"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ «10»
(مشركان پيمانشكن، نه تنها دربارهى شما، بلكه) دربارهى هيچ مؤمنى، (هيچگونه) حقّ خويشاوندى و (هيچ) عهد وپيمان را مراعات نخواهند كرد و ايشان همان تجاوزكارانند.
نکته ها
اين آيه نيز در بيان حكمتِ فرمانِ شديد خدا، بر برائت از مشركان است.
در دو آيهى قبل، مراعات نكردن پيمان در خصوص شما حاضرين مطرح بود، «لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ» ولى در اين آيه تعبيرِ «لا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ» آمده كه ستيزهجويى آنان را با همهى اهل ايمان بيان مىكند.
پیام ها
1- مشركان با مؤمنان دشمنى دارند، پس دربرخورد شديد با آنان، هيچ گونه ترديدى نداشته باشيد. «لا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ»
2- در ديد كفّار، بزرگترين جرم مسلمانان، همان ايمان به خداوند است و همين بهانهى خصومتشان با اهل ايمان است. «1» «لا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ»
3- پيمان شكنى، تجاوزگرى است. «أُولئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ»
4- رعايت حقوق خويشاوندان ووفادارى به پيمان، واجب و بىاعتنائى به آنها برخاسته از روح تجاوزگرى است. «أُولئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ»
5- جنگ با مشركان پيمانشكن، جنبه دفاعى دارد و همان گونه كه در آيه 13 آمده است، ما آغازگر آن نبودهايم. «أُولئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ»
«1». نظير آيهى «و مانقموا منهم الّا ان يؤمنوا باللَّه العزيز الحكيم» بروج، 8."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه۱۰_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ وَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «11»
امّا اگر توبه كردند و نماز بر پا داشتند و زكات پرداختند، در اين صورت برادران دينى شمايند. و ما آيات خود را براى گروهى كه مىدانند (و مىانديشند)، به تفصيل بيان مىكنيم.
جلد 3 - صفحه 385
نکته ها
خداوند در آيات قبل فرمود: اگر مشركان توبه كرده و نماز خواندند و زكات دادند، ديگر متعرّض آنان نشويد، «فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ» در اين آيه مىفرمايد: نه تنها مزاحمشان نشويد، بلكه گذشتهها را فراموش كرده، برادرانه با آنان رفتار كنيد.
پیام ها
1- در شيوهى برخورد، مسألهى گام به گام و تدريج را مراعات كنيد. ابتدا عدم تعرّض، «فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ» سپس الفت و برادرى. «فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ»
2- توبهى واقعى، همراه با عمل است. تابُوا وَ أَقامُوا ...
3- آنان كه تارك نماز و زكاتند، برادران دينى ما نيستند. فَإِنْ ... أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ
4- شرط ورود به دايرهى اخوّت دينى، نماز و زكات است. أَقامُوا ... فَإِخْوانُكُمْ
5- اساس روابط وحبّ وبغض يك مسلمان، مكتب است. فَإِنْ تابُوا ... فَإِخْوانُكُمْ چنانكه در آيهى بعد آمده است: وَ إِنْ نَكَثُوا ... فَقاتِلُوا
6- با نادم وتوّاب، برخوردى برادرانه داشته باشيد. فَإِنْ تابُوا ... فَإِخْوانُكُمْ
7- هدف جنگهاى اسلامى، بازگرداندن مشركان به توحيد است. فَإِنْ تابُوا ... فَإِخْوانُكُمْ
8- آنان كه تا ديروز، واجب القتل بودند، در سايهى توبه و نماز و زكات، حقوق اجتماعى برابر با مسلمانان مىيابند و جنگ با آنان حرام مىشود. «فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ»
9- علم و دانش، زمينهى انديشه وتفكّر در آيات الهى است. «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 386"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه۱۱_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ «12»
امّا اگر (به جاى توبه،) سوگندهاى خويش را پس از بستنِ پيمانشان شكستند و در دين شما، زبان به طعنه (و عيبگوئى) گشودند، پس با سران كفر بجنگيد. زيرا كه آنان را (پايبندى به) سوگندى نيست، باشد كه (با شدّتِ عمل شما،) از كردار خود باز ايستند.
نکته ها
از على عليه السلام پرسيدند: چرا فراريان جنگ صفّين را تعقيب كرديد، ولى در جنگ جمل، كارى به فراريان نداشتيد؟
حضرت فرمود: در صفّين، رهبر كفر زنده بود و فراريان دور او جمع شده، متشكّل مىشدند و حملهى مجدّد مىكردند، امّا در جنگ جمل، با كشته شدن رهبرشان، محورى براى تشكّل و سازماندهى مجدّد نداشتند.
امام صادق عليه السلام فرمود: هركس به دين شما طعنه زند، قطعاً كافر مىشود. سپس اين آيه را تلاوت فرمود. «1»
پیام ها
1- ارتداد از دين، يكى از نمونههاى پيمانشكنى و مسخره كردن مكتب است. «وَ إِنْ نَكَثُوا» (شايد «نَكَثُوا» پس از «تابُوا» اشاره به ارتداد باشد).
2- كيفر طعن و توهين به اسلام، اعدام است. «طَعَنُوا، فَقاتِلُوا» (با توهين كنندگان به مقدّسات مذهبى، بايد به شدّت برخورد كرد)
3- جهاد اسلامى، براى دفاع از مكتب است. «نَكَثُوا، طَعَنُوا، فَقاتِلُوا»
4- چون پيمانشكنى و مسخره كردن دين، از ناحيهى رهبران كفر است، پس با آنان مبارزه كنيد. «فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 387
5- در مبارزه، بايد نابودى سران توطئه و مركز فرماندهى و تشكيلات دشمن، در اولويت باشد. «فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ»
6- هر سوگندى شما را نفريبد. سوگند پيمانشكنان، بىاعتبار است. «لا أَيْمانَ لَهُمْ»
7- از اهداف جهاد اسلامى، جلوگيرى از توطئه دشمن است. «لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه۱۲_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ لا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ «13»
آيا با گروهى كه سوگندها (و پيمانهاى) خود را شكستند و به بيرون كردن پيامبر (از وطنش) همّت گماشتند، و آنان نخستين بار جنگ را با شما آغاز كردند، پيكار نمىكنيد؟ آيا از آنان مىترسيد؟ اگر ايمان داريد، سزاوارتر آن است كه از خدا بترسيد!
پیام ها
1- اهداف و انگيزههاى جنگ، بايد براى رزمندهى مسلمان روشن باشد. «نَكَثُوا، هَمُّوا، بَدَؤُكُمْ» (بيان اينكه: دشمنان پيمانها را شكستند و نسبت به رسول خدا سوء قصد داشتند و آغازگر جنگ بودند)
2- جنگ شما تدافعى است و دشمن آغازگر تهاجم بوده است. «هُمْ بَدَؤُكُمْ»
3- هنگام جنگ، ميان آتش جنگ و آتش دوزخ مقايسه كنيد، تا رزمندگان بهتر بتوانند تصميم بگيرند. «أَ تَخْشَوْنَهُمْ، فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ»
4- مؤمن واقعى، تنها از خدا بيم دارد. «فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 388"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۳_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ «14»
با آنان بجنگيد تا خداوند آنان را به دستهاى شما عذاب كند و خوارشان سازد و شما را بر آنان پيروز كند و دلهاى (پردرد) مؤمنان را تشفّى و مَرهَم نهد.
نکته ها
سؤال: با اينكه آيهى 32 انفال مىفرمايد: تا پيامبر در ميان مردم است، خداوند عذابشان نمىكند، پس چگونه در اين آيه سخن از عذاب آنان آمده است؟
پاسخ: مقصود در آن آيه، عذابهاى آسمانى و ريشهكن كننده، مثل عذاب قوم عاد و ثمود است، و در اين آيه مراد عذاب و سختىهاى جنگ است.
پیام ها
1- جبهههاى جنگ، بستر امدادهاى الهى است. «قاتِلُوهُمْ، يَنْصُرْكُمْ» (از شما حضور و جهاد، از خدا نصرت و امداد)
2- رزمندگان، بازوى حقّ و عوامل اجراى حكم خدايند. «يُعَذِّبْهُمُ بِأَيْدِيكُمْ»
3- سنّتهاى الهى، از مسير طبيعى و علل واسباب اجرا مىشود. «بِأَيْدِيكُمْ»
4- در پىشكست نظامى دشمن، شكست روحى وسياسى است. «يُعَذِّبْهُمُ، يُخْزِهِمْ»
5- خداوند خواستار شكست و ذلّت دشمنان دين و پيروزى و عزّت مؤمنان است. «يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ»
6- از اهداف جنگ، محو كفر و ذلّت كافران و آرامش مؤمنان است. يُعَذِّبْهُمُ ... يُخْزِهِمْ ... يَشْفِ صُدُورَ
7- پيش از جنگ، تشويق و تبليغ لازم است. خداوند به مؤمنان نويد قطعى مىدهد. «يَنْصُرْكُمْ، يَشْفِ صُدُورَ»
8- دلهاى مسلمانان از دست كافران هميشه جريحهدار و آكنده از رنج و آزار
جلد 3 - صفحه 389
است. «يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ»
9- گرچه در جنگ، عدّهاى شهيد و داغدار مىشوند، ولى امّت اسلامى در عزّت و آرامش زندگى مىكنند. «صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ» و نفرمود: «صُدُورِكُمْ»
10- سرنوشت مؤمنان در مسائل اجتماعى، به هم پيوند دارد و پيروزى شما، شفاى دل ساير مؤمنان است «يَنْصُرْكُمْ، يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه۱۴_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ وَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلى مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «15»
و خداوند (با پيروزى شما و خوارى دشمن،) غيظ و خشم دلهاى مؤمنان را از بين ببرد و خداوند لطف خود را بر هركس بخواهد بر مىگرداند (و راه توبه را به روى آنان مىگشايد.) و خداوند، دانا و حكيم است.
پیام ها
1- گرچه هدف از جنگ، رضاى خدا و دفاع و جلوگيرى از شرك و توطئه و پيمانشكنى است، ليكن تسكين دلها و آرام شدن روح نيز از آثار وضعى و ثانوى آن است. «1» «يُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ»
2- پس از پيروزى، از آنان كه براى همبستگى و پيوند نزد شما مىآيند، استقبال كنيد و نگوييد: تا حالا كجا بوديد؟ «وَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلى مَنْ يَشاءُ»
3- مبادا از بيم خدعه، آنان را كه به سراغ شما مىآيند نپذيريد! خدا به توبهى واقعى يا رياكارانه آگاه است، ولى طبق حكمت الهى بايد هر كه اظهار اسلام مىكند- با حفظ اصول ايمنى- پذيرفت. «عَلِيمٌ حَكِيمٌ»
«1». در آياتى همچون «سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً» 9 (طلاق، 7)، «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً»، (انشراح، 6) به اين حقيقت اشاره شده كه:
بگذرد اين روزگار تلختر از زهر
بار دگر روزگار چون شكر آيد.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 390"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه۱۵_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «16»
آيا پنداشتهايد كه (تنها با ادّعاى ايمان) رها مىشويد، در حالى كه هنوز خداوند (با امتحانهايش شما را نيازموده،) تا كسانى را از شما كه جهاد كرده و جز خدا و پيامبرش و مؤمنان رازدارى برنگزيدهاند، معلوم دارد و خداوند به آنچه مىكنيد آگاه است.
نکته ها
اين آيه نيز همچون آيات پيشين، براى تشويق به جهاد است.
«وَلِيجَةً» از «ولوج» مانند كلمهى «بِطانَةً»، به معناى اسرار و امور نهان است، و مقصود در اينجا مَحرم اسرار است.
طبق روايات متعدّد، مراد از مؤمنانى كه مىتوانند مَحرم اسرار باشند، رهبران آسمانى مىباشند. «1»
پیام ها
1- هستى و برنامههاى آن، هدفدار است. انسانها و آيندهشان، رها شده نيستند، پس بايد از دنياى خيال بيرون آمد و واقعبين بود. «أَمْ حَسِبْتُمْ»
2- ادّعاى ايمان كافى نيست، آنچه صفها را از هم جدا مىكند، عمل و جهاد و آزمايشهاست. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا»
3- كسانى در آزمون ايمان موفّقند كه اسرار جامعه اسلامى را جز با خدا و رسول و مؤمنان واقعى در ميان نگذارند. «وَلِيجَةً» (در صدر اسلام افرادى با بيگانه ارتباط داشتند)
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 391
4- دادن اسرار و اطلاعات به بيگانگان و آنان را مَحرم اسرار دانستن، حرام و نشانهى ضعف وبىايمانى و مورد هشدار و توبيخ است. لَمْ يَتَّخِذُوا ... وَلِيجَةً
5- وظيفهى مسلمانان، در برابر دشمنان خارجى جنگيدن و در برابر دشمنان داخلى، حفظ اسرار و رازدارى است. «جاهَدُوا، لَمْ يَتَّخِذُوا»
6- خداوند از وضع مردم آگاه است و نيازى به آزمودن ندارد، ولى امتحان، يك سنّت الهى است. «وَ اللَّهُ خَبِيرٌ»
7- اگر اسرارتان را به بيگانه گفتيد، خدا مىداند و به حساب شما مىرسد. «وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه۱۶_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ما كانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ شاهِدِينَ عَلى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ وَ فِي النَّارِ هُمْ خالِدُونَ «17»
مشركان حقّ ندارند مساجد خدا را با آنكه به صراحت بر كفر خويش گواهى مىدهند، تعمير كنند. آنان كارهايشان (به خاطر بىايمانى) تباه شده است و در آتش، جاودان خواهند بود.
نکته ها
گرچه شأن نزول آيه دربارهى تعمير مسجدالحرام است، ولى حكم آن براى همهى مساجد است و به همين جهت كلمهى «مَساجِدَ» به كار رفته است، نه «مسجد الحرام».
توليت مسجدالحرام و تعمير و رسيدگى به آن، در صدر اسلام تا قبل از فتح مكّه، در دست مشركان بوده است.
يكى از موارد اعلام شده در برائت، توسّط حضرت على عليه السلام، اين بود كه مشركان حق تعمير مسجد الحرام را ندارند، بلكه حقّ ورود به آنجا را هم ندارند. (در آيهى 27 مىآيد)
پیام ها
1- در بناى مساجد و بنيادهاى دينى و فرهنگى مسلمانان، كفّار و مشركان دخالت ندارند. «ما كانَ لِلْمُشْرِكِينَ»
جلد 3 - صفحه 392
2- در ساخت و ادارهى مراكز و نهادهاى مقدّس، پول نااهلان را نگيريد، تادخالت وافتخار و توقّع نداشته باشند. «ما كانَ لِلْمُشْرِكِينَ»
3- عمل به تنهايى مهم نيست، نيّت نقش اصلى را دارد. «ما كانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا»
4- نه هر درآمدى مشروع است و نه هر مشاركتى ارزشمند. مبادا به عشقِ آبادانى مساجد، كفّار در امور دينى نفوذ كنند. «أَنْ يَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ»
5- كسانىكه تظاهر به بىدينى مىكنند، حقّ دخالت در امور مذهبى را ندارند. «شاهِدِينَ عَلى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ»
6- مشرك همان كافر است. لِلْمُشْرِكِينَ ... شاهِدِينَ عَلى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ
7- كفر، سبب نابودى و فساد و بىارزش شدن اعمال نيك كافران است. بِالْكُفْرِ ... حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه۱۷_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا