"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ «26»
اى فرزندان آدم! همانا بر شما لباسى فروفرستاديم تا هم زشتى (برهنگى) شما را بپوشاند و هم زيورى باشد، و (لى) لباس تقوا همانا بهتر است. آن، از نشانههاى خداست، باشد كه آنان پند گيرند (و متذكّر شوند).
نکته ها
پس از نقل داستان حضرت آدم، خداوند در اين سوره چهار بار (در اين آيه و آيات 27، 31 و 35)، فرزندان آدم و نسل بشر را خطاب قرار داده و به امورى همچون: حفظ لباس تقوا، فريب شيطان را نخوردن، در خوراكىها و آشاميدنىها و تجمّلات اسراف نكردن و پذيرفتن دعوت انبيا، سفارش كرده است.
«ريش»، به معناى پر پرندگان است كه براى آنها، هم پوشش است و هم وسيلهى زيبايى، همچنين به لباسى كه براى انسان نوعى زينت به حساب آيد، ريش گفته مىشود.
همهى نعمتها به دست خداوند است و از خزينهى غيب الهى سرازير مىشود، چنانكه خداوند مىفرمايد: «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» «1» هيچ چيز نيست، جز آنكه گنجينههاى آن نزد ماست و جز به اندازهى معلوم، فرو نمىفرستيم. و مىفرمايد: «وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ» «2»، وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ... «3».
پس مراد از نزولِ لباس از سوى خداوند، آفرينش و قرار دادن آن در اختيار انسان است. «أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً»
مراد از «لِباسُ التَّقْوى»، لباسى است كه بر اساس تقوا، تواضع، پاكى و پاكدامنى باشد و به هر يك از خشيت، طاعت، عفّت، حيا و عمل صالح نيز تعبير شده است. «4»
«1». حجر، 21.
«2». حديد، 25.
«3». زمر، 6.
«4». تفسير منهجالصادقين.
جلد 3 - صفحه 44
پیام ها
1- توجّه به نعمتهاى الهى، عامل عشق به خدا و دورى از غفلت است. قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ ... لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ
2- لباس، زمانى نعمت الهى است كه بدن را بپوشاند. «يُوارِي سَوْآتِكُمْ»
3- گرچه در تهيّهى لباس، علاوه بر عوامل طبيعى انسانها نيز تلاش مىكنند، ولى همهى اينها به دست خداست. «أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً»
4- پوشش وپوشاندن كار خداست، «أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي»، ولى برهنگى و برهنه كردن كار شيطان است. فَوَسْوَسَ ... لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُورِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما
5- لباس، نعمت الهى است، «لِباساً يُوارِي» و برهنگى و خلع لباس، كيفر گناه. «فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما»
6- پوشش و آراستگى با پوشاك و لباسهاى زيبا، مطلوب و محبوب خداوند است. «قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً ... وَ رِيشاً» آراستن و زينت و بهرهبردن از لباسهاى زيبا تا آنجا كه به اسراف كشيده نشود، مانعى ندارد.
7- معنويّت در كنار مادّيت، تقوا در كنار زينت لازم است. «رِيشاً وَ لِباسُ التَّقْوى»، و گرنه لباس مىتواند وسيلهى: اسراف، تكبّر، فساد، خودنمايى، مدپرستى، شهوترانى، فخرفروشى و امثال آن شود.
8- آن گونه كه در لباس مادى، پوشش عيوب، حفاظت از سرما و گرما و زيبايى مطرح است، تقوا هم عامل پوشش عيوب است، هم نگهدارنده از گناه و هم مايهى زيبايى معنوى انسان مىباشد. «لِباسُ التَّقْوى»
9- از خاك، پنبه مىرويد، از حيوان، پشم توليد مىشود و از آب دهان كرم، ابريشم، اينها همه از آيات الهى است كه مىتواند مايهى تذكّر و بيدارى انسان باشد. «ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 45
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 608.
پرش به بالا↑ تفسیر كشف الاسرار.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 355"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۲۶_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
هدایت شده از تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز)
@tafsir_qheraati
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ «27»
اى فرزندان آدم! مبادا شيطان فريبتان دهد، آنگونه كه پدر و مادرِ (نخستين) شما را از بهشت بيرون كرد، (با وسوسهى خوردن از آن درخت) لباس را از تن آن دو بركند تا عورتهايشان را بر آنان آشكار سازد. همانا شيطان و گروهش شما را از آنجا كه شما آنها را نمىبينيد مىبينند. ما شياطين را دوستان و سرپرستان كسانى كه ايمان نمىآورند قرار داديم.
نکته ها
آيهى قبل، از لباس به عنوان نعمت ياد كرد، اينجا هشدار مىدهد كه مواظب باشيد شيطان اين لباس و نعمت را از شما نگيرد.
شيطان گرچه اهل ايمان را نيز وسوسه مىكند و به لغزش مىاندازد، ولى نمىتواند ولايت و سلطهاى كامل بر آنها پيدا نمايد، «وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ» «1» زيرا مؤمن، با توبه و پناه بردن به خدا نجات مىيابد. آرى، شيطان تنها بر كافران سلطه دارد.
از اينكه ما شيطان را نمىبينيم گمان نكنيم كه او هم ما را نمىبيند، بلكه او در هر مكان كه زمينهى گناه فراهم باشد حاضر است و بدنبال فتنه و فريب مىباشد.
پیام ها
1- از تاريخ و سرنوشت ديگران عبرت بگيريم. «كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ»
2- خود را بيمه شده و به دور از انحراف ندانيم، حضرت آدم كه مسجود فرشتگان بود، با فريب شيطان از جايگاه خود دور شد. أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ ...
3- برهنگى وكشف حجاب، عامل خروج از جايگاه قرب الهى است. «فَاخْرج أَبَوَيْكُمْ ... يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما»
«1». ابراهيم، 22.
جلد 3 - صفحه 46
4- هرگونه برنامه و تبليغاتى كه به برهنگى بيانجامد، شيطانى است. لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ ... يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما
5- هدف شيطان، برهنگى زن و مرد در برابر يكديگر است. «لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما»
6- شيطان تنها نيست، بلكه گروه و ايادى دارد. «إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ» چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «وَ جُنُودُ إِبْلِيسَ» «1»
7- چون شيطان را نمىبينيم، از او غافل نباشيم و هميشه آماده باشيم. «لا يَفْتِنَنَّكُمُ ... لا تَرَوْنَهُمْ» زيرا فريبندگى شيطان به خاطر ناپيدايى اوست.
8- برهنگى، نشانهى عدم ايمان و سلطهى شيطان است. يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما ... أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ
9- سلطهى شيطان، به خاطر اعمال خود انسان است. «أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ»
10- سنّت خداوند آن است كه شيطان بر كافران و منكران حاكم شود. «إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ»
11- ايمان به خداوند، مانع ولايت و حاكميّت شيطان بر انسان مىشود. «أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ»
«1». شعراء، 95.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۲۷_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ «28»
و هرگاه كار زشتى كنند، (در توجيه آن) گويند: ما پدران خود را بر اين كار يافتيم و خداوند ما را به آن دستور داده است. بگو: خداوند هرگز به كارهاى زشت فرمان نمىدهد. آيا چيزى را كه نمىدانيد به خدا نسبت مىدهيد؟!
جلد 3 - صفحه 47
نکته ها
در تفاسير مىخوانيم كه اين آيه مربوط به برهنگى، مشركان در حال طواف است كه در جاهليّت مرسوم بوده است. آنان اين كار را به تقليد از نياكان خود انجام مىدادند؛ امّا مدّعى مىشدند كه خداوند دستور داده اينچنين طواف كنند!
زشتكاران از نياكان خود تقليد مىكنند و شرك خود را به خدا نسبت مىدهند و مىگويند: «لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكْنا» «1»، «لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ» «2» اين خواست خداوند بوده كه ما مشرك شديم و مىپنداشتند چون خدا به آنان مهلت داده، پس يا راضى به فحشا و زشتىهاى آنان است و يا به آن فرمان داده است.
در اين آيه، آنها ابتدا نياكان خود را مطرح كردند، «وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا» سپس فرمان خدا را «وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها»، شايد به اين دليل باشد كه كار نياكان، نزد آنان مهمتر از فرمان خداست.
پیام ها
1- توجيه گناه، بزرگتر از خود گناه و نشانهى سلطه و نفوذ شيطان است. «أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ ... قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا» چه توجيه اجتماعى (نياكان) و چه توجيه مذهبى (امر خدا به زشتىها).
2- پايبندى به روش زشت و غلط نياكان و بدعت در دين، نشانه ولايت شيطان و عدم ايمان است. إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ ... إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا ...
3- فساد و زشتى برخى اعمال، روشن و فطرى است. «فاحِشَةً» («فاحشه» به گناهى گفته مىشود كه قباحت و زشتى آن روشن باشد)
4- گاهى انحرافات انسان، براى نسلهاى بعدى الگو مىشود و منحرفان، بار گناه نسلهاى آينده را نيز به دوش مىكشند. «وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا»
5- روش گذشتگان، هميشه ارزشمند نيست و تقليد نابجا از پيشينيان ممنوع
«1». انعام، 148.
«2». نحل، 35.
جلد 3 - صفحه 48
است. «قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا»
6- خداوند در هيچ زمانى به زشتى فرمان نمىدهد. وَ اللَّهُ أَمَرَنا ... إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ (پاسخ فعل ماضى را با فعل مضارع مىدهد تا نشانهى استمرار باشد)
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۲۸_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ «29»
بگو: پرودگارم به عدل و داد فرمان داده و اينكه نزد هر مسجدى (هنگام نماز) روى خويش را به سوى او بداريد و او را بخوانيد، در حالى كه دين را براى او خالص مىسازيد. آنگونه كه شمارا در آغاز آفريد، باز خواهيد گشت.
نکته ها
«قسط»، در برابر تبعيض است، يعنى حقّ هر كس را به خودش بدهند، نه ديگرى.
در اين آيه، مفاهيم متعدّدى مطرح شده است؛ تربيت «رَبِّي»، عدالت «القسط»، عبادت «أَقِيمُوا»، جماعت «وُجُوهَكُمْ»، وحدت «مسجد»، دعا «وَ ادْعُوهُ»، نيّت و اخلاص «مُخْلِصِينَ لَهُ»، و حشر و قيامت «تَعُودُونَ».
مرحوم طبرسى، «وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ» را امر به دعا و تضرّع خالصانه پس از نماز مىداند. امام صادق عليه السلام فرمود: «تسبيح حضرت زهرا عليها السلام بعد از هر نماز، بهتر از هزار ركعت نماز است». «1»
معاد، جسمانى است. آن گونه كه ذرّات خاك، از راه غذا در شما جمع شده است، استخوانهاى پوسيده شما نيز در قيامت جمع مىشود. «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ» همان قدرتى كه شما را از يك سلّول و اسپرم آفريد، بقاياى شما را هم مىتواند در قيامت احيا كند. در روايتى نيز مىخوانيم كه مراد از «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ»، يعنى بر همان اعتقادى كه مردهايد برانگيخته مىشويد؛ مؤمن بر ايمان و كافر بر كفر. «المؤمن على ايمانه و الكافر على كفره» «2»
«1». تفسير اثنىعشرى.
«2». تفسير مجمعالبيان.
جلد 3 - صفحه 49
در حديث مىخوانيم: «در قيامت مردم عريان و پابرهنه محشور مىگردند» «1» همانند روزى كه از مادر متولّد شدهاند.
پیام ها
1- انسان، مأمور به قسط و عدالت است. «أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ» و كردار زشت، خارج از دائرهى قسط است. لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ ... أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ
2- پايبندى خالصانه به دين، زمينهى گسترش قسط و عدل است. «أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ»
3- جلوگيرى از تبعيض، در كنار عبادت مطرح است و عبادت ونماز، همراه قسط ارزش بيشترى دارد. «بِالْقِسْطِ وَ أَقِيمُوا»
4- تربيت صحيح، در نظامِ عادلانه است و قسط، از شئون ربوبيّت الهى. «أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ»
5- دين، دربردارندهى ابعاد اجتماعى، عبادى و اعتقادى انسان است. أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقِيمُوا ... وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ
6- مسجد، پايگاه اخلاص است، نه ريا و شرك. أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ ... مُخْلِصِينَ
7- يكى از شرايط دعا، خلوص نيّت است. «وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ»
8- توجّه و ايمان به معاد، عامل اقامهى قسط و اخلاص انسان است. «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ»
9- آفرينش نخستين، دليل امكان معاد است. «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ»
«1». تفسير فرقان.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 50
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۲۹_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَرِيقاً هَدى وَ فَرِيقاً حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ «30»
(خداوند) گروهى را هدايت فرمود، و (لى) گروهى، گمراهى بر آنان سزاوار است، زيرا آنان به جاى خداوند، شيطانها را سرپرست خويش گرفتهاند و مىپندارند كه آنان راه يافتهگانند.
پیام ها
1- هدايت كار خداست، «فَرِيقاً هَدى» ولى گمراهى، به خاطر سوء انتخاب خود ماست. «اتَّخَذُوا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ»
2- تا زمانى كه از خدا نبريدهايم، وسوسههاى شيطان با ياد او و توبه قابل جبران است، «مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا» «1» ولى بريدن از خدا سبب افتادن در دام شيطان و سلطهى او مىشود كه قابل جبران نيست. «حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ»
3- انسان آزاد است و مىتواند ولايت الهى را انتخاب كند يا ولايت شيطان را. «إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّياطِينَ»
4- ديدگاه منحرفان، واقعبينانه نيست، بلكه خيالپردازانه است. «يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ»
5- انحراف فكرى و جهل مركّب، (گمراه بودن ولى خود را در راه حقّ ديدن،) از بدترين انحرافات است. «يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ» چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالًا. الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً» «2»
«1». اعراف، 201.
«2». كهف، 103- 104.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 51
پانویس"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۳٠_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
07.Araf.030.mp3
1.93M
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۳٠_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ «31»
اى فرزندان آدم! نزد هر مسجد (به هنگام نماز، لباس و) زينتهاى خود را برگيريد و بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد، همانا خداوند اسرافكاران را دوست ندارد.
نکته ها
شايد بتوان گفت: آنچه در قرآن با خطابِ «يا بَنِي آدَمَ» بيان مىشود، مربوط به تمام انسانها و همهى اديان و از مشتركات آنان است.
قرآن به مال و فرزند، «زينت» گفته است، «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا» «1» بنابراين ممكن است آيه بيانگر اين باشد كه مال و فرزند خود را هنگام رفتن به مسجد همراه داشته باشيد، تا با مال، به حل مشكلات اقتصادى مسلمانان بپردازيد و با حضور فرزند در مساجد و جماعات، مشكلات تربيتى نسل آينده را حل كنيد.
در روايات، امامجماعتِ عادل، آراستگى ظاهر، عطر زدن ولباس زيبا پوشيدن به هنگام نماز، بلند كردن دستان به هنگام ركوع و سجود، شركت در نماز عيد و نماز جمعه، از جمله مصاديق زينت شمرده شدهاند. «2»
امام مجتبى عليه السلام به هنگام نماز و حضور در مسجد، بهترين لباس خود را مىپوشيد و مىفرمود: «انّ اللّه جميل يحبّ الجمال فاتجمّل لربّى»، خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد، و من لباس زيباى خود را براى پروردگارم مىپوشم و آنگاه اين آيه را تلاوت مىفرمودند. «3»
خداوند زيبايى و زينت را دوست دارد و گرنه به آن امر نمىفرمود، «خُذُوا زِينَتَكُمْ» چنانكه اسلام، آيين فطرى است و انسان نيز فطرتاً از زينت لذّت مىبرد.
با زينت به مسجد رفتن، احترامى است به بندگان خدا، به عبادت خدا و همچنين سبب
«1». كهف، 46.
«2». تفاسير نورالثقلين، منهجالصادقين و اثنى عشرى.
«3». تفسير مجمعالبيان.
جلد 3 - صفحه 52
ايجاد جاذبه و ترغيب عملى ديگران است.
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: «اموال، وديعه و امانت الهى در دست انسان است و مصرف بايد دور از اسراف باشد». «1»
گرچه استفاده از زينت و طعام، امرى فطرى و طبيعى است، ولى در شرايط خاص مانند وجود نيازمندان و محرومان، بايد با آنان همدردى كرد. لذا در تاريخ مىخوانيم كه نوع لباس امام صادق عليه السلام كه مردم در رفاه نسبى به سر مىبردند با لباس امام على عليه السلام كه مردم فقير و ندار بودند، متفاوت بود، چون شرايط اجتماعى هر كدام فرق داشت. «2»
امام صادق عليه السلام فرمود: «كسىكه رزق يك روز خود را داشته باشد، ولى قانع نباشد و از مردم سؤال و تكدّى كند، از مسرفان است». «3»
اسراف در غذا و پرخورى، منشأ بسيارى از بيمارىهاى جسمى و روحى و مايهى سنگدلى و محروم شدن از چشيدن مزهى عبادت است. چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «المعدة بيت كلّ داء» معده، كانون هر بيمارى است. پزشكى مسيحى پس از شنيدن اين آيه و حديث گفت: تمام علم طب، در اين آيه و اين سخن پيامبر شما نهفته است. «4»
امام صادق عليه السلام فرمودند: «آنچه باعث از بين رفتن مال و زيان رساندن به بدن باشد، اسراف است. «انّما الاسراف فيما أتلف المال و اضرّ بالبدن» «5» و در روايت ديگرى مىخوانيم: «آن چه در راه خدا مصرف شود هرچند بسيار زياد باشد، اسراف نيست و آنچه در راه معصيت خدا استفاده شود، هرچند اندك باشد، اسراف است». «6»
پیام ها
1- مسجد كه پايگاه مسلمانان است، بايد آراسته، زيبا و با جاذبه باشد. «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»
2- بهترين وزيباترين لباس، براى بهترين مكان است. «خذوا زينتكم عندكلّ مسجد»
«1». تفسير صافى.
«2». تفسير اثنىعشرى.
«3». تفسير فرقان.
«4». تفسير مجمعالبيان.
«5». كافى، ج 6، ص 499.
«6». تفسير منهجالصادقين.
جلد 3 - صفحه 53
3- اسلام، هم به باطن نماز توجّه دارد، «فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» «1»، هم به ظاهر آن. «زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» آرى، در اسلام، ظاهر و باطن، دنيا و آخرت بهم آميخته است.
4- زينت، اگر چه در نماز فردى هم ارزش است؛ اما در اجتماع و مسجد، حساب ويژهاى دارد. «عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»
5- اوّل نماز، آنگاه غذا. «عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا» اوّل توجّه به روح و معنويّت، آنگاه توجّه به جسم.
6- صرفهجويى، محبوب خداوند است و بهرهگيرى از زينت و غذا بايد دور از اسراف باشد. «وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»
«1». مؤمنون، 2.
پانویس
پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 608.
پرش به بالا↑ تفسیر روض الجنان یا روح الجنان.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 355"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۳۱_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا