eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
102 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220514-WA0007.
3.04M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۴۲ @tafsir_qheraati
إِنَّ الْمُنافِقِينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى‌ يُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا «142» همانا منافقان با خدا مكر و حيله مى‌كنند در حالى كه خداوند (به كيفر عملشان) با آنان مكر مى‌كند. و هرگاه به نماز برخيزند با كسالت برخيزند، آن هم براى خودنمايى به مردم و خدا را جز اندكى ياد نمى‌كنند. نکته ها منافق، كسى است كه در ظاهر احكام دينى را به جاى مى‌آورد، امّا انگيزه‌هاى او الهى نيست. نماز مى‌خواند، امّا از روى رياكارى، كسالت و غفلت. او گمان مى‌كند با اين روش خدا جلد 2 - صفحه 192 را فريب مى‌دهد، در حالى كه نمى‌داند خودش را فريب داده و خداوند به درون او آگاه است و جزاى فريبكارى او را مى‌دهد. امام رضا عليه السلام مى‌فرمايد: چون خداوند، جزاى خدعه آنان را مى‌دهد، به اين كيفر الهى، خدعه گفته مى‌شود. «1» نماز مطلوب، عاشقانه، خالصانه و دائمى است. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: آنان كه نماز را به آخر وقت مى‌اندازند وفشرده مى‌خوانند، نماز منافقان را انجام مى‌دهند. «2» قرآن نسبت به مؤمنان جمله‌ى‌ «أَقامُوا الصَّلاةَ»* به كار مى‌برد ولى درباره‌ى منافقان جمله‌ى‌ «قامُوا إِلَى الصَّلاةِ» و تفاوت ميان‌ «أَقامُوا»* و «قامُوا» تفاوت ميان برپاداشتن و به پا خاستن است. پیام ها 1- فريبكارى، بى نشاطى در نماز، رياكارى و غفلت از ياد خدا، از نشانه‌هاى نفاق است. «إِنَّ الْمُنافِقِينَ يُخادِعُونَ‌، يُراؤُنَ‌، لا يَذْكُرُونَ» 2- منافقان بدانند كه با خدا طرفند. «وَ هُوَ خادِعُهُمْ» 3- كيفر خدا متناسب با عمل است. «يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ» 4- نماز منافقان، نه روحيّه و نشاط دارد، نه انگيزه، نه مقدار. «كُسالى‌، يُراؤُنَ‌، قَلِيلًا» @tafsir_qheraati
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز) @tafsir_qheraati
AUD-20220515-WA0020.
2.5M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۴۳و ۱۴۴ @tafsir_qheraati
مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا «143» (منافقان) بين كفر و ايمان سرگشته‌اند، نه با اين گروه‌اند و نه با آن گروه و خداوند هر كه را گمراه كند، براى او راه نجاتى نخواهى يافت. «1». تفسير نورالثقلين. «2». درّالمنثور، ج 2، ص 237. جلد 2 - صفحه 193 نکته ها «تَذَبذُب» حركت چيزى است كه در هوا آويخته باشد و هيچ جايگاه و پايگاه محكم و استوارى در روى زمين نداشته باشد. پیام ها 1- منافقان، استقلال فكر و عقيده ندارند به هر حركتى مى‌چرخند، به ديگران وابسته و بى‌هدف سرگردانند. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ» 2- منافق، آرامش ندارد. چون پيوسته بايد موضع جديد، تصميم فورى و عجولانه بگيرد. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ» 3- در مواضع اعتقادى و بينش فكرى، قاطعيّت لازم است. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ» 4- منافق، مورد قهر خداوند است. «مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ» 5- نفاق، درد بى درمان است. «فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا»
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً مُبِيناً «144» اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! كافران را به جاى مؤمنان دوست و سرپرست خود نگيريد، آيا مى‌خواهيد براى خداوند دليل و حجّت آشكار عليه خودتان قرار دهيد؟ نکته ها مؤمنان حقّ ايجاد رابطه با كفّار را ندارند، ولى منافقان با كافران رابطه‌ى تنگاتنگ دارند. قرآن، كفّار را شيطان‌هاى منافقان‌ «خَلَوْا إِلى‌ شَياطِينِهِمْ» «1» و برادران منافقان معرفى مى‌كند «الَّذِينَ نافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا» «2» تعبيرات قرآن در آيات 139 و 141 مبين كيفيّت رابطه‌ى آنان با كفّار بود. «1». بقره، 17. «2». حشر، 11. جلد 2 - صفحه 194 پیام ها 1- پذيرش ولايت كفّار با ايمان سازگار نيست. يك دل، دو دوستى برنمى‌دارد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا ... 2- تولّى و تبرّى، دوستى با مؤمنان و دورى از كافران، لازمه‌ى ايمان است. «لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ» 3- از هر نوع اختلاط، رفاقت و قراردادى كه نتيجه‌اش به زيان مسلمانان باشد، بايد پرهيز كرد. «لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ» 4- در سياست خارجى، روابط سياسى و اقتصادى، گزينش‌ها و عزل و نصب‌ها، هر اقدامى كه به سلطه‌ى كفّار بر مسلمانان انجامد حرام و محكوم است. «لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ» 5- مسلمان ذلّت پذير، در برابر خداوند پاسخى ندارد. أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ‌ @tafsir_qheraati
AUD-20220516-WA0008.
3.56M
‏فایل صوتی از طرف دانشمند
إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً «145» قطعاً منافقان، در پست‌ترين عمق آتشند وهرگز براى آنان هيچ ياورى نمى‌يابى. نکته ها «درك»، عميق‌ترين نقطه‌ى درياست. به مطلبى هم كه عمق آن فهميده شود، مى‌گويند: درك شد. به پله‌هايى كه رو به پايين مى‌رود «درك»، و به پله‌هايى كه رو به بالا مى‌رود «درجه» مى‌گويند. همان گونه كه بهشت، درجات دارد، دوزخ هم دركات دارد. پیام ها 1- جايگاه منافقان در دوزخ از كفّار بدتر است. «فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ» 2- دوزخ، مراتب و درجاتى دارد. «فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ» 3- در قيامت، راهى براى نجات منافقان نيست. «لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً» 4- شفاعت، شامل حال منافقان نمى‌شود. «لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً» @tafsir_qheraati
إِلَّا الَّذِينَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَ أَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْراً عَظِيماً «146» مگر آنان كه توبه كرده و (گذشته‌ى خود را) اصلاح نموده و به (دامن لطف) خدا پناه برده و براى خدا از روى اخلاص به دين گرويده‌اند، پس اينان در زمره‌ى مؤمنان هستند وبزودى خداوند به مؤمنان، پاداشى بزرگ خواهد داد. پیام ها 1- راه توبه، براى همه حتّى منافقان باز است و آنان را از «درك اسفل» به بهشت اعلا مى‌رساند. «إِلَّا الَّذِينَ تابُوا» 2- انسان آزاد است و مى‌تواند آگاهانه تغيير جهت دهد. «تابُوا» 3- همراه با شديدترين تهديدها، به مردم اميد هم بدهيد. فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ‌ ... إِلَّا الَّذِينَ تابُوا 4- توبه تنها يك اظهار پشيمانى نيست، بلكه بازسازى همه جانبه است. «أَصْلَحُوا، اعْتَصَمُوا، أَخْلَصُوا» 5- توبه‌ى هر گناهى، به شكلى است. توبه‌ى نفاق، اصلاح به جاى تخريب، اعتصام به خداوند به جاى وابستگى به اين و آن، و اخلاص به جاى ناخالصى است. «أَصْلَحُوا و اعْتَصَمُوا و أَخْلَصُوا» 6- التقاط در عقايد و انديشه، ممنوع است. «أَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ» 7- منافقانِ توّاب، در جدا شدن از هم‌فكرانشان احساس غربت نكنند. چون دوستان بهترى مى‌يابند. «فَأُولئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ» تفسیر صوتی استاد قرائتی انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 https://eitaa.com/tafsir_qheraati
ما يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ وَ كانَ اللَّهُ شاكِراً عَلِيماً «147» اگر شكر گزاريد و ايمان آوريد، خداوند مى‌خواهد با عذاب شما چه كند؟ در حالى كه خداوند همواره حقّ شناس داناست. پیام ها 1- كيفرهاى الهى، بر پايه‌ى عدالت اوست، نه انتقام و قدرت‌نمايى. عامل عذاب، خود انسان‌هايند. «ما يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ» 2- شناخت نعمت‌هاى او و شكر آنها، زمينه‌ى قبول دعوت و ايمان است. «شَكَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ» 3- ايمان به خداوند، بارزترين جلوه‌ى شكرگزارى است. «إِنْ شَكَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ» 4- شكر، هم مايه‌ى نجات از قهر، هم سبب دريافت لطف بيشتر است. «ما يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُمْ‌، كانَ اللَّهُ شاكِراً» 5- اگر شما شكر كنيد، خداوند هم نسبت به شما شاكر است. «كانَ اللَّهُ شاكِراً» 6- خداوند، با آنكه بى نياز است، ولى از بنده‌ى كوچكش تشكّر مى‌كند. چرا ما شكر او را به جا نياوريم؟! «إِنْ شَكَرْتُمْ، كانَ اللَّهُ شاكِراً» @tafsir_qheraati
AUD-20220517-WA0046.
2.98M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۴۸ @tafsir_qheraati
لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَ كانَ اللَّهُ سَمِيعاً عَلِيماً «148» خداوند، آشكار كردن گفتار بد را دوست نمى‌دارد، مگر از كسى كه به او ستم شده باشد و خداوند، شنواى داناست. نکته ها اين آيه به مظلوم، اجازه دادخواهى و فرياد مى‌دهد، نظير آيه‌ى 41 سوره شورى كه مى‌فرمايد: «وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ» و هركس پس از ستم ديدن، يارى جويد و انتقام گيرد، راه نكوهشى بر او نيست. افشاى زشتى‌ها را بارها قرآن منع كرده واز گناهان كبيره شمرده و وعده عذاب داده است. از جمله آيه 19 سوره نور كه علاقه به افشاى زشتى‌هاى مؤمنان را گناه مى‌داند: «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» در تعبير «مَنْ ظُلِمَ» چند احتمال است: 1. به معناى «ممّن ظلم» باشد، يعنى فرياد زدن كسى كه مورد ظلم قرار گرفته، جايز است. 2. به معناى «لمن ظلم»، يعنى فرياد به نفع مظلوم، هر چند خودش مظلوم نباشد. 3. به معناى «على من ظلم»، يعنى فرياد اعتراض‌آميز به مظلومى كه ساكت نشسته و ذلّت مى‌پذيرد. البتّه احتمال اوّل، نزديك‌ترين احتمال است. آنچه حرام است، افشاى عيوب مردم در برابر ديگران است، نه بازگويى عيوب افراد به خود آنان. چون پيامبر خدا فرموده است: مؤمن، آيينه‌ى مؤمن است. «1» امام صادق عليه السلام درباره‌ى اين آيه فرمودند: كسى كه افرادى را مهمان كند، ولى از آنان به صورت ناشايست پذيرائى كند، از كسانى است كه ستم كرده و بر مهمان باكى نيست كه‌درباره‌ى او چيز بگويند. «2» «1». بحار، ج 74، ص 233. «2». وسائل، ج 12، ص 289. جلد 2 - صفحه 19 پیام ها 1- قانون كلّى و اصلى، حرمت افشاگرى و بيان عيوب مردم است، مگر در موارد خاص. «لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ» 2- افشاى عيوب مردم، به هر نحو باشد حرام است. (با شعر، طنز، تصريح، تلويح، حكايت، شكايت و ...) «لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ» 3- نشانه‌ى جامعه اسلامى آن است كه مظلوم بتواند با آزادى كامل، عليه ظالم فرياد بزند. «الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ» 4- غيبت مظلوم از ظالم جايز است. «الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ» 5- اسلام، حامى ستمديدگان است. «إِلَّا مَنْ ظُلِمَ» 6- سوء استفاده از قانون ممنوع است. ستمگران بدانند كه حرمت غيبت، راه ستمگرى را برايشان نمى‌گشايد. «إِلَّا مَنْ ظُلِمَ» 7- تنها مظلوم، اجازه‌ى غيبت از ظالم را دارد، آن هم در مورد ظلم او، نه عيوب ديگرش. «1» «إِلَّا مَنْ ظُلِمَ» 8- ظالم، در جامعه‌ى اسلامى احترام ندارد، بايد محكوم و به مردم معرفى شود. لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ ... إِلَّا مَنْ ظُلِمَ‌ 9- در تزاحم ارزش‏هاى انسانى، بايد اهم و مهم رعايت شود. ارزش‏ دفاع از مظلوم، بيش از ارزش حيا وسكوت است. لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ ... إِلَّا مَنْ ظُلِمَ‌ 10- در موارد جواز افشاى عيوب، از مرز حقّ تجاوز نكنيد، چون خداوند شنوا و داناست. «سَمِيعاً عَلِيماً» @tafsir_qheraati
AUD-20220518-WA0040.
1.55M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۴۹ @tafsir_qheraati
إِنْ تُبْدُوا خَيْراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا قَدِيراً «149» «1». تفسير الميزان. جلد 2 - صفحه 199 اگر كار نيكى را آشكارا يا پنهان انجام دهيد، يا از لغزش و بدى ديگران درگذريد، بدانيد كه قطعاً خداوند بخشاينده تواناست. نکته ها هرجا كه مظلوم در موضع قدرت قرار گرفت و عفوِ ظالم اثر تربيتى دارد، بايد عفو كرد و هرجا سكوت، موجب ذلّت مظلوم و تقويت ظلم است بايد فرياد زد. انتقام و قصاص، «حقّ» است و عفو و گذشت، «فضل». به فرموده‌ى حضرت على عليه السلام، بخشودن دشمن، سپاس چيره شدن بر اوست. «اذا قدرت على عدوّك فاجعل العفو عنه شكراً للقدرة عليه» «1» پیام ها 1- بايد نسبت به خوبى‌ها مشوق بود و نسبت به بدى‌ها، بخشاينده. إِنْ تُبْدُوا خَيْراً ... أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ 2- گاهى ظلم ستيزى وفرياد، ارزش است و گاهى عفو وبخشش. «تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ» 3- عفو از موضع قدرت، ارزشمند است. «عَفُوًّا قَدِيراً» @tafsir_qheraati
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز) @tafsir_qheraati
AUD-20220519-WA0017.
3.07M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۵۰ و ۱۵۱ @tafsir_qheraati
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا «150» قطعاً كسانى كه به خداوند و پيامبرانش كفر مى‌ورزند و مى‌خواهند ميان خدا و پيامبرانش جدايى بيفكنند و مى‌گويند: به بعضى ايمان مى‌آوريم و به بعضى كافر مى‌شويم، و مى‌خواهند در اين ميانه راهى در پيش گيرند، (كه مطابق هوس باشد، نه عقل و استدلال). «1». نهج‌البلاغه، قصار 10. تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 200 أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً «151» به حقيقت كافر همين‌هايند و ما براى كافران عذاب خواركننده آماده ساخته‌ايم. نکته ها آيه 150 به منزله‌ى مبتدا و آيه‌ى 151 به منزله‌ى خبر آن است. يهوديان و مسيحيان، به خاطر هوس‌ها و تعصّبات جاهلانه و تنگ نظرى‌هاى بى‌دليل، برخى انبيا را قبول داشتند و به برخى كافر بودند. پیام ها 1- نبوّت، يك جريان وسنّت دائمى الهى و همچون زنجير بهم پيوسته است. پس بايد به همه‌ى اين جريان اعتقاد داشت. «يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ» (البته نسبت به «امامت» نيز عقيده به همه‌ى امامان لازم است. پذيرش بعضى و انكار بعضى يا توقّف، به منزله‌ى كفر به همه ائمه است.) 2- خدا و رسول، جبهه‌ى واحدند و جدايى در كار نيست. «يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ» 3- كفر به خدا و رسولان، يا ايمان به خدا و كفر به همه‌ى پيامبران، يا ايمان به خدا و كفر نسبت به بعضى انبيا، ممنوع است. راه حقّ، ايمان به خدا و همه‌ى پيامبران است. «يَكْفُرُونَ، يُفَرِّقُوا، يَقُولُونَ‌، هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا» 4- همه اديان آسمانى بايد به رسميّت شناخته شوند. (البتّه در مرز تاريخى خود) «يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ» 5- پذيرش قوانين مخالف اسلام، نوعى تبعيض در دين و ممنوع است. «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ» 6- التقاط و راه جديدى در برابر راه انبيا گشودن، كفر است. «يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ» 7- جهنّم، هم اكنون نيز موجود و آفريده شده است. «أَعْتَدْنا» @tafsir_qheraati
AUD-20220520-WA0010.
1.91M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۵۲ @tafsir_qheraati
وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لَمْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً «152» جلد 2 - صفحه 201 و كسانى كه به خدا و پيامبرانش ايمان آورده و ميان هيچ يك از آنان جدايى نيفكنده‌اند، اينانند كه بزودى پاداششان را به آنان خواهد داد و خداوند، همواره بخشاينده و مهربان است. پیام ها 1- بايد به خدا وتمام پيامبرانش ايمان داشت. با اينكه درجات انبيا وشعاع مأموريّت آنها متفاوت است، ولى ايمان به همه آنها ضرورى است. «آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ» 2- با اين‌كه هستى ما و توفيقات ما و تمام امكانات و ابزارهاى ما از اوست، ولى باز هم به ما پاداش مى‌دهد. «أُجُورَهُمْ» @tafsir_qheraati
AUD-20220521-WA0009.
2.44M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۵۳ @tafsir_qheraati
يَسْئَلُكَ أَهْلُ الْكِتابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتاباً مِنَ السَّماءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسى‌ أَكْبَرَ مِنْ ذلِكَ فَقالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ فَعَفَوْنا عَنْ ذلِكَ وَ آتَيْنا مُوسى‌ سُلْطاناً مُبِيناً «153» اهل‌كتاب از تو مى‌خواهند كه كتاب ونوشته‌اى از آسمان برايشان فرود آورى، بى‌گمان از موسى بزرگ‌تر از آن را خواستند كه گفتند: خدا را آشكارا به ما نشان بده! پس به سزاى ظلمشان صاعقه آنان را فراگرفت، سپس بعد از آنكه معجزه‌هاى روشن براى آنان آمد، گوساله‌پرستى را پيش گرفتند، پس (از توبه) ما از آن (گناه) هم درگذشتيم و عفو كرديم و به موسى حجّتى آشكار داديم. نکته ها خواسته‌ى يهود از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آن بود كه قرآن هم مانند تورات يكجا نازل شود و اين بهانه‌اى بيش نبود. خداوند در پاسخ آنان مى‌فرمايد: حتّى اگر قرآن را يكجا در نامه‌اى قابل لمس فرود آوريم، كافران آن را جادو مى‌پندارند، «وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَيْكَ كِتاباً فِي قِرْطاسٍ فَلَمَسُوهُ‌ جلد 2 - صفحه 202 بِأَيْدِيهِمْ لَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ» «1» بهانه‌هاى كفّار، براى ايمان نياوردن، شبيه به هم است. مشركان نيز همين تقاضا را از رسول خدا داشتند و مى‌گفتند: «لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنا كِتاباً نَقْرَؤُهُ» «2» پیام ها 1- اعمال، افكار و اخلاق ناپسند نياكان، براى آيندگان سوءسابقه مى‌شود. فَقَدْ سَأَلُوا ... 2- بنى‌اسرائيل در پى حقّ نبودند. وگرنه پس از آن همه معجزات، چرا گوساله پرست شدند؟ «اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ» 3- از ايمان نياوردن كفّار، نگران وناراحت نباشيد، چون در برابر همه انبيا افراد لجوج بوده‌اند. «سَأَلُوا مُوسى‌ أَكْبَرَ مِنْ ذلِكَ» 4- خدا با چشم ديده نمى‌شود و درخواست ديدن او بدين صورت ظلم و ستمگرى است. «أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ» 5- انكار حقّ و انحراف فكرى، قهر خداوند را در همين دنيا به دنبال دارد. «فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ» 6- رحمت الهى حتّى گناه گوساله پرستى را هم مى‌بخشايد. «فَعَفَوْنا» 7- انبيا مورد حمايت پروردگارند. «وَ آتَيْنا مُوسى‌ سُلْطاناً مُبِيناً» @tafsir_qheraati
فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ وَ كُفْرِهِمْ بِآياتِ اللَّهِ وَ قَتْلِهِمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْها بِكُفْرِهِمْ فَلا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا «155» و به خاطر پيمان شكنى، و كفر آنان به آيات خدا و كشتن پيامبران به ناحقّ، و گفتن اين سخن كه بر دلهاى ما پرده افتاده است (آنان را عقوبت كرديم) بلكه خداوند بر دل‌هاى آنان به خاطر كفرشان مهر زد و جز اندكى، ايمان نمى‌آورند. جلد 2 - صفحه 204 نکته ها بنى‌اسرائيل زمان پيامبر صلى الله عليه و آله انبيا را نكشته بودند، ولى پدران و اجداد آنان مرتكب چنين جنايتى شده بودند. امّا بدان جهت كه فرزندان به كار اجداد خود راضى بودند، جنايات به آنان نيز نسبت داده شده است. «1» پیام ها 1- پيمان شكنى، گناهى در رديف كفر، بلكه زمينه ساز آن است. «نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ وَ كُفْرِهِمْ» 2- ناسپاسى نعمت تا جايى است كه آزاد شدگان به دست انبيا، قاتل انبيا مى‌شوند. «قَتْلِهِمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ» 3- انسان با كفر ولجاجت، زمينه‌ى سقوط خود را فراهم مى‌كند. طَبَعَ‌ ... بِكُفْرِهِمْ‌ 4- ايمان آوردن افراد اندك در برابر كفر اكثر مردم، دليل بر آن است كه انسان، قدرت انتخاب و تصميم دارد. پس دوستان، محيط و نظام فاسد، نبايد اراده‌ى انسان را در راه حقّ عوض كنند. «فَلا يُؤمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا» «1». تفسير قمّى، ج 1، ص 157. @tafsir_qheraati
AUD-20220522-WA0042.
3.05M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۵۴ @tafsir_qheraati
AUD-20220523-WA0012.
2.53M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۵۵ @tafsir_qheraati
فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ وَ كُفْرِهِمْ بِآياتِ اللَّهِ وَ قَتْلِهِمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْها بِكُفْرِهِمْ فَلا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا «155» و به خاطر پيمان شكنى، و كفر آنان به آيات خدا و كشتن پيامبران به ناحقّ، و گفتن اين سخن كه بر دلهاى ما پرده افتاده است (آنان را عقوبت كرديم) بلكه خداوند بر دل‌هاى آنان به خاطر كفرشان مهر زد و جز اندكى، ايمان نمى‌آورند. جلد 2 - صفحه 204 نکته ها بنى‌اسرائيل زمان پيامبر صلى الله عليه و آله انبيا را نكشته بودند، ولى پدران و اجداد آنان مرتكب چنين جنايتى شده بودند. امّا بدان جهت كه فرزندان به كار اجداد خود راضى بودند، جنايات به آنان نيز نسبت داده شده است. «1» پیام ها 1- پيمان شكنى، گناهى در رديف كفر، بلكه زمينه ساز آن است. «نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ وَ كُفْرِهِمْ» 2- ناسپاسى نعمت تا جايى است كه آزاد شدگان به دست انبيا، قاتل انبيا مى‌شوند. «قَتْلِهِمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ» 3- انسان با كفر ولجاجت، زمينه‌ى سقوط خود را فراهم مى‌كند. طَبَعَ‌ ... بِكُفْرِهِمْ‌ 4- ايمان آوردن افراد اندك در برابر كفر اكثر مردم، دليل بر آن است كه انسان، قدرت انتخاب و تصميم دارد. پس دوستان، محيط و نظام فاسد، نبايد اراده‌ى انسان را در راه حقّ عوض كنند. «فَلا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا» «1». تفسير قمّى، ج 1، ص 157 @tafsir_qheraati
AUD-20220524-WA0008.
3M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۵۶-۱۵۷-۱۵۸ @tafsir_qheraati
وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقِيناً «157» و (عذاب ولعنت ما آنان را فرا گرفت، به خاطر) سخنى كه (مغرورانه) مى‌گفتند: «ما عيسى بن مريم، فرستاده‌ى خدا را كشتيم» در حالى كه آنان‌عيسى را نه كشتند و نه به دار آويختند، بلكه كار بر آنان مشتبه شد (و كسى شبيه به او را كشتند) و كسانى كه درباره‌ى عيسى اختلاف كردند خود در شك بودند و جز پيروى از گمان، هيچ يك به گفته‌ى خود علم نداشتند و به يقين او را نكشته‌اند. بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً «158» بلكه خداوند او را به سوى خود بالا برد و خداوند عزيز و حكيم است. «1». دّرالمنثور، ج 2 ص 238. جلد 2 - صفحه 206 نکته ها امام صادق عليه السلام درباره جمله‌ى‌ «وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ» فرمودند: غيبت حضرت قائم عليه السلام نيز همين طور است، همانا امّت آن را به خاطر طولانى شدن انكار مى‌كنند، برخى مى‌گويند: قائم متولّد نشده است، برخى مى‌گويند: متولّد شده ومرده است، وبرخى ديگر مى‌گويند: يازدهمين ما عقيم بوده و ... «1» عوامل و نشانه‌هاى مشتبه شدن امر و به دار آويختن شخصى ديگر به جاى حضرت عيسى به اين صورت بود: 1. مأموران دستگير كننده، رومى وغريب بودند وعيسى عليه السلام را نمى‌شناختند. (احتمالًا كسى كه بناى خيانت داشت و با گرفتن پول، عيسى را به مخالفان معرّفى كرد، خود گرفتار گشت.) «2» 2. اقدام براى دستگيرى عيسى، شبانه بود. 3. شخص دستگير شده، از خداوند شكايت كرد. كه اين شكايت با مقام نبوّت سازگار نيست. 4. همه انجيل‌هاى مسيحيان كه فدا شدن عيسى وبه دارآويختن او را با آب وتاب نقل كرده‌اند، سالها پس از عيسى نوشته شده وامكان خطا در آنها بسيار است. 5. گروه‌هايى از مسيحيان مسأله صليب را قبول ندارند و در اناجيل هم تناقضاتى است كه موضوع را مبهم مى‌كند. پیام ها 1- گاهى سقوط اخلاقى انسان تا آنجاست كه به پيامبركشى افتخار مى‌كند. «إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ» 2- در برابر ادّعاهاى باطل، صراحت لازم است. «ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ» 3- عيسى عليه السلام هم تولّدش، هم رفتنش از اين جهان بطور غيرطبيعى بود. عروج كرد تا ذخيره‌اى براى آينده باشد. «بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ» 4- معراج، براى غير از پيامبر اسلام هم بوده است. «بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ» «1». الغيبة طوسى، ص 170. «2». تفسير فرقان. جلد 2 - صفحه 207 5- عيسى، مهمان خداست. «رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ» 6- در آسمان‌ها امكان زيستن انسان وجود دارد. «بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ» 7- اراده‌ى الهى همه توطئه‌ها را خنثى مى‌كند. «كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً» @tafsir_qheraati
AUD-20220525-WA0019.
2.32M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۵۹ و ۱۶۰ @tafsir_qheraati
وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً «159» و هيچ كس از اهل كتاب نيست مگر آنكه پيش از مرگش به او (مسيح) ايمان مى‌آورد و او روز قيامت، بر آنان گواه خواهد بود. نکته ها شايد معناى آيه اين باشد: قبل از مرگ مسيح عليه السلام، تمام اهل‌كتاب به او ايمان مى‌آورند. چون طبق روايات شيعه وسنّى، عيسى عليه السلام در آخرالزمان از آسمان فرود آمده و پشت سر امام زمان عليه السلام نماز مى‌خواند و مدّت‌ها زيسته، سپس از دنيا مى‌رود. آن روز، مسيحيان به او ايمان صحيح مى‌آورند، نه ايمانى كه او را پسر خدا بدانند. «1» پیام ها 1- همه‌ى كافران و منحرفان، در آستانه‌ى مرگ كه پرده‌ها كنار مى‌رود، به هوش مى‌آيند و ايمان مى‌آورند، ولى سودى ندارد. وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ‌ ... 2- مرگ، يك سنّت قطعى براى همه است. حتّى براى عيسى كه قرنها در بهترين شرايط مهمان خدا و فرشتگان بوده است. «2» «قَبْلَ مَوْتِهِ» 3- انبيا، گواهان و شاهدان بر انسان‌هايند. «يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً @tafsir_qheraati
فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيراً «160» «1». تفسير الميزان. «2». اگر مراد از «قبل موته» مرگ حضرت عيسى باشد. جلد 2 - صفحه 208 و به خاطر ستمى كه يهوديان روا داشتند و به خاطر آن كه بسيارى از مردم را از راه خدا باز مى‌داشتند، ما چيزهاى پاك و دلپسندى را كه قبلًا برايشان حلال بود، بر آنان حرام كرديم. نکته ها شايد مراد از طيباتى كه بر يهود حرام شد، همان باشد كه در آيه‌ى 146 انعام آمده است‌ «وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ» اين تحريم در تورات كنونى نيز وجود دارد. «1» حالات و اعمال فرد و جامعه، در برخوردارى از نعمت‌هاى الهى يا زوال آنها نقش اصلى دارد. در سوره‌ى فجر آيه 17 مى‌خوانيم كه گاهى دليل محروميّت، بى‌توجّهى به يتيمان است. «كَلَّا بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ» و در آيه 96 سوره‌ى اعراف مى‌خوانيم: اگر اهل قريه‌ها ايمان و تقوا داشته باشند از بركات آسمان بهره‌مند مى‌شوند. «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ» چنانكه در حديث مى‌خوانيم: كسانى كه محصولات كشاورزى آنان نامرغوب مى‌شود، به خاطر ظلمى است كه از آنان سرزده است. «2» پیام ها 1- ظلم، زمينه‌ى محروميّت از نعمت‌هاست. فَبِظُلْمٍ‌ ... حَرَّمْنا 2- گاهى محروميّت‌هاى اقتصادى و تنگناهاى مادّى نشانه‌ى قهر وكيفر الهى است. فَبِظُلْمٍ‌ ... حَرَّمْنا 3- حرام‌ها هميشه به خاطر رعايت مسائل بهداشتى نيست. فَبِظُلْمٍ‌ ... حَرَّمْنا 4- گرچه مجازات اصلى در قيامت است، ولى كيفرهاى دنيوى حالت هشدار دارد وبراى خلاف‌كاران، كيفر وبراى صالحان آزمايش است. فَبِظُلْمٍ‌ ... حَرَّمْنا 5- بستن راه خدا به هر طريق (تحريف، كتمان، بدعت، فساد، انحراف و ...) عامل محروميّت از نعمت‌هاست. «وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ» @tafsir_qheraati