eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.6هزار دنبال‌کننده
131 عکس
30 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
وَ قَفَّيْنا عَلى‌ آثارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدىً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ «46» و به دنبال آنان (پيامبران پيشين) عيسى پسر مريم را آورديم در حالى كه تورات را كه پيش از او بود تصديق مى‌كرد و به او انجيل داديم، كه در آن هدايت و نور است و تصديق كننده‌ى تورات قبل از آن است و براى پرواپيشگان مايه‌ى هدايت و موعظه است. نکته ها هم قرآن، هدايت كننده متّقين است، «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» «1» هم انجيل مايه‌ى هدايت و موعظه اهل پرواست. «هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ» در اين آيه دو بار كلمه‌ى‌ «هُدىً» آمده است، يكبار هدايت براى عموم و يكبار بهره گرفتن از هدايت كه مخصوص متّقين است. كلمه‌ى‌ «قَفَّيْنا» از «تقفيه»، به معناى چيزى را به دنبال چيزى آوردن است. ممكن است معناى‌ «مُصَدِّقاً» اين باشد كه خصوصيّات شخصى حضرت عيسى عليه السلام با نشانه‌هايى كه در تورات درباره‌ى او آمده، منطبق است، پس خود حضرت عيسى و نشانه‌ها، يكديگر را تصديق مى‌كنند. در انجيل متّى، (فصل 5، آيه‌ى 17) آمده است: گمان نكنيد كه آمده‌ام تا تورات يا صحف انبيا را باطل سازم، بلكه آمده‌ام تا تمام كنم. تورات، انجيل و قرآن، هر سه «نور» به حساب آمده‌اند؛ خداوند در آيه‌ى 15 اين سوره، فرمود: قرآن نور است. «قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ» در آيه‌ى 44 فرمود: تورات، نور است‌ «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِيها هُدىً وَ نُورٌ» «1». بقره، 2. جلد 2 - صفحه 305 و در اين آيه، انجيل را نور دانسته است. «آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدىً وَ نُورٌ» پیام ها 1- انبيا و كتاب‌هاى آنان، همه از يك سرچشمه و براى يك هدفند و يكديگر را تصديق مى‌كنند. «مُصَدِّقاً» 2- گرچه انبيا و كتاب‌هاى آسمانى براى هدايت همه‌ى مردمند؛ ولى تنها اهل پروا و تقوا در پرتو اين نور، هدايت مى‌شوند. «هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ» سوره مائده جز ۶ آیه ۴۶
وَ لْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ «47» و اهل انجيل، به آنچه خداوند در آن كتاب نازل كرده حكم كنند و كسانى كه به آنچه خداوند نازل كرده، حكم نكنند. پس آنان همان فاسقانند. نکته ها درباره كسانى كه طبق قانون الهى حكم نمى‌كنند، در چند آيه‌ى پياپى، تعبير «ظالمون»، «فاسقون» و «كافرون» به كار رفته است. چون چنين كسانى، از جهت زير پا گذاشتن قانون خدا كافرند، و به خاطر خروج از مرز مسئوليّتشان فاسقند و به علّت آنكه در حقّ متّهمان ستم مى‌كنند، ظالمند. آيه 44 و 45 خطاب به يهود است كه چون قانون خدا را تحريف مى‌كنند، دين را به بهاى اندك مى‌فروشند و به جاى خداترسى، از مردم مى‌ترسند، آنان را ظالم و كافر مى‌شمارد، «فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ» و به حقوق افراد جامعه، ظلم مى‌كنند. «فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ» ولى اين آيه درباره‌ى نصارى است كه تنها طبق انجيل حكم نمى‌كردند، (نه سكوت در قصاص و نه دين‌فروشى،) از اين رو فاسقند، چون از مرز حقّ بيرون رفته‌اند. جلد 2 - صفحه 306 پیام ها 1- معيار شناخت حقّ و باطل در اديان الهى، آن چيزى است كه از جانب خدا نازل شده است. «وَ لْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ» 2- در انجيل، قوانين حكومتى وجود دارد. «وَ لْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ» 3- هر كس به هر انگيزه‌اى بر اساس قانون الهى حكم نكند و يا از داورى حقّ كناره‌گيرى كند، فاسق است. مَنْ لَمْ يَحْكُمْ‌ ... فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ‌ سوره مائده جز ۶ آیه ۴۷
أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ «50» آيا آنان حكم جاهليّت را مى‌طلبند؟ براى اهل ايمان و يقين، داورى چه كسى از خدا بهتر است؟ نکته ها بهترين قانون، آن است كه قانون‌گذار شرايط زير را داشته باشد: از تمام اسرار هستى و انسان، در حال و آينده آگاه باشد. هيچ هدف انتفاعى نداشته باشد. هيچ لغزش عمدى و سهوى نداشته باشد. از هيچ قدرتى نترسد. خير خواه همه باشد. اين شرايط، تنها در خداوند متعال وجود دارد، لذا قرآن مى‌فرمايد: «مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً» و هر قانون بشرى كه خلاف حكم خدا باشد، جاهلانه است. «أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ» (چون اين قانون‌ها غالباً بر اساس هوا و هوس، ترس، طمع، جهل، خطا، خيال و محدوديّت علمى وضع شده است) پیام ها 1- بعضى از مردم (مشركان، اهل كتاب) خواستار داورى پيامبر بر اساس قوانين جاهليّت بودند. «أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ» 2- فسق و گناه، انسان را به سوى فرهنگ جاهلى سوق مى‌دهد. وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ لَفاسِقُونَ‌ ... أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ 3- آنان كه با داشتن احكام الهى از آن روى مى‌گردانند و سراغ قوانين بشرى مى‌روند، در مسير جاهليّت گام برمى‌دارند. فَإِنْ تَوَلَّوْا ... أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ‌ 4- زمان جاهليّت، مخصوص يك دوران نيست، هرگاه كه مردم از خدا جدا جلد 2 - صفحه 311 شوند، دوران جاهليّت است. أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ ... 5- عقل و وجدان بهترين داور و دادگاه است. «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً» 6- آنان كه تنها چشم به قوانين بشرى دوخته‌اند و آن را راه كمال مى‌دانند، در ايمان و يقين خود شك كنند. «لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ» سوره مائده جز6آیه 50 @tafsir_qheraati