"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا يا صالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينا مَرْجُوًّا قَبْلَ هذا أَ تَنْهانا أَنْ نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا وَ إِنَّنا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ مُرِيبٍ «62»
(قوم ثمود) گفتند: اى صالح! تو براستى قبل از اين در ميان ما مايهى اميد بودى، آيا (اينك) تو ما را از پرستش آنچه پدرانمان مىپرستيدند نهى مىكنى؟ همانا كه ما نسبت به آنچه ما را به آن مىخوانى در شكى هستيم كه ما را به تو بد گمان كرده است.
نکته ها
كفّار ابتدا به حضرت صالح عليه السلام گفتند: تو مايه اميد ما بودى وتو را دوست مىداشتيم. تا شايد آن حضرت براى حفظ روابط حسنه گذشته، از دعوت آنها به يكتاپرستى دست بردارد.
پیام ها
1- مبلّغ بايد خوشنام و خوش سابقه باشد. «مَرْجُوًّا»
2- تمجيد و ستايش منحرفان، ما را در دعوت به حقّ سست نسازد. «قَدْ كُنْتَ فِينا مَرْجُوًّا» (تعريف و تمجيد دشمنان، بىغرض نيست)
3- انبيا، خط شكنان عقايد خرافى هستند. «أَ تَنْهانا»
4- عقايد انسان نبايد تنها براساس رفتار نياكان باشد. «نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا»
5- فرهنگ انسانها در طول قرون متمادى، بهم پيوسته و آميخته شدهاند. «نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا»
6- مردم براحتى از عقايد و باورهاى نياكان خويش دست برنمىدارند. (توقّع
جلد 4 - صفحه 83
اصلاح فورى نبايد داشت) «إِنَّنا لَفِي شَكٍّ»
7- هر كلام و طرح تازهاى، براى عدّهاى از مردم مشكوك و مورد ترديد است.
«إِنَّنا لَفِي شَكٍّ»
8- اگر شك، مقدّمه و زمينهى تحقيق و ارشاد نباشد، بزرگترين عامل ركود و سقوط خواهد گرديد. شَكٍ ... مُرِيبٍ"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۶۲جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ آتانِي مِنْهُ رَحْمَةً فَمَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ فَما تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ «63»
(صالح) گفت: اىقوم من! آيا نظر شما اين است كه اگر از طرف پروردگارم معجزه داشته باشم واز جانب او مشمول رحمت شده باشم، (لب فروبندم و تبليغ نكنم؟) پس اگر من خدا را معصيت كنم (و رسالتالهى را انجام ندهم)، چه كسى در برابر (قهر) او ياريم خواهد كرد؟ پس شما جز خسارت و زيان چيزى به من نمىافزاييد.
پیام ها
1- اديان آسمانى و رهبران الهى، نه با زور و تهديد و جهل، بلكه با بيّنه، معجزه و دليلهاى روشن، مردم را به خدا و توحيد دعوت مىكنند. «بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي»
2- مقام نبوّت، يك رحمت ويژهى الهى بر بندگان خاص است. «وَ آتانِي مِنْهُ رَحْمَةً»
3- پيامبران در صورت سهلانگارى در رسالت، گرفتار قهر الهى مىشوند. «فَمَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ»
4- با خيالِ خوشايند مردم وحمايت آنان، دست از خدا وراه او برنداريم كه مردم منحرف، جز خسارت چيزى به ديگران نمىافزايند. «فَما تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ»
5- مخالفت با حق، خسارت است. «تَخْسِيرٍ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 84"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۶۳جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يا قَوْمِ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوها تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ قَرِيبٌ «64»
و (صالح در بيان معجزهى خود گفت:) اى قوم من! اين شتر ماده (كه به ارادهى) خداوند (آفريده شده) معجزهاى براى شماست، پس او را آزاد بگذاريد تا در زمين خدا (چرا كند و از مراتع و علفهاى آن) بخورد، و آزارى به او نرسانيد كه بزودى عذاب (الهى) شما را فرا خواهد گرفت.
نکته ها
ناقهى حضرت صالح از جهات زيادى استثنايى بود: «1»
1- از دل كوه بيرون آمد، 2- بدون تماس با شتر نر حامله بود، 3- يك روز تمام آب روستا را مىخورد، 4- به اندازه نياز مردم منطقه شير مىداد، 5- مردم هيچ مسئوليّتى در قبال او نداشتند.
حضرت صالح عليه السلام به مردم فرمود: من از بُتهاى شما چيزى درخواست مىكنم و شما نيز از خداى من چيزى بخواهيد، هر كدام از بتها و خداوند كه پاسخ مثبت دادند، همگى او را مىپرستيم. مشركين پذيرفتند. خواسته آنان اين بود كه همين الآن يك شتر ماده در حالى كه حامله هم باشد از دل اين كوه بيرون بيايد. خداوند درخواست آنان را اجابت فرمود و شتر با تمام اين شرايط از ميان كوه خارج شد. «2»
پیام ها
1- دليل و معجزهى پيامبر الهى بايد براى مردم، محسوس، قابل فهم و در معرض ديد باشد. «هذِهِ»
2- دست قدرتِ خداوند باز و او سببساز است و مىتواند خروج شترى را از دل كوه، معجزهى پيامبرى قرار دهد. «هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ»
3- ناقهى صالح، معجزهاى بزرگ بود. «ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً»
«1». ماجراى ناقهى صالح در آياتى از سوره شعرا (155- 158) وسوره قمر (27- 31) نيز آمدهاست.
«2». تفسير اطيبالبيان.
جلد 4 - صفحه 85
4- بايد به مقدّسات احترام گذاشت. «فَذَرُوها، لا تَمَسُّوها»
5- اهانت به مقدّسات، عذاب فورى خداوند را بدنبال دارد. «عَذابٌ قَرِيبٌ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۶۴جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَعَقَرُوها فَقالَ تَمَتَّعُوا فِي دارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ «65»
پس (علىرغم آن همه سفارشات و تهديدات، قوم ثمود) شتر را پِى كردند (و دست و پايش را بريدند)، پس (صالح) گفت: (براى مدّت) سه روز در خانههايتان بهرهمند باشيد (كه بعد از آن عذاب الهى فرا خواهد رسيد)، اين وعدهاى است راست و حقيقى.
نکته ها
در روايات مىخوانيم كه كشندهى ناقه، يك نفر بيشتر نبوده است، امّا با اين وجود قرآن مىفرمايد: «فَعَقَرُوها» يعنى همهى مردم او را كشتند و اين به سبب هم فكرى و رضايت سايرين از كار قاتل بوده است، زيرا از ديد اسلام، پيوند مكتبى افراد باعث مىشود تا گناه هر فرد را به حساب طرفداران و حاميان او نيز بگذارند.«1»
سؤال: فلسفهى سه روز مهلت چيست؟
پاسخ: الف: فرصتى براى توبه كردن.
ب: اهرمى براى فشار روحى و مضاعف نمودن عذاب. اگر به شخصى گفته شود كه تا 3 روز ديگر نابود مىشود، همين خبر بزرگترين ضربه و فشار را بر روح و روان او وارد مىآورد.
ج: دليلى ديگر بر حقّانيّت پيامبر الهى، زيرا تعيين وقت، خود از اخبار غيبى است.
پیام ها
1- راضى شدن به گناه ديگران، شريك جُرم آنها شدن است.«2» «فَعَقَرُوها»
«1». وسايل، ج 11، ص 409- 411.
«2». در نهجالبلاغه نيز در كلام 12 و 20، به اين معنا اشاره شده است.
جلد 4 - صفحه 86
2- هشدارهاى الهى را شوخى و دروغ مپنداريد. «غَيْرُ مَكْذُوبٍ»
3- توهين به مقدّسات، عذاب قطعى دارد. «وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۶۵جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا صالِحاً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ مِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ «66»
چون (پس از گذشت سه روز،) فرمان (قهر) ما آمد، صالح و كسانى را كه به همراه او ايمان آورده بودند، به رحمت خود (از عذاب) نجات داديم و از خوارى آن روز (رهايى بخشيديم. اى رسول ما!) همانا پروردگارت، همان تواناى شكست ناپذير است.
نکته ها
كلمهى «خِزْيِ»، به معناى عيبى است كه ظاهر شدن آن موجب رسوايى و بىآبرويى انسان مىشود.
بلاهاى طبيعى همچون زلزله، سيل و يا امراض خطرناك، ممكن است هر دو قشر مؤمن و كافر را فرا گيرد، نظير بىاحتياطىهايى كه از انسانها صادر مىشود و آثارش به همهى افراد سرايت مىكند. امّا آنجا كه قهر الهى باشد، مؤمنان در امان خواهند بود، مگر اينكه آنها نيز به واسطهى سكوت در برابر ظلم و يا ترك نهى از منكر، مستحق عذاب شده باشند.
«نَجَّيْنا صالِحاً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ»
پیام ها
1- خداوند، پيامبران و ياران آنها را از قهر و عذاب خويش محفوظ مىدارد.
«نَجَّيْنا»
2- شرط نجات از قهر خدا، ايمان وپيروى از پيامبر است. نَجَّيْنا ... الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ
3- پيروى از پيامبر، زمينهى سربلندى و عزّت انسان است. نَجَّيْنا ... الَّذِينَ آمَنُوا ... مِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ
4- نجات چند مؤمن از ميان آن همه كافر، براى خدا كارى ندارد. «الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ»
جلد 4 - صفحه 87
5- خداوند به پيامبر اسلام تسلّى مىدهد كه من با مخالفان تو نيز مىتوانم اين گونه رفتار كنم، زيرا كه من قوى و عزيزم. «إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ»"