"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ «10»
و همانا ما پيش از تو، در ميان اقوام و گروههاى پيشين (نيز پيامبرانى) فرستاديم.
وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «11»
وهيچ پيامبرى برايشان نمىآمد، مگر آنكه به استهزاى او مىپرداختند.
نکته ها
«شِيَعِ» به معناى امّت و گروهى است كه داراى نوعى پيوند و همبستگى مىباشند؛ خواه پيوند در خط حقّ باشد، نظير آيه «وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ» «1» و خواه در خط انحراف. «فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً» «2»
هدف از استهزا؛ يا شكستن ابهّت انبيا بود تا مردمِ حقّجو گرد آنان جمع نشوند يا براى جبران ضعف و ناتوانى خودشان در برابر منطق انبيا بود.
و آنچه دستاويز مسخره قرار مىگرفت؛ يا زندگى ساده انبيا يا پيروان محروم آنان ويا شكستن سنّتهاى خرافهاى بود.
پیام ها
1- در برابر سيل استهزا، بايد افراد را تقويت كرد. «لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ»
2- توجّه به تاريخ ومشكلات ديگران، تحمّل مشكلات را بر انسان آسان مىكند. «أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ»
«1». صافات، 83.
«2». انعام، 159.
جلد 4 - صفحه 446
3- هيچ يك از انبيا، از مسخره شدن به دست كفّار، مصون نبودهاند. «ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ» (مبلّغ نبايد با تمسخر مردم، دل سرد شود)
4- استهزا، سيره و روش هميشگى كفّار، در برابر انبيا بوده است. «كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ» (حربهى كسىكه منطق ندارد، استهزا مىباشد)"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۱٠_۱۱جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
كَذلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ «12»
اينگونه ما (براى اتمام حجّت) قرآن را در دلهاى مجرمان راه مىدهيم.
لا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ «13»
(امّا) آنان به آن ايمان نمىآورند و سنّت و راه كفّار پيشين نيز اينگونه بوده است.
وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ «14»
و اگر از آسمان درى بر روى آنان بگشاييم تا همواره در آن بالا روند.
لَقالُوا إِنَّما سُكِّرَتْ أَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ «15»
قطعاً مىگفتند در حقيقت ما چشمبندى شدهايم بلكه ما قومى جادو شدهايم.
نکته ها
در چند آيه قبل خوانديم كه كفّار از پيامبراكرم صلى الله عليه و آله درخواست ديدن و آوردن فرشته مىكردند. در آيه 14 اين سوره مىفرمايد: حتّى اگر ما درى از آسمان را به روى آنان باز كنيم و آنان به آسمان بالا روند وملائكه وچيزهاى ديگرى را هم ببينند، باز ايمان نخواهند آورد، زيرا تقاضاى ديدن فرشته تنها يك بهانه است. و شخص لجوج، عروج خود را به آسمان نيز، انكار مىكند.
در آيه 7 سورهى انعام مىخوانيم: حتى اگر كتابى را در كاغذى از آسمان نازل كنيم و آنان با دست خود آن را بگيرند، باز هم انكار مىكنند و مىگويند اين جز جادو و سحر آشكارى نيست.
جلد 4 - صفحه 447
بعضى مفسّران مىگويند: «نَسْلُكُهُ» يعنى ما اين تكذيب واستهزا را در دل كفّار نفوذ داديم، نظير آيه «خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ» كه سنگدل شدهاند وديگر قابل هدايت نيستند.
پیام ها
1- سنّت خداوند براى هدايت مردم، نسبت به همه يكسان است. «كَذلِكَ نَسْلُكُهُ»
2- خداوند اتمام حجّت مىكند و مطالب حقّ را به دل و عمق جان مردم مىرساند، تا نگويند ما حقيقت را نفهميديم. «فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ»
3- جرم وگناه، انسان را از هدايت پذيرى دور مىكند. «قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ، لا يُؤْمِنُونَ بِهِ»
4- تنها فهميدن حق، براى پذيرفتن آن كافى نيست، زيرا ايمان آوردن نياز به اراده و تواضع وخشوع دارد. نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ ... لا يُؤْمِنُونَ
5- آسمان درهايى دارد كه با ارادهى خداوند، بر هركس كه بخواهد باز مىشود. «فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً»
6- لجاجت، مانع شناخت است و لجوج محسوسات را نيز انكار مىكند. لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً ... لَقالُوا إِنَّما سُكِّرَتْ أَبْصارُنا
7- لجاجت، درد بى درمان و رو به گسترش است. او با ديدن هرگونه نشانهاى ابتدا مىگويد؛ چشم من سحر شده، «إِنَّما سُكِّرَتْ أَبْصارُنا» امّا بعد مىگويد؛ تمام وجودم سحر شده است. «بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ»"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۱۲_۱۳_۱۵جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ «16»
و همانا ما در آسمان برجهايى قرار داديم وآن را براى بينندگان زينت داديم.
نکته ها
«بروج» جمع «برج» در اصل به معناى ظهور است و به زنى كه زينت خود را ظاهر مىكند، مىگويند: «تبرجت المرئة» و به قصر و كاخ و ساختمانهاى بلند كه جلوهاى خاص
جلد 4 - صفحه 448
دارد برج گفته مىشود و در اين آيه كرات آسمانى يا منازل آنها به برج تشبيه شده است.
از گردش زمين به دور خورشيد، دائرهاى فرضى به نام «منطقة البروج» تشكيل مىشود.
اين دايره را دوازده قسمت نمودهاند كه مطابق هر قسمتى ستارگانى قرار مىگيرند وبه تناسب شكل آن، مجموعهاى از ستارگان به آن نامگذارى شده است. در فارسى به نامهاى فروردين، ارديبهشت، خرداد، ... و در عربى به نام حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، ميزان، عقرب، قوس، جدى، دلو و حوت مىباشد.
پیام ها
1- كرات آسمانى وحركت آنها در مدارهاى گوناگون، يكى از آثار توحيد و خداشناسى است. «لَقَدْ جَعَلْنا»
2- آفريدههاى آسمانى نيز حادث هستند. «جَعَلْنا»
3- زينت وزيبايى، يك اصل در آفرينش است كه خداوند در خلقت آسمانها آن را رعايت نموده است. «زَيَّنَّاها»
4- آسمان نيز همچون زمين، براى انسان آفريده شده است. «لِلنَّاظِرِينَ»"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۱۶جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ «17»
و آنها را از (دسترس) هر شيطان رانده شدهاى، حفظ كرديم.
إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ «18»
مگر آنكه دزدانه گوش فرا داد كه شهابى روشن او را دنبال نمود.
نکته ها
«استراق» از سرقت و «استراق سمع» به معناى سرقت كلام است.
در تفسير فى ظلال و مراغى مىخوانيم: ما روح آيه را نمىدانيم كه چگونه شيطان خبر دزدى مىكند و چه خبرى را سرقت مىكند، ولى فخررازى و آلوسى در تفاسير خود مىگويند: مراد از آسمان، همين آسمان ظاهر و مراد از شهاب، همين سنگهاى آسمانى
جلد 4 - صفحه 449
است كه پرتاب و مشتعل مىشود. گرچه بعضى گفتهاند: مراد از آسمان، عالم ملكوت است كه شياطين را راهى بر آن نيست.
به هر حال شايد بتوان گفت: در آسمان معنويّت چهرههاى درخشان و الگوها و رهبرانى قرار داديم و حقايق را از وسوسههاى شيطان حفظ كرديم و هرگاه شيطان صفتى وسوسهاى نمايد، با استدلال ومنطق محكم بر او هجوم آورده و بدعت و التقاط و وسوسههاى او را با شهاب علم و برهانِ اهل ذكر محو مىكنيم.
پیام ها
1- آسمانها مركز تدبير امور وفرشتگان مدّبران امورند ومراكز تدبير بايد منطقه حفاظتى باشد. «حَفِظْناها»
2- شيطان تنها ابليس نيست. «كُلِّ شَيْطانٍ»
3- شيطان، به خودى خود نمىرود، بايد او را طرد نمود. «رَجِيمٍ»
4- استراق سمع و جاسوسى در امور شرّ كار شيطان است. «مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ»
5- با جاسوس بايد برخوردى سريع و انقلابى كرد. «فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ»
6- هر جا شيطان صفتى يافت شد، روشنگران جامعه بايد با شهاب علم، آنان را دنبال كنند. «فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ»
7- پاسخ وسوسهها و شيطنتها بايد بسيار صريح، علنى و فورى باشد. «فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ» (در سوره صافّات آيه 8 مىخوانيم: «يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ» طرد شيطان بايد از همه اطراف باشد وگرنه به شكل ديگر واز راه ديگرى جلوه مىكند)"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۱۷_۱۸جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As