"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ «43»
و البتّه دوزخ وعدهگاه همگى آنهاست.
لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ «44»
براى آن هفت در است، براى هر در بخشى از آن گمراهان تقسيم شدهاند.
جلد 4 - صفحه 462
نکته ها
هفت درب دوزخ، شايد اشاره به تعداد زياد آن باشد. يعنى عوامل بسيارى سبب جهنمى شدن انسان مىشود. نظير آيه 27 لقمان كه مىفرمايد: اگر درختان قلم وهفت دريا مركب شوند، «وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ» نمىتوانند كلمات خدا را بنويسند. كنايه از اينكه مخلوقات الهى به قدرى زيادند كه قابل شماره و حساب نيستند.
پیام ها
1- هر يك از بهشت و دوزخ راههايى دارد. «لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ»
(در نهجالبلاغه مىخوانيم كه مجاهدان درب خاصى براى بهشت دارند)
2- دوزخ همچون بهشت، طبقات و مراتبى دارد وهركس مطابق جرمش كيفر مىشود. «لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ»"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۴۳_۴۴جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «45»
همانا پرهيزكاران در باغها و (كنار) چشمه سارانند.
ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ «46»
(به آنان خطاب مىشود:) با سلامت و امنيّت به باغها وارد شويد.
وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ «47»
و ما هرگونه كينهاى در سينههاى آنان را بركندهايم، (در نتيجه آنان) برادرانه بر تختها روبروى يكديگرند.
لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ «48»
در آنجا هيچگونه رنجى به آنان نمىرسد، از آنجا بيرون شدنى نيستند.
نکته ها
«غِلٍّ» به معناى نفوذ مخفيانه است. بنابراين صفات بد در انسان به طور مرموز و مخفيانه ريشه پيدا مىكند. «سرير» از واژه سرور به معناى تخت است، واستفاده مىشود كه تكيه بر
جلد 4 - صفحه 463
تخت سبب سرور است.
در اين آيات، هشت پاداش بهشتى براى اهل تقوا بيان شده است: باغها، چشمهها، سلامتى، امنيّت، كدورت زدايى، اخوّت، تختهاى روبرو، دورى از هرگونه رنج وجاودانگى.
در آيهى قبل خوانديم كه جز برگزيدگان الهى، همه مردم مورد تهاجم وسوسههاى ابليس قرار مىگيرند، در اين آيات مىفرمايد كه اگر انسان به مرحله مخلصين و برگزيدگان نرسيد، ولى به مرحله تقوا گام نهد باز هم مشمول انواع نعمتهاى الهى مىشود.
آنچه مهم است جمع شدن همهى نعمتها در يكجاست، زيرا در دنيا يكجا باغ هست، چشمه نيست و گاهى چشمه هست، باغ نيست وگاهى هر دو هست، سلامتى نيست و گاهى هر سه هست، امنيّت نيست و گاهى همه هست، ولى صفا و صميميّت نيست و گاهى همراه با انواع سختىها ورنجهاست و گاهى كه انواع نعمتها يكجا جمع مىشود بايد همه را رها كرد و رفت. ليكن در قيامت انواع نعمتهاى مادى و معنوى و اجتماعى و روانى همراه با ابديّت است.
پیام ها
1- بشارت، در كنار آيات تهديد كنندهى قبل، يك ضرورت تربيتى است. لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ ... إِنَّ الْمُتَّقِينَ ...
2- دورى از گناه در اين چند روزهى دنيا، كاميابى ابدى را به همراه دارد. إِنَّ الْمُتَّقِينَ ... وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ
3- نعمتهاى بهشتى، متنوع و متعدّد است. «جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ»
4- نعمتهاى بهشتى، بىنقص است. باغ با چشمه، سلامتى با امنيّت، برادرى با صميميّت، راحتى با دوام است. «لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ»
5- نعمتهاى بهشت جامعيّت دارد. هم مادّى است مثل باغ وچشمه، هم روحى است مثل امنيّت و صفا، هم اجتماعى است مثل اخوت و برادرى و از همه بالاتر همراه با رضاى الهى و تبريك و تهنيت است. «ادْخُلُوها بِسَلامٍ»
6- كينه توزى با برادرى سازگار نيست. اول بايد كينهها برطرف شود بعد برادرى
جلد 4 - صفحه 464
محقق مىشود. وَ نَزَعْنا ... إِخْواناً
7- قهر و نارضايتى و عدمتحمّل يكديگر، همه جا نشانه حقّ بودن يكى و باطل بودن ديگرى نيست. إِنَّ الْمُتَّقِينَ ... نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍ (زيرا گاهى دونفر با اينكه اهل بهشت هستند و هدفى مقدّس دارند، ليكن هر كدام از يك زاويه به مسئله مىنگرند و كار ديگرى را باطل مىپندارند و نسبت به او عصبانى مىشوند كه در قيامت همه كدورتها با اراده خداوند زدوده مىشود)
8- براى كدورت زدايى، بايد از خداوند كمك گرفت. «نَزَعْنا»، «لا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا»
9- صفات بد همچون غل و زنجير، انسان را اسير مىكند. «مِنْ غِلٍّ»
10- بهشتيان نسبت به تفاوت درجات خود، مسئلهاى ندارند. «وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ»"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۴۵_۴۸جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «49»
(اى پيامبر!) به بندگانم خبر ده كه همانا من خودم بسيار بخشنده و مهربانم.
وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ «50»
و البتّه عذاب من نيز همان عذاب دردناك است.
نکته ها
قرآن در اين آيات مردم را به چهار دسته تقسيم كرد: 1. مخلصان (انبيا واوليا) كه ابليس بر آنان سلطه ندارد. 2. متّقين كه اهل بهشت هستند. 3. گناهكارانِ توبهكننده كه پيامبر در اين آيه خبر از عفو آنان مىدهد. 4. گناهكاران ياغى كه به عذاب دردناك بيم داده شدهاند.
پیام ها
1- رحمت الهى، بزرگترين و بهترين پيام است. «نبىء» «نبأ» به خبر مهم گفته مىشود)
جلد 4 - صفحه 465
2- گنهكاران نيز بنده خدا هستند. «عِبادِي»
3- در لطف او شك و ترديدى به خود راه ندهيد. «أَنِّي أَنَا»
4- بخشندگى او همراه با لطف و مهربانى است، نه تنها مىبخشد لطف هم مىكند. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»
5- بخشش و لطف الهى، عميق وپىدرپى است. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (قالب غفور و رحيم، نشانهى عمق و تكرار است)
6- لطف و رحمت الهى بر غضبش مقدّم است. «أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ وَ أَنَّ عَذابِي»
7- به رحمت الهى مغرور نشويم، چرا كه عذابش دردناك است. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ- الْعَذابُ الْأَلِيمُ»"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۴۹_۵٠جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
هدایت شده از خانه قرآنی کریمه
سلام علیکم
با هدف ترویج و آموزش و گسترش فرهنگ قرآنی
هر هفته یک صفحه از قرآن با صوت استاد پرهیزکار و متن همان صفحه در کانال قرار خواهد گرفت
#صفحه_۲۱_جز۱_بقره_پرهیزکار
#خانه_قرآنی_کریمه_منطقه_۱۸ ارتباط با ادمین @S_K_ahmadi54
https://eitaa.com/kareme18
هدایت شده از خانه قرآنی کریمه
3544546.mp3
884K
سلام علیکم
با هدف ترویج و آموزش و گسترش فرهنگ قرآنی
هر هفته یک صفحه از قرآن با صوت استاد پرهیزکار و متن همان صفحه در کانال قرار خواهد گرفت
#صفحه_۲۱_جز۱_بقره_پرهیزکار
#خانه_قرآنی_کریمه_منطقه_۱۸ ارتباط با ادمین @S_K_ahmadi54
https://eitaa.com/kareme18
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ «51»
و آنان را از (داستان) مهمانان ابراهيم خبر ده.
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ «52»
آنگاه كه بر او وارد شده و سلام كردند، ابراهيم گفت: همانا ما از شما بيمناكيم.
قالُوا لا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ «53»
گفتند: مترس كه ما تو را به فرزند پسرى دانا مژده مىدهيم.
قالَ أَ بَشَّرْتُمُونِي عَلى أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ «54»
ابراهيم گفت: آيا با اينكه پيرى به من رسيده، مرا چنين بشارتى مىدهيد؟ پس به چه چيز (عجيبى) بشارت مىدهيد.
قالُوا بَشَّرْناكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ «55»
(مهمانان) گفتند: ما تو را به حقيقت بشارت داديم، پس از نااميدان مباش!
قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ «56»
(ابراهيم) گفت: جز گمراهان چه كسى از رحمت پروردگارش مأيوس مىشود.
جلد 4 - صفحه 466
نکته ها
يكى از نمونههاى رحمت و غضب الهى، داستان ميهمانان حضرت ابراهيم عليه السلام است كه فرشتگان از يكسو بشارت فرزند به او دادند، و از سوى ديگر خبر هلاكت قوم لوط را.
«ضَيْفِ» هم به يك مهمان گفته مىشود و هم به چند مهمان.
خداوند يك بار به حضرت ابراهيم از كنيزش (هاجر) پسرى به نام اسماعيل داد و اين بشارت در مورد همسرش ساره است كه خداوند به او اسحاق داد. دربارهى اسماعيل فرمود: «بِغُلامٍ حَلِيمٍ» «1» و دربارهى اسحاق «بِغُلامٍ عَلِيمٍ» فرموده است.
پیام ها
1- از حوادث تلخ وشيرين تاريخ، درس بگيريم. «نَبِّئْهُمْ» (بهترين تاريخها زندگى انبيا و بهترين تاريخگويان نيز آن بزرگواران هستند)
2- گاهى ملائكه با اراده الهى، به صورت انسان درمىآيند و با او در تماس مىباشند. «ضَيْفِ إِبْراهِيمَ»
3- سلام كردن، يك ادب الهى در طول تاريخ بوده است. «فَقالُوا سَلاماً»
4- علم و شناخت انبيا، محدود و مشروط به اذن خداوند است. «إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ» (حضرت ابراهيم در ابتدا آنها را نشناخت و ترسيد)
5- خبرهاى تلخ را همراه با خبرهاى شيرين بيان كنيم. «بشرنا» (به فرمودهى امام باقر عليه السلام شيرينى خبر فرزند براى جبران تلخى خبر هلاكت قوم لوط بود) «2»
6- تعجب از قدرت خداوند منافاتى با توحيد ندارد. «فَبِمَ تُبَشِّرُونَ» (در اينجا تعجب حضرت ابراهيم عليه السلام بيان شده و در سورهى هود تعجب همسرش ساره آمده است «أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلِي شَيْخاً» «3»
7- انبيا به ادب الهى تربيت مىشوند. «فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ»
8- عصمت انبيا، منافاتى با هشدارهاى الهى ندارد. «فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ»
«1». صافات، 101.
«2». تفسير صافى.
«3». هود، 72.
جلد 4 - صفحه 467
9- همه جا نهى خدا، نشانه انجام شدن عملى خلاف نيست، گاهى نهىها براى پيشگيرى است. «فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ»
10- يأس و نااميدى را با ياد رحمت و ربوبيّت خداوند درمان كنيم. «رَحْمَةِ رَبِّهِ»
11- كسانى كه به علم و قدرت و رحمت خداوند اطمينان دارند، هرگز مايوس نمىشوند. مَنْ يَقْنَطُ ... إِلَّا الضَّالُّونَ «1»
«1». يكى از مصاديق ضالين و گمراهان كه در نماز از آنها اعلام برائت مى كنيم افراد مايوس و ناءميد مى باشند."
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۵۱_۵۶جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ «57»
سپس (ابراهيم) گفت: اى فرستادگان! (الهى) كار شما چيست؟
قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ «58»
گفتند: ما به سوى قومى تبهكار فرستاده شدهايم (تا آنان را هلاك كنيم).
پیام ها
1- فرشتگان قبل از انجام مأموريّت، رهبران الهى را در جريان مىگذاشتند. «قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا»
2- فرشتگان ماموران خدا هستند. همانگونه كه براى مؤمنان دعا مىكنند «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» «2» نسبت به مجرمان حامل قهر الهى مىشوند. «أُرْسِلْنا»
3- سلسله مراتب بايد حفظ شود. با اينكه مسئله مربوط به قوم لوط است، امّا فرشتگان ابتدا حضرت ابراهيم را در جريان قرار دادند، سپس حضرت لوط را، زيرا حضرت لوط تحت ولايت حضرت ابراهيم بوده است. «إِنَّا أُرْسِلْنا»
4- كيفر مجرمان تنها در آخرت نيست. «أُرْسِلْنا، مُجْرِمِينَ»
5- اگر گناه، عمومى شد و توبهاى در كار نبود، قهر الهى حتمى است. «أُرْسِلْنا إِلى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ»
«2». غافر، 7.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 468"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۵۷_۵۸جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ «59»
مگر خاندان لوط كه ما قطعا همه آنان را از هلاكت نجات مىدهيم.
إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنا إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِينَ «60»
مگر همسرش كه مقدر كردهايم او از بازماندگان (در كيفر) باشد.
فَلَمَّا جاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ «61»
پس چون فرستادگان (الهى) به سراغ خاندان لوط آمدند.
قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ «62»
(لوط) گفت: شما گروهى ناشناس هستيد.
نکته ها
«غابرين» جمع «غابر» به معناى بازماندگان است وبه باقيمانده خاك، غبار گويند.
حضرت ابراهيم وحضرت لوط در اوّلين برخورد با فرشتگان آنان را نشناختند، لذا ابراهيم گفت: «إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ» و لوط گفت: «قَوْمٌ مُنْكَرُونَ» البتّه اين فرشتگان در قيافه جوانان خوش صورت و زيبا ميهمان حضرت لوط شدند و حضرت به دليل فساد جامعه از وجود چنين ميهمانانى نگران شد.
پیام ها
1- پيروان واقعى انبيا، از كيفرهاى دنيوى نيز بيمه هستند. «إِلَّا آلَ لُوطٍ»
2- مخالفت همسر لوط با او، بهترين دليل بر اختيار انسان است و اينكه انسان محكوم و مجبور محيط نيست. «إِلَّا امْرَأَتَهُ»
3- وابستگى اقتصادى دليل وابستگى فكرى و فرهنگى نيست. (همسر لوط از نان لوط مىخورد، ولى ضد او فكر مىكرد)
4- در مكتب انبيا، اصل ضابطه است. نه رابطه. لذا همسر پيامبر نيز به قهر الهى گرفتار مىشود. «إِلَّا امْرَأَتَهُ كانَتْ مِنَ الْغابِرِينَ»
(پيوندهاى خانوادگى نبايد مانع اجراى اهداف الهى باشد)
جلد 4 - صفحه 469
5- در ازدواجهاى انبيا نيز ناكامى بوده است. «إِلَّا امْرَأَتَهُ»
6- حساب مردان خدا، از حساب بستگان نااهل واطرافيان جداست. «إِلَّا امْرَأَتَهُ»
7- قهر و عذاب الهى، طبق حساب وبرنامه است. «قَدَّرْنا»
8- سنّت خداوند در قهر تبهكاران، خودى يا بيگانه، زن يا مرد، مشهور يا گمنام نمىشناسد. «إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِينَ»
9- انبيا، از پيش خود علم غيب ندارند. (حضرت لوط، فرشتگان را نشناخت) «قَوْمٌ مُنْكَرُونَ»"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۵۹_۶۲جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As