eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
102 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
005.mp3
1.26M
با سلام با هدف آماده سازی همراهان قرانی جهت تلاوت روزی یک صفحه در مساجد و ادارات هر هفته یک صفحه از قرآن با صوت استاد پرهیزکار و متن همان صفحه در کانال قرار خواهد گرفت (س) ارتباط با ادمین @S_K_ahmadi54 ایتاhttps://eitaa.com/Mohebanalzahra18 https://t.me/mohebanalzahra18 تلگرام https://eitaa.com/kareme18
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ دَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيانِ قالَ أَحَدُهُما إِنِّي أَرانِي أَعْصِرُ خَمْراً وَ قالَ الْآخَرُ إِنِّي أَرانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزاً تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ «36» و با يوسف، دو جوان ديگر وارد زندان شدند. يكى از آن دو (نزد يوسف آمد و) گفت: من در خواب خود را ديدم كه (انگور را) براى شراب مى‌فشارم و ديگرى گفت: من خود را در خواب ديدم كه بر سرم نانى مى‌برم و پرندگان از آن مى‌خورند، ما را از تعبير خوابمان آگاه ساز! همانا ما تو را از نيكوكاران مى‌بينيم. نکته ها در حديث مى‌خوانيم: دليل آنكه زندانيان، يوسف را نيكوكار ناميدند، اين بود كه به افراد مريض در زندان رسيدگى مى‌كرد و به نيازمندان كمك و براى ديگران، جا باز مى‌كرد. «1» پیام ها 1- زندان يوسف، عمومى بوده است. «مَعَهُ السِّجْنَ» 2- خواب‌ها را ساده نگيريم، در بعضى از آنها اسرارى نهفته است. «أَرانِي أَعْصِرُ خَمْراً» (ممكن است انسان‌هاى عادّى نيز خواب‌هاى مهمى ببينند.) «1». تفسير نورالثقلين- ميزان الحكمه (سجن). جلد 4 - صفحه 202 3- انسان همه جا مى‌تواند مثمر ثمر باشد، حتّى در زندان. «نَبِّئْنا بِتَأْوِيلِهِ»* 4- نيكوكاران با صفاى دل چيزهايى درك مى‌كنند كه ديگران آن را نمى‌يابند. «نَبِّئْنا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»* 5- اگر مردم اعتماد به كسى پيدا كنند، تمام رازهاى خود را با او در ميان مى‌گذارند. «إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» 6- انسان‌هاى وارسته، در زندان نيز روى افراد تأثير مى‌گذارند. «إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» 7- حتّى مجرمان و گناهكاران نيز براى نيكوكاران، جايگاه شايسته‌اى قايلند. «إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» 8- نيكوكاران همه جا حتّى در زندان مورد احترام و پناهگاه مردم هستند. «إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»* 9- نيكوكارى يوسف عليه السلام قدم اوّل او در جذب و تبليغ بود. (احسان و خدمت‌رسانى به زندانيان، سبب جذب قلوب و دريافت لقب محسن از زندانيان شد)* 10- بدون تمكن مالى و آزادى هم مى‌توان محسن بود. (يوسف در زندان نه ثروت داشت، نه آزادى) «إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»* 11- اوّل نيكوكارى خود را اثبات كنيد، سپس به تبليغ دين بپردازيد. (يوسف كه در نظر مردم نيكوكار شناخته شد، قبل از تعبير خواب دوستان زندانى، به تبليغ و ارشاد آنان پرداخته و به يكتاپرستى دعوت نمود)* 12- دادن آگاهى‌هاى صحيح از مصاديق احسان است. (ما را از اسرار خوابى كه ديده‌ايم آگاه ساز) «إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»* تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 203" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ لا يَأْتِيكُما طَعامٌ تُرْزَقانِهِ إِلَّا نَبَّأْتُكُما بِتَأْوِيلِهِ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَكُما ذلِكُما مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ «37» (يوسف به آن دو نفر كه خواب ديده بودند) گفت: من قبل از آنكه جيره غذايى شما برسد، تأويل خوابتان را خواهم گفت. اين از امورى است كه پرودگارم به من آموخته است. همانا من آئين قومى را كه به خدا ايمان ندارند و به قيامت كفر مى‌ورزند، رها كرده‌ام. نکته ها در ترجمه بخش اوّل آيه، اين احتمال نيز وجود دارد كه معناى آيه اينگونه باشد: من از جانب خداوند مى‌دانم غذايى كه براى شما خواهند آورد چيست؟ پس مى‌توانم خواب شما را تعبير كنم. يعنى يوسف علاوه بر تعبير خواب از چيزهاى ديگر نيز خبر مى‌داده است. مثل حضرت عيسى عليه السلام كه از غذاى ذخيره شده در منازل و يا آنچه مى‌خوردند، خبر مى‌داد. سؤال: چرا حضرت يوسف عليه السلام خواب آنان را فورى تعبير نكرد و آن را به وقتى ديگر و ساعتى بعد موكول كرد؟ پاسخ: فخررازى در تفسير كبير، چند وجه براى آن بيان كرده است: 1. مى‌خواست آنها را در انتظار قرار دهد تا كمى تبليغ و ارشاد كند، شايد شخص اعدامى ايمان آورد و با حسن عاقبت از دنيا برود. 2. مى‌خواست با بيان نوع غذايى كه نيامده، اعتماد آنان را جلب كند. 3. مى‌خواست آنها را تشنه‌تر كند تا بهتر بشنوند. 4. چون تعبير خواب يكى از آنها اعدام بود، كمى طفره رفت تا قالب تهى نكند. پیام ها 1- گاهى براى تأثيرگذارى بيشتر، لازم است انسان قدرت علمى و كمالات خود را به ديگران عرضه كند. قالَ‌ ... نَبَّأْتُكُما بِتَأْوِيلِهِ‌ جلد 4 - صفحه 204 2- از علم خود براى بهره رساندن به ديگران استفاده كنيم. نَبَّأْتُكُما ... مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي* 3- معلومات و دانسته‌هاى خود را از خدا بدانيم. «مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي» 4- هدف از آموزشها نيز پرورش است. «عَلَّمَنِي رَبِّي» 5- خداوند حكيم است وبى‌جهت درى را به روى كسى باز نمى‌كند. «عَلَّمَنِي رَبِّي» زيرا من؛ «تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ» 6- كسى كه از ظلمات كفر فرار كند، به نور علم مى‌رسد. «عَلَّمَنِي رَبِّي إِنِّي تَرَكْتُ» (دليل علم من تركِ كفر است.) 7- از فرصت‌ها، بهترين استفاده را بكنيد. نَبَّأْتُكُما بِتَأْوِيلِهِ‌ ... إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ (يوسف قبل از تعبير خواب، كار فرهنگى و اعتقادى خود را شروع كرد.) 8- اساس ايمان، تبرّى و تولّى است. در اين آيه برائت از كفّار، «إِنِّي تَرَكْتُ» و در آيه بعد پيروى از ولايت اولياى الهى مطرح است. «وَ اتَّبَعْتُ» 9- بايد از انتساب مستقيم افراد به انحراف پرهيز كرد و با روش غير مستقيم تبليغ كرد. (يوسف نفرمود: شما از كفر دست بكشيد، بلكه فرمود: من راه كفر را رها كردم) «إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ»* 10- در تمام اديان، عقيده به توحيد و معاد در كنار يكديگر بوده است. «قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
005.mp3
1.26M
با سلام با هدف آماده سازی همراهان قرانی جهت تلاوت روزی یک صفحه در مساجد و ادارات هر هفته یک صفحه از قرآن با صوت استاد پرهیزکار و متن همان صفحه در کانال قرار خواهد گرفت (س) ارتباط با ادمین @S_K_ahmadi54 https://eitaa.com/kareme18
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائِي إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ ما كانَ لَنا أَنْ نُشْرِكَ بِاللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ ذلِكَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنا وَ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ «38» و آيين پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب را پيروى كرده‌ام. براى ما سزاوار نيست كه چيزى را شريك خداوند قرار دهيم. اين از فضل خدا بر ما وبر مردم است، ولى بيشتر مردم سپاس‌گزارى نمى‌كنند. جلد 4 - صفحه 205 نکته ها اصالت خانوادگى، همچنان كه در ساختار شخصيّت افراد مؤثر است، در پذيرش مردم نيز اثر دارد. لذا حضرت يوسف براى معرفى خود، به پدران خود كه انبياى الهى هستند تكيه مى‌كند تا هم اصالت خانوادگيش را ارائه دهد و هم قداست دعوت خود را. اين همان روشى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله نيز در معرّفى خود به كار مى‌برد و مى‌فرمود: من همان پيامبر امّى هستم كه نام ونشانم در تورات و انجيل آمده است. سيدالشهدا حسين‌ابن علىّ عليهما السلام در كربلا و امام سجاد عليه السلام نيز در برابر مردم شام، خود را چنين معرّفى كردند: «انا ابن فاطمة الزّهرا». «مِلَّةَ» در قرآن به معناى آيين بكار رفته است. سيماى «ملّة ابراهيم» اينگونه ترسيم شده است: «با تمام قُوا در راه خدا جهاد كنيد و اهل نماز و زكات و اعتصام به خدا باشيد. در دين سختى و حرجى نيست، تسليم خدا باشيد، اين است ملّت پدرتان ابراهيم.» «1» پیام ها 1- رسيدن به حقّ، در گرو شناخت باطل و ترك آن است. تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ‌ وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ ... 2- جدّ انسان، در حكم پدر انسان است و «أب» به او نيز اطلاق شده است. «مِلَّةَ آبائِي إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ» 3- انبيا بايد از خاندان پاك باشند. آبائِي إِبْراهِيمَ وَ ... 4- پيامبران الهى از يك هدف برخوردارند. مِلَّةَ آبائِي إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ ... 5- در كنار راههاى منفى، راه مثبت را نيز نشان دهيم. تَرَكْتُ مِلَّةَ ... وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ ... 6- افتخار به پدران و پيروى از آنان در صورتى كه راه حقّ و توحيد را پيموده باشند پسنديده و رواست. وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائِي‌ ...* 7- پدران انبيا عليهم السلام مشرك نبوده‌اند. «ما كانَ لَنا أَنْ نُشْرِكَ»* «1». حج، 78. جلد 4 - صفحه 206 8- پرهيز از شرك و مبارزه با آن، پايه و اساس اديان الهى است. «ما كانَ لَنا أَنْ نُشْرِكَ»* 9- شرك، در تمام ابعادش (ذات، صفات و عبادت)، منفور است. «مِنْ شَيْ‌ءٍ» 10- پرهيز از شرك و گرايش به توحيد، توفيق الهى مى‌خواهد. «ذلِكَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ» 11- تعاليم انبيا، نعمتى الهى و سزاوار شكر و سپاس است. ذلِكَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنا ... وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ* 12- نبوّت و هدايت، توفيق وفضل الهى براى همه است. «عَلَيْنا وَ عَلَى النَّاسِ» 13- اكثريّت، معيار شناخت صحيح نيست. «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ» 14- پشت كردن به راه انبيا، بزرگ‌ترين كفران نعمت است. «لا يَشْكُرُونَ» ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ «39» اى دو يار زندانى من! آيا خدايان متعدّد و گوناگون بهتر است يا خداوند يكتاى مقتدر؟ نکته ها انسان‌ها سه دسته‌اند: گروهى قالب پذيرند، مثل آب و هوا كه از خود شكلى ندارند ودر هر ظرفى به شكل همان ظرف در مى‌آيند. گروهى نفوذ ناپذير و مقاوم هستند، همچون آهن و فولاد كه در برابر فشار بيرونى ايستادگى مى‌كنند. اما گروهى امام و راهبرند كه ديگران را به رنگ حقّ درمى‌آورند. يوسف نمونه‌اى از انسان‌هاى دسته سوم است كه در زندان نيز از مشرك، موحّد مى‌سازد. در قرآن در جاهاى مختلف، از روش مقايسه و پرسش استفاده شده است كه به نمونه‌هايى از آن درباره خداوند اشاره مى‌كنيم: 1. «قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ» «1»؛ آيا از شركايى كه براى خدا گرفته‌ايد «1». يونس، 34. جلد 4 - صفحه 207 كسى هست كه بيافريند و سپس آنرا برگرداند؟ 2. «قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ» «1»؛ آيا از شركايى كه براى خدا قرار داده‌ايد كسى هست كه به حقّ راهنمايى كند؟ 3. «قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْ‌ءٍ» «2»؛ آيا غير خداى يكتا پروردگارى بپذيرم در حالى كه او پروردگار همه چيز است؟ 4. «آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ» «3»؛ خداوند بهتر است يا آنچه شريك او مى‌گردانيد؟ پیام ها 1- مردم را با محبّت و عاطفه، صدا بزنيد. «يا صاحِبَيِ» 2- انسان در برابر هم نشينان خود نيز مسئول است. «يا صاحِبَيِ السِّجْنِ»* 3- از مكان‌ها وزمان‌هاى حسّاس براى تبليغ استفاده كنيد. يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ‌ ... (يوسف در زندان همين كه مى‌بيند به تعبير خواب او نياز دارند، فرصت را غنيمت شمرده و تبليغ مى‌كند.) 4- پرسش و مقايسه، يكى از راه‌هاى ارشاد و هدايت است. أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ ... 5- اعتقاد به توحيد اساس ايمان است. (يوسف سرآغاز دعوت خود را توحيد قرار داد) أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ ...* 6- خدايان متعدّد، عامل تفرقه و پراكندگى، و خداى واحد عامل يگانگى است. أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ‌ ...* 7- فطرت بشر از تفرقه و تشتّت بيزار است و يوسف از همين امر براى اثبات توحيد بهره گرفته است. أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ ...* 8- وحدت و يگانگى، عامل قدرت و غلبه است. «الْواحِدُ الْقَهَّارُ»* «1». يونس، 35. «2». انعام، 164. «3». نمل، 59. تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 208" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «40» شما غير خدا چيزى را عبادت نمى‌كنيد مگر اسم‌هايى (بى‌مسمّى) كه شما وپدرانتان نامگذارى كرده‌ايد (و) خداوند هيچ دليلى (بر حقانيّت) آن نفرستاده است. كسى جز خدا حقّ فرمانروايى ندارد، او دستور داده كه جز او را نپرستيد. اين دين پا بر جا و استوار است، ولى اكثر مردم نمى‌دانند. پیام ها 1- معبودهاى غير او واقعى نيستند، بلكه ساخته خيال مشركان و نياكان آنهاست. ما تَعْبُدُونَ‌ ... إِلَّا أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ‌ 2- بسيارى از قدرت‌ها، سازمان‌ها، مؤسسات، سمينارها، قطعنامه‌ها، ملاقات‌ها و حمايت‌ها و محكوميت‌ها و عناوين و القاب ديگر، اسم‌هاى بى‌مسمّى وبت‌هاى مدرن روزگار ما هستند كه بشر به جاى خدا، دنباله‌رو آنان شده است. ما تَعْبُدُونَ‌ ... أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها 3- سابقه و قدمت، دليل حقانيّت نيست. «أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ»* 4- عقايد آدمى بايد متكى بر دليل وبرهان عقلى يا نقلى باشد. «مِنْ سُلْطانٍ» 5- در برابر هيچ فرمانِ غير الهى، كرنش نكيند. زيرا فرمان دادن تنها حقّ خداوند است. «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ» 6- عبادت خالصانه (توحيد)، راه مستقيم و پابرجاست. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ»* 7- هر قانونى جز قانون الهى متزلزل است. «ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ» 8- جز بر عقيده محكم و استوار نبايد اعتماد كرد. «ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ»* 9- بيشتر مردم به استوارى دين خدا جاهلند. «ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ‌ جلد 4 - صفحه 209 لا يَعْلَمُونَ» (يا جاهل بسيط كه به جهل خود آگاه است يا جاهل مركّب كه خيال مى‌كند مى‌داند و در واقع نمى‌داند) 10- جهل ونادانى، زمينه‌ساز پيدايش شرك است. «لا يَعْلَمُونَ»" ‏‏‏‏٠_جز۱۲ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا