eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.3هزار دنبال‌کننده
106 عکس
25 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ «83» (يعقوب) گفت: (اين چنين نيست) بلكه (بار ديگر) نفس شما (با نسبت دزدى به بنيامين يا تعيين كيفر گروگان‌گيرى) مسئله را براى شما آراسته است، پس صبرى نيكو (لازم است) اميد است كه خداوند همه برادران را با هم نزد من آورد، چرا كه او قطعاً آگاه و حكيم است. نکته ها وقتى برادران، پيراهن آغشته به خون يوسف را با ظاهرى غمگين و گريان حضور پدر آوردند و گفتند: يوسف را گرگ خورد. حضرت يعقوب گفت: «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ» يعنى نفس شما اين كار را در چشم شما زيبا جلوه داده است و من صبر جميل مى‌كنم. در اينجا نيز كه دو فرزندش (بنيامين وپسر بزرگتر) از او جدا شده‌اند، همين جمله را تكرار مى‌كند. شايد اين سؤال مطرح شود در ماجراى يوسف برادران توطئه و خيانت كردند، ولى در ماجراى بنيامين اين مسايل نبود، پس چرا كلام يعقوب در هر دو مورد يك لحن و يك عبارت است؟ «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ» تفسيرالميزان اينگونه پاسخ مى‌دهد: يعقوب مى‌خواهد بگويد دورى اين دو برادر نيز دنباله حركت قبلى شما نسبت به يوسف است. يعنى تمام اين صحنه‌ها، دنباله همان كار زشت شماست. ممكن است گفته شود كه مراد يعقوب اين است كه شما در اينجا هم خيال مى‌كنيد بى‌تقصيريد و كارتان خوب بوده است، ولى شما مقصّريد زيرا: اوّلًا: چرا با ديدن پيمانه در بار برادرتان او را سارق دانستيد؟ شايد كس ديگرى اين پيمانه را در بار گذاشته بود؟ ثانياً: چرا زود برگشتيد؟ بايد تحقيق مى‌كرديد. ثالثاً چرا كيفر سارق را گروگان قرار داديد؟ «1» امّا سخن صاحب الميزان مناسب‌تر است، چون پيدا شدن پيمانه در بار بنيامين، براى عموم مردم سبب علم به دزدى مى‌شود و ماندن برادر بزرگتر در مصر نيز براى پيگيرى كار يا جلب‌ «1». تفسير نمونه. جلد 4 - صفحه 265 عواطف و رحم بود و كيفرى هم كه ذكر شده، مجازات سارق در منطقه آنان بوده است. بنابراين در هيچ يك از سه مسئله، جلوه نفسانى نبود تاگفته شود: «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ» صبر، گاهى از روى ناچارى و بيچارگى است، چنانكه اهل دوزخ مى‌گويند: «سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا» صبر كردن و يا جزع كردن براى نجات ما اثرى ندارد. و گاهى صبر آگاهانه و داوطلبانه و تسليم رضاى خداوند است كه چهره اين صبر در هر جايى با يك عنوان مطرح است؛ صبر در ميدان جهاد، شجاعت است. صبر در دنيا، زهد است. صبر در برابر گناه، تقواست. صبر در برابر شهوت، عفّت است و صبر در برابر مال حرام، ورع است. تزيين و زيبانمايى زشتى‌ها، گاهى توسّط شيطان؛ «وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ» «1»، گاهى به وسيله‌ى زرق و برق دنيا؛ «حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ» «2» و گاهى توسّط نفس انسان است. «سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ» پیام ها 1- نفس براى توجيه گناه، كارهاى زشت را در نظر انسان زيبا جلوه مى‌دهد. «سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ» 2- صبر، شيوه‌ى مردان خداست وصبر جميل، صبرى است كه در آن سخنى بر خلاف تسليم و رضاى خداوند گفته نشود. «3» «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ» 3- هرگز از قدرت خداوند مأيوس نشويم. «عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ» 4- يعقوب به زنده بودن سه فرزندش (يوسف، بنيامين، برادر بزرگتر) يقين داشت و به ملاقاتشان اميدوار بود. «أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعاً» 5- براى قدرت الهى، حل مشكلات تازه و كهنه، يكسان است. خداوند مى‌تواند يوسف ديروز و برادر امروز شما را يكجا دورهم گرد آورد. «جَمِيعاً» 6- مؤمن، حوادث تلخ را نيز از حكمت خدا مى‌داند. «الْحَكِيمُ» 7- باور وتوجّه به عالمانه وحكيمانه بودن افعال الهى، آدمى را به صبر وشكيبايى‌ در حوادث دشوار وادار مى‌كند. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ، إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ» «1». انفال، 48. «2». يونس، 24. «3». تفسير نورالثقلين. جلد 4 - صفحه 266" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا أَسَفى‌ عَلى‌ يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ «84» يعقوب از فرزندان روى گرداند و گفت: اى دريغا بر يوسف، پس اندوه خود را فرو مى‌خورد (تا آنكه) دو چشمش از اندوه سفيد (و نابينا) شد. نکته ها «اسف» به معناى حزن و اندوه همراه با غضب است. يعقوب بر چشم گريه، و بر زبان‌ «يا أَسَفى‌» و در دل حزن داشت. در روايتى امام‌صادق عليه السلام فرمود: علىّ‌بن‌الحسين عليهما السلام بيست سال بعد از حادثه كربلا به هر مناسبتى گريه مى‌كرد. سؤال كردند چرا اين همه گريه مى‌كنيد؟ فرمود: يعقوب يازده پسر داشت يكى غائب شد، با اينكه زنده بود، از گريه چشمانش را از دست داد، ولى من در برابر چشمان خود ديدم پدر و برادرها و هفده نفر از خاندان نبوّت شهيد شدند، چگونه گريه نكنم؟ «1» پیام ها 1- حسدورزى، يك عمر تحقير به همراه دارد. «وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ» 2- آنها مى‌خواستند با حذف يوسف، خود محبوب پدر شوند؛ «يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ» ولى حسادت، قهر پدر را شامل حال آنها كرد. «تَوَلَّى عَنْهُمْ» 3- يعقوب مى‌دانست كه بر فرزند ديگر ظلم نشده است، ظلم بر يوسف رفته است. «يا أَسَفى‌ عَلى‌ يُوسُفَ» 4- غصّه و گريه، گاهى موجب نابينايى مى‌شود. «ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ» 5- ندبه و گريه و سوز و عشق، نياز به شناخت دارد. (يعقوب آشنا به يوسف‌ «1». بحار، ج 46، ص 108. جلد 4 - صفحه 267 است كه از سوز نابينا مى‌شود.) 6- اهميّت مصائب، بر محور شخصيّت افراد است. (ظلم به يوسف با ظلم به ديگران فرق دارد، نام يوسف برده مى‌شود نه دو برادر ديگر.) 7- گريه، غم و اندوه در فراق عزيزان، جايز است. «وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ» 8- تحمّل انسان حدّى دارد و روزى لبريز مى‌شود. «وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ»* 9- فرو بردن خشم، از صفات مردان الهى و كارى شايسته است. «فَهُوَ كَظِيمٌ»* 10- گريه و غم، منافاتى با كظم غيظ و صبر ندارد. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ‌، يا أَسَفى‌، فَهُوَ كَظِيمٌ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالُوا تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهالِكِينَ «85» (فرزندان يعقوب به پدرشان) گفتند: به خدا سوگند تو پيوسته يوسف را ياد مى‌كنى، تا آنكه بيمار و لاغر شوى و (يا مشرف به مرگ و) از بين بروى. نکته ها «حرض»، به شخصى گويند كه عشق يا اندوه و حزن، او را فرسوده كرده باشد. پیام ها 1- يوسف‌ها همواره بايد در يادها باشند. «تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ» (اولياى خدا در دعاى ندبه، يوسف زمان را صدا مى‌زنند و گريه مى‌كنند.) 2- اگر مى‌خواهيد ببينيد چقدر كسى را دوست داريد، ببينيد چقدر به ياد او هستيد. «تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ»* 3- آن كه يوسف را مى‌شناسد، سوزى دارد كه افراد عادّى آن را درك نمى‌كنند. «تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضاً» 4- مسايل روحى وروانى، در جسم اثر مى‌گذارد. «حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهالِكِينَ» (فراق مى‌تواند انسان را بشكند و يا بكشد، تا چه رسد به داغ و مصيبت.) جلد 4 - صفحه 268 5- حساب عاطفه پدرى، از علاقه‌هاى عادّى جداست. «تَكُونَ مِنَ الْهالِكِينَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As