eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
101 عکس
24 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ ما نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ «104» و ما، آن (روز) را مگر براى مدّت معدودى به تأخير نمى‌اندازيم. يَوْمَ يَأْتِ لا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَ سَعِيدٌ «105» روزى كه (چون) بيايد، هيچ كس جز با اذن او حرفى نمى‌زند، پس (گروهى) از آنها بدبخت و سيه روز و (عدّه‌اى ديگر) خوشبخت و سعادتمندند. نکته ها كلمه‌ى «سَعادت»، به معناى فراهم بودن اسباب نعمت و كلمه‌ى «شَقاوت» به معناى فراهم بودن اسباب گرفتارى است. جلد 4 - صفحه 122 پیام ها 1- زمان برپايى قيامت و به پايان رسيدن دنيا، از پيش مشخّص و معيّن شده است. «لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ» 2- فاصله‌اى كه براى برپايى قيامت است، باز به خاطر دنبال كردن هدفى است. «لِأَجَلٍ» و نفرمود: «الى اجل» 3- در روز قيامت سكوت بر همه‌ى افراد حكم‌فرماست، مگر افرادى كه اجازه‌ى تكلّم داشته باشند. «لا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ»" ‏‏‏‏٠۴_۱٠۵_جز۱۲ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ «106» امّا (آن) كسانى كه بدبخت شده‌اند، پس در آتش (اند و در آنجا) ناله‌اى (زار) و خروشى (سخت) دارند. خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ «107» (و) تا آسمان‌ها و زمين پايدار است، در آن (آتش) جاودانند، مگر آنچه خداوند بخواهد، همانا پروردگارت هر چه را اراده كند، انجام مى‌دهد. نکته ها «زَفِيرٌ» فريادى است كه همراه با بيرون دادن نَفَس است و «شَهِيقٌ» ناله‌اى است طولانى كه توأم با فرو بردن نَفَس است. بعضى نيز «زَفِيرٌ» را آغاز صداى الاغ و «شَهِيقٌ» را پايان آن دانسته‌اند. همه‌ى افرادى كه به دوزخ مى‌روند، از لحاظ مدّت زمان حضور در آنجا يكسان نيستند، عدّه‌اى پس از مدّت كمى از دوزخ رهايى مى‌يابند، بعضى ديگر براى مدّت بسيار طولانى در جهنّم مى‌مانند و سرانجام خلاص مى‌شوند، امّا گروهى براى هميشه در آنجا مى‌مانند و هرگز از آن خارج نمى‌شوند. جلد 4 - صفحه 123 كلمه‌ى «خلود» در مواردى كه همراه با كلمه‌ى «ابد» آمده باشد، مثل: «خالِدِينَ فِيها ابدا» «1»، به معناى هميشگى و جاودانگى است، نه به معناى مدّت طولانى. در اين آيه اگر چه خلود تا زمان برقرار بودن آسمان‌ها و زمين بيان شده است و قرآن مدّت زمان استقرار آنها را تعيين فرموده‌ «2»، ليكن باز به معناى ابديّت و هميشگى است، زيرا كه‌ «ما دامَتِ السَّماواتُ» در زبان و ادبيات عرب، كنايه‌اى است كه براى ابديّت و جاودانگى آورده مى‌شود، اگر چه آسمان‌ها ابدى نيستند. پیام ها 1- انسان با انتخاب‌هاى خود باعث شقاوت خود مى‌شود. «شَقُوا» نه‌ «شَقُوا» 2- دست خداوند در نجات گروهى از دوزخيان (به دليل جرم كمتر و يا استحقاق عفو و يا هر دليل ديگرى) باز است. «إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ» «1». نساء، 169 و جنّ، 23. «2». ابراهيم، 48 و انبياء، 104." ‏‏‏‏٠۶_۱٠۷جز۱۲ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ «108» و امّا كسانى كه خوشبخت (و سعادتمند) شده‌اند، پس تا آسمان‌ها و زمين پابرجاست، در بهشت جاودانند، مگر آنچه پروردگارت بخواهد (اين) عطايى قطع ناشدنى است. پیام ها 1- عامل شقاوت و بدبختى انسان‌ها، اختيار و خواست خودشان است، ولى سعادت آنها با توفيق الهى است. لذا براى شقاوت جمله‌ «شَقُوا» و براى سعادت، عبارت‌ «سُعِدُوا» آمده است. 2- گرچه دست الهى در هر كارى باز است، حتّى براى بيرون كردن اهل بهشت از بهشت، «إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ» امّا با توجّه به فراز آخر اين آيه‌ «عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ» و جلد 4 - صفحه 124 وعده‌هايى كه در آيات ديگر داده شده، اين كار را انجام نخواهد داد و وقتى كسى وارد بهشت شد، براى هميشه در آنجا خواهد ماند" ‏‏‏‏٠۸جز۱۲ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَلا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هؤُلاءِ ما يَعْبُدُونَ إِلَّا كَما يَعْبُدُ آباؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنْقُوصٍ «109» پس (اى پيامبر!) از آنچه اين كفّار مى‌پرستند در شك و ترديد مباش، (كه) آنها عبادت نمى‌كنند مگر همان گونه كه قبلًا پدرانشان (بت‌ها را) عبادت مى‌كرده‌اند، و همانا ما نصيب آنها را به طور كامل و بى‌كم و كاست خواهيم پرداخت. پیام ها 1- يك رهبر بايد چنان در راه وهدف خود استوار و قاطع باشد كه انحراف امّت نتواند او را دچار تزلزل و سستى كند. «فَلا تَكُ» 2- مورد عتاب و خطاب قرار دادن شخصيّت‌ها، تأثير روانى بيشترى در مردم دارد. «فَلا تَكُ» 3- بت‌پرستان و مشركان، منطق و استدلال ندارند. «يَعْبُدُ آباؤُهُمْ» 4- نياكان، در اعمال و رفتار آيندگان نقش دارند. «يَعْبُدُ آباؤُهُمْ» 5- پيروى از سنّت‌ها و توجّه به افكار و عقايد نياكان، در همه جا داراى ارزش نيست. «يَعْبُدُ آباؤُهُمْ» 6- خداوند حتّى نسبت به كفّار و مشركان نيز ظلم نمى‌كند. «لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ»" ‏‏‏‏٠۹_جز۱۲ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ «110» و به تحقيق ما به موسى‌ كتاب (تورات) داديم، پس در آن اختلاف شد، و اگر سنّت پروردگارت (در مورد تأخير عذاب كفّار) از پيش مقرّر نگشته بود، هر آينه (در همين دنيا) ميان آنان داورى و حكم مى‌شد (و به كيفر مى‌رسيدند) و همانا آنان درباره‌ى آن در شكى هستند كه موجب بدگمانى آنان است. جلد 4 - صفحه 125 پیام ها 1- در هيچ دوره‌اى از تاريخ، تمام افراد قومى، هم عقيده نبوده‌اند. «فَاخْتُلِفَ فِيهِ» 2- از اختلاف مردم در دين و ايمان آوردن بعضى و كفر عدّه‌اى ديگر، ناراحت و نگران نباشيم كه اين حادثه‌ى جديدى نيست. «آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ» 3- با اينكه در آياتى از قرآن مجيد، تورات، كتاب نور خوانده شده، «1» امّا باز هم مردم در آن نور اختلاف كرده‌اند. «فَاخْتُلِفَ فِيهِ» 4- خداوند، خود نيز سنّت‌هاى خويش را مراعات كرده و زير پا نمى‌گذارد، چرا كه قبل از هر كس، اين قانونگذار است كه بايد احترام قانون را داشته باشد. «وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ» (خداوند دنيا را محلّ داورى قرار نداده است) 5- سنّت‌هاى الهى، بر اساس مقام ربوبيّت اوست. «سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ» 6- مهلت دادن به اختلاف كنندگان در كتاب آسمانى، از سنّت‌هاى الهى است. «كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ» «1». مائده، 44 و انعام، 91." ‏‏‏‏٠جز۱۲ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِنَّ كُلًّا لَمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ رَبُّكَ أَعْمالَهُمْ إِنَّهُ بِما يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ «111» و قطعاً پروردگارت (جزاى) تمام اعمال آنان را حتماً بطور كامل خواهد داد، همانا او به (تمام) آنچه (مردم) عمل مى‌كنند، آگاه است. پیام ها 1- در جهان بينى‌الهى، هيچ عملى بدون جواب و پاداش نيست. «لَيُوَفِّيَنَّهُمْ» 2- در پاداش يا كيفر الهى، هيچ كم و كاستى وجود ندارد. «لَيُوَفِّيَنَّهُمْ» جلد 4 - صفحه 126 3- جزاى كامل خداوند، بر اساس آگاهى كامل او از اعمال مردم است. «خَبِيرٌ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «112» پس (اى پيامبر!) همان گونه كه مأمور شده‌اى، استوار باش و (نيز) هر كس كه با تو، به سوى خدا آمده است، و سركشى نكنيد كه او به آنچه مى‌كنيد بيناست. نکته ها در روايات آمده است كه پيامبر فرمود: سوره‌ى هود مرا پير كرد. و گفته‌اند كه مراد حضرت اين آيه از سوره‌ى هود بوده است. «1» اگر چه فراز نخست اين آيه‌ «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ» در سوره‌ى ديگرى‌ «2» از قرآن مجيد نيز آمده، امّا آيه‌ى فوق به چنين خصوصيّتى معروف شده است. شايد سنگينى اين آيه، وجود فرازهاى ديگرى از تاريخ است كه در آيه بيان نشده و آن، استقامت ياران پيامبر صلى الله عليه و آله است كه همه‌ى آنها وفادار نبودند و پيامبر صلى الله عليه و آله از بى‌وفايى و ناپايدارى آنان در ناراحتى بود. پیام ها 1- حال كه خداوند كيفر وپاداش همه را بدون كم و كاست مى‌دهد، پس استقامت كن. كُلًّا لَمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ‌ ... فَاسْتَقِمْ‌ 2- نتيجه‌ى تاريخ انبيا، استقامت است. «فَاسْتَقِمْ» 3- در استقامت و پايدارى، رهبر بايد پيشگام همه باشد. «فَاسْتَقِمْ» (شرايط مكّه براى مسلمانان صدر اسلام، دشوار و نياز به استقامت بوده است) 4- پايدارى زمانى ارزش دارد كه در همه‌ى امور باشد. در عبادت، در ارشاد، تحمل ناگوارى‌ها و مانند آن. «فَاسْتَقِمْ» 5- عمل بايد بر طبق نص و فرمان الهى باشد، نه بر اساس قياس و استحسان و «1». تفسير نمونه. «2». شورى‌، 15 جلد 4 - صفحه 127 خيال و امثال آن. «كَما أُمِرْتَ» 6- پايدارى رهبر بدون همراهى و پايدارى امّت بى‌نتيجه است. «وَ مَنْ تابَ مَعَكَ» 7- رجوع و بازگشت به خدا، بهاى سنگينى را مى‌طلبد و آن، استقامت وپايدارى در راه مستقيم است. «وَ مَنْ تابَ مَعَكَ» 8- همه چيز بايد طبق فرمان باشد، نه زياده‌روى وطغيان. كَما أُمِرْتَ‌ ... وَ لا تَطْغَوْا 9- رهبر و امّت بايد در راه مستقيم حركت كنند و از افراط و تفريط بپرهيزند. «فَاسْتَقِمْ، وَ لا تَطْغَوْا» 10- استقامت در دين، پاداش الهى را در پى دارد. فَاسْتَقِمْ‌ ... إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ «113» و به ستمگران تمايل وتكيه نكنيد كه آتشِ (عذاب) شما را فرا مى‌گيرد و (در اين صورت) براى شما در برابر خداوند، هيچ دوست و سرپرستى نيست، پس (از هيچ ناحيه‌اى) مورد كمك قرار نخواهيد گرفت. نکته ها در روايات مى‌خوانيم كه مودّت و محبّت به ظالم و اطاعت از او، از مصاديق ركون به ظالم محسوب مى‌شود. در روايتى مى‌فرمايد: به ستمگر اميدى نداشته باش، گرچه او فاميل و دوست تو باشد. «و ان كان حميما قريباً» «1» در كافى، نيز اين روايت آمده كه اگر به مقدار زمانِ دست به جيب كردن ستمگر براى بخشش، راضى به زنده بودن او باشى، ركون و تكيه بر ظالم كرده‌اى كه خدا از آن نهى نموده‌است. «2» از آنجا كه اطاعت از اولى الامر، واجب و از سوى ديگر، ركون به ظالم حرام است، پس اولى الامر نمى‌تواند ظالم باشد، بلكه بايد معصوم نيز باشد، زيرا گناه از مصاديق ظلم به شمار مى‌رود. «1». تفسير كنزالدقائق. «2». كافى، ج 5، ص 108. جلد 4 - صفحه 128 ركون و تكيه بر ظالم، آتش و عذاب خداوند را در پى دارد، پس وضعيّت خود ظالم چگونه خواهد بود؟! پیام ها 1- هرگونه تمايل واعتماد به ستمگران داخلى وخارجى، ممنوع است. «لا تَرْكَنُوا» (ستمگران، لايق پيروى و رهبرى نيستند) 2- تكيه بر ستمگران، گناه كبيره است. (هر گناهى كه قرآن درباره‌ى آن وعده‌ى آتش داده، گناه كبيره است) لا تَرْكَنُوا ... فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ 3- به جاى تمسّك به ظالم، به خدا توكّل كنيم. «وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ» 4- نتيجه‌ى تكيه بر ستمگران، غربت و تنهايى است. «ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As