"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا يا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنا فَأَكْثَرْتَ جِدالَنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ «32»
(مخالفان) گفتند: اى نوح! تو واقعاً با ما جدال و جرّ و بحث زيادى نمودى، (اكنون ديگر بس است) اگر راست مىگويى، آنچه را (از عذاب الهى) كه به ما وعده مىدهى بر سر ما بياور!؟
نکته ها
مجادله اگر بر حقّ باشد، ارزش است، «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» «1» و اگر بر باطل باشد، ضد ارزش. «وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ» «2»
پیام ها
1- انبيا در دعوت خود پايدار و پيگير هستند. «جادَلْتَنا فَأَكْثَرْتَ جِدالَنا»
2- دشمن به منطق و برهان حق، عنوان جدال و ستيز مىدهد. «قَدْ جادَلْتَنا»
3- مهلت خداوند را نشانهى درستى راهمان ندانيم. «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا»
4- انسان حتّى در نزول عذاب بر خود عجول است. «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا»
5- نفرين حضرت نوح عليه السلام بدنبال اعلام آمادگى كافران براى هلاك شدن بود. «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا»
6- كفّار چون منطق ندارند و حرف منطقى را نيز نمىپذيرند، پيشنهاد كفايت مذاكرات مىدهند. «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا»
7- نوح پىدرپى به كفّار وعدهى عذاب مىداد. «تَعِدُنا» بجاى «وَعَدْتَنا»
8- كفّار، در صداقت انبيا يا شك داشتند و يا در بيان، اظهار شك مىكردند. «إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ»
«1». نحل، 126.
«2». مؤمن، 5.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 52"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۳۲_جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ إِنَّما يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شاءَ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ «33»
(نوح گفت:) همانا اگر خداوند اراده كند، آن را بر سر شما خواهد آورد و شما قدرت خنثى كردن (و مقاومت در برابر) آن را نخواهيد داشت.
وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «34»
و اگر خداوند بخواهد شما را (به خاطر عدم لياقت) گمراه سازد، (ديگر) نصيحت من به حال شما سودى نخواهد داشت، هر چند بخواهم براى شما خيرخواهى كنم. او پروردگار شماست و (شما) بسوى او بازخواهيد گشت.
نکته ها
كلمهى «نصح» به كار يا كلامى گفته مىشود كه به قصد اصلاح و از روى اخلاص باشد وكلمهى «غى» به جهلى گفته مىشود كه ناشى از اعتقاد فاسد باشد. فرق ميان «اضلال» و «اغواء»، آن است كه ضالّ هدف را مىداند، ولى راه را گم كرده، امّا در اغواء، مقصد وهدف، هر دو را گم كرده است.
نسبت اضلال و اغواء به خداوند، از باب كيفر لجاجت و فساد اخلاق گمراهان است، نه آنكه خداوند از ابتدا و بدون مقدّمه كسى را گمراه كند. «وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ» «1»
پیام ها
1- پيامبر مأمور ابلاغ است وكيفر و مجازات گمراهان بدست خداست. «إِنَّما يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ»
2- هيچ امرى خداوند را مجبور بر كارى (حتّى پس از تهديدهاى او) نمىكند. «إِنْ شاءَ»
3- كفّار نه مىتوانند از نزول عذاب جلوگيرى كنند و نه مىتوانند خود را از آن برهانند. «ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ»
«1». بقره، 26.
جلد 4 - صفحه 53
4- انبيا دلسوز مردمند. «نُصْحِي»
5- اراده خداوند، غالب بر تمام ارادههاست. وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي ... إِنْ كانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ (حتّى تأثير سوز و سخن و نصيحت پيامبر، به خواست اوست)
6- هدايت يا گمراهى مردم، از مدار ارادهى الهى خارج نيست. «يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ»
7- اغواى گمراهان پس از لجاجت و درخواست عذاب، «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا» پرتوى از ربوبيّت الهى است. «أَنْ يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ»
8- نپذيرفتن نصايح انبيا، قهر الهى است. لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي ... إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
9- برفرض در دنيا مجازات نشويم، سر و كار ما در قيامت با خداوند است. «هُوَ رَبُّكُمْ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»
10- بازگشت به سوى خداوند اجبارى است. «إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» نه «تُرْجَعُونَ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۳۳_۳۴جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام