"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِلَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنى وَ الَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسابِ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ «18»
براى كسانىكه پروردگارشان را اجابت كردند نيكوترين (پاداش) است. ولى كسانىكه (دعوت) او را نپذيرفتند، اگر هر آنچه در زمين است و مانند آن را با آن داشته باشند، قطعاً حاضرند آن را (براى رهايى خود از عذاب) فديه بدهند، آنانند كه برايشان حساب سختى است و جايگاهشان دوزخ است و چه بد جايگاهى است.
جلد 4 - صفحه 335
نکته ها
از قرآن استفاده مىشود، در قيامت براى مردم چند نوع حساب وجود دارد:
1. گروهى حساب آسان دارند. «حِساباً يَسِيراً» «1»
2. عدهاى سخت ودقيق حسابرسى مىشوند. «حِساباً شَدِيداً» «2»، «سُوءُ الْحِسابِ» مراد از «سُوءُ الْحِسابِ» دقّت در حساب است.
3. بعضى بىحساب به دوزخ مىروند و نيازى به محاكمه و ميزان ندارند. «فَلا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْناً» «3»
4. گروهى بىحساب به بهشت مىروند. «إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ» «4»
طبق آنچه از روايات و احاديث متعدّد به دست مىآيد، كسانىكه با مردم به عفو و رحمت برخورد كنند، حسابشان آسان و كسانىكه با مردم به سختى و دقت شديد عمل نمايند حسابشان سخت خواهد بود. افراد مشرك بىحساب به دوزخ و اهل صبر هم بىحساب به بهشت خواهند رفت. «5»
در قرآن استجابت طرفينى است، يعنى اگر مردم انتظار استجابت از خداوند را دارند بايد دعوت خداوند را اجابت كنند، «اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «6» هرگاه خدا و رسول، شما را بسوى مكتب حيات بخش مىخوانند، پاسخ مثبت دهيد تا خدا نيز دعاى شما را اجابت فرمايد. «فَاسْتَجَبْنا لَهُ» «7»، «فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ» «8»
بحثى پيرامون دعوت:
مسئله دعوت را مىتوان از ابعاد گوناگونى مورد بحث و توجّه قرار داد:
1. دعوت كنندگان: دعوت كنندگان به حق:
الف: انبيا. «أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ» «9»، «وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ» «10»، «داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ» «11»
«1». انشقاق، 8.
«2». طلاق، 8.
«3». كهف، 105.
«4». زمر، 10.
«5». تفصيل انواع حساب در كتاب معاد، اثر مؤلّف آمده است.
«6» انفال 24.
«7» انبياء
«8» آل عمران 195
«9» يوسف 108
«10» آل عمران 153.
«11» احزاب 46.
جلد 4 - صفحه 336
ب: مؤمنان: «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ» «1»
ج: جنّ: «يا قَوْمَنا أَجِيبُوا داعِيَ اللَّهِ» «2»
امّا دعوت كنندگان به باطل:
الف: پيشوايان كفر: «أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ» «3»
ب: شيطان: «كانَ الشَّيْطانُ يَدْعُوهُمْ» «4»، «ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ» «5»
ج: مشركان: «أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ» «6»
2. موضوع دعوت:
الف: حيات. «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «7» ب: راه مستقيم. «لَتَدْعُوهُمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» «8» ج: مغفرت. «وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ» «9»
د: بهشت. «وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ» «10» ه: نجات. «أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجاةِ» «11»
3. برخورد مخالفان:
الف: تهمت: ساحر؛ «إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ» «12» شاعر؛ «بَلْ هُوَ شاعِرٌ» «13»
كاهن؛ «فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِكاهِنٍ» «14» مجنون؛ «وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ» «15»
كاذب؛ «لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكاذِبِينَ» «16» سلطه طلب؛ «يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ» «17»
ب: تهديد. لَرَجَمْناكَ «18»، أَوْ يَقْتُلُوكَ ... «19»
ج: تحقير. أَ هذَا الَّذِي ... «20»
د: شك. «أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ» «21»
ه: توطئه وجنگ. «وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ» «22»
«1» آل عمران 104
«2» احقاف 31.
«3» قصص 41
«4» لقمان 21
«5» ابراهيم 22
«6» بقره 221
«7» انفال 24
«8» مومنون 73.
«9». بقره، 221.
«10». يونس، 25.
«11». غافر، 41.
«12». اعراف، 109.
«13». انبياء، 5.
«14». طور، 29.
«15». قلم، 51.
«16». اعراف، 66.
«17». مؤمنون، 24.
«18». هود، 91.
«19». انفال، 30.
«20». انبياء، 36.
«21». اعراف، 75.
«22». انفال، 30.
جلد 4 - صفحه 337
4. انگيزهها و عوامل عدم پذيرش:
الف: تقليد. ب: تعصب. ج: تكبر.
د. هواى نفس. «فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّما يَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ» «1»
5. پاداش پذيرش:
الف: اجر. «وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ» «2»
ب: حيات. «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «3»
ج: حُسنى. «لِلَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنى» «4»
پیام ها
1- بهت
رينها در انتظار مؤمن است. «الْحُسْنى»
2- باز خريد و فديه در روز قيامت وجود ندارد. «لَافْتَدَوْا بِهِ»
3- قبولى دعوت خداوند، بايد از روى ميل و رغبت باشد. «اسْتَجابُوا»
«1». قصص، 50.
«2». نساء، 173.
«3». انفال، 24.
«4». رعد، 18."
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۱۸جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمى إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ «19»
پس آيا كسىكه مىداند آنچه از جانب پروردگارت بسوى تو نازل شده حقّ است، مانند كسى است كه نابيناست؟ همانا تنها صاحبانخرد پند مىگيرند.
نکته ها
در آيه قبل به كسانى كه دعوت حياتبخش انبيا عليهم السلام را اجابت مىكنند اشاره شد، اين آيه وآيات بعد، آثار استجابت آن دعوت را بيان مىفرمايد.
هر كدام از فطرت، عقل و علم در انسان، مغز و لبّى دارند كه گاه بواسطه عادات، رسوم، خرافات، غرائز، روى آنها پوشيده مىشود، لذا انسان بايد دائماً متوجّه آن هستهى مركزى و
جلد 4 - صفحه 338
مغز آنها باشد. «1»
سيماى خردمندان در قرآن:
واژه «اولوا الالباب» مرتبه در قرآن آمده و هر مرتبه همراه با يك كمال و وصفى بيان شده است. از جمله:
1. راز احكام را مىفهمند. «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ» «2»
2. آيندهنگر هستند. «تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْبابِ» «3»
3. دنيا را محل عبور و گذر مىدانند نه توقفگاه و مقصد. لِأُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ ... يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا «4»
4. از تاريخ، درس عبرت مىگيرند. «لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ» «5»
5. بهترين و برترين منطق را مىپذيرند. الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ... وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ «6» 6. اهل تهجّد وعبادت مىباشند. أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ... إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ «7»
پیام ها
1- قرآن انسان بىخبر از حقّ را نابينا مىداند. به جاى «كمن هو لا يعلم» فرموده است «كَمَنْ هُوَ أَعْمى»
2- دين، مطابقت فطرت انسانهاست، تنها تذكّر لازم است تا غفلت زدايى شود. إِنَّما يَتَذَكَّرُ ...
3- عقلى كه انسان را به حقانيّت كتاب آسمانى نرساند، عقلنيست. «إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»
4- علم مفيد، محصول تعقّل و تذكّر است. «فَمَنْ يَعْلَمُ، يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»
5- براى رسيدن به عقل سليم و فطرت خالص بايد گناه و غفلت را از خود دور كرد. «إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»
«1». تفسير فرقان.
«2». بقره، 179.
«3». بقره، 197.
«4». آلعمران، 191.
«5». يوسف، 111.
«6». زمر، 18.
«7». زمر، 9.
جلد 4 - صفحه 339"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۱۹جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As