"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ «21»
و هيچ چيز نيست مگر آنكه منابع و گنجينههاى آن نزد ماست و ما جز به مقدار معين فرو نمىفرستيم
نکته ها
در آيات متعدّد به مسئله اندازهگيرى در خلقت موجودات اشاره شده است، از جمله:
«قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً» «1»
«1». طلاق، 3.
جلد 4 - صفحه 451
«كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ» «1»
«وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً» «2»
در آيهى 27 سوره شورى مىخوانيم كه اگر خداوند رزق بندگانش را توسعه دهد، آنان دست به تجاوز مىزنند، به همين دليل به مقدارى كه صلاح مىداند، به هركس مىدهد. آيه مورد بحث نيز اشاره به همين معناست.
شايد مراد از خزائن، اسباب و عناصر و امكانات بالقوه باشد كه خداوند در وجود هر موجودى قرار داده است.
جمله «إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ» شامل هر آفريدهاى مىشود. مثلًا توان و قدرت بينايى و شنوايى نيز در نزد خدا، سرچشمه و خزينهاى دارد كه به مقدار معين از آن به ما مىرسد، مثلًا اگر او بخواهد ما مىتوانيم صداى پاى مورچه را در آن طرف كره زمين بشنويم. ضمناً علوم امروز كشف كرده كه هر نباتى داراى وزن مخصوص است كه هرگاه كمى عناصر و اجزاى آن كم و زياد شود، ديگر آن گياه نخواهد بود.
نزول گاهى از مكان بالاست، نظير نزول باران و گاهى از مقام بالاست، نظير آيه «وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ» «3» كه به معناى آفرينش آهن است. در اين آيه مىخوانيم كه نعمتها اندازه و حساب دارد و مقدار هر يك معلوم است، «بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» و در آيات و روايات بعضى از عوامل آن بيان شده است.
تلاش انسانها مىتواند در تعيين رزق مؤثر باشد؛ داشتن اخلاق خوب، تخصّص عالى، سعه صدر، حسن نيّت و سوز و دعاى نيكان مىتواند در آن مقدار معلوم مؤثر باشد.
پیام ها
1- هستى، سرچشمه و منبعى دارد كه در اختيار خداست وتنها بخشى از آن به دست ما مىرسد كه ما از آن آگاهيم. «عِنْدَنا خَزائِنُهُ»
2- چيزى در هستى، بدون اندازه معين آفريده نشده است. «بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»
«1». رعد، 8.
«2». فرقان، 2.
«3». حديد، 25.
جلد 4 - صفحه 452
3- خزائن الهى متعدّد و نزول رحمت او تدريجى است. «نُنَزِّلُهُ» (تنزيل به معناى نزول تدريج است)
4- خزائن الهى دائمى است، چون هرچه نزد اوست، باقى است. «1» «عِنْدَنا خَزائِنُهُ»
5- به سراغ غير خدا نرويد، زيرا كه هر چه بخواهيد سرچشمهاش نزد خداست. «عِنْدَنا خَزائِنُهُ»
6- داشتن، دليل مصرف كردن نيست، بلكه در مصرف بايد حكمت و ظرفيّت و دهها نكته ديگر را در نظر گرفت. «وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»
7- همه منابع هستى براى بشر، كشف نشده است. «عِنْدَنا خَزائِنُهُ»
«1». «عِنْدَ اللَّهِ باقٍ» نحل، 96."
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۲۱جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ «22»
وبادها را براى بارور ساختن (ابرها و گياهان) فرستاديم و از آسمان آبى نازل كرديم، پس شما را بدان سيراب نموديم در حالى كه شما نه خزينهدار بارانيد و نه مىتوانيد آن را براى خود (در ابرها يا در زمين) ذخيره كنيد.
نکته ها
«لَواقِحَ» از «لقاح» به معناى بارور كردن ابرها، از طريق پيوند ابرهاى مثبت و منفى است ويا به معناى بارور كردن گياهان، از طريق انتقال گردههاى گياهان است.
در آيه 41 سوره ذاريات مىخوانيم كه گاهى باد عقيم و بىفايده است و گاهى سرچشمه بركات مىشود. همان گونه كه در آيه 43 سوره نور مىخوانيم: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ» آيا نمىبينى كه خداوند ابرهاىپراكنده را سوق مىدهد، سپس به يكديگر متّصل مىكند، سپس آنها را متراكم مىكند، پس مىبينى كه باران از ميان آنها بيرون مىآيد.
جلد 4 - صفحه 453
انسان براى مدّت طولانى نه مىتواند آب را در ابرها نگاه دارد و نه روى زمين، چون فرو مىرود و نه در درّههاى سنگى، چون بخار مىشود.
پیام ها
1- كارگردان و مدبّر هستى اوست. «أَرْسَلْنَا، فَأَنْزَلْنا، اسقينا»
2- انسان از نگهدارى ضرورىترين نيازها نيز عاجز است. «وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ»
3- نعمت آب غير از نعمت سيراب شدن است. «فَأَسْقَيْناكُمُوهُ»
(اينكه انسان آب بنوشد و سيراب شود، خود نعمتى علاوه بر نعمت آب است، زيرا مىشد كه انسان تشنه آب بنوشد ولى سيراب نشود."
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۲۲جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As