eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
101 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَعَقَرُوها فَقالَ تَمَتَّعُوا فِي دارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ «65» پس (على‌رغم آن همه سفارشات و تهديدات، قوم ثمود) شتر را پِى كردند (و دست و پايش را بريدند)، پس (صالح) گفت: (براى مدّت) سه روز در خانه‌هايتان بهره‌مند باشيد (كه بعد از آن عذاب الهى فرا خواهد رسيد)، اين وعده‌اى است راست و حقيقى. نکته ها در روايات مى‌خوانيم كه كشنده‌ى ناقه، يك نفر بيشتر نبوده است، امّا با اين وجود قرآن مى‌فرمايد: «فَعَقَرُوها» يعنى همه‌ى مردم او را كشتند و اين به سبب هم فكرى و رضايت سايرين از كار قاتل بوده است، زيرا از ديد اسلام، پيوند مكتبى افراد باعث مى‌شود تا گناه هر فرد را به حساب طرفداران و حاميان او نيز بگذارند.«1» سؤال: فلسفه‌ى سه روز مهلت چيست؟ پاسخ: الف: فرصتى براى توبه كردن. ب: اهرمى براى فشار روحى و مضاعف نمودن عذاب. اگر به شخصى گفته شود كه تا 3 روز ديگر نابود مى‌شود، همين خبر بزرگ‌ترين ضربه و فشار را بر روح و روان او وارد مى‌آورد. ج: دليلى ديگر بر حقّانيّت پيامبر الهى، زيرا تعيين وقت، خود از اخبار غيبى است. پیام ها 1- راضى شدن به گناه ديگران، شريك جُرم آنها شدن است.«2» «فَعَقَرُوها» «1». وسايل، ج 11، ص 409- 411. «2». در نهج‌البلاغه نيز در كلام 12 و 20، به اين معنا اشاره شده است. جلد 4 - صفحه 86 2- هشدارهاى الهى را شوخى و دروغ مپنداريد. «غَيْرُ مَكْذُوبٍ» 3- توهين به مقدّسات، عذاب قطعى دارد. «وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا صالِحاً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ مِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ «66» چون (پس از گذشت سه روز،) فرمان (قهر) ما آمد، صالح و كسانى را كه به همراه او ايمان آورده بودند، به رحمت خود (از عذاب) نجات داديم و از خوارى آن روز (رهايى بخشيديم. اى رسول ما!) همانا پروردگارت، همان تواناى شكست ناپذير است. نکته ها كلمه‌ى‌ «خِزْيِ»، به معناى عيبى است كه ظاهر شدن آن موجب رسوايى و بى‌آبرويى انسان مى‌شود. بلاهاى طبيعى همچون زلزله، سيل و يا امراض خطرناك، ممكن است هر دو قشر مؤمن و كافر را فرا گيرد، نظير بى‌احتياطى‌هايى كه از انسان‌ها صادر مى‌شود و آثارش به همه‌ى افراد سرايت مى‌كند. امّا آنجا كه قهر الهى باشد، مؤمنان در امان خواهند بود، مگر اينكه آنها نيز به واسطه‌ى سكوت در برابر ظلم و يا ترك نهى از منكر، مستحق عذاب شده باشند. «نَجَّيْنا صالِحاً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ» پیام ها 1- خداوند، پيامبران و ياران آنها را از قهر و عذاب خويش محفوظ مى‌دارد. «نَجَّيْنا» 2- شرط نجات از قهر خدا، ايمان وپيروى از پيامبر است. نَجَّيْنا ... الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ‌ 3- پيروى از پيامبر، زمينه‌ى سربلندى و عزّت انسان است. نَجَّيْنا ... الَّذِينَ آمَنُوا ... مِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ 4- نجات چند مؤمن از ميان آن همه كافر، براى خدا كارى ندارد. «الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ» جلد 4 - صفحه 87 5- خداوند به پيامبر اسلام تسلّى مى‌دهد كه من با مخالفان تو نيز مى‌توانم اين گونه رفتار كنم، زيرا كه من قوى و عزيزم. «إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ»"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيارِهِمْ جاثِمِينَ «67» و ستمگران را صيحه‌اى (آسمانى) فرا گرفت، پس در خانه‌هايشان به روى در افتادند (و مردند). كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيها أَلا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِثَمُودَ «68» آنچنان (قوم ثمود در اثر اين صيحه و زلزله نابود شدند) كه گويى هرگز در آنجا ساكن نبوده‌اند، بدانيد كه همانا ثمود به پروردگارشان كفر ورزيدند. بدانيد كه ثمود (از رحمت الهى) دور باد. نکته ها «جاثِمِينَ»، از «جَثْم» به معناى نشستن بر زانو ويا افتادن به روى است، حالتى مثل برق‌گرفتگى كه انسان را در هر حالى كه هست خشك مى‌كند وقدرت فرار را از او مى‌گيرد. كلمه‌ى‌ «يَغْنَوْا» از ماده «غنى» به معناى اقامت در مكانى است. پرونده‌ى قوم لجوج و ستمگر ثمود در اين آيه بسته مى‌شود. حضرت صالح عليه السلام از انبياى عرب و قوم ثمود بوده كه در وادى القرى‌ (سرزمينى ميان مدينه و شام) زندگى مى‌كردند و شغلشان كشاورزى و باغدارى بوده است. نام حضرت صالح عليه السلام در تورات كنونى نيست. «1» همان گونه كه امروزه وقتى هواپيماهاى مافوق صوت، ديوار صوتى را مى‌شكنند، در اثر صداى مهيب ناشى از آن شيشه‌ها خرد مى‌شود، زنان باردار سقط مى‌كنند و ضربان قلب‌ها تند مى‌گردد، پايان عمر جهان نيز با صيحه‌اى همراه خواهد بود كه به واسطه‌ى آن همه چيز در هم فرو خواهد ريخت. «ما يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ» «2» «1». تفسير الميزان. «2». يس، 49. جلد 4 - صفحه 88 چنانكه قيامت و صحنه محشر هم به واسطه‌ى صيحه‌اى پديد خواهد آمد. «إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً، فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ» «1» پیام ها 1- نزول قهر و عذاب الهى بر ستمكاران، نتيجه‌ى ظلم وستم خود آنهاست. «أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا» 2- كيفر الهى فقط در قيامت نيست، ظلم و ستم، در همين دنيا نيز كيفر داده مى‌شود. «أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا» «1». يس، 53." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ بِالْبُشْرى‌ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ «69» و همانا فرستادگان ما (كه فرشتگانى به صورت انسان بودند)، ابراهيم را مژده آورده گفتند: سلام، (ابراهيم نيز) گفت: سلام. پس زمانى نگذشت كه گوساله‌ى بريانى را (براى پذيرايى) نزد آنان آورد. پیام ها 1- فرشتگان، به اذن الهى به صورت وشكل انسان در مى‌آيند. «جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ» 2- سخن را بايد با سلام آغاز كرد. «قالُوا سَلاماً» 3- سلام، يك شعار آسمانى و شيوه‌اى ملكوتى است. «قالُوا سَلاماً» 4- سلام را به نحو بهتر بايد جواب داد. (جمله‌ى «سلام» جمله‌ى اسميّه است كه دوام وثبوت آن از جمله‌ى فعليّه‌ى‌ «قالُوا سَلاماً» بيشتر است) 5- در پذيرايى بايد تسريع نمود. «فَما لَبِثَ» 6- پذيرايى از ميهمان يك ارزش است، اگر چه ناشناس باشد. «جاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ» جلد 4 - صفحه 89 7- ابراهيم عليه السلام، ميهمان دوست و سخاوتمند بود. «جاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ» 8- از ميهمان در مورد غذا سؤال نكنيم. (آيا غذا ميل داريد؟ آيا غذا خورده‌ايد؟ چه غذايى مى‌خواهيد؟) «جاءَ بِعِجْلٍ» 9- در پذيرايى، خودمان مباشر باشيم. «جاءَ بِعِجْلٍ» 10- غذا را نزد ميهمان ببريم، نه ميهمان را به طرف غذا. «جاءَ بِعِجْلٍ» 11- پذيرايى از ميهمان، مطلوب و ويژه باشد. «1» «بِعِجْلٍ حَنِيذٍ» «1». در سوره‌ى ذاريات مى‌خوانيم كه پذيرايى حضرت ابراهيم عليه السلام از ميهمانانش با كباب كردن گوساله چاقى بوده است. «عجل سمين»" ‏‏‏‏-۶۹جز۱۲ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَلَمَّا رَأى‌ أَيْدِيَهُمْ لا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قالُوا لا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى‌ قَوْمِ لُوطٍ «70» پس چون (ابراهيم) ديد كه دست آنان به سمت غذا دراز نمى‌شود (و از آن نمى‌خورند)، آنان را نشناخت و ترسى از آنان در دل او افتاد (كه شايد غذا نمى‌خورند تا نمك‌گير نشوند و بتوانند براحتى سوء قصد خود را انجام دهند)، امّا ميهمانان گفتند: مترس، همانا ما براى (قلع و قمع) قوم لوط فرستاده شده‌ايم. نکته ها احساس خطر كردن حضرت ابراهيم عليه السلام، غير از ترس و ضعفى است كه معمولًا انسان‌ها در برخورد با مسائل به آن دچار مى‌شوند، زيرا او بت‌شكن تاريخ بود و هرگز از چيزى نمى‌ترسيد، امّا توجّه به خطر و سوء قصد، مسئله ديگرى است. سلسله مراتب را بايد رعايت كرد: از آنجا كه حضرت لوط عليه السلام و قوم او يكى از شاخه‌هاى تحت امر حضرت ابراهيم عليه السلام بودند. لذا براى هلاكت قوم لوط، ابتدا حضرت ابراهيم عليه السلام در جريان قرار مى‌گيرد. پیام ها 1- فرشتگان از غذاهاى مادّى مصرف نمى‌كنند. «لا تَصِلُ إِلَيْهِ» جلد 4 - صفحه 90 2- علم انبيا محدود است. «نكرهم» 3- غذا نخوردن ميهمان در عصر ابراهيم عليه السلام، نشانه‌ى خصومت با ميزبان بود. «أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً» 4- گاهى ريشه‌ى ترس انسان، جهل است. أَوْجَسَ مِنْهُمْ‌ ... لا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنا 5- يكى از مأموريّت‌هاى فرشتگان، آوردن عذاب است. «أُرْسِلْنا إِلى‌ قَوْمِ لُوطٍ»" ‏‏‏‏٠_جز۱۲ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام