"تفسیر نور (محسن قرائتی)
كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَ أَكْثَرَ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلاقِهِمْ وَ خُضْتُمْ كَالَّذِي خاضُوا أُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ «69»
(حالِ شما منافقان،) همچون كسانى است كه پيش از شما بودند، (با آنكه) آنان نيرومندتر از شما و ثروتمندتر و صاحب فرزندان بيشترى بودند، پس آنان از نصيبشان بهرهمند شدند، شما نيز همانگونه كه پيشينيانِ شما متمتّع شدند، بهرهى خود را برديد و (در روش باطل خود) فرو رفتيد، چنانكه آنان فرورفتند. آنها اعمالشان در دنيا و آخرت محو شد و آنان همان زيانكارانند.
نکته ها
«خَلاقٍ» در آيه، به معناى مطلقِ بهره و نصيب است.
مراد از حبطِ عمل در دنيا، شايد افشاى چهرهى واقعى منافقان و بىارزش شدن كارهاى نيك آنان باشد.
پیام ها
1- تاريخ و سرنوشت امّتها، به يكديگر شبيه است. «كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ»
2- راه كفر و نفاق هميشه بوده وسنّت الهى نيز يكسان است. «كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ»
3- قدرت نظامى، «قُوَّةً» و اقتصادى، «أَمْوالًا» و نيروى انسانى، «أَوْلاداً» مانع قهر الهى نيست.
4- منافقان وكفّار، به قدرت، مال وفرزند خود تكيه دارند. كانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَ ...
5- در بهرهمند شدن از منافع دنيوى، ايمان شرط نيست، كفّار و منافقان نيز نصيب دارند. «فَاسْتَمْتَعُوا»
6- كامجويىها و كاميابىهاى دنيوى، زود گذر است. «فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ»
7- هر كاميابى و نعمتى، نشانهى لطف الهى نيست. فَاسْتَمْتَعُوا ... حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ
جلد 3 - صفحه 461
8- خداوند در دنيا براى منحرفان از حق، بهرهاى قرار داده است. «بِخَلاقِهِمْ» ولى در آخرت، هيچ بهره و نصيبى ندارند. «1»
9- فرو رفتن و غرق شدن در فساد و دين ستيزى، عامل سقوط است. «خُضْتُمْ، خاضُوا» وگرنه، توبه و بازسازى پس از هرگناه، مىتواند نجاتبخش باشد.
10- كفر ونفاق، سبب حبط اعمال است. «حَبِطَتْ»
«1». «اولئك لا خلاق لهم فى الأخرة». آلعمران، 77."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۶۹_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ لَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ قَوْمِ إِبْراهِيمَ وَ أَصْحابِ مَدْيَنَ وَ الْمُؤْتَفِكاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ «70»
آيا خبر كسانىكه پيش از آنان بودند، (سرنوشتِ) قوم نوح، عاد، ثمود و قوم ابراهيم و اصحاب مدين و شهرهاى زيرورو شده، به آنان نرسيده است؟ پيامبرانشان دلايل روشن برايشان آوردند، (ولى آنان لجاجت كرده، نابود شدند.) پس خداوند به آنان ستم نكرد، بلكه خودشان به خويش ستم مىكردند.
نکته ها
قوم نوح، با غرق شدن، قوم عاد (قوم حضرت هود)، با تندبادهاى سرد و مسموم، قوم ثمود (قوم حضرت صالح)، با زلزله، قوم مدين (اصحاب حضرت شعيب)، با ابر آتشبار و قوم لوط، با زير ورو شدن آبادىهايشان هلاك شدند.
«مؤتفكات» از «ائتكاف» به معناى زير ورو شدن است كه در اين جا اشاره به سه آبادى محل زندگى قوم لوط دارد كه با عذاب زيرورو شد.
جلد 3 - صفحه 462
پیام ها
1- از سنّتهاى الهى، عذاب وكيفر دنيوى است. أَ لَمْ يَأْتِهِمْ ... يعنى در مورد شما نيز چنين است.
2- هركس آگاهتر است، مسئولتر است. أَ لَمْ يَأْتِهِمْ ... مردم عصر پيامبر، از سرنوشت اقوام گذشته آگاه بودند.
3- تاريخ واخبار اقوام گذشته، بسيار مهم ومفيد است. «نَبَأُ» (به خبر مهم ومفيد «نَبَأُ» گفته مىشود)
4- هركس از تاريخ عبرت نگيرد بايد توبيخ شود. «أَ لَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» بهترين درس براى زندگىِ امروز، عبرت از تاريخ گذشته است.
5- قهر الهى همواره پس از اتمام حجّت است. «أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ»
6- سرپيچى از دستورهاى الهى، ظلم به خويشتن است. «أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»
7- انسان داراى اختيار است و مىتواند در برابر همهى معجزات، تصميم بگيرد. أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ ... وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
8- قهر الهى به خاطر اصرار واستمرار بر ظلم است. «كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۷۰_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا