"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا يا شُعَيْبُ أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوالِنا ما نَشؤُا إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ «87»
(امّا مردم مدين در جواب) گفتند: اى شعيب! آيا نمازت به تو فرمان مىدهد كه (به ما بگويى) آنچه را كه پدرانمان مىپرستيدند رها كنيم؟ (و) يا اينكه (نتوانيم) آن گونه كه خود مىخواهيم، در اموالمان تصرّف كنيم؟! تو كه مرد بردبار و فهميدهاى هستى! (اين چه توقّعى است كه از ما دارى؟)
پیام ها
1- همهى انبيا عليهم السلام با مخالفانى روبرو بودهاند. قالُوا يا شُعَيْبُ ...
2- نماز، در اديان گذشته نيز بوده است. «أَ صَلاتُكَ»
3- نماز، بارزترين نمود آئين شعيب بوده است. «أَ صَلاتُكَ»
4- نماز واقعى، انسان را به ارشاد ديگران و امر به معروف و نهى از منكر آنها وامىدارد. «أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ»
5- تقليد از نياكان، درمقابل دليل ونصّ، سرچشمهى بسيارى از انحرافات است.
«يَعْبُدُ آباؤُنا»
6- دين، نه از سياست جداست و نه از اقتصاد. أَ صَلاتُكَ ... نَتْرُكَ ... فِي أَمْوالِنا
7- راه انبيا، مانع از آزادى بىقيد و شرط است. «نَفْعَلَ فِي أَمْوالِنا ما نَشؤُا»
جلد 4 - صفحه 109
8- مالكيّت بر چيزى، دليل جواز بر هر نوع مصرف كردن آن نيست. نَتْرُكَ ... أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوالِنا ما نَشؤُا (در قوانين شعيب، قانون كنترل مصرف بوده است)
9- تجليل و ستايش مخالفان از ما، گاهى به خاطر سكوت ونگفتن حقّ است.
«إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ»
10- تعريف وتمجيد مخالفان، گاهى جنبهى استهزا دارد. «لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۸۷جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ رَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً وَ ما أُرِيدُ أَنْ أُخالِفَكُمْ إِلى ما أَنْهاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ «88»
(شعيب) گفت: اى قوم من! آيا انديشيدهايد كه اگر من دليل روشنى از طرف پروردگارم داشته باشم و او مرا رزق نيكويى (مثل نبوّت) از سوى خود عطا كرده باشد، (چگونه مىتوانم مخالفت او كنم؟) و من نمىخواهم نسبت به آنچه شما را از آن نهى مىكنم، خود مخالفت كنم (ومرتكب آن شوم). من به جز اصلاح به مقدار توانم، خواستهى ديگرى ندارم و جز به لطف خداوند، توفيقى براى من نيست، (از اين روى) بر او توكّل كردهام و به سوى او بازگشتهام.
نکته ها
در آيهى قبل، كفّار اعتراض داشتند كه چرا ما از تصرّف در اموالمان آزاد نباشيم؟ حضرت شعيب عليه السلام در اين آيه جواب مىفرمايند كه اگر من شما را از تصرّفِ بىقيد و شرط محدود مىكنم، به جهت اصلاح زندگى و جامعهى شماست، نه به خاطر دشمنى، حسادت، تنگ نظرى و يا امور ديگر، زيرا مصالح فردى نبايد موجب ضرر و زيان به مصالح عمومى شود.
جلد 4 - صفحه 110
پیام ها
1- نبوّت بر اساس معجزه وبيّنه است. «كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ» (قوانين بر پايه دليل است)
2- انبيا عليهم السلام همه چيز را از خدا مىدانند. «رَبِّي، رَزَقَنِي»
3- گمان نكنيم زندگىِ خوب، با كمفروشى وحرامخوارى بدست مىآيد، زيرا انبيا و اولياى الهى بدون آلودگى به اين گناهان، روزىِ نيكو داشتهاند. «رَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً» (روزى نيكو آن است كه بر اساس كمفروشى وظلم نباشد)
4- روزى انسان از خدا وبه لطف اوست، نه به زرنگى. «رَزَقَنِي مِنْهُ»
5- در مقابل كفّار كه مىگفتند: «أَمْوالِنا» حضرت شعيب عليه السلام فرمود: «رَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً» يعنى گمان نكنيد كه من مشكل مالى دارم.
6- آمر به معروف و ناهى از منكر بايد قبل از ديگران، خودش اهل عمل باشد. انبيا فقط طرّاح و فرمانده نبودند، بلكه خودشان از بهترين مصاديق اهل عمل بشمار مىرفتند. «وَ ما أُرِيدُ أَنْ أُخالِفَكُمْ إِلى ما أَنْهاكُمْ عَنْهُ»
7- انبيا عليهم السلام نه تنها برخلاف دستورهاى الهى عمل نمىكردند، بلكه حتّى به فكر خلاف هم نبودند. وَ ما أُرِيدُ أَنْ ...
8- هدف انبيا عليهم السلام اصلاح انسانها و جوامع بشرى است. «إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ»
9- مرز كار انبيا توان وقدرت آنهاست، نه ساعت، روز، ماه وسال. «مَا اسْتَطَعْتُ»
10- ارادهى كارها از ما، ولى ميزان توفيق از خداست. «إِنْ أُرِيدُ، ما تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ»
11- در كارها آخرين تلاش را به كار ببريم، ولى بدانيم كه موفّقيّت به دست خداوند است. مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفِيقِي ...
12- توكّل زمانى نتيجهبخش است كه در كنارِ تلاش باشد. «مَا اسْتَطَعْتُ، تَوَكَّلْتُ»
13- مصلح بايد خود صالح و اهل ايمان، توكّل، انابه و سوز باشد. «مَا اسْتَطَعْتُ، عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ»
14- در اين آيه براى آمر به معروف و ناهى از منكر اين سفارشها شده است:
الف: شخصاً اهل عمل باشد. «ما أُرِيدُ أَنْ أُخالِفَكُمْ إِلى ما أَنْهاكُمْ عَنْهُ»
جلد 4 - صفحه 111
ب: هدف او اصلاح جامعه باشد. «إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ»
ج: توفيق كارش را از خداوند بداند. «وَ ما تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ»
د: هميشه بر او توكّل نمايد. «عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ»
ه: در مشكلات به او پناه ببرد. «إِلَيْهِ أُنِيبُ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۸۸جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يا قَوْمِ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقاقِي أَنْ يُصِيبَكُمْ مِثْلُ ما أَصابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صالِحٍ وَ ما قَوْمُ لُوطٍ مِنْكُمْ بِبَعِيدٍ «89»
و (حضرت شعيب گفت:) اى قوم من! دشمنى ومخالفت با من، شما را به كارى وادار نسازد كه (عذابى) مثل آنچه به قوم نوح، يا قوم هود (و) يا قوم صالح رسيد به شما هم برسد و (مىدانيد كه ماجراى) قوم لوط (چندان) از شما دور نيست.
پیام ها
1- حتّى با مخالفان نيز با لحن خوب سخن بگوييم. «يا قَوْمِ»
2- به خاطر دشمنى با يك فرد، سرنوشت و سعادت خود و جامعه را به آتش نكشيم. «لا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقاقِي»
3- تاريخ اقوام بشرى، به يكديگر شباهت و پيوند دارد، و بازگو كردن آن، درس عبرت است. «مِثْلُ ما أَصابَ»
4- سرنوشت تلخ پيشينيان را ساده، شوخى، موسمى، موضعى، فردى و تصادفى نگيريم. مِثْلُ ما أَصابَ قَوْمَ نُوحٍ ... (حضرت نوح، هود، صالح و لوط، قبل از حضرت شعيب بودهاند)
5- دست خدا براى قهر و عذاب باز است. او هر قومى را به هر شكل و در هر منطقه و در هر زمانى كه بخواهد مىتواند هلاك كند. همانطور كه قوم حضرت نوح عليه السلام را با غرق كردن، قوم حضرت هود را با طوفان، قوم حضرت صالح عليه السلام را با صيحهى آسمانى و قوم حضرت لوط عليه السلام را با ويرانى
جلد 4 - صفحه 112
به قهر خود مبتلا نمود. «مِثْلُ ما أَصابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صالِحٍ»
6- بهترين جريان تاريخى براى عبرت آموزى، نزديكترين آنهاست. قوم شعيب با قوم لوط، هم از لحاظ مكانى نزديك بودند و هم از جنبهى زمانى. «وَ ما قَوْمُ لُوطٍ مِنْكُمْ بِبَعِيدٍ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۸۹_جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا يا شُعَيْبُ ما نَفْقَهُ كَثِيراً مِمَّا تَقُولُ وَ إِنَّا لَنَراكَ فِينا ضَعِيفاً وَ لَوْ لا رَهْطُكَ لَرَجَمْناكَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْنا بِعَزِيزٍ «91»
(كفّار) گفتند: اى شعيب! ما بسيارى از سخنان تو را درك نمىكنيم و ما تو را در ميان خود شخص ضعيفى مىبينيم و اگر بستگان تو نبودند، هر آينه تو را سنگسار مىكرديم و تو بر ما (هيچ) برترى و قدرت و عزّتى ندارى.
نکته ها
كفّار به حضرت شعيب عليه السلام مىگفتند: ما سخنان تو را درك نمىكنيم. مگر كلام آن حضرت چه بود كه آنها نمىفهميدند؟ آيا جز اين بود كه مىفرمود:
1- من معجزه و بيّنه دارم. «كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ»
2- من داراى مشكل مالى و نيازمند شما نيستم. «رَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً»
3- به آنچه مىگويم، عمل مىكنم. ما أُرِيدُ أَنْ أُخالِفَكُمْ ...
4- به دنبال اصلاح جامعه هستم. «إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ»
5- آنچه در توان دارم تلاش مىكنم. «مَا اسْتَطَعْتُ»
6- بر خدا توكّل و به سوى او انابه مىكنم. «عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ»
7- عاقبتِ پيشينيان را به شما هشدار مىدهم. مِثْلُ ما أَصابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ ...
امّا كفّار، هم سخنانش را تحقير كردند، «ما نَفْقَهُ»، هم خودش را ضعيف دانستند، «فِينا ضَعِيفاً»، هم فاميل و بستگانش را ناچيز شمردند، «رَهْطُكَ»، هم به شكنجهى سختى تهديدش كردند، «لَرَجَمْناكَ» و هم قدرت و عزّتش را ناديده گرفتند. «ما أَنْتَ عَلَيْنا بِعَزِيزٍ»
پیام ها
1- انبيا و مبلّغان الهى، در راه دعوت مردم به صراط مستقيم، بيشترين اهانتها را متحمّل شدهاند. ما نَفْقَهُ كَثِيراً مِمَّا تَقُولُ ...
2- مخالفان انبيا، دليل و منطق ندارند. منطق آنان توهين، شكنجه و كشتار است.
«لَرَجَمْناكَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْنا بِعَزِيزٍ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 114"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۹۱_جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ مَنْ هُوَ كاذِبٌ وَ ارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ «93»
و (شعيب گفت:) اى قوم من! (پس) هر چه در توان داريد انجام دهيد، من (نيز) كار خودم را خواهم كرد. بزودى خواهيد دانست (كه) عذاب خواركننده به سراغ چه كسى خواهد آمد و چه كسى دروغگوست. شما در انتظار باشيد، من (نيز) همراه شما منتظرم.
پیام ها
1- گاهى انبيا از تأثير كلام خود مأيوس مىشدند. «اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ»
2- اگر از هدايت مردم مأيوس شديد، بر مواضع خود استقامت كنيد. «إِنِّي عامِلٌ»
3- آنجا كه موعظه كارساز نيست، بايد تهديد را در پيش گرفت. «سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ»
جلد 4 - صفحه 115
4- پاسخ تهديد را بايد با تهديد داد. «لَرَجَمْناكَ، عَذابٌ يُخْزِيهِ»
5- مردم، حضرت شعيب را دروغگو مىپنداشتند. «مَنْ هُوَ كاذِبٌ»
6- ما به وظيفهى خود عمل كنيم، آنگاه در انتظار امدادهاى اوباشيم. «إِنِّي عامِلٌ، ارْتَقِبُوا»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۹۳_جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ «96»
و به تحقيق ما موسى را با معجزه و براهين روشن فرستاديم،
إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ «97»
به سوى فرعون و اشراف قومش (فرستاديم)، پس آنها (بجاى پذيرفتن دعوت موسى،) از فرمان فرعون پيروى كردند، در حالى كه فرمان فرعون مايهى رشد (و نجات) نبود.
نکته ها
تعداد آياتى كه در قرآن مجيد دربارهى حضرت موسى عليه السلام و قوم بنىاسرائيل وارد شده، در مورد هيچ پيامبر و امّت ديگرى نيامده است، زيرا از اين حضرت بيش از يكصد و سى مرتبه و در بيش از سى سوره نام برده شده است كه خلاصهترين آنها در اين سوره است.
جلد 4 - صفحه 117
كلمهى «سُلْطانٍ»، به معناى سلطه است. گاهى به سلطهى ظاهرى گفته مىشود و گاهى در سلطهى منطقى و استدلالى بكار مىرود.
پیام ها
1- ادّعاى نمايندگى از جانب خدا بايد همراه نشانه ودليل باشد. «أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ»
2- منطق و معجزهى انبيا عليهم السلام براى همهى مردم، روشن و قابل فهم است. «مُبِينٍ»
3- از مهمترين فلسفهى بعثت انبيا عليهم السلام، طاغوت زدايى، آزادى و رهايى انسانها از قيد بندگى ديگران است. «إِلى فِرْعَوْنَ»
4- بسيارى از مردم، پيروان طاغوتها بودهاند. «فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ»
5- بايد شعارهاى تبليغاتى طاغوتها را خنثى كرد. چون فرعون به دروغ اظهار مىداشت كه من شما را جز به راه رشد هدايت نمىكنم؛ «وَ ما أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشادِ» «1»، اين آيه در مقام جواب مىفرمايد: «وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ»
6- هميشه علم و شناخت به تنهايى عامل دورى از انحراف نيست. (موسى حقّ را با دليل و برهان، براى مردم روشن مىكرد، ولى فرعون مردم را به انحراف دعوت مىكرد و مردم از فرعون پيروى مىكردند)
«1». غافر، 29."
#تفسیر_سوره_هود_آیه۹۶_۹۷جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ «98»
او (فرعون) در روز قيامت، پيشاپيش قومش حركت مىكند، پس آنها را وارد آتش مىسازد و چه بد جايگاهى است كه به آن وارد مىشوند.
نکته ها
كلمهى «ورد» به معناى آبى است كه انسان به آن داخل مىشود و كلمهى «ورود» در اصل به معناى حركت به سوى آب و نزديك شدن به آن است، امّا كمكم به هر نوع داخل شدن بر چيزى اطلاق شده است.
جلد 4 - صفحه 118
پیام ها
1- نشانهى رشد برنامهها و قوانين آن است كه سبب ورود به بهشت شود، نه دوزخ. وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ يَقْدُمُ قَوْمَهُ ...
2- كسانى كه در دنيا جلودار وامام مردمند، در آخرت نيز پيشگام به سوى بهشت يا جهنّم خواهند بود. امامِ نور (عادل)، مردم را به طرف نور (بهشت)، و امامِ نار (ظالم)، به سمت نار (جهنّم)، هدايت خواهد كرد. «يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۹۸_جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ ما زادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ «101»
و ما به آنان ظلم نكرديم، بلكه آنان خود بر خويشتن ستم روا داشتند و چون قهر پروردگارت آمد، پس (آن) خدايانى كه به جاى «اللَّه» مىخواندند، سودى به حال آنان نبخشيد و آنان را جز ضرر و هلاكت چيزى نيفزودند.
جلد 4 - صفحه 120
نکته ها
كلمهى «تَتْبِيبٍ» از «تب» به معناى استمرار در زيان و هلاكت و نابودى است.
پیام ها
1- تنبيه و كيفر ظالم، ظلم نيست، بلكه عين عدل است. «وَ ما ظَلَمْناهُمْ»
2- سرنوشت انسان، در گرو اعمال و رفتار خود اوست. «ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ»
3- غير از خداوند، هيچ كس و هيچچيز ديگر، منجى انسان نيست. «فَما أَغْنَتْ»
4- در برابر ارادهى الهى، هيچ كس و هيچچيز را تاب مقاومت نيست. «مِنْ شَيْءٍ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۱٠۱_جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ «103»
البتّه در اين (يادآورىها،) نشانه (وعبرتى) است براى كسى كه از عذاب آخرت بترسد. همانروزى كه مردم را در آن گرد مىآورند وآن روزى كه (همه آن را) مشاهده مىكنند و آن روز براى همه نمايان و مشهود است (وتماماعمال و روحيّاتهويدا مىشود).
پیام ها
1- بيان داستان بايد داراى جهت و هدف باشد. «لَآيَةً»
2- تنها كسانى كه به آخرت ايمان دارند، داستانهاى حقيقى قرآن را سرمشق خود مىگيرند. «لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ»
3- خوف از قيامت (گرچه از روى يقين نباشد، بلكه براساس احتمال خطرباشد) سبب عبرت گرفتن مىشود. «لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ»
4- اجتماع و حضور مردم در قيامت، امرى اجبارى است، نه اختيارى. «مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ» نه «يوم يجمع الناس»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۱٠۳_جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
11.Hud.103-106.mp3
2.53M
#تفسیر_سوره_هود_آیه۱٠۳_۱٠۴_۱٠۵_۱٠۶جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ «108»
و امّا كسانى كه خوشبخت (و سعادتمند) شدهاند، پس تا آسمانها و زمين پابرجاست، در بهشت جاودانند، مگر آنچه پروردگارت بخواهد (اين) عطايى قطع ناشدنى است.
پیام ها
1- عامل شقاوت و بدبختى انسانها، اختيار و خواست خودشان است، ولى سعادت آنها با توفيق الهى است. لذا براى شقاوت جمله «شَقُوا» و براى سعادت، عبارت «سُعِدُوا» آمده است.
2- گرچه دست الهى در هر كارى باز است، حتّى براى بيرون كردن اهل بهشت از بهشت، «إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ» امّا با توجّه به فراز آخر اين آيه «عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ» و
جلد 4 - صفحه 124
وعدههايى كه در آيات ديگر داده شده، اين كار را انجام نخواهد داد و وقتى كسى وارد بهشت شد، براى هميشه در آنجا خواهد ماند"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۱٠۸جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هؤُلاءِ ما يَعْبُدُونَ إِلَّا كَما يَعْبُدُ آباؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنْقُوصٍ «109»
پس (اى پيامبر!) از آنچه اين كفّار مىپرستند در شك و ترديد مباش، (كه) آنها عبادت نمىكنند مگر همان گونه كه قبلًا پدرانشان (بتها را) عبادت مىكردهاند، و همانا ما نصيب آنها را به طور كامل و بىكم و كاست خواهيم پرداخت.
پیام ها
1- يك رهبر بايد چنان در راه وهدف خود استوار و قاطع باشد كه انحراف امّت نتواند او را دچار تزلزل و سستى كند. «فَلا تَكُ»
2- مورد عتاب و خطاب قرار دادن شخصيّتها، تأثير روانى بيشترى در مردم دارد. «فَلا تَكُ»
3- بتپرستان و مشركان، منطق و استدلال ندارند. «يَعْبُدُ آباؤُهُمْ»
4- نياكان، در اعمال و رفتار آيندگان نقش دارند. «يَعْبُدُ آباؤُهُمْ»
5- پيروى از سنّتها و توجّه به افكار و عقايد نياكان، در همه جا داراى ارزش نيست. «يَعْبُدُ آباؤُهُمْ»
6- خداوند حتّى نسبت به كفّار و مشركان نيز ظلم نمىكند. «لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۱٠۹_جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنَّ كُلًّا لَمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ رَبُّكَ أَعْمالَهُمْ إِنَّهُ بِما يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ «111»
و قطعاً پروردگارت (جزاى) تمام اعمال آنان را حتماً بطور كامل خواهد داد، همانا او به (تمام) آنچه (مردم) عمل مىكنند، آگاه است.
پیام ها
1- در جهان بينىالهى، هيچ عملى بدون جواب و پاداش نيست. «لَيُوَفِّيَنَّهُمْ»
2- در پاداش يا كيفر الهى، هيچ كم و كاستى وجود ندارد. «لَيُوَفِّيَنَّهُمْ»
جلد 4 - صفحه 126
3- جزاى كامل خداوند، بر اساس آگاهى كامل او از اعمال مردم است. «خَبِيرٌ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۱۱۱_جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ «113»
و به ستمگران تمايل وتكيه نكنيد كه آتشِ (عذاب) شما را فرا مىگيرد و (در اين صورت) براى شما در برابر خداوند، هيچ دوست و سرپرستى نيست، پس (از هيچ ناحيهاى) مورد كمك قرار نخواهيد گرفت.
نکته ها
در روايات مىخوانيم كه مودّت و محبّت به ظالم و اطاعت از او، از مصاديق ركون به ظالم محسوب مىشود. در روايتى مىفرمايد: به ستمگر اميدى نداشته باش، گرچه او فاميل و دوست تو باشد. «و ان كان حميما قريباً» «1» در كافى، نيز اين روايت آمده كه اگر به مقدار زمانِ دست به جيب كردن ستمگر براى بخشش، راضى به زنده بودن او باشى، ركون و تكيه بر ظالم كردهاى كه خدا از آن نهى نمودهاست. «2»
از آنجا كه اطاعت از اولى الامر، واجب و از سوى ديگر، ركون به ظالم حرام است، پس اولى الامر نمىتواند ظالم باشد، بلكه بايد معصوم نيز باشد، زيرا گناه از مصاديق ظلم به شمار مىرود.
«1». تفسير كنزالدقائق.
«2». كافى، ج 5، ص 108.
جلد 4 - صفحه 128
ركون و تكيه بر ظالم، آتش و عذاب خداوند را در پى دارد، پس وضعيّت خود ظالم چگونه خواهد بود؟!
پیام ها
1- هرگونه تمايل واعتماد به ستمگران داخلى وخارجى، ممنوع است. «لا تَرْكَنُوا» (ستمگران، لايق پيروى و رهبرى نيستند)
2- تكيه بر ستمگران، گناه كبيره است. (هر گناهى كه قرآن دربارهى آن وعدهى آتش داده، گناه كبيره است) لا تَرْكَنُوا ... فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ
3- به جاى تمسّك به ظالم، به خدا توكّل كنيم. «وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ»
4- نتيجهى تكيه بر ستمگران، غربت و تنهايى است. «ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۱۱۳جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِكَ ذِكْرى لِلذَّاكِرِينَ «114»
و نماز را در دو طرف روز و اوايل شب بپادار، (زيرا) بدرستى كه كارهاى نيكو (همچون نماز)، بدىها را محو مىكند، اين (فرمان)، تذكّرى است براى اهل ذكر.
وَ اصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ «115»
و پايدار باش، كه همانا خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمىكند.
نکته ها
در روايات، مراد از دو طرف روز، صبح و مغرب، و مراد از اوايل شب، نماز عشا بيان شده است. «1» البتّه اين آيه در مقام بيان تمام نمازهاى روزانه نيست.
شخصى از اعمال زشت خويش ناراحت بود، لذا پس از نماز در مسجد از پيامبر صلى الله عليه و آله
«1». تفسير كنزالدقائق.
جلد 4 - صفحه 129
خواست تا او را حدّ بزند، حضرت به او فرمود: چون بعد از آن عمل خلاف، در نماز جماعت شركت كردهاى، خداوند تو را بخشيد. «1»
از امام صادق عليه السلام سؤال شد كه شخصى از طريق طاغوت درآمدهايى را بدست آورده وبا اميد به آيهى «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» به فقرا كمك مىكند وبه حج مىرود؟ حضرت فرمود: «انّ الخطيئة لا تكفر الخطيئة» گناه را نمىتوان با گناه پوشاند. «2» آنچه را بدست آورده مالِ مردم است وتصرّف در مال مردم به هر شكل حرام است.
اميد بخشترين آيهى قرآن:
حضرت على عليه السلام بر جمعى وارد شده و از آنها سؤال فرمودند: آيا مىدانيد اميدبخشترين آيهى قرآن كدام است؟! هر كس به فراخور حال خويش آيهاى را عنوان كرد:
بعضى گفتند: آيهى «إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ» «3» يعنى خداوند جز شرك، گناهان ديگر را مىبخشد.
بعض ديگر بر آن بودند كه اين آيه است؛ «وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً» «4» يعنى هر كس خلافكار و ظالم باشد ولى استغفار كند، خداوند را بخشنده و مهربان خواهد يافت.
عدّهاى اظهار داشتند آيهى «يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً» «5» يعنى اى بندگان من كه در حقّ خود اسراف كردهايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد، زيرا او همهى گناهان را مىبخشد.
تعدادى هم نظر به اين آيه داشتند؛ «وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ» «6» يعنى كسانى كه اگر كار زشتى انجام دادند و به خودشان ظلم كردند، ياد خداوند مىكنند و براى گناهان خويش استغفار مىنمايند، و كيست جز خداوند كه گناهان را ببخشد.
بعد از اينكه حضرت نظرات آنان را شنيد، فرمودند: از حبيبم رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: اميدبخشترين آيه در قرآن اين آيه است: «أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ»
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله ادامه دادند: يا على! سوگند به خداوندى كه مرا بشير و نذير به سوى مردم مبعوث كرد، وقتى كه انسان براى نماز وضو بگيرد، گناهانش ريخته مىشود، و زمانى كه رو به قبله كند، پاك مىشود. يا على! مثال اقامه كنندهى نمازهاى روزانه، مثل كسى است كه هر روز پنج مرتبه در نهر آبى كه جلوى منزل اوست خود را شستشو كند. «1»
پیام ها
1- رهبر بايد الگوى مردم باشد. فَاسْتَقِمْ ... أَقِمِ ...
2- نماز را بايد با شرايط و آداب كامل بجاى آورد. در كلمهى «اقامه»، معناى كمال و تمام نهفته است. «أَقِمِ الصَّلاةَ»
3- نماز، قوّت قلب مؤمنان است. چون در آيات گذشته، فرمان به استقامت و عدم اعتماد به ظالمان مطرح شد و اين امور نياز به روحيّهى بالا دارد، لذا در اين آيه، خداوند امر به تقويت روح با اهرم نماز مىفرمايد. فَاسْتَقِمْ ... وَ أَقِمِ الصَّلاةَ
4- نمازها را بايد در وقت مقرّر انجام داد. «طَرَفَيِ النَّهارِ»
5- نماز، روشنترين نمونهى كار نيك است. أَقِمِ ... إِنَّ الْحَسَناتِ ...
6- اعمال انسان در يكديگر تأثير دارند. «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ»
7- دستور به نماز، روشنترين پند خداست. «ذلِكَ ذِكْرى» (نماز، ذكر الهى است)
8- همهى افراد از تذكّرات الهى، بهرهمند نمىشوند. «ذِكْرى لِلذَّاكِرِينَ»
9- برپايى واقامهى نماز، پشتكار وحوصله مىخواهد. «2» «أَقِمِ الصَّلاةَ، وَ اصْبِرْ»
«1». تفاسير مجمعالبيان و كنزالدقائق.
«2». در آيهاى ديگر مىفرمايد: «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها» طه، 132.
#تفسیر_سوره_هود_آیه۱۱۴_۱۱۵جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلَوْ لا كانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولُوا بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِي الْأَرْضِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّنْ أَنْجَيْنا مِنْهُمْ وَ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا ما أُتْرِفُوا فِيهِ وَ كانُوا مُجْرِمِينَ «116»
پس چرا در قرون قبل از شما، صاحبان علم و قدرتى نبودند تا مردم را از فساد در زمين باز دارند، مگر گروه كمى از كسانى كه از ميان آنان نجاتشان داديم، و ستمگران دنبالهرو و دلبستهى مال و مقامى شدند كه در آن مست و سركش شده بودند و آنان مردمى مجرم و گناهكار بودند.
نکته ها
كلمهى «بَقِيَّةٍ» كه 3 بار در قرآن آمده، به معناى باقيمانده است، امّا معمولًا در لغت عرب، به فضل و قدرت گفته مىشود. شايد به خاطر آنكه انسان اجناس نفيس را نزد خود ذخيره مىكند و باقى نگه مىدارد، و شايد هم به جهت آنكه افرادى در صحنه باقى مىمانند كه داراى قدرت و قوّت بيشترى هستند.
در اين آيه خداوند از گروهى انتقاد كرده كه چرا مجهّز به علم و قدرت نمىشوند تا جامعه را هشدار دهند. اين هشدار با لحن «فَلَوْ لا» بارها در قرآن تكرار شده است، از جمله: آيهى «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ» «1» و آيهى «لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ» «2»
چون آيهى 114 پيرامون نماز و اين آيه در مورد نهى از منكر است، بجاست تا به آياتى از قرآن مجيد كه در آنها مسائل «نماز» و «امر به معروف ونهى از منكر» در كنار هم و متأثّر از يكديگر آمده، اشارهاى داشته باشيم. از جملهى اين آيات عبارتند از:
الف: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» «3» قطعاً نماز، انسان را از زشتىها و منكرات باز مىدارد.
ب: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» «4» همانا خوبىها (مثل نماز) بدىها را محو مىكند.
«1». توبه، 122.
«2». مائده، 63.
«3». عنكبوت، 45.
«4». هود، 114.
جلد 4 - صفحه 132
ج: «أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ» «1» نماز به پادار و امر به معروف كن و از منكر بازدار.
د: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ» «2» مؤمنان واقعى آنانند كه اگر در زمين به آنها مكنت و قدرت بخشيم، نماز به پا مىدارند و زكات مىپردازند.
پیام ها
1- در همهى زمانها، افراد بىتفاوت نسبت به مفاسد اجتماعى، محكوم و مورد انتقادند. فَلَوْ لا كانَ مِنَ الْقُرُونِ ...
2- بيشترين مسئوليّت در نهى از منكر، بر عهدهى صاحبان علم و قدرت است. «أُولُوا بَقِيَّةٍ»
3- در هر جامعهاى، افراد مصلح و دلسوز در اقليّت هستند. «إِلَّا قَلِيلًا»
4- رمز سقوط امّتهاى پيشين، بىتفاوتى و ترك نهى از منكر بوده است. «إِلَّا قَلِيلًا مِمَّنْ أَنْجَيْنا»
5- نتيجهى دلسوزى مصلحين و اصلاح جامعه، نجات از قهر الهى است. «أَنْجَيْنا»
6- ظلم، عيّاشى و جرم، اضلاع مثلث شوم سقوط و هَلاكتاند. «ظَلَمُوا، أُتْرِفُوا، مُجْرِمِينَ»
«1». لقمان، 14.
«2». حج، 41."
#تفسیر_سوره_هود_آیه۱۱۶_جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As