجاهدان و مهاجران را) پناه داده و يارى كردند، آنان دوستدار و حامى و هم‌پيمان يكديگرند. امّا كسانى كه ايمان آورده، ولى هجرت نكردند، حقّ هيچ‌گونه دوستى و حمايت از آنان را نداريد، تا آنكه هجرت كنند. و اگر (مؤمنانِ تحت فشار، براى حفظ دينشان) از شما يارى طلب كردند، بر شماست كه ياريشان كنيد، مگر در برابر قومى كه ميان شما و آنان پيمان (ترك مخاصمه) است، و خداوند به آنچه انجام مى‌دهيد بيناست. نکته ها در سال سيزدهم بعثت و پس از ده سال از دعوت علنى پيامبر به اسلام، هنوز مشركان مكّه دست از اذيّت و آزار پيامبر و مسلمانان برنداشته بودند و روز به روز بر شدّت آن مى‌افزودند تا اينكه تصميم گرفتند با توطئه‌اى حساب شده و اقدامى دسته‌جمعى، پيامبر را به قتل برسانند و اسلام را ريشه‌كن كنند. با اطلاع پيامبر صلى الله عليه و آله از آن توطئه و جانفشانى على عليه السلام، شبانه مقدّمات هجرت فراهم شد و آن حضرت در اوّل ماه ربيع‌الاوّل ابتدا به غار ثور رفتند و به مدّت سه روز در آنجا به گونه‌اى معجزه‌آسا مخفى شدند و در اين مدّت تنها حضرت على عليه السلام براى آن حضرت غذا تهيه كرده و اخبار بيرون را در اختيار آن جناب قرار مى‌دادند. سرانجام پيامبر با اعلان مهاجرت مسلمانان به يثرب و همراه آوردن اهل‌بيت آن حضرت، خود راهى يثرب شدند و پس از پيمودن مسافتى حدود چهارصد كيلومتر، روز دوازدهم ربيع‌الاوّل به محلّه‌ى قبا رسيدند و جلد 3 - صفحه 362 بقيّه‌ى مهاجران نيز به آنان ملحق شدند. مردم يثرب، از مهاجران استقبال شايانى به عمل آوردند وآنها را با آغوش باز پذيرفتند و يثرب را به «مدينةالنبىّ» و «مدينة الرّسول»، تغيير نام دادند. آنگاه پيامبر براى پيشگيرى و دورى از تفرقه، ميان مهاجران و انصار كه حدود سيصد نفر بودند، دو به دو عقد اخوّت و برادرى جارى كردند و مسجد قبا را پايه‌گذارى كردند. «1» مهاجران، كسانى هستند كه در مكّه به پيامبر صلى الله عليه و آله ايمان آوردند و چون در آنجا تحت فشار بودند، خانه وكاشانه‌ى خود را رها كرده به همراه پيامبر به مدينه هجرت كردند و انصار، مسلمانانى هستند كه از پيامبر اسلام و مهاجران استقبال و آنان را در بين خود جاى داده و يارى نمودند. در اين آيه، محورهايى همچون: پيوند مهاجرين و انصار، ضرورت هجرت، بى‌اعتنايى به مرفّهان گريزان از هجرت، تعهّد متقابل ميان مهاجران و انصار و نجات مسلمانان دربند، در صورت عدم ضرر به پيمان‌هاى قبلى، مطرح شده است. عموماً ملّت‌ها، مهم‌ترين و بزرگ‌ترين حادثه‌اى را كه در حيات اجتماعى، علمى و مذهبى آنان رخ داده و آن را نقطه‌ى عطفى در سرگذشت ملّى خود مى‌دانند، مبدأ تاريخ خود قرار داده‌اند، مثلا ميلاد حضرت مسيح عليه السلام نزد مسيحيان و يا عام الفيل (سالى كه سپاه ابرهه به مكّه حمله كرد و نابود شد) نزد اعراب، مبدأ سال قرار گرفت. دين اسلام كامل‌ترين شريعت آسمانى است واز اديان ديگر مستقل است، لذا مسلمانان ميلاد حضرت مسيح را مبناى سال خود قرار ندادند، همچنين عام‌الفيل گرچه سال تولّد پيامبر بود و يا حتّى روز بعثت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، مبناى سال قرار نگرفت، امّا با هجرت پيامبر به مدينه كه حكومتى مستقل در آنجا پايه‌گذارى شد و مسلمانان توانستند در نقطه‌اى آزادانه فعاليّت كنند، پيامبر شخصاً تاريخ هجرى را بنا گذاردند. «2» چنانكه مى‌توان از عبارت‌ «مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ»، در آيه‌ى‌ «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‌ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ» «3» كه در مورد «1». تفسير نمونه، سيره ابن هشام و فروغ ابديّت، ج 1، ص 417- 450. «2». فروغ ابديّت، ج 1، ص 435. «3». توبه، 108. جلد 3 - صفحه 363 ساختن مسجد قبا مى‌باشد نيز پايه‌گذارى سال هجرى را استفاده نمود، زيرا اوّلين اقدام پيامبر در هجرت به مدينه ساختن مسجد قبا مى‌باشد. «1» آرى اگر هجرت نبود، چه بسا اسلام در همان نقطه محدود و نابود مى‌شد. بيشتر بلاهاى مردم از غرق شدن در رفاه و ترك هجرت‌هاى سازنده سرچشمه مى‌گيرد. اگر همه‌ى مغزها ومتخصّصان و كارشناسان مسلمانى كه در كشورهاى غربى به سر مى‌برند، به كشور خود هجرت كنند، هم ضربه به دشمن است وهم تقويت اسلام وكشورهاى اسلامى. هجرت، اختصاص به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ند
ارد، بلكه هجرت از محيط شرك، كفر و گناه، براى حفظ دين و ايمان و يا براى برگشت از نافرمانى خداوند لازم است، چنانكه خداوند در پاسخ كسانى كه عذر آلودگى خود و ارتكاب به گناه را محيط ناسالم مى‌دانستند و مى‌گفتند: «كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ»، مى‌فرمايد: زمين خداوند كه پهناور بود، چرا به مكانى ديگر هجرت نكرديد؟ «قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً» «2» البتّه با توجّه به عبارت «مستضعفين»، معلوم مى‌شود كه اگر توانايى امر به معروف و نهى از منكر باشد، بايد به اين مهم اقدام نمود و جامعه را ترك نكرد و آن را مورد اصلاح قرار داد. امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد: هنگامى كه در محل و سرزمينى كه در آن زندگى مى‌كنى نافرمانى و معصيت خدا مى‌كنند، از آنجا به جايى ديگر هجرت كن. «اذا عصى اللّه فى ارض انت فيها فاخرج منها الى غيرها» «3» چنانكه هجرت براى آموختن علم و دانش و براى بيان آموخته‌هاى خود به ديگران نيز لازم است. «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ» «4» در صدر اسلام دو هجرت رخ داده است: يكى در سال پنجم بعثت، هجرت گروهى از مسلمانان به سرزمين حبشه و ديگرى در سال سيزدهم بعثت، هجرت از مكّه به مدينه. «1». الصحيح من سيرة النّبى، علّامه جعفر مرتضى، ج 3، ص 40. «2». نساء، 97. «3». بحار، ج 19، ص 35. «4». توبه، 122. جلد 3 - صفحه 364 پیام ها 1- اسلام، ايمان و عقيده، بدون تلاش و مجاهدت كافى نيست. مسلمانان صدر اسلام، يا مهاجر بودند يا پناه‌دهنده مهاجران، يا جهادگر و يا حامى مجاهدان. إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ‌ ... وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا (شرايط متفاوت براى هركس تكليف خاصّى مى‌آورد، براى يكى هجرت و براى ديگرى پناه‌دادن به مهاجران.) 2- رابطه‌ى ولايى، مخصوص كسانى است كه اهل هجرت، جهاد و كمك به ديگران باشند. «أُولئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ» 3- خداوند ميان مهاجران و انصار حقّ ولايت مقرّر كرده است. «وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ» 4- هجرت به سوى جامعه‌ى اسلامى، شرط ولايت است و كسى كه هجرت نكند، ولايت ندارد. لَمْ يُهاجِرُوا ما لَكُمْ مِنْ وَلايَتِهِمْ‌ ... 5- در جامعه‌ى اسلامى بايد ميان مجاهدان ومهاجران با مرفّهان هجرت گريز، فرق باشد. «آمَنُوا وَ لَمْ يُهاجِرُوا» 6- كسى كه هجرت نكند، نه او را يارى كنيد و نه از او يارى بخواهيد. (كلمه‌ى‌ «وَلايَتِهِمْ» را دو گونه مى‌توان معنا كرد: يكى «ولايت و حمايت شما از آنان» و ديگرى «كمك و حمايت آنان از شما») 7- بايد از متخلّفان پيشين كه خواهان پيوستن به مسلمانان هستند، با آغوش باز استقبال كرد. «حَتَّى يُهاجِرُوا» (آرى، همين‌كه تاركان هجرت، هجرت كردند، شما آنان را حمايت كنيد) 8- اگر مسلمانانِ ديگر مناطق، تحت فشار كفر قرار گرفتند، نسبت به استمدادشان نبايد بى‌تفاوت بود. «إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ» 9- در روابط با ديگران بايد اهمّ و مهم در نظر گرفته شود. مادامى كه كفّار به پيمان‌هاى خود با مسلمانان پايبند هستند، نمى‌توان براى حمايت مسلمانانِ‌ جلد 3 - صفحه 365 زير سلطه‌ى آنان اقدامى كرد. «إِلَّا عَلى‌ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِيرٌ «73» و كسانى كه كفر ورزيدند، ياران يكديگرند، (پس شما با آنان هم پيمان نشويد،) اگر شما (هم ميان خود، همبستگى) نداشته باشيد، فتنه و فساد بزرگى در زمين واقع خواهد شد. نکته ها در معناى‌ «إِلَّا تَفْعَلُوهُ»، سه احتمال بيان شده است: الف: اگر طبق دستور خداوند مبنى بر رابطه ولايت ميان مؤمنان عمل نكنيد و با كفّار پيوند داشته باشيد، فساد بزرگى خواهد بود، چون آنان متّحدند و شما متفرّق. ب: اگر نسبت به مسلمانانِ در فشار بى‌اعتنايى كنيد، ممكن است آنان قتل عام شده، يا از اسلام برگردند. ج: اگر قراردادهاى بين‌المللى با كفّار را رعايت نكنيد و از تعدادى مسلمان حمايت كنيد، همه‌ى كفّار عليه شما بسيج خواهند شد و فسادى بزرگ پيش خواهد آمد. پیام ها 1- وقتى كفّار يار يكديگرند، «وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ» اگر مسلمانان هميارى نداشته باشند، گرفتار فتنه و فساد خواهند شد. «إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ» 2- پذيرفتن ولايت و سلطه‌ى كافران، فساد و فتنه‌اى بزرگ در زمين است. «إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ» 3- اگر ميان شما مسلمانان، پيوند محكم ولايت نباشد، كفّار متّحد شده شما را نابود مى‌كنند. «إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 366" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ «74» و كسانى كه ايمان آورده و هجرت كردند و در راه خدا جهاد نمودند و كسانى كه پناه دادند و يارى كردند، همانان مؤمنان واقعى‌اند. براى آنان آمرزش و روزى شايسته و كريمانه‌اى است. پیام ها 1- ايمان، بر عمل مقدّم است. «آمَنُوا وَ هاجَرُوا» 2- ارزش كارها، آنگاه است كه آنها رنگ خدايى و انگيزه‌ى الهى داشته باشد. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ» 3- ايمان واقعى، در هجرت، جهاد، پناه‌دادن و يارى‌رساندن مسلمانان مجاهد، بروز مى‌كند. «وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا» 4- حتّى مؤمنان حقيقى هم، از خطا و گناه بيمه نيستند و به مغفرت الهى نياز دارند. «الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ» 5- هجرت و جهاد، عامل بخشايش و نزول رزق ويژه‌ى الهى است. آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا ... لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ‌ 6- اگر به خاطر هجرت و جهاد از رزق اندك بگذريد، به رزق كريم و شايسته‌ى الهى مى‌رسيد. آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا ... لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ‌ 7- انسان هميشه مسئول است؛ گاهى به صورت جهاد، گاهى هجرت، گاهى پناه‌دادن به مهاجران و گاهى پشتيبانى از رزمندگان. (تمام آيه) تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 367" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا