"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ «51»
و آنان را از (داستان) مهمانان ابراهيم خبر ده.
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ «52»
آنگاه كه بر او وارد شده و سلام كردند، ابراهيم گفت: همانا ما از شما بيمناكيم.
قالُوا لا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ «53»
گفتند: مترس كه ما تو را به فرزند پسرى دانا مژده مىدهيم.
قالَ أَ بَشَّرْتُمُونِي عَلى أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ «54»
ابراهيم گفت: آيا با اينكه پيرى به من رسيده، مرا چنين بشارتى مىدهيد؟ پس به چه چيز (عجيبى) بشارت مىدهيد.
قالُوا بَشَّرْناكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ «55»
(مهمانان) گفتند: ما تو را به حقيقت بشارت داديم، پس از نااميدان مباش!
قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ «56»
(ابراهيم) گفت: جز گمراهان چه كسى از رحمت پروردگارش مأيوس مىشود.
جلد 4 - صفحه 466
نکته ها
يكى از نمونههاى رحمت و غضب الهى، داستان ميهمانان حضرت ابراهيم عليه السلام است كه فرشتگان از يكسو بشارت فرزند به او دادند، و از سوى ديگر خبر هلاكت قوم لوط را.
«ضَيْفِ» هم به يك مهمان گفته مىشود و هم به چند مهمان.
خداوند يك بار به حضرت ابراهيم از كنيزش (هاجر) پسرى به نام اسماعيل داد و اين بشارت در مورد همسرش ساره است كه خداوند به او اسحاق داد. دربارهى اسماعيل فرمود: «بِغُلامٍ حَلِيمٍ» «1» و دربارهى اسحاق «بِغُلامٍ عَلِيمٍ» فرموده است.
پیام ها
1- از حوادث تلخ وشيرين تاريخ، درس بگيريم. «نَبِّئْهُمْ» (بهترين تاريخها زندگى انبيا و بهترين تاريخگويان نيز آن بزرگواران هستند)
2- گاهى ملائكه با اراده الهى، به صورت انسان درمىآيند و با او در تماس مىباشند. «ضَيْفِ إِبْراهِيمَ»
3- سلام كردن، يك ادب الهى در طول تاريخ بوده است. «فَقالُوا سَلاماً»
4- علم و شناخت انبيا، محدود و مشروط به اذن خداوند است. «إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ» (حضرت ابراهيم در ابتدا آنها را نشناخت و ترسيد)
5- خبرهاى تلخ را همراه با خبرهاى شيرين بيان كنيم. «بشرنا» (به فرمودهى امام باقر عليه السلام شيرينى خبر فرزند براى جبران تلخى خبر هلاكت قوم لوط بود) «2»
6- تعجب از قدرت خداوند منافاتى با توحيد ندارد. «فَبِمَ تُبَشِّرُونَ» (در اينجا تعجب حضرت ابراهيم عليه السلام بيان شده و در سورهى هود تعجب همسرش ساره آمده است «أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلِي شَيْخاً» «3»
7- انبيا به ادب الهى تربيت مىشوند. «فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ»
8- عصمت انبيا، منافاتى با هشدارهاى الهى ندارد. «فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ»
«1». صافات، 101.
«2». تفسير صافى.
«3». هود، 72.
جلد 4 - صفحه 467
9- همه جا نهى خدا، نشانه انجام شدن عملى خلاف نيست، گاهى نهىها براى پيشگيرى است. «فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ»
10- يأس و نااميدى را با ياد رحمت و ربوبيّت خداوند درمان كنيم. «رَحْمَةِ رَبِّهِ»
11- كسانى كه به علم و قدرت و رحمت خداوند اطمينان دارند، هرگز مايوس نمىشوند. مَنْ يَقْنَطُ ... إِلَّا الضَّالُّونَ «1»
«1». يكى از مصاديق ضالين و گمراهان كه در نماز از آنها اعلام برائت مى كنيم افراد مايوس و ناءميد مى باشند."
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۵۱_۵۶جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ «57»
سپس (ابراهيم) گفت: اى فرستادگان! (الهى) كار شما چيست؟
قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ «58»
گفتند: ما به سوى قومى تبهكار فرستاده شدهايم (تا آنان را هلاك كنيم).
پیام ها
1- فرشتگان قبل از انجام مأموريّت، رهبران الهى را در جريان مىگذاشتند. «قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا»
2- فرشتگان ماموران خدا هستند. همانگونه كه براى مؤمنان دعا مىكنند «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» «2» نسبت به مجرمان حامل قهر الهى مىشوند. «أُرْسِلْنا»
3- سلسله مراتب بايد حفظ شود. با اينكه مسئله مربوط به قوم لوط است، امّا فرشتگان ابتدا حضرت ابراهيم را در جريان قرار دادند، سپس حضرت لوط را، زيرا حضرت لوط تحت ولايت حضرت ابراهيم بوده است. «إِنَّا أُرْسِلْنا»
4- كيفر مجرمان تنها در آخرت نيست. «أُرْسِلْنا، مُجْرِمِينَ»
5- اگر گناه، عمومى شد و توبهاى در كار نبود، قهر الهى حتمى است. «أُرْسِلْنا إِلى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ»
«2». غافر، 7.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 468"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۵۷_۵۸جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ «59»
مگر خاندان لوط كه ما قطعا همه آنان را از هلاكت نجات مىدهيم.
إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنا إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِينَ «60»
مگر همسرش كه مقدر كردهايم او از بازماندگان (در كيفر) باشد.
فَلَمَّا جاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ «61»
پس چون فرستادگان (الهى) به سراغ خاندان لوط آمدند.
قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ «62»
(لوط) گفت: شما گروهى ناشناس هستيد.
نکته ها
«غابرين» جمع «غابر» به معناى بازماندگان است وبه باقيمانده خاك، غبار گويند.
حضرت ابراهيم وحضرت لوط در اوّلين برخورد با فرشتگان آنان را نشناختند، لذا ابراهيم گفت: «إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ» و لوط گفت: «قَوْمٌ مُنْكَرُونَ» البتّه اين فرشتگان در قيافه جوانان خوش صورت و زيبا ميهمان حضرت لوط شدند و حضرت به دليل فساد جامعه از وجود چنين ميهمانانى نگران شد.
پیام ها
1- پيروان واقعى انبيا، از كيفرهاى دنيوى نيز بيمه هستند. «إِلَّا آلَ لُوطٍ»
2- مخالفت همسر لوط با او، بهترين دليل بر اختيار انسان است و اينكه انسان محكوم و مجبور محيط نيست. «إِلَّا امْرَأَتَهُ»
3- وابستگى اقتصادى دليل وابستگى فكرى و فرهنگى نيست. (همسر لوط از نان لوط مىخورد، ولى ضد او فكر مىكرد)
4- در مكتب انبيا، اصل ضابطه است. نه رابطه. لذا همسر پيامبر نيز به قهر الهى گرفتار مىشود. «إِلَّا امْرَأَتَهُ كانَتْ مِنَ الْغابِرِينَ»
(پيوندهاى خانوادگى نبايد مانع اجراى اهداف الهى باشد)
جلد 4 - صفحه 469
5- در ازدواجهاى انبيا نيز ناكامى بوده است. «إِلَّا امْرَأَتَهُ»
6- حساب مردان خدا، از حساب بستگان نااهل واطرافيان جداست. «إِلَّا امْرَأَتَهُ»
7- قهر و عذاب الهى، طبق حساب وبرنامه است. «قَدَّرْنا»
8- سنّت خداوند در قهر تبهكاران، خودى يا بيگانه، زن يا مرد، مشهور يا گمنام نمىشناسد. «إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِينَ»
9- انبيا، از پيش خود علم غيب ندارند. (حضرت لوط، فرشتگان را نشناخت) «قَوْمٌ مُنْكَرُونَ»"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۵۹_۶۲جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا بَلْ جِئْناكَ بِما كانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ «63»
(فرشتگان) گفتند: در واقع ما آنچه را (از نزول عذاب كه) دربارهاش ترديد داشتند، براى تو آوردهايم
وَ أَتَيْناكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ «64»
و ما به حقّ نزد تو آمدهايم و قطعاً ما راستگويانيم.
فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ اتَّبِعْ أَدْبارَهُمْ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَ امْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ «65»
پس خاندانت را پاسى از شب (گذشته) حركت بده و خودت از پشت سرشان برو و هيچيك از شما (به پشت سرش) توجّه نكند به آنجا كه مأمور شدهايد برويد.
وَ قَضَيْنا إِلَيْهِ ذلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دابِرَ هؤُلاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِينَ «66»
وبه لوط اين امر حتمى را رسانديم كه ريشه و بن اين گروهِ (تبهكار)، صبحگاهان قطع شده است.
نکته ها
قرآن بارها مطرح كرده كه كفّار، تعجيل قهر و عذاب الهى را از انبيا درخواست مىكردند و
جلد 4 - صفحه 470
مىگفتند: «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ» «1» و تمام هشدارها را شوخى گرفته و در مورد قهر خداوند چه در دنيا و چه در آخرت ترديد داشتند، خداوند در اين آيات بيان مىكند كه قهر مورد ترديد كفّار قطعاً خواهد آمد.
«قطع» جمع «قطعه» به قسمت عمدهى شب كه گذشته باشد، گفته مىشود.
پیام ها
1- هشدارها وتهديدهاى الهى را شوخى نگيريد. «جِئْناكَ»
2- كيفرهاى الهى بر اساس عدل و حقّ و استحقاق مجرمان است. «بِالْحَقِّ»
3- از غفلت كفّار براى نجات مؤمنان استفاده كنيد. «فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ»
4- حركت انبيا، زير نظر وفرمان خداوند است. «تُؤْمَرُونَ»
5- در حوادث مهم لطف خدا لحظه به لحظه امداد مىكند. (هجرت در چه زمانى: «بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ» با چه افرادى: «بِأَهْلِكَ» با چه روشى: «لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ» وبه چه مقصدى: «حَيْثُ تُؤْمَرُونَ»
6- خداوند انبيا را قبل از هلاكت كفّار آگاه مىكند. «وَ قَضَيْنا إِلَيْهِ»
7- خداوند قادر است در لحظهاى نسل و گروهى را نابود سازد. «دابِرَ»
«1». اعراف، 70."
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۶۳_۶۶جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ جاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ «67»
واهل شهر شادىكنان (براى تعرض به مهمانان به سراغ خانه لوط) آمدند.
قالَ إِنَّ هؤُلاءِ ضَيْفِي فَلا تَفْضَحُونِ «68»
لوط گفت: همانا اين گروه مهمان من هستند پس مرا (در برابر آنان) رسوانكنيد.
وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ «69»
و از خدا پروا كنيد و مرا خوار و شرمنده نسازيد.
قالُوا أَ وَ لَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعالَمِينَ «70»
(تبهكاران شهر) گفتند: آيا ما تو را از (مهمان كردن) مردم منع نكرديم.
جلد 4 - صفحه 471
نکته ها
در روايات آمده كه زن لوط به گنهكاران خبر داد كه مهمانانى زيباروى براى حضرت لوط آمده است و آنان به دنبال مقصد شوم خود رو به سوى خانهى لوط هجوم آوردند. امّا خداوند قبل از هر اقدامى آنان را نابود نمود. «1»
از آيه به دست مىآيد كه گناهكار هم مىتواند فرشته را ببيند.
پیام ها
1- در نهى از منكر از كلمات عاطفى و انسانى استفاده كنيد. «ضَيْفِي»
2- آبرو بسيار ارزش دارد. «فَلا تَفْضَحُونِ، وَ لا تُخْزُونِ»
3- اهانت به ميهمان، اهانت به ميزبان است. «فَلا تَفْضَحُونِ»
4- در جامعهى فاسد، مجرم وگنهكار، طلبكار مىشود. «أَ وَ لَمْ نَنْهَكَ»
5- در جامعهى فاسد، مردان خدا حقّ تصرّف در اموال خود را ندارند. «أَ وَ لَمْ نَنْهَكَ ...»
«1». تفسير مراغى."
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۶۷_۷٠جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ هؤُلاءِ بَناتِي إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ «71»
(لوط) گفت: اگر شما قصد كارى داريد اينها دختران من هستند. (با آنان ازدواج كنيد و از آلودگى به لواط بپرهيزيد)
نکته ها
سؤال: آيا لوط عليه السلام مىتوانست دخترانش را به كفّار بدهد؟ كه اين پيشنهاد را مطرح كرد.
پاسخ: ممكن است مراد، ازدواج همراه با ايمان آوردن آنان باشد و يا آنكه در آن زمان ازدواج با كفّار منعى نداشته است. واللَّه العالم.
جلد 4 - صفحه 472
پیام ها
1- براى بازداشتن از گناه، ابتدا راههاى قانونى و حلال را ارائه دهيد. «هؤُلاءِ بَناتِي»
2- در امر به معروف ونهى از منكر و جلوگيرى از گناه، از خودمان مايه بگذاريم. «هؤُلاءِ بَناتِي»
3- مكتب انبيا، حرام كردن لذّتها و سركوب غرائز نيست، بلكه هدايت كنترل آنهاست. «هؤُلاءِ بَناتِي إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ»"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۷۱جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ «72»
(اى پيامبر) به جان تو سوگند كه آنان در مستى خود سرگردان بودند.
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ «73»
پس به هنگام طلوع آفتاب صيحهاى مرگبار آنان را فراگرفت.
فَجَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ «74»
پس آن شهر را زيرورو كرديم و بر آنان سنگهائى از گل سخت بارانديم.
نکته ها
«عمر» و «عمر» هر دو به يك معنا مىباشند ولى هنگام سوگند ياد كردن از لفظ «عمر» استفاده مىشود. «1»
در قرآن به غير از پيامبراكرم صلى الله عليه و آله به جان پيامبر ديگرى سوگند ياد نشده است. (البتّه مراغى مىگويد: مراد از «لَعَمْرُكَ» سوگند ملائكه است به جان حضرت لوط)
«يَعْمَهُونَ» از «عمه» به معناى تحيّر مىباشد و «مُشْرِقِينَ» به معنى داخل در اشراق و روشنايى صبح شدن مىباشد.
شايد سنگباران براى نابودى كسانى بوده كه هنگام زيرورو شدن شهر جان سالم بدر برده
«1». تفسير الميزان.
جلد 4 - صفحه 473
بودند و يا براى محو و نابودى كامل شهر بوده است.
پیام ها
1- سوگند به نام پيامبر، جايز است. «لَعَمْرُكَ»
2- گناه و انحراف، عقل و هوش انسان را محو مىكند، «سَكْرَتِهِمْ» و او را از شناخت باز مىدارد. «يَعْمَهُونَ»
3- مست دنيا را بايد صيحههاى آسمانى بيدار كند. «سَكْرَتِهِمْ، الصَّيْحَةُ»
4- صوت و صيحه مىتواند سبب زيرورو شدن شهرى شود. فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ ... فَجَعَلْنا
5- دست خداوند باز است، همان گونه كه از آسمان باران رحمت نازل مىكند مىتواند بارانى از سنگ و عذاب نازل كند. «أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ حِجارَةً»
6- سه نوع عذاب: صيحه، زيرورو شدن شهر و سنگباران، كيفرى است كه براى گناه لواط آمده است."
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۷۲_۷۴جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As