"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ ما كانَ حَدِيثاً يُفْتَرى وَ لكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «111»
به راستى در سرگذشت آنان، براى خردمندان عبرتى است. (اين) سخنى نيست كه به دروغ ساخته شده باشد، بلكه تصديق كنندهى آن (كتاب آسمانى) است كه پيش از آن آمده و روشنگر هر چيز و (مايه) هدايت و رحمت براى گروهى است كه ايمان مىآورند.
نکته ها
«عبرت» و «تعبير» به معنى عبور است، عبور از صحنهاى به صحنهاى ديگر. «تعبير خواب» عبور از رؤيا به واقعيات. و «عبرت» يعنى عبور از ديدنىها و شنيدنىها به ناديدنىها و ناشنيدنىها.
«قَصَصِهِمْ» شايد اشاره به داستان تمام انبيا باشد و شايد مراد، داستان يوسف، يعقوب، برادران، عزيز مصر وحوادث تلخ وشيرينى باشد كه در اين سوره آمده بود.
پیام ها
1- شرط امتياز در داستانها، پندآموزى آنهاست. در ابتداى سوره فرمود:
جلد 4 - صفحه 307
«نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ» ودر آخر فرمود: «لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ»
2- چنانكه حضرت يوسف عليه السلام على رغم همه كيدها و مشكلات و موانع به عزّت و قدرت رسيد، پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نيز على رغم همهى مكرها و ... به عزّت و قدرت خواهد رسيد. «لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ»*
3- تنها خردمندان از داستانها، پند وعبرت مىگيرند. «عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ»
4- عبرتآموزى از قصص قرآن، مخصوص يك زمان نيست. «لِأُولِي الْأَلْبابِ»
5- داستانهاى قرآن، بيان واقعيّتهاى عينى و عبرت آموز است. (يافتنى است، نه بافتنى.) «ما كانَ حَدِيثاً يُفْتَرى»
6- گفتار راست و واقعى، تأثير عميق دارد. عِبْرَةٌ ... ما كانَ حَدِيثاً يُفْتَرى
7- قرآن با كتب آسمانى ديگر همسو است. تَصْدِيقَ الَّذِي ...
8- قرآن، تمام نيازهاى انسان را مطرح مىكند. «تَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ»
9- قرآن، هدايت محض است و آميخته با هيچ ضلالتى نيست. «هُدىً»
10- تنها اهل ايمان از هدايت ورحمت قرآن بهره مىبرند. «هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»
11- نكته سنجى و درس گرفتن عقل لازم دارد؛ «عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ» ولى دريافت نور و رحمت الهى، ايمان نيز لازم دارد. «لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»
12- داستان يوسف براى جويندگان حقيقت، آيت «آياتٌ لِلسَّائِلِينَ» براى خردمندان، عبرت «عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ» و براى اهل ايمان، مايهى هدايت و رحمت است. «هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»*
«والحمدللّه ربّ العالمين»"
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۱۱۳جز۱۳
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
سیمای سوره رعد
اين سوره در مكّه نازل شده و چهل و سه آيه دارد. با توجّه به طرح موضوع تسبيح رعد آسمان در آيه 13 اين سوره، رعد ناميده شده است.
مطالبى پيرامون عظمت قرآن، توحيد، آفرينش آسمانها و زمين، تسخير ماه و خورشيد، آفرينش ميوهها و گياهان، معاد و عدل الهى، مسئوليّت مردم، وفاى به عهد و صله رحم، صبر و ترك انتقامجويى، كسب آرامش واقعى در پرتو ايمانِ به خدا و سرنوشت شوم مخالفان انبيا عليهم السلام در اين سوره آمده است.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 312
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
المر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ وَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ «1»
الف لام ميم را، آن آيات كتاب (آسمانى) است و آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو فرو آمده، حقّ است، ولى بيشتر مردم ايمان نمىآورند.
پیام ها
1- قرآن، كتابى بسيار با عظمت است. «تِلْكَ»
2- نزول كتب آسمانى، براى تربيت مردم است. «أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»
3- در قرآن، باطل راه ندارد. أُنْزِلَ إِلَيْكَ ... الْحَقُ
4- محور، حقانيّت است نه اكثريّت. بى توجّهى و ايمان نياوردن اكثريّت مردم، دليل بر باطل بودن راه نيست. «الْحَقُّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ»
5- اكثريّت مردم حقّگرا نيستند. «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ»
6- رهبر بايد بداند كه بسيارى از مردم به او ايمان نمىآورند، پس با آمادگى بيشترى با اين مسأله روبرو مىشود. (مفهوم كلّ آيه)
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 313"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۱جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As