"تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «32»
آنان كه (از آلودگىهاى شرك و گناه) پاكند، فرشتگانى كه جانشان را مىستانند، مىگويند: سلام عليكم. به پاداشِ آنچه انجام دادهايد، به بهشت داخل شويد.
تفسير نور(10جلدى) ج4 ص514
نکته ها
مراد از «طَيِّبِينَ» با توجّه به آيات قبل كه در مورد اهل كفر و شرك بود: «الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ» كسانى هستند كه اهل شرك وگناه نبودهاند و اينها همان متقين هستند. «طيب» يعنى پاك از هرگونه كدورت و ناخالصى وآراسته به كمالات و محاسن.
پیام ها
1- كيفر وپاداش بعضى، از همان لحظه مرگ آغاز مىشود. تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ ... ادْخُلُوا الْجَنَّةَ در روايات نيز آمده: قبر؛ يا گودالى از دوزخ است، يا باغى از بهشت.
2- مرگ، نيستى نيست، گرفتن روح است. «تَتَوَفَّاهُمُ»
جلد 4 - صفحه 515
3- فرشتگان، مأموران الهىاند و خداوند براى هر كار مأمورانى دارد. «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ»
4- مرگ پاكان همراه با درود فرشتگان است. «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ»
5- سلام كردن، شعار فرشتگان و ادبى آسمانى است. «يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» (در سلام، دعا، سلامتى و امنيّت وجود دارد)
6- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۲جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ «33»
آيا كفّار جز آنكه فرشتگانِ (مأمور قبض روح) يا فرمان (قهر) پروردگارت به سراغشان آيد انتظارى دارند، كسانى كه پيش از آنان بودند نيز چنين كردند و خداوند به آنان ظلم نكرد، ليكن آنها به خودشان ستم مىكردند.
نکته ها
مشابه اين آيه، در سوره بقره آيه 210 و سورهى انعام آيه 158 نيز آمده است.
اگر انذارهاى پيامبران، مردم را بيدار نكند تازيانههاى عذاب آنها را بيدار خواهد كرد، امّا چه سود؟
پیام ها
1- كفّار تا قهر خدا را نبينند دست از انكار برنمىدارند. «هَلْ يَنْظُرُونَ»
2- قهر الهى در دنيا، براى تربيت است نه انتقام. «أَمْرُ رَبِّكَ» به جاى «أَمَرَ اللَّهُ»*
3- خط شرك، كفر واستكبار، در طول تاريخ فعّال بوده است. «كَذلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»
4- عذاب الهى، ظلم به ما نيست، بلكه عمل ما، ظلم بوده است. «وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»
جلد 4 - صفحه 516
5- كفر و تكبر، ظلم به انسانيّت خويش است. «أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»
6- آنچه خطرناك است استمرار ظلم و طغيان است. كانُوا ... يَظْلِمُونَ
7- نزول عذاب پس از اتمام حجّت و فرستادن پيامبران و كتب، نه فقط ظلم نيست، بلكه عين عدل است. «وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۳جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «34»
پس كيفر بدىهايى كه انجام دادند به آنان رسيد و آنچه كه آنان به مسخره مىگرفتند آنان را فراگرفت.
نکته ها
«سيئه» به گناهان كوچك، در مقابل گناهان بزرگ گفته مىشود، مانند آيهى «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ» «1» بنابراين آنچه در دنيا از كيفر به انسان مىرسد، گوشهاى از عملكرد اوست، و اصلِ كيفر در قيامت است.
«حاقَ بِهِمْ» به معنى «حل بهم»، يعنى آنچه را مسخره مىكردند برخودشان حلول كرد.
پیام ها
1- دود اعمال بد، به چشم خود انسان مىرود. «فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا»
2- كيفر مسخرهى ديگران، در همين دنيا به انسان مىرسد. «حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
3- ديگران را مسخره نكنيم كه خود گرفتار مىشويم. «حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
«1». نساء، 31."
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۴_جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ كَذلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ «35»
جلد 4 - صفحه 517
وكسانىكه شرك ورزيدند، گفتند: اگر خدا مىخواست نه ما و نه پدرانمان هيچ چيزى را غير از او نمىپرستيديم و بدون حكم او هيچ چيزى را حرام نمىكرديم. كسانىكه پيش از اينان بودند نيز اينگونه برخورد مىكردند، پس مگر جز ابلاغ روشن، وظيفه ديگرى بر پيامبران است؟
نکته ها
مسأله جبر، يكى از توجيهات نابجاى مشركان است كه مىگفتند: خدا خواسته كه ما غير او را پرستش كنيم و اگر او مىخواست، ما مشرك نبوديم. اين مطلب در آيه 148 سوره انعام و آيه 20 سوره زخرف نيز از قول مشركان مطرح شده است.
سؤال: آيا همين كه خداوند جلوى انحراف مردم را نمىگيرد، نشانه رضايت او نيست؟
پاسخ: خير، زيرا خداوند اسباب هدايت مردم را فراهم كرده است، پيامبران و كتابها فرستاده است، پس نمىخواسته كسى منحرف شود، ولى كسى را هم بر ايمان آوردن مجبور نكرده است، زيرا ايمانِ اجبارى ارزش ندارد.
پیام ها
1- آنچه از كفر و شرك خطرناكتر است، توجيه آن و نسبت دادن آن به خداست. «قالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا»
2- عقيده به جبر در ميان مشركان نيز بوده است. «لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ»
3- منحرفان علاوه بر كار خود، كار نياكان و همكيشان خود را نيز توجيه مىكنند. «نَحْنُ وَ لا آباؤُنا»
4- برخى مردم، آداب و رسوم و عقايد نياكانشان را هر چه باشد، مىپذيرند ومىدانند. «نَحْنُ وَ لا آباؤُنا»
5- چنانكه حلال كردن حرامها جايز نيست، حرام كردن آنچه را خداوند حلال دانسته، نيز جايز نيست. «حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ»
6- توجيهگرى، كار همه منحرفان تاريخ است. «كَذلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»
جلد 4 - صفحه 518
7- تبليغ، بايد رسا و روشن باشد. «الْبَلاغُ الْمُبِينُ»
8- كار پيامبران، دعوت و تبليغ است، نه اجبار مردم به ايمان. «فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۵جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ «36»
وهمانا ما در ميان هر امّتى پيامبرى را برانگيختيم (تا به مردم بگويند) كه خدا را بپرستيد و از طاغوت (و هر معبودى جز خدا) دورى نماييد، پس گروهى از مردم كسانى هستند كه خداوند هدايتشان كرده و بعضى از آنان گمراهى بر آنان سزاوار است، پس در زمين سير و سفر كنيد، تا ببينيد كه پايان كار تكذيب كنندگان چگونه بوده است؟
نکته ها
«أُمَّةٍ» از ريشهى «ام» به معناى چيزى است كه ديگرى را به خود ضميمه مىكند. به هر جماعتى كه داراى نوعى وحدت و اشتراك باشند، امّت گفته مىشود. اين كلمه 52 بار در قرآن آمده است.
«طاغوت» براى مبالغهى طغيان بكار مىرود. در قرآن به شيطان، ستمگران و مستكبران و بتها، كه مايهى طغيان و نافرمانى خدا هستند، «طاغوت» گفته شده است. اين كلمه هم در مورد مفرد بكار مىرود «يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» و هم در مورد جمع «أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»
خداوند اسباب هدايت را براى تمام مردم فرستاده است، «بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا» امّا گروهى مىپذيرند و هدايت مىيابند، «فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ» و گروهى انكار كرده و گمراه مىشوند. «مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ» پس هدايت از اوست، ولى گمراهى از ماست.
مثال جالب: زمين كه به دور خورشيد مىچرخد، همواره بخشى از آن رو به خورشيد و
جلد 4 - صفحه 519
روشن است و بخشى پشت به خورشيد و تاريك است. مىتوان گفت: هر نورى كه زمين دارد ازخورشيد است، امّا هر تاريكى كه زمين دارد از خود اوست.
به هر حال خداوند، ضلالت را به خود نسبت نمىدهد، مگر آنكه انسان خود زمينهى آن را فراهم كرده باشد، مانند آيهى «يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ» خداوند ستمگران را گمراه مىكند وآيه «وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ» خداوند جز فاسقان را گمراه نمىكند.
پیام ها
1- بعثت پيامبران، مخصوص نژاد و منطقه و قبيلهى خاصى نبوده است. «بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا»
2- دعوت به توحيد و دورى از طاغوت، در رأس برنامه پيامبران بوده است.
«اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»
3- خداپرستى با پذيرش سلطهى طاغوتها و ستمگران، نمىسازد. «اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»
4- با عبادت و اتصال به خداوند، انسان قدرت مبارزه با طاغوتها، پيدا مىكند.
«اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»
5- خداوند به انسان در انتخاب راه، اختيار داده است. فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى ... وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ ...
6- سير و سفر بايد عبرتآموز باشد. فَسِيرُوا ... فَانْظُرُوا
7- تاريخ قانونمند است و سنّتهاى حاكم بر جامعه و تاريخ، ثابت. فَسِيرُوا ... فَانْظُرُوا ... عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
8- قرآن، مردم را به جهانگردى هدفدار دعوت كرده است. فَسِيرُوا ... فَانْظُرُوا
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 520"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۶جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنْ تَحْرِصْ عَلى هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ «37»
(اى پيامبر!) اگرچه بر هدايت آنان حرص مىورزى، امّا (بدان كه) قطعاً خداوند كسى را كه (بخاطر سوء انتخاب وعملش) گمراه كرده هدايت نمىكند و براى آنان هيچ ياورى نيست.
نکته ها
به دنبال آيهى قبل كه فرمود: انحراف گروهى بخاطر انكار و كفرشان حتمى است، اين آيه خطاب به پيامبر مىفرمايد: بر آنها دلسوزى مكن كه دلسوزى تو بىاثر است، زيرا قلب آنان را خداوند مُهر كرده و ديگر قابل هدايت نيستند.
گاهى اشكال در قابليّت مردم است، نه مبلّغ. پيامبر معصوم است و نقطه ضعفى ندارد، بهترين اخلاق را دارد، دلسوز هم هست، امّا باز هم مردم قبول نمىكنند.
پیام ها
1- انسان گاهى به جايى مىرسد كه نه در دنيا قابل هدايت است و نه در آخرت قابل نصرت. «لا يَهْدِي، مِنْ ناصِرِينَ»
2- مبلّغ بايد بداند كه به هر حال گروهى هيچ منطقى را نمىپذيرند، پس انتظار ايمان همه مردم را نبايد داشت. إِنْ تَحْرِصْ ... لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُ
3- شفاعت، قابليّت مىخواهد و هر كس از آن بهرهمند نمىشود. «ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۷جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَلى وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «38»
وبا شديدترين نوع سوگندشان، به خدا سوگند ياد كردند كه هر كس مىميرد خداوند او را برنخواهد انگيخت. آرى (رستاخيز مردگان) وعده حقّى است بر خداوند (وآن را وفا خواهد كرد) وليكن بيشتر مردم نمىدانند.
جلد 4 - صفحه 521
نکته ها
مطابق روايتى كه در كتاب روضهى كافى، از امام صادق عليه السلام نقل شده است، يكى از مصاديق اين آيه، رجعت است كه خداوند در همين دنيا، در زمان قيام امام زمان عليه السلام گروهى را زنده مىكند، امّا مخالفان شيعه، آن را انكار مىكنند.
پیام ها
1- سوگند، همه جا نشانهى صحت و صداقت نيست. أَقْسَمُوا بِاللَّهِ ... لا يَعْلَمُونَ
2- بدتر از جهل و كفر، پافشارى و اصرار بر آن است. «جَهْدَ أَيْمانِهِمْ»
3- تفكيك توحيد از معاد، عقيدهى جاهليّت است. أَقْسَمُوا بِاللَّهِ ... لا يَبْعَثُ اللَّهُ
4- قيامت، وعدهگاه الهى براى كيفر و پاداش است. «وَعْداً عَلَيْهِ»
5- زنده شدن مردگان در قيامت، حقّ است. «حَقًّا»
6- ريشهى انكار معاد، جهل است. «لا يَعْلَمُونَ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۸جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
فسیر نور (محسن قرائتی)
لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كانُوا كاذِبِينَ «39»
(رستاخيز مردگان) براى آن است كه (خداوند) چيزى را كه مردم در آن اختلاف مىكنند روشن سازد وكسانى كه كفر ورزيدند بدانند كه آنها خودشان دروغگو بودند، (نه انبيا).
نکته ها
كفّار، در يگانگى خداوند، حقانيّت پيامبران و برپايى قيامت و محاسبهى اعمال، ترديد واختلاف داشتند.
اين آيه مىفرمايد: در قيامت همه اينها براى آنها روشن مىشود و مىفهمند كه در دنيا چه عقايد باطل و نادرستى داشتهاند، امّا چه سود؟
جلد 4 - صفحه 522
پیام ها
1- روز قيامت، روز روشن شدن همه حقايق است. لِيُبَيِّنَ لَهُمُ ... لِيَعْلَمَ الَّذِينَ
2- بناى كفر بر كذب و تكذيب است. الَّذِينَ كَفَرُوا ... كانُوا كاذِبِينَ"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۹جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As