eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
101 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالًا إِنْ أَجرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ لكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ «29» (نوح ادامه داد كه) اى قوم من! از شما در برابر اين دعوت، اجرتى درخواست نمى‌كنم، پاداش من تنها بر خداست و من كسانى را كه ايمان آورده‌اند (به خاطر خواست نابجاى شما) طرد نمى‌كنم، (چرا كه) آنان پروردگارشان را ملاقات خواهند كرد (و از من شكايت خواهند نمود)، ولى من شما را قوم جاهلى مى‌بينم. پیام ها 1- بى‌توقّعى پيامبران، يكى از نشانه‌هاى حقّانيّت آنهاست. «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالًا» 2- رمز موفّقيّت مبلّغ، توقّع نداشتن از مردم و بى‌اعتنايى به سرمايه‌داران است. «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالًا» البتّه مبلّغان دينى نزد خداوند، اجر بزرگى دارند. «إِنْ أَجرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ» 3- اگر انبيا دنبال سوء استفاده بودند، به سراغ اشراف مى‌رفتند، نه فقرا. «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالًا» 4- اشراف براى ايمان آوردن خود شرط مى‌كردند كه فقرا رانده شوند، ولى انبيا قاطعانه با اين درخواست مخالفت مى‌كردند. ما أَنَا بِطارِدِ ... (جمله اسميّه و حرف (باء) نشانه‌ى قاطعيّت است) 5- كسى كه هدفش از تبليغ، مال و مقام نيست، فقير و غنى در نزد او يكسان است. «ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا» 6- به توقّع مستكبران اعتنا نكنيم. «ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا» 7- كفّار مؤمنان را اراذل مى‌شمردند، امّا پيامبر صلى الله عليه و آله مى‌فرمود: من آنها را با شما جلد 4 - صفحه 48 عوض نمى‌كنم. «ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا» 8- حكومتِ حقّ نبايد به خاطر جلب رضايت مرفّهين، طبقه محروم را از دست بدهد. «ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا» 9- آنها كه نزد خدا آبرو دارند نبايد طرد شوند. «ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا» 10- ياد قيامت، به موضع‌گيرى‌هاى دنيوى جهت صحيح مى‌دهد. «مُلاقُوا رَبِّهِمْ» 11- تحقير مؤمنان به خاطر فقرشان، نشانه‌ى بى‌خردى است. «قَوْماً تَجْهَلُونَ» 12- قرآن كسانى كه مؤمنان را اراذل مى‌شمرند، جاهل و نادان معرّفى مى‌كند. «قَوْماً تَجْهَلُونَ» (نه اشرافى‌گرى نشانه‌ى فهم است و نه فقر نشانه‌ى جهل) 13- يكى از درجات عرفان، ملاقات وشهود است كه مرفّهان نسبت به اين مقام بى‌خبرند. «الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ لكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ يا قَوْمِ مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ «30» (نوح در جواب تقاضاى طرد مؤمنانِ تهى‌دست وگمنام گفت:) اى مردم! اگر من آنان را (از خود) برانم، چه كسى مرا در برابر خدا يارى خواهد كرد؟ چرا انديشه نمى‌كنيد؟ پیام ها 1- طرد و تحقير مردمِ با ايمان، (حتّى از طرف انبيا) قهر الهى را به دنبال خواهد داشت. «مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ» 2- هيچ كس نمى‌تواند مانع قهر خداوند شود. «مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ» با طرد مؤمنان، چه كسى به يارى دين خدا مى‌آيد؟ «مَنْ يَنْصُرُنِي» 4- رضاى مخلوق را با غضب خالق معامله نكنيم. «مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ» 5- مردم‌دارىِ انبيا، از روى وظيفه‌ى الهى بوده است، نه به خاطر موقعيّت شخصى يا اجتماعى خودشان. «مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ» 6- در تبليغ، با شيوه سؤال، وجدان و فكر مردم را به قضاوت بخوانيم. جلد 4 - صفحه 49 «مَنْ يَنْصُرُنِي، أَ فَلا تَذَكَّرُونَ» 7- ناتوانى همه‌ى موجودات را در برابر قهر الهى، همگان به آن اعتراف دارند، گرچه گاهى از آن غفلت كنند. «أَ فَلا تَذَكَّرُونَ»" ‏‏‏‏٠جز۱۲ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَ لا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْراً اللَّهُ أَعْلَمُ بِما فِي أَنْفُسِهِمْ إِنِّي إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ «31» (نوح گفت:) من به شما نمى‌گويم كه گنجينه‌هاى الهى نزد من است و نه (مى‌گويم كه از پيش خود) غيب مى‌دانم و نمى‌گويم كه من فرشته‌ام و نمى‌گويم آن كسانى كه در پيشِ چشمِ شما خوارند، خداوند هرگز به آنان خيرى نخواهد رساند، (بلكه) خداوند به آنچه در دل آنهاست آگاه‌تر است. (اگر چيزى جز اين بگويم،) قطعاً از ستمكاران خواهم بود. نکته ها علم غيب، به طور مطلق و نسبت به هر چيز و در هر شرايطى مخصوص خداوند است، «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ» «1» امّا به اذن و اراده‌ى الهى گاهى براى اولياى خدا دريچه‌هايى از غيب گشوده مى‌شود، «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ» «2» لذا پيامبران الهى، از علم غيب برخوردارند. چنانكه در آيه‌ى 26 سوره‌ى جنّ مى‌فرمايد: «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‌ غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى‌ مِنْ رَسُولٍ» نه فقط علم غيب، بلكه قدرت انجام كارهاى خارق العاده نيز مخصوص خداست، امّا خداوند به هر كس كه بخواهد و به هر مقدار كه مصلحت بداند عطا مى‌كند. با آنكه مرگ و حيات بدست اوست، «أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْيا» «3»، لكن حضرت عيسى‌ عليه السلام نيز با اذن او مردگان را زنده مى‌كند، «أُحْيِ الْمَوْتى‌ بِإِذْنِ اللَّهِ» «4» با آنكه خداوند جان‌ها را مى‌گيرد، «1». انعام، 59. «2». هود، 49. «3». نجم، 44. «4». آل‌عمران، 49. جلد 4 - صفحه 50 «اللَّهِ‌ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ» «1» لكن فرشتگان نيز با اذن او جان مردم را مى‌گيرند، «يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ» «2» با آنكه تنها او خالق است، «اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ» «3»، لكن حضرت عيسى‌ نيز با اذن الهى خلق مى‌كرد. «وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي» «4» پیام ها 1- انبيا ادّعاى توخالى ندارند، كارشان دعوت و هدفشان ارشاد است، آنهم در چارچوب بندگى خداوند. وَ لا أَقُولُ لَكُمْ‌ ... 2- شرط نبوّت، علم غيب و در دست داشتن گنجينه‌هاى هستى نيست. وَ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ‌ ... 3- هدف انبيا ارشاد معنوى است، نه تقسيم خزائن مادّى. وَ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ‌ ... 4- هر نعمتى كه به ما مى‌رسد، سرچشمه و خزينه‌اى دارد. («خَزائِنُ» جمع است و اشاره به سرچشمه‌ى همه‌ى نعمت‌هاست) 5- نسبت به اولياى خداوند غلوّ نكنيم. وَ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا ... وَ لا ... 6- اشراف قوم نوح، ظاهربين بودند. تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ‌ ... 7- در قضاوت نسبت به ديگران، به ظاهر آنها نگاه نكنيم. تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ‌ ... 8- الطاف خداوند نصيب مؤمنان گمنام و ضعيف خواهد شد و كارى به خيال و وهم ما ندارد. «تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْراً اللَّهُ أَعْلَمُ بِما فِي أَنْفُسِهِمْ» 9- ملاك لطف خداوند، لياقت باطنى ومعنوى انسان است. «اللَّهُ أَعْلَمُ بِما فِي أَنْفُسِهِمْ» 10- طرد ونالايق پنداشتن محرومان به خاطر فقر، ظلم است. «إِنِّي إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ» 11- ادّعاهاى پوچ و توخالى و سوء استفاده از عناوين و مناصب دروغين، ظلم است. «إِنِّي إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ» «1». زمر، 42. «2». سجده، 11. «3». رعد، 16. «4». مائده، 110. تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 51"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالُوا يا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنا فَأَكْثَرْتَ جِدالَنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ «32» (مخالفان) گفتند: اى نوح! تو واقعاً با ما جدال و جرّ و بحث زيادى نمودى، (اكنون ديگر بس است) اگر راست مى‌گويى، آنچه را (از عذاب الهى) كه به ما وعده مى‌دهى بر سر ما بياور!؟ نکته ها مجادله اگر بر حقّ باشد، ارزش است، «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» «1» و اگر بر باطل باشد، ضد ارزش. «وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ» «2» پیام ها 1- انبيا در دعوت خود پايدار و پيگير هستند. «جادَلْتَنا فَأَكْثَرْتَ جِدالَنا» 2- دشمن به منطق و برهان حق، عنوان جدال و ستيز مى‌دهد. «قَدْ جادَلْتَنا» 3- مهلت خداوند را نشانه‌ى درستى راهمان ندانيم. «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا» 4- انسان حتّى در نزول عذاب بر خود عجول است. «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا» 5- نفرين حضرت نوح عليه السلام بدنبال اعلام آمادگى كافران براى هلاك شدن بود. «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا» 6- كفّار چون منطق ندارند و حرف منطقى را نيز نمى‌پذيرند، پيشنهاد كفايت مذاكرات مى‌دهند. «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا» 7- نوح پى‌درپى به كفّار وعده‌ى عذاب مى‌داد. «تَعِدُنا» بجاى‌ «وَعَدْتَنا» 8- كفّار، در صداقت انبيا يا شك داشتند و يا در بيان، اظهار شك مى‌كردند. «إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ» «1». نحل، 126. «2». مؤمن، 5. تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 52" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ إِنَّما يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شاءَ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ «33» (نوح گفت:) همانا اگر خداوند اراده كند، آن را بر سر شما خواهد آورد و شما قدرت خنثى كردن (و مقاومت در برابر) آن را نخواهيد داشت. وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «34» و اگر خداوند بخواهد شما را (به خاطر عدم لياقت) گمراه سازد، (ديگر) نصيحت من به حال شما سودى نخواهد داشت، هر چند بخواهم براى شما خيرخواهى كنم. او پروردگار شماست و (شما) بسوى او بازخواهيد گشت. نکته ها كلمه‌ى «نصح» به كار يا كلامى گفته مى‌شود كه به قصد اصلاح و از روى اخلاص باشد وكلمه‌ى «غى» به جهلى گفته مى‌شود كه ناشى از اعتقاد فاسد باشد. فرق ميان «اضلال» و «اغواء»، آن است كه ضالّ هدف را مى‌داند، ولى راه را گم كرده، امّا در اغواء، مقصد وهدف، هر دو را گم كرده است. نسبت اضلال و اغواء به خداوند، از باب كيفر لجاجت و فساد اخلاق گمراهان است، نه آنكه خداوند از ابتدا و بدون مقدّمه كسى را گمراه كند. «وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ» «1» پیام ها 1- پيامبر مأمور ابلاغ است وكيفر و مجازات گمراهان بدست خداست. «إِنَّما يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ» 2- هيچ امرى خداوند را مجبور بر كارى (حتّى پس از تهديدهاى او) نمى‌كند. «إِنْ شاءَ» 3- كفّار نه مى‌توانند از نزول عذاب جلوگيرى كنند و نه مى‌توانند خود را از آن‌ برهانند. «ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ» «1». بقره، 26. جلد 4 - صفحه 53 4- انبيا دلسوز مردمند. «نُصْحِي» 5- اراده خداوند، غالب بر تمام اراده‌هاست. وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي‌ ... إِنْ كانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ‌ (حتّى تأثير سوز و سخن و نصيحت پيامبر، به خواست اوست) 6- هدايت يا گمراهى مردم، از مدار اراده‌ى الهى خارج نيست. «يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ» 7- اغواى گمراهان پس از لجاجت و درخواست عذاب، «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا» پرتوى از ربوبيّت الهى است. «أَنْ يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ» 8- نپذيرفتن نصايح انبيا، قهر الهى است. لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي‌ ... إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ‌ 9- برفرض در دنيا مجازات نشويم، سر و كار ما در قيامت با خداوند است. «هُوَ رَبُّكُمْ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» 10- بازگشت به سوى خداوند اجبارى است. «إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» نه‌ «تُرْجَعُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرامِي وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ «35» بلكه (مشركان) مى‌گويند: او (نوح يا محمّد)، آن (سخنان) را بر خداوند افترا بسته است. بگو: اگر من چيزى را به دروغ به خداوند نسبت داده‌ام، پس كيفرش بر عهده خودم خواهد بود و من از جرم شما (كه گناهى را به من نسبت مى‌دهيد) بيزارم. نکته ها «اجرام» و «جُرم» در لغت به معناى چيدن ميوه‌ى نارس است و سپس به هر كار ناپسند و امر خلاف اطلاق شده است. پیام ها 1- خداوند شيوه‌ى پرسش و پاسخ و برخورد با مشركان را به پيامبر مى‌آموزد. يَقُولُونَ‌ ... قُلْ‌ ... جلد 4 - صفحه 54 2- نسبت‌دادن مطالب خودساخته به خداوند، جرم وگناه است. «إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرامِي» 3- هر كس مسئول عمل خويش است. «إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرامِي» 4- از شرك بايد برائت جست. «وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ» 5- شرك جرم است. «مِمَّا تُجْرِمُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام