"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ «58»
و اگر خوف آن داشتى كه گروهى (در پيمان) خيانت كنند، تو نيز عهدشان را به سوى آنان بيانداز (و آن را لغو كن، يا به آنان اعلام كن كه همانند خودشان عملخواهى كرد.) همانا خداوند خائنان را دوست ندارد.
وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُمْ لا يُعْجِزُونَ «59»
وآنان كه كفرورزيدهاند گمان نكنند كه پيش افتادهاند (واز قلمرو ما بيرون رفتهاند،) زيرا آنها نمىتوانند (ما را) ناتوان كنند.
نکته ها
«فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ» از «نَبَذَ»، به معناى افكندن است. مراد از افكندنِ پيمان به طرف دشمن، اين است كه قبلًا به آنان اعلام و سپس پيمان را لغو كنيد تا غافلگير نشوند و شما هم ناجوانمردى نكرده باشيد.
«عَلى سَواءٍ»، يا به معناى مقابله به مثل است، يعنى همان گونه كه آنان در فكر توطئه و پيمان شكنىاند، شما هم پيمان را لغو كنيد. يا به معناى رفتار عادلانه با دشمن است. «1»
«1». تفاسير نمونه والميزان.
جلد 3 - صفحه 343
آيه در موردى است كه شواهد وقرائنى بر توطئه و خيانت دشمن وجود دارد، كه براى پيشگيرى بايد در لغو پيمان پيش دستى كرد.
پیام ها
1- در مسائل مهم نظامى و اجتماعى، منتظر وقوع خيانت نباشيد، بلكه بايد با احتمال عقلايى نسبت به خيانت نيز اقدام كرد. وَ إِمَّا تَخافَنَ ... خِيانَةً
2- اسلام به قراردادها و معاهدات خود پايبند است و تا احتمال خيانتى نيست، وفا لازم است. وَ إِمَّا تَخافَنَ ... خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ
3- تشخيص شواهد و قرائن خيانت و تصميم بر باطل كردن قراردادها و بىاعتبارى تعهّدات، از اختيارات رهبر جامعه اسلامى است. «فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ» (مخاطب شخص پيامبر است، نه امّت اسلامى)
4- پايبندى به معاهدات، تا زمانى است كه احتمال توطئه نباشد، وگرنه اعلام انصراف مىشود. «فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ»
5- اگر از خيانت دشمن نگران هستيد، ناجوانمردى نكنيد و لغو پيمان را اعلام كنيد. «فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ»
6- با دشمن هم عدل وانصاف داشته باشيد. «عَلى سَواءٍ»، يعنى بالعدل. «1»
7- لغو قرار داد از روى مقابله به مثل، عادلانه است. «عَلى سَواءٍ»
8- خيانت از هركه باشد حرام و زشت است، چه كافر و چه مسلمان. «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ»
9- جنگ، با كسانى كه سابقهى پيمان داشتهايم، خيانت است. فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ ... إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ
10- از سنّتهاى الهى نمىتوان پيشى گرفت. وَ لا يَحْسَبَنَ ... سَبَقُوا
11- چنان ابتكار عمل را به دست گيريد كه كفار خيال نكنند بر شما پيشى
«1». تفسير الميزان.
جلد 3 - صفحه 344
گرفتهاند. «لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَبَقُوا»
12- كافران، با خيانت به جايى نمىرسند. «لا يُعْجِزُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ ابوالشیخ از ابن شهاب روایت کرده که جبرئیل به پیامبر وارد شد و گفت: یا رسول الله سلاح را نهادى در حالتى که همیشه در طلب قوم بودى بنابراین بیرون برو که خداوند درباره طایفه بنىقریظه به تو اجازه داده است و آیه 59 درباره بنىقریظه نازل گردیده است.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص390."
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۵۸_۵۹_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
ست. «تُنْفِقُوا»
21- مردم بايد در بودجهى جنگ و تأمين جبهه، مشاركت كنند و اين تنها
«1». توبه، 101.
جلد 3 - صفحه 347
مخصوص زمان جنگ نيست. وَ ما تُنْفِقُوا ... (آيه مطلق است و مىرساند كه مسلمانان بايد همواره براى آمادگى، پول خرج كنند.)
22- اسلحه و نفرات كافى نيست، پشتيبانىهاى مالى هم لازم است. «وَ ما تُنْفِقُوا»
23- كمك به جبهه، از هر راهى؛ مالى، جانى، آبرو، اطلاعات، قلم و ... لازم است. «مِنْ شَيْءٍ»
24- هرگونه تلاش وانفاق وبكارگيرى امكانات براى تقويت بنيه نظامى حكومت اسلامى، از مصاديق انفاق در راه خداست. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»
25- به شرطى خير و بركت انفاق به شما برمىگردد كه در راه خدا باشد، نه از روى ريا، سُمعه، خودنمايى و روابط و ملاحظات. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ»
26- كمكهاى مالى، سبب قدرت امّت مىشود و نتيجهى آن به خود مردم و وضع اقتصادى جامعه و عزّت مسلمانان برمىگردد. «يُوَفَّ إِلَيْكُمْ»
27- تضييع حقوق ديگران و پرداخت نكردن مزد و پاداش كارها به طور كامل، ظلم است. «يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ»"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶۰_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «61»
و اگر (دشمنان) به صلح تمايل داشتند، (تو نيز) تمايل نشان بده و بر خداوند توكّل كن، همانا او شنوا و داناست.
نکته ها
حضرت على عليه السلام به مالك اشتر مىنويسد: «لا تدفعنّ صُلحاً دعاك اليه عَدوّك و للّه فيه رضا فانّ فى الصلح دعة لجنودك و راحةً من همومك و أمناً لبلادك و لكن الحذَر كل الحذَر من عدوّك بعد صُلحِه، فان العدوّ ربّما قارب ليتغفّل» «1» صلح پيشنهادى دشمن را رد مكن،
«1». نهجالبلاغه، نامه 53.
جلد 3 - صفحه 348
ولى پس از صلح هوشيار باش و از نيرنگ دشمن برحذر باش، چون گاهى نزديكى دشمن، براى غافلگير كردن است!
پیام ها
1- مسلمانان بايد در اوج قدرت باشند تا تقاضاى صلح، از سوى دشمن باشد. «وَ إِنْ جَنَحُوا»
2- اسلام، جنگطلب نيست. وَ إِنْ جَنَحُوا ... فَاجْنَحْ
3- فرمان جنگ و پذيرش صلح، با پيامبر خدا و از اختيارات رهبرى جامعه اسلامى است. «فَاجْنَحْ» نفرمود: «فاجنحوا»
4- از موضع قدرت، سوء استفاده نكنيد. «فَاجْنَحْ»
5- در پذيرش پيشنهاد صلح، بر خدا توكّل كنيد. «فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَكَّلْ»
6- در پذيرش صلح، هم احتمال خطر و توطئه است، هم زخم زبان برخى دوستان، ولى بايد بر خدا توكّل كرد. «تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ»
7- ايمان به شنوايى مطلق و علم فراگير خداوند، زمينهساز توكّل انسان به اوست. «تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶۱_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ «62»
و اگر (دشمنان) بخواهند با تو نيرنگ كنند، قطعاً خداوند تو را بس است، اوست كه با امدادهاى خويش و حمايت مؤمنان، تو را يارى كرده است.
نکته ها
اين آيه را بايد در كنار آيهى 58 در نظر گرفت كه اگر رهبر مسلمانان با شواهد و قرائنى، يقين به خدعهى دشمن در سايهى صلح داشت، حساب ديگرى دارد، ولى در صورتاحتمال حسن نيّت، بايد با هوشيارى آن را بپذيرد.
جلد 3 - صفحه 349
در برخى روايات، نصرت الهى، به پشتيبانى حضرت على عليه السلام از آن حضرت تفسير شده است. در كتاب ابن عساكر از ابوهريره روايت شده كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «بر عرش الهى نوشته شده است: «لا اله الّا أنا وحدى لا شريك لى، محمّد عبدى و رسولى، ايّدته بعلىّ» معبودى جز من نيست و شريكى ندارم و محمّد بنده و فرستادهى من است، او را به وسيلهى على عليه السلام يارى كردهام. و اين همان سخن خداست كه فرمود: « «هو الّذى ايّدك بنصره و بالمؤمنين فكان النّصر عليّاً». «1»
پیام ها
1- رهبرى جامعهى اسلامى بايد پيشنهاد صلح دشمن را بپذيرد تا مسلمانان جنگطلب معرّفى نشوند، امّا هوشيار باشد تا فريب نخورد. إِنْ جَنَحُوا ... فَاجْنَحْ ... وَ إِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ (يعنى احتمال خدعه وجود دارد)
2- اگر مردم آماده باشند و لطف خدا شامل شود، همهى توطئههاى دشمن خنثى مىشود. «فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ»
3- اگر ما به وظيفهى خود عمل كنيم، نبايد از مشكلات بترسيم، چون خداوند، گشايندهى مشكلات است. «أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ»
4- امدادهاى الهى و حمايتهاى مردمى، به ارادهى خداوند در جهت يارى شماست. «أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ»
5- حمايت مردم، با اراده و خواست الهى كارساز است. فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ ... بِالْمُؤْمِنِينَ
6- استمداد از مردم، بدون غفلت از خداوند، شرك نيست. «أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ»
7- مردم، بازو و پشتيبان رهبرند. أَيَّدَكَ ... بِالْمُؤْمِنِينَ
«1». تفسير درّالمنثور، ج 3، ص 199، ملحقات احقاقالحقّ، ج 3، ص 194 وبحار، ج 27، ص 2.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 350"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶۲_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ما أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «63»
و (خداوند) ميان دلهاى آنان (مؤمنان) الفت داد، اگر تو همهى آنچه را در زمين است خرج مىكردى، نمىتوانستى ميان قلوبشان محبّت و الفت پديد آورى، ولى خداوند ميان آنان پيوند داد، چرا كه او شكستناپذير و حكيم است.
پیام ها
1- دلها و پيوند بين آنها به دست خداست. «وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ»
2- وحدت و الفت و محبّت، از نعمتهاى الهى است كه خدا از آن ياد كرده و آن را بر مردم و پيامبر، منّت نهاده است. «وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ»
3- مهمتر از اتّحاد ظاهرى، پيوند قلبى و باطنى است، «وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ» وگرنه كافران هم در ظاهر متّحدند، ولى دلهايشان پراكنده است. «تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى» «1»
4- زمانى مردم بازوى رهبرند كه با هم متّحد باشند، وگرنه كمر رهبر را مىشكنند. «أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ»
5- قبايل عرب تا پيش از گرايش به اسلام، گرفتار دشمنى عميق با يكديگر بودند. أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ ... ما أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ
6- ثروت و مقام، همه جا محبّتآور نيست. لَوْ أَنْفَقْتَ ... ما أَلَّفْتَ
7- ايجاد محبّت و پيوند بين مؤمنان، پرتوى از عزّت و حكمت خداوند است. وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ ... عَزِيزٌ حَكِيمٌ
«1». حشر، 14.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 351"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶۳_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ «64»
اى پيامبر! براى تو (حمايت) خداوند و پيروان با ايمانت كافى است (و نيازى به حمايت گرفتن از ديگران ندارى).
نکته ها
ممكن است آيه را اين گونه نيز بتوان معنا كرد: اى پيامبر! براى تو و پيروان با ايمانت، تنها حمايت خدا كافى است. يعنى خداوند، هم تو و هم پيروانت را يارى مىكند.
برطبق معناى اوّل، مؤمنان در سايهى خداوند، حامى پيامبرند و بر طبق معناى دوم، مؤمنان در كنار پيامبر، تحت حمايت الهى هستند.
گروهى از يهوديانِ بنىقريظه و بنىنضير، به دروغ به پيامبر صلى الله عليه و آله پيشنهاد يارى دادند، آيه نازل شد كه مؤمنان براى تو كافى هستند. در ضمن اين آيه مقدّمهى فرمان جهاد در آيهى بعد است.
در كتاب «فضائل الصحابه» از حافظ ابونعيم، از علماى اهلسنّت آمده است: مراد از «مؤمنان» در اين آيه، علىابنابىطالب عليهما السلام است. «1»
اگر استمداد از مردم و دلگرمى به حمايتشان با توجّه به خواست خدا باشد، منافاتى با توحيد ندارد. شرك آنجاست كه در برابر قدرت و خواست خدا، تكيه به ديگران شود. امّا تا وقتى كه دلها و انديشهها و حمايتها را شعاعى از ارادهى الهى بدانيم، در مدار توحيد قرار داريم. «حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ»
پیام ها
1- پيروى همراه با ايمان ارزش است، نه پيروى بدون ايمان و نه ايمان منهاى تبعيّت. «اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»
«1». الغدير، ج 2، ص 51.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 352
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ صاحب مجمع البیان از قول کلبى گوید این آیه در بیداء در جنگ بدر قبل از شروع کارزار نازل شده است و صاحب تفسیرالبرهان از قول شرفالدین النجفى گوید که ابونعیم در کتاب حلیة الاولیاء به نقل از ابوهریرة ذکر نموده که این آیه درباره على بن ابىطالب نازل شده و منظور از مؤمنین وجود آن بزرگوار است.
پرش به بالا↑ طبرانى و ابن ابىحاتم و دیگران از علماء عامه از سعید بن جبیر او از ابن عباس و نیز ابوالشیخ از سعید بن مسیب نقل نماید که وقتى که 39 نفر مرد و زن به رسول خدا صلی الله علیه و آله ایمان آوردند. پس از آنها عمر بن الخطاب مسلمان گردید و با او چهل نفر شدند و این آیه نازل گردید.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص392."
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶۴_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ «65»
اى پيامبر! مؤمنان را بر پيكار (با كفّار) تشويق كن، اگر بيست نفر از شما پايدار باشند، بر دويست نفر پيروز مىشوند واگر از شما صد نفر (مقاوم) باشند، بر هزار نفر از كافران غلبه مىيابند، زيرا آنان گروهى هستند كه (آثار ايمان را) نمىفهمند.
نکته ها
اين آيه، موازنهى قوا را در عدد نفى مىكند و به روحيّه، ايمان و صبر تكيه مىكند و براى اينكه گمان نشود پيروزى بيست نفر بر دويست نفر مبالغه است، تكرار مىكند كه صد نفر بر هزار نفر چيره مىشوند، به شرط آنكه مؤمن و صابر باشند.
در جنگهاى صدر اسلام، هرگز موازنهى آمارى بين مؤمنان و كفّار نبوده است. در جنگ بدر، 313 نفر در برابر هزار نفر، در احد، 700 مسلمان در مقابل 3000 كافر، در جنگ خندق، سه هزار نفر در برابر ده هزار نفر و در جنگ موته، ده هزار مسلمان در مقابل صد هزار نفر از كفّار قرار داشتند.
امام صادق عليه السلام فرمودند: «در آغاز كار، يك مؤمن مأمور بود كه با ده مشرك جهاد كند و حقّ فرار و پشت كردن نداشت». «1»
پیام ها
1- از وظايف رهبر، تشويق مردم به جهاد و مبارزه با دشمن است. (نقش سخنان فرماندهى قبل از عمليات). «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ»
2- كارهاى دشوار، نياز به تشويق، ترغيب و تلقين دارد. «حَرِّضِ»
«1». كافى، ج 5، ص 69.
جلد 3 - صفحه 353
3- در جنگ و جهاد، تبليغات ضرورى است. «حَرِّضِ»
4- عامل تعيين كننده در جبهههاى نبرد، ايمان و پايدارى است، نه تنها تعداد نفرات و موازنهى ظاهرى نيروها. «عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ»
5- در آغاز اسلام، حكم جهاد با وجود يك دهم نيروهاى دشمن، محقّق مىشد. «عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ» مسلمانان صدر اسلام داراى چنان ايمان، معرفت و يقينى بودند كه پيروزى آنان بر ده برابر خود، قطعى و تضمين شده بود. ( «يَغْلِبُوا»، بيانگر تضمين بودن پيروزى است)
6- سرباز اسلام بايد سه ويژگى داشته باشد: ايمان، صبر و آگاهى. («مؤمنين»، «صابِرُونَ»، و در بارهى كفّار مىفرمايد: «لا يَفْقَهُونَ»).
7- تكاليف خداوند، بر اساس توانايىهاى فكرى و جسمى انسان است. (در برههاى از زمان، يك نفر بايد با ده نفر مبارزه مىكرد كه اين آيه به آن اشاره دارد، ولى در برههاى ديگر، يك نفر در برابر دو نفر كه در آيه بعد اشاره شده است.)"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶۵_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ «66»
اكنون خداوند، (در امر جهاد) بر شما تخفيف داد ومعلوم داشت كه در شما ضعف راه يافته است. پس اگر صد نفر از شما پايدار باشد، بر دويست نفر (از كفّار) پيروز مىشود، و اگر از شما هزار نفر باشند، بر دو هزار نفر (از آنان) با خواست خداوند پيروز مىشوند. و خداوند با صابران است.
نکته ها
مراد از «ضَعف» در آيه، ضعف در ايمان و روحيّه است، چون سپاه اسلام از نظر عِدّه و عُدّه، كم نشده بود.
در اين آيه و آيهى قبل، به سه مسألهى روحى كه عامل پيروزى است و نبود آن زمينهساز
جلد 3 - صفحه 354
شكست است، اشاره شده است: صبر، ايمان و آگاهى. البتّه نقش اصلى در پيروزى، اذن و ارادهى خداست وگرنه در جنگ حُنين، با آن همه جمعيّت، مسلمانان شكست خورده و گريختند: أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ ... ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ «1»
احكام متفاوت اين آيه و آيهى قبل، در ارتباط با دو گروه مختلف و در شرايط متفاوت است، نه اينكه حكم اوّل نسخ و باطل شده باشد. «2»
پیام ها
1- در مديريّت، گاهى بايد به دليل تغيير شرايط و متناسب با مخاطب، آييننامهها تغيير كند و اين منافات با قاطعيّت ندارد. «الْآنَ خَفَّفَ»
2- تعيين تكليف و تغيير قانون، تنها به دست خداوند است. «خَفَّفَ اللَّهُ»
3- ايمان، قابل كاهش و افزايش است. «أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً»
4- همه جا جمعيّتِ زياد سبب قوىشدن روحيّه نيست، گاهى جمعيّت زياد مىشود، ولى روحيّه تنزّل پيدا مىكند. «أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً»
5- در قانونگذارى بايد به روحيّه و توان افراد نيز توجّه داشت. «خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً»
6- عامل اصلى شكست، از درون است نه بيرون. «فِيكُمْ ضَعْفاً»
7- فرماندهان بايد به روحيه، نشاط، ايمان و تصميم سپاه اسلام توجّه داشته باشند. «عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً»
8- ضعف اراده، گاهى توان رزمى و روحى ده برابر را به دو برابر كاهش مىدهد. (يعنى هشتاد درصد كاهش) «مائة يغلبوا مأتين» در حالى كه در آيهى قبل آمده بود: «مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً»
9- مسلمانان حتّى در حال ضعف روحيّه نيز بايد دو برابر كافران قدرت داشته باشند. فِيكُمْ ضَعْفاً ... إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ
«1». توبه، 25.
«2». تفسير نمونه.
جلد 3 - صفحه 355
10- به پيروزى خود مغرور نشويم كه پيروزى با ارادهى اوست. «بِإِذْنِ اللَّهِ»
11- انسان صابر، محبوب خدا و در پناه او و مشمول امدادهاى الهى است. «وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ»
12- شعار «واللّه مع الصابرين» بايد در جبهههاى جنگ و هرجا كه نياز به مقاومت و صبر است، تلقين شود. «وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ»"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶۶_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ «68»
اگر حكم ازلى خداوند نبود (كه بدون ابلاغ، هيچ امّتى را كيفر ندهد)، به خاطر آنچه (از اسيران كه نابجا) گرفتيد، عذابى بزرگ به شما مىرسيد.
فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالًا طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «69»
پس، از آنچه غنيمت گرفتيد، كه حلال و پاكيزه است، مصرف كنيد و از خداوند پروا كنيد، همانا خداوند، آمرزنده و مهربان است.
جلد 3 - صفحه 357
نکته ها
در معناى جملهى «كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ» اقوالى بيان شده است:
الف: اشاره به سنّت الهى است كه او پيش از بيان حكم، كسى را كيفر نمىدهد. چنانكه در آيهاى ديگر مىفرمايد: «وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا» «1»
ب: اشاره به ارادهى الهى به پيروزى مسلمانان در جنگ بدر است كه اگر تقدير خداوند به پيروزى شما نبود، اسير گرفتن پيش از تثبيت مواضع، ضربهى سنگينى به شما مىزد. «2»
ج: شايد مراد نكتهاى باشد كه در آيه 33 همين سوره خوانديم كه تا پيامبر صلى الله عليه و آله در بين شماست، خداوند عذابتان نمىكند. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ»
بنابراين آيه را چنين معنا مىكنيم: اگر به خاطر حضور مبارك تو كه سابقاً در كتاب آسمانى گذشت نبود، مسلمانان در جنگ بدر به خاطر اسير گرفتن بىموقع مرتكب گناه كبيره و عذاب بزرگى مىشدند.
طبق روايات، غنائم در اين آيه، همان مبلغى است كه به عنوان فديه، در برابر آزادى هر اسير دريافت مىكردند كه بين هزار تا چهار هزار درهم بوده است.
پیام ها
1- اسير گرفتن در بحبوحهى جنگ، شكست و عذاب سختى را بدنبال دارد. «لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ»
2- پرداختن به غنائم پيش از سركوبى كامل دشمن، ممنوع است. «لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ»
3- شرط مصرف، حلال و پاك و دلپسند بودن است. «حَلالًا طَيِّباً»
4- همهى غنائم از شما نيست، بلكه بايد خمس آن رابپردازيد. «فَكُلُوا مِمَّا ...» چنانكه در آيه 41 خوانديم: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ ...
5- هشيار باشيد تا غنائم جنگى و فديه گرفتنها، انگيزهى والاى شمارا در جهاد
«1». اسراء، 15.
«2». تفسير اطيبالبيان.
جلد 3 - صفحه 358
تغيير ندهد و همواره خدا را در نظر داشته باشيد. «اتَّقُوا اللَّهَ» (آرى، بهرهبردارى از غنائم، لغزشگاه است.)
6- عفو كيفر اسير گرفتن بىموقع در جنگ بدر و حلال كردن درآمد حاصل از آزادى اسرا، (با اينكه نبايد اسير مىگرفتند)، جلوهاى از رحمت و مغفرت الهى است. فَكُلُوا ... غَفُورٌ رَحِيمٌ
7- مغفرت الهى، پرتوى از رحمت اوست. «غَفُورٌ رَحِيمٌ»"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶۸_۶۹_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
ر نمود.
پرش به بالا↑ طبرانى در کتاب اوسط از ابن عباس روایت کرده که عباس گفت: به خدا سوگند این آیه درباره من نازل شده هنگامى که پیامبر را به مسلمان شدن خودم خبر دادم و از او خواستم که درباره من بیست اوقیه طلا حساب نموده و بگیرد پیامبر به جاى آن بیست برده به من عطا فرمود.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص396."
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۷٠_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
08.Anfal.70.mp3
5.04M
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۷٠_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ يُرِيدُوا خِيانَتَكَ فَقَدْ خانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «71»
و اگر (اسيران) بخواهند به تو خيانت كنند، از پيش هم به خدا خيانت كردهاند، پس خداوند (تو را) بر آنان غلبه و تسلّط داد و خداوند، دانا و حكيم است.
نکته ها
از مجموع اين آيه و آيهى قبل استفاده مىشود كه اصل اصلاح و ارشاد و هدايت را نبايد با احتمالات منفى ناديده گرفت. با آنكه مشركان مكّه سالها نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله و مسلمانان صدر اسلام انواع خيانتها را روا داشتند، امّا اگر مصلحت بر آزادسازى اسرا باشد، احتمال خيانت آنان، مانع عمل به وظيفه نشود.
آرى، بايد نسبت به اسيران دشمن، نه سوء ظنّ صد در صد داشته باشيم، نه حسن ظنّ كامل، نه خشونت محض و نه رأفت تنها، بلكه با تيز هوشى و توكّل وقاطعيّت و با مهربانى و عطوفت برخورد كنيم.
پیام ها
1- احتمال خيانت اسيران، نبايد مانع آزادسازى آنها شود. «إِنْ يُرِيدُوا خِيانَتَكَ»
2- دشمنان، سابقهى خيانت دارند. «خانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ»
3- خداوند، حقّ و طرفدارانش را غلبه مىبخشد. «فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ»
4- خيانت، سبب اسارت و تحت سيطره قرار گرفتن است. خانُوا ... فَأَمْكَنَ
5- خداوند به نيّتهاى دشمن آگاه و به فرمانى كه مىدهد، حكيم و مصلحتانديش است. «وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 361"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۷۱_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِيرٌ «73»
و كسانى كه كفر ورزيدند، ياران يكديگرند، (پس شما با آنان هم پيمان نشويد،) اگر شما (هم ميان خود، همبستگى) نداشته باشيد، فتنه و فساد بزرگى در زمين واقع خواهد شد.
نکته ها
در معناى «إِلَّا تَفْعَلُوهُ»، سه احتمال بيان شده است:
الف: اگر طبق دستور خداوند مبنى بر رابطه ولايت ميان مؤمنان عمل نكنيد و با كفّار پيوند داشته باشيد، فساد بزرگى خواهد بود، چون آنان متّحدند و شما متفرّق.
ب: اگر نسبت به مسلمانانِ در فشار بىاعتنايى كنيد، ممكن است آنان قتل عام شده، يا از اسلام برگردند.
ج: اگر قراردادهاى بينالمللى با كفّار را رعايت نكنيد و از تعدادى مسلمان حمايت كنيد، همهى كفّار عليه شما بسيج خواهند شد و فسادى بزرگ پيش خواهد آمد.
پیام ها
1- وقتى كفّار يار يكديگرند، «وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ» اگر مسلمانان هميارى نداشته باشند، گرفتار فتنه و فساد خواهند شد. «إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ»
2- پذيرفتن ولايت و سلطهى كافران، فساد و فتنهاى بزرگ در زمين است. «إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ»
3- اگر ميان شما مسلمانان، پيوند محكم ولايت نباشد، كفّار متّحد شده شما را نابود مىكنند. «إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 366"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۷۳_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ «74»
و كسانى كه ايمان آورده و هجرت كردند و در راه خدا جهاد نمودند و كسانى كه پناه دادند و يارى كردند، همانان مؤمنان واقعىاند. براى آنان آمرزش و روزى شايسته و كريمانهاى است.
پیام ها
1- ايمان، بر عمل مقدّم است. «آمَنُوا وَ هاجَرُوا»
2- ارزش كارها، آنگاه است كه آنها رنگ خدايى و انگيزهى الهى داشته باشد. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ»
3- ايمان واقعى، در هجرت، جهاد، پناهدادن و يارىرساندن مسلمانان مجاهد، بروز مىكند. «وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا»
4- حتّى مؤمنان حقيقى هم، از خطا و گناه بيمه نيستند و به مغفرت الهى نياز دارند. «الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ»
5- هجرت و جهاد، عامل بخشايش و نزول رزق ويژهى الهى است. آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا ... لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ
6- اگر به خاطر هجرت و جهاد از رزق اندك بگذريد، به رزق كريم و شايستهى الهى مىرسيد. آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا ... لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ
7- انسان هميشه مسئول است؛ گاهى به صورت جهاد، گاهى هجرت، گاهى پناهدادن به مهاجران و گاهى پشتيبانى از رزمندگان. (تمام آيه)
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 367"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۷۴_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْ بَعْدُ وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا مَعَكُمْ فَأُولئِكَ مِنْكُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «75»
و كسانى كه بعداً ايمان آورده و همراه شما هجرت و جهاد كردند، آنان از شمايند. و در قانون الهى، خويشاوندان نسبت به يكديگر اولويّت دارند. همانا خداوند به هر چيزى بسيار داناست.
نکته ها
يكى از مصاديق آيه، ارث است كه پيش از اسلام، گاهى ارث بر اساس پسرخواندگى و عهد و پيمان بود، ولى اسلام آن را بر محور خويشاوندى و ديندارى قرار داد.
در مسألهى امامت و خلافت، ائمّه و علما بارها به اين آيه استناد كردهاند، و علاوه بر استدلال به علم، سابقهى جهاد و تقوا، به خويشاوندى امام على عليه السلام با پيامبر صلى الله عليه و آله، براى اثبات امامت بلافصل آن جناب استدلال كردهاند. «1»
پیام ها
1- مؤمنان سابق و قديمى بايد كسانى را كه در آينده ايمان مىآورند و هجرت مىكنند، همانند خود مؤمن حقيقى بدانند. «وَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْ بَعْدُ ... فَأُولئِكَ مِنْكُمْ» آرى، آغوش جامعه اسلامى، به روى همه باز است ومسلمانى در مدار بسته و انحصارى نيست، گرچه سابقه مىتواند امتيازات معنوى بيشترى را به دنبال داشته باشد.
2- مؤمنان خويشاوند، علاوه بر ولايت خويشاوندى بر يكديگر، ولايتى نيز در سايهى ايمان، هجرت و جهاد نسبت به هم دارند. وَ الَّذِينَ آمَنُوا ... وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ
«1». تفاسير نمونه، اطيبالبيان.
جلد 3 - صفحه 368
3- در قانون الهى، ميان خويشاوندان نيز سلسله مراتب وجود دارد. «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ»
4- هجرت، شرط ملحق شدن به مؤمنان حقيقى است. (هجرت، كليد تمركز و تشكّل نيروهاى خودى است) هاجَرُوا ... فَأُولئِكَ مِنْكُمْ
«والحَمدُ لِلّه رَبّ العالَمين»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ طبرى صاحب جامع البیان نیز آن را از ابن الزبیر روایت نموده و نیز ابن سعد از طریق هشام بن عروة از پدرش عروة چنین نقل کند هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آله مابین اصحاب خود عقد برادرى و اخوت بست میان زبیر بن العوام و کعب بن مالک عقد برادرى ایجاد نمود تا این که کعب در جنگ احد جراحت شدیدى یافت زبیر در صدد شده بود که اگر کعب بمیرد دارائى و اموال او را از راه ارث بردن تصاحب کند سپس این آیه نازل شد و مواریث از راه برادرى دینى نسخ گردید و بر اصول قرابت و خویشاوندى و ارحام بنا گردید. (چنان که در آیه 6 از سوره احزاب نیز نظیر این آیه موجود است.)
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص399."
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۷۵_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا