"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ «55»
تا آنچه را (از نعمت وبرطرف كردن سختىها) به آنان دادهايم (بخاطر شرك ورزى) ناسپاسى كنند، پس كامياب شويد كه به زودى خواهيد دانست (سزاى كفران و شرك شما چيست؟)
جلد 4 - صفحه 534
نکته ها
سيرى در آيات گذشته تا اينجا، شيوهى دعوت و تربيت الهى را نشان مىدهد:
او خداوند يگانه است؛ «إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ»، مالك همه چيز است؛ «لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، مربّى است؛ «لَهُ الدِّينُ»، منعم است؛ «ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ»، فريادرس است؛ «إِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْئَرُونَ»، پس آيا باز هم به سراغِ ديگران برويم؟
پیام ها
1- پايان شرك، كفر به خدا و كفران نعمتهاى اوست. «يُشْرِكُونَ لِيَكْفُرُوا»*
2- توجّه به غير خدا، كفران نعمتهاى اوست. «لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ»
3- با آنكه مردم دائماً كفران مىكنند، امّا باز هم خداوند نعمتهاى خود را باز نمىدارد. لِيَكْفُرُوا ... فَتَمَتَّعُوا
4- پايان كاميابىهاى كفرآلود، قهر الهى است. «فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ»
نظير آيهى 30 سوره ابراهيم؛ «قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۵۵_جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَجْعَلُونَ لِما لا يَعْلَمُونَ نَصِيباً مِمَّا رَزَقْناهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ «56»
و (مشركان) سهمى از آنچه را ما روزى آنان كردهايم براى بتهايى قرار مىدهند كه هيچ نمىدانند. به خدا سوگند حتماً از آنچه افتراء مىبنديد بازخواست خواهيد شد.
وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ وَ لَهُمْ ما يَشْتَهُونَ «57»
وبراى خداوند دختران را قرار مىدهند، در حالى كه او (از فرزند داشتن) منزّه است، ولى براى خودشان آنچه را (از پسران) كه علاقه دارند (قرار مىدهند.)
جلد 4 - صفحه 535
نکته ها
ممكن است اين آيه اشاره به مضمون آيه 136 سوره انعام باشد كه بتپرستان سهمى از كشاورزى و دامدارى خود را، نصيب بتها مىدانستند، «وَ جَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَ الْأَنْعامِ نَصِيباً فَقالُوا هذا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَ هذا لِشُرَكائِنا» احتمال ديگرى كه مرحوم علامه طباطبايى در اين آيه پسنديدهاند، آن است كه مردم در نزول نعمتها ورفع بلاها، نقشى براى خدا در نظر نمىگيرند و همه را از غير او مىبينند.
مشركان، ملائكه را دختران خدا مىدانستند، چنانكه در آيه 19 سورهى زخرف مىفرمايد:
«وَ جَعَلُوا الْمَلائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبادُ الرَّحْمنِ إِناثاً» و در اين عقيدهى آنها، سه انحراف بود:
الف: براى خدا فرزند قائل مىشوند، در حالى كه «لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ»
ب: ملائكه را دختر مىپنداشتند، در حالى كه آنها دختر و پسر ندارند.
ج: آنها كه خود دختر را مايه ننگ مىدانستند، آن را به خدا نسبت مىدادند! «أَ فَأَصْفاكُمْ رَبُّكُمْ بِالْبَنِينَ وَ اتَّخَذَ مِنَ الْمَلائِكَةِ إِناثاً» «1»
پیام ها
1- هرچه داريم از اوست، براى غير او سهمى قرار ندهيم كه بايد پاسخگو باشيم. وَ يَجْعَلُونَ لِما لا يَعْلَمُونَ نَصِيباً ... تَاللَّهِ لَتُسْئَلُنَ
2- لطف مادى خداوند شامل منحرفان نيز مىشود. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ»
3- اسباب ظاهرى و بشرى كه به آن دل بستهايد، خود خبرى از راه رزق و نعمت يا رفع بلا ندارند. «يَجْعَلُونَ لِما لا يَعْلَمُونَ نَصِيباً»
4- حتّى بخشى از نعمتها را از غير خدا دانستن شرك است. «نَصِيباً مِمَّا رَزَقْناهُمْ»
«1». اسراء، 40.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 53
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۵۷_۵۶جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ «58»
و هرگاه يكى از آن مشركان به دختر دارشدن بشارت داده شود، صورتش از غصّه سياه مىشود، در حالى كه خشم خود را فرو مىبرد.
يَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ يُمْسِكُهُ عَلى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ أَلا ساءَ ما يَحْكُمُونَ «59»
بخاطر بشارت تلخى كه به او داده شده، از ميان مردم متوارى مىشود (درمانده است كه) آيا اين دختر را همراه با ننگ و خفت نگاه دارد يا او را در خاك پنهان كند. بدانيد كه چه بد قضاوت مىكنند.
نکته ها
دليل تنفر اعراب جاهل از دختر، امور زير بوده است:
الف: دختر نقش اقتصادى و توليدى نداشته و بار زندگى بوده است.
ب: در جنگ كه سرنوشت قبيله به آن بوده، دختر قدرت جنگيدن و دفاع نداشته است.
ج: در جنگها، دختران به اسارت رفته و مورد تجاوز دشمن قرار مىگرفتند.
بر خلاف تفكّر جاهلى، اسلام براى دختر، ارزش زيادى قائل شده است كه به گوشهاى از آن اشاره مىكنيم:
پيامبر اسلام مىفرمايد: «نعم الولد البنات» «1» دختران چه فرزندان خوبى هستند. خداوند نيز نسل پيامبر را از دخترش فاطمه زهرا قرار داده است.
امام صادق عليه السلام به مردى كه از تولد دخترش ناراحت بود فرمود: آيا تو بهتر مىدانى يا خدا؟
گفت: خدا، امام فرمود: خداوند نيز آنچه را براى تو بهتر بوده، انتخاب كرده و به تو دختر داده است. «2»
«1». بحار، ج 104، ص 94.
«2». وسائل، ج 15، ص 103.
جلد 4 - صفحه 537
پیام ها
1- تحقير وپست شمردنِ دختر، فكر جاهلى و خرافى است. إِذا بُشِّرَ ... بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ
2- با آنكه اصلِ تولد فرزند، بشارت است، امّا خرافات، بشارت را مايه ذلّت مىشمرد. بُشِّرَ ... ظَلَّ وَجْهُهُ
3- خرافات وعقايد باطل، مايهى تهديد خانوادههاست. ظَلَّ وَجْهُهُ ... يَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ
4- گاهى بزرگترين جنايتها، زير پوشش مقدّسترين شعارها صورت مىگيرد. «أَ يُمْسِكُهُ عَلى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ» (بهنام حفظ آبرو، فرزندش را زندهبگور مىكند)
5- اديان آسمانى، عقايد خرافى را در مورد دختر و زن، محكوم مىكنند. «ساءَ ما يَحْكُمُونَ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۵۸_۵۹جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلى وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «60»
براى كسانىكه به آخرت ايمان ندارند صفات زشت است، ولى براى خداوند صفاتِ برتر است و اوست خداوند عزيز و حكيم.
نکته ها
سؤال: در آيهى 74 همين سوره مىخوانيم: «فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ» براى خدا مثال نزنيد، چطور در اين آيه مىفرمايد: «وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلى»؟
پاسخ: مراد از مثال نزدن براى خدا آن است كه خدا را شبيه چيزى مپنداريد و مراد از مَثل اعلى براى خدا، آن است كه بهترين صفات براى خداست.
جلد 4 - صفحه 538
پیام ها
1- منشأ همهى زشتىها وبدىها كفر به قيامت است. «لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ»
2- برترين كمالات براى خداست. «لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلى»
3- زيبايى انسان به ايمان است، هرگاه ايمان برود جرثومهى زشتىها مىشود.
«لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ»
4- عزّت و قدرت خداوند، همراه حكمت است. «هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۶٠جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ «61»
و اگر خداوند مردم را بخاطر ستمشان مؤاخذه و عذاب كند، هيچ جنبندهاى را روى آن (زمين) باقى نمىگذارد وليكن (سنّت خداوند بر مهلت دادن است و) كيفر آنان را تا زمان معينى به تأخير مىاندازد، پس همينكه اجلشان فرا رسد نمىتوانند نه ساعتى پس و نه ساعتى پيش افكنند.
نکته ها
گرچه قانون كلّى خداوند، تأخير عذاب است، امّا گاهى خداوند، ستمگران را گوشمالى مىدهد تا عبرتى براى ديگران باشد، نظير آنچه بر سر قوم لوط و نوح و ثمود آمد.
سؤال: چرا آيه مىگويد؛ با گناهِ انسان، همه جنبندهها نابود مىشوند!؟
پاسخ: مراد از دابّة در اين آيه، يا فقط انسانها هستند، نظير آيه؛ «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ» «1» و يا بخاطر آن است كه با هلاكت نسل بشر، آنها نيز از بين مىروند، زيرا آفرينش آنها براى انسان بوده است.
«1». انفال، 22.
جلد 4 - صفحه 539
از امام معصوم سؤال شد كه چرا بعضى مردگان، چشمشان باز است و بعضى بسته است؟
حضرت در پاسخ فرمودند: چون آنها كه چشمشان باز بوده فرصت بستن پيدا نكردهاند و آنها كه بسته بوده فرصت بازكردن نداشتهاند. «لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ»
خطر و اثر برخى ظلمها، فراگير است و شامل همه جنبندهها از انسان و حيوان مىشود، چنانكه مىفرمايد: «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً» بترسيد از گناهانى كه آثار شوم آنها تنها دامن ستمگران را نمىگيرد.
پیام ها
1- كيفر الهى، بر اساس ظلم خود ماست. يُؤاخِذُ اللَّهُ ... بِظُلْمِهِمْ
2- ستم، خانمانسوز است و هستى نسل بشر را تهديد مىكند. «بِظُلْمِهِمْ ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ»
3- سنّت خداوند بر مهلت دادن و تأخير كيفر است. «يُؤَخِّرُهُمْ»
در كار خداوند، امهال هست، امّا اهمال نيست. كيفر الهى دير و زود دارد، امّا سوخت و سوز ندارد.
4- مهلت خداوند، اجل و سرآمدى دارد. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
5- مهلت خداوند بر اساس لطف او و براى توبه و جبران است، پس به آن مغرور نشويد. وَ لَوْ يُؤاخِذُ ... ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ ...
6- رها بودن و آزاد بودنِ ستمگران در اعمالشان، نشانهاى بر حقانيّت آنها نيست. «يُؤَخِّرُهُمْ»
7- اجل انسان قابل تغيير نيست. «لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 540"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۶۱جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما يَكْرَهُونَ وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنى لا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَ أَنَّهُمْ مُفْرَطُونَ «62»
ومشركان، آنچه را براى خود نمىپسندند براى خدا قرار مىدهند و زبانشان به دروغ مىگويد كه نيكوتر براى آنان است. حقا كه آتش براى آنان است وآنان (به سوى آن) پيشگامانند.
نکته ها
اين آيه به همان تفكّر خرافى اشاره دارد كه در چند آيه قبل مطرح شد و آن اينكه مشركان، فرشتگان را دختران خدا مىپنداشتند در حالى كه دختر را براى خود مايهى ننگ مىشمردند، به پسر افتخار مىكردند و آن را نعمتى بهتر از دختر معرّفى مىكردند. «وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنى»
پیام ها
1- آنچه را براى خود دوست نداريم، براى خدا قرار ندهيم. «يَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما يَكْرَهُونَ»
2- انسان گاه چنان دچار خيالات مىشود كه تصور مىكند، برتر از ديگران است و عاقبتش بهتر از ديگران مىباشد. «تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنى» اين افراد در آيات ديگر نيز چنين معرّفى شدهاند: «يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً» «1» و «لَئِنْ رُجِعْتُ إِلى رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنى» «2»
«1». كهف، 104.
«2». فصّلت، 50."
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۶۲جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As