eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
102 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى‌ إِلَّا مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «160» هركه نيكى آورد، پس براى او پاداشى ده برابر آن است وهركه بدى آورد، جز مانند آن كيفر نخواهد ديد و به آنان هرگز ستم نخواهد شد. نکته ها از كلمه‌ى‌ «جاءَ» استفاده مى‌شود كه پاداش و كيفر مورد بحث در اين آيه، مربوط به دادگاه قيامت است. وگرنه چه بسا خلافى كه با توبه محو يا به نيكى تبديل شود. «يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» «1»، يا مورد عفو قرار مى‌گيرد. «يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ» «2»، و چه بسا نيكى‌ها كه‌ «1». فرقان، 70. «2». مائده، 15. جلد 2 - صفحه 593 با ريا و عُجب و گناهان ديگر محو و حبط شود. پس عملى ملاك است كه به صحنه‌ى قيامت آورده شود. جاءَ بِالْحَسَنَةِ ... جاءَ بِالسَّيِّئَةِ گرچه آيه‌ى مربوط به عمل‌نيك و بد است، ولى طبق روايت، آنكه نيّت خير كند پاداش دارد ولى نيّت‌سوء تا به مرحله عمل نرسد، كيفر ندارد واين فضل‌الهى است. در روايات آمده است: هر كه در ماه، سه روز روزه بگيرد، گويا همه‌ى ماه را روزه گرفته است، زيرا هر روزش ده روز حساب مى‌شود. «عَشْرُ أَمْثالِها» پاداش ده برابر، حداقلّ است. بعضى اعمال، در بعضى شرايط و براى بعضى افراد، پاداش تا هفتصد برابر بلكه پاداش بى‌حساب هم دارد. از ده پاداش الهى، فقط يك قسمت «مزد» است و نُه قسمت ديگر «فضل». «فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ» «1» سؤال: اگر كيفر گنهكار، به اندازه‌ى گناه اوست، پس چرا يك روز روزه خوردن، شصت روز روزه كفّاره دارد؟ پاسخ: مقصود از «مثل» در آيه، از نظر عدد نيست، بلكه كيفيّت و چگونگى است. اهميّت يك روز، روزه ماه رمضان، برابر با 60 روز در غير ماه رمضان است. مثل شب قدر كه در اهميّت، بيش از هزار ماه است. اين بيان اهميّت است، نه برترى عددى. پیام ها 1- در شيوه‌ى تربيتى اسلام، تشويق ده برابر تنبيه است. «عَشْرُ أَمْثالِها» 2- تشويقِ چند برابر، ظلم نيست ولى كيفر بيش از حد ظلم است. «فَلا يُجْزى‌ إِلَّا مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ» 3- خداوند، در پاداش با فضل خود رفتار مى‌كند، ولى در كيفر، با عدل. عَشْرُ أَمْثالِها ... إِلَّا مِثْلَها «1». نساء، 173. جلد 2 - صفحه 594 4- عمل انسان هميشه و همه جا همراه انسان است. مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ ... وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ پانویس" ‏‏‏‏٠جز۸ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ إِنَّنِي هَدانِي رَبِّي إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ دِيناً قِيَماً مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ «161» بگو: همانا پروردگارم مرا به راهى راست هدايت كرده، دينى استوار كه همان آيين حقّ گراى ابراهيمى است، و او از مشركان نبود. نکته ها كلمه‌ى «قيم» و «قيم»، به معناى راستى، استوارى و پايدارى است، آرى، دينى استوار و جاويد مى‌ماند كه به مسائل مادى و معنوى اين جهان و آن جهان مردم توجّه كند. امام حسين عليه السلام فرمود: هيچ كس جز ما و شيعيان ما، پيرو آيين ابراهيم عليه السلام نيست. «1» پیام ها 1- سخنان و تعاليم پيامبر، نظر شخصى او نيست، بلكه متن وحى الهى است، كه بايد به مردم اعلام كند. «قُلْ» 2- راه مستقيم، راه پيامبر است. «هَدانِي رَبِّي إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» 3- هدايت، تنها كار خداست، انبيا هم با هدايت الهى راه مستقيم را پيدا مى‌كنند. «هَدانِي رَبِّي» 4- هدايت، از شئون ربوبيّت است. «هَدانِي رَبِّي» 5- راه ابراهيم عليه السلام، همان يكتاپرستى است، نه افكار شرك آلود. «حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ» (مشركان، عقائد انحرافى خود را به ابراهيم عليه السلام نسبت مى‌دادند) 6- بت‌شكنى و اعراض از شرك، تنها كار پيامبر اسلام نيست، بلكه او به پيروى از «1». تفسير نورلثقلين. جلد 2 - صفحه 595 حضرت ابراهيم چنين مى‌كرده است. «مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً» 7- اساس اديان توحيدى در طول تاريخ، يكى بوده است. اسلام، همان آيين حضرت ابراهيم است و تنفّر از شرك، راه همه‌ى پيامبران مى‌باشد. قُلْ إِنَّنِي‌ ... مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ‌ پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ «162» بگو: همانا نماز من و عبادات من و زندگى من و مرگ من براى خداوند، پروردگار جهانيان است. لا شَرِيكَ لَهُ وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ «163» شريكى براى او نيست و به آن (روح تسليم و خلوص و عبوديّت) مأمور شده‌ام و من نخستين مسلمان و تسليم پرودرگارم. نکته ها روايت شده كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله در آستانه‌ى نماز اين آيات را مى‌خواند. «1» مرگ، بر حيات احاطه دارد و حيات بر نُسُك، و نُسُك بر نماز. بنابراين، نماز، هسته‌ى مركزى در درون عبادات است. اسلام، به معناى تسليم بودن در برابر امر خداوند است و به همه‌ى انبيا نسبت داده شده است. حضرت نوح عليه السلام خود را مسلمان دانسته است، «أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ» «2» حضرت ابراهيم عليه السلام از خداوند مى‌خواهد كه او و ذريّه‌اش را تسليم او قرار دهد. «وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ» «3»، حضرت يوسف عليه السلام نيز از خداوند مسلمان مردن را درخواست مى‌كند: «تَوَفَّنِي مُسْلِماً» «4» و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نيز اوّلين مسلمان است، «1». تفسير قرطبى. «2». يونس، 72. «3». بقره، 128. «4». يوسف، 101. جلد 2 - صفحه 596 «وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ» به اين معنا كه يا در زمان خودش، يا در رتبه و مقام تسليم، مقدّم بر همه است. پیام ها 1- راه و روش و هدف خود را در برابر راههاى انحرافى، با صراحت و افتخار اعلام كنيم. «قُلْ» 2- با آنكه نماز، جزو عبادات است، ولى، جدا ذكر شده تا اهميّت آن را نشان دهد. «صَلاتِي وَ نُسُكِي» 3- انسان‌هاى مخلص، مسير تكوينى (مرگ و حيات) و مسير تشريعى خود (نماز و نُسُك) را فقط براى خداوند عالميان مى‌دانند. «إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ» 4- آنگونه كه در نماز قصد قربت مى‌كنيم، در هر نفس كشيدن و زنده بودن و مردن هم مى‌توان قصد قربت كرد. مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ‌ ... 5- مرگ و حيات مهم نيست، مهم آن است كه آنها براى خدا و در راه خدا باشد. «مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ» 6- آنچه براى خدا باشد، رشد مى‌كند. «لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» 7- مرگ و زندگى دست ما نيست، ولى جهت دادن به آن دست ماست. «لِلَّهِ» 8- اخلاص در كارها، فرمان الهى است. «بِذلِكَ أُمِرْتُ» 9- پيشواى جامعه، بايد در پيمودن راه و پياده كردن فرمان الهى، پيشگام باشد. «أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 597 پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‌ ثُمَّ إِلى‌ رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ «164» بگو: آيا جز خداوند يكتا پروردگارى بجويم؟ در حالى كه او پروردگار هر چيز است و هيچ كس (كار بدى) جز به زيان خويش نمى‌كند و هيچ كس بار (گناه) ديگرى را بر دوش نمى‌كشد، بازگشت شما به سوى پروردگارتان است كه شما را به آنچه در آن اختلاف مى‌كرديد، آگاه مى‌كند. نکته ها موضوع عدل الهى در كيفر و اينكه هيچ كس گناه ديگرى را به دوش نمى‌كشد، نه تنها در اسلام، بلكه به تصريح قرآن، در صُحُف ابراهيم وموسى عليهما السلام نيز آمده است. «أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِما فِي صُحُفِ مُوسى‌. وَ إِبْراهِيمَ الَّذِي وَفَّى. أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‌» «1» سؤال: اگر كسى گناه ديگران را بر دوش نمى‌كشد، پس آنچه در قرآن آمده است كه رهبران گمراه و منحرف، گناهان پيروان را هم به عهده مى‌گيرند چيست؟ «لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ» «2» پاسخ: اين امر بى‌دليل نيست، زيرا سرانِ گمراهى، سبب انحراف ديگران شده‌اند و در واقع، گناهِ «گمراه كردن» و اضلال را به دوش مى‌گيرند. زن حامله‌اى كه مرتكب زنا شده بود را براى مجازات نزد عمر آوردند و او دستور سنگسار داد. حضرت على عليه السلام فرمود: گناه طفل در رحم مادر چيست؟ سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‌» «3» «1». نجم، 37- 38. «2». نحل، 25. «3». بحار، ج 76، ص 49. جلد 2 - صفحه 598 پیام ها 1- در برخورد با منكران و مشركان، موضع بر حقّ خود را قاطعانه اعلام كنيم. «قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ» 2- وجدان بيدار، بهترين پاسخ دهنده به سؤالات درونى است. «أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي» 3- چون خداوند، يگانه پروردگار همه‌ى هستى است، پروردگار من هم هست. «وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْ‌ءٍ» 4- كفر و شرك و نيكى و فساد مردم، ضررى به خدا نمى‌زند، بلكه دامنگير خودشان مى‌شود. «لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها» 5- در پيشگاه خداوند مسئوليّت عمل هر كس، بر عهده‌ى خود اوست. «لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‌» 6- برپايى قيامت و بازخواست انسان، پرتويى از ربوبيّت خداوند است. «ثُمَّ إِلى‌ رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ» 7- دنيا نيز پايانى دارد، «ثُمَّ إِلى‌ رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ» و سرانجام به حقّانيت آنچه لجوجانه با آن مخالفت كرده‌ايم، آگاه خواهيم شد. «فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ فِي ما آتاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقابِ وَ إِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ «165» و اوست كه شما را جانشينان (يكديگر در) زمين قرار داد و درجات بعضى از شما را بر بعضى ديگر برترى داد تا شما را در آنچه به شما داده، بيازمايد. همانا پروردگارت زود كيفر است والبتّه او حتماً آمرزنده و مهربان است. جلد 2 - صفحه 599 نکته ها سوره‌ى انعام با حمد الهى آغاز شد، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ‌ ... و با رحمت الهى پايان مى‌پذيرد. «إِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ» منظور از «خَلائِفَ الْأَرْضِ»، يا جانشينان خدا در زمين است و يا جانشينى انسان امروز از امّت‌هاى پيشين. پیام ها 1- انسان، خليفه‌ى خدا و امير زمين است، نه اسير هستى. «وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ» 2- تفاوت‌هاى مردم و آزمايش‌هاى الهى، حكيمانه و در مسير رشد و تربيت انسان است و از ربوبيّت خداوند سرچشمه مى‌گيرد. وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْ‌ءٍ ... رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ‌ ... 3- تفاوت و برترى بعضى در داده‌هاى خداوند، ملاك برترى نيست، وسيله‌ى آزمايش است. «لِيَبْلُوَكُمْ فِي ما آتاكُمْ» 4- آنچه را در اختيار داريم، از خدا بدانيم. «فِي ما آتاكُمْ» 5- معيار و مقدار آزمايش هر كس، به ميزان داده‌ها و امكانات اوست. «لِيَبْلُوَكُمْ فِي ما آتاكُمْ» 6- پس از آزمايش، خداوند نسبت به ردشدگان‌ «سَرِيعُ الْعِقابِ» است و نسبت به قبول شدگان‌ «لَغَفُورٌ رَحِيمٌ». 7- بيم و اميد بايد در كنار هم باشد. سَرِيعُ الْعِقابِ‌ ... لَغَفُورٌ رَحِيمٌ‌ «الحمد للّه ربّ العالمين» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) سيماى سوره‏ اعراف‏: اين سوره دويست و شش آيه دارد و از سوره‏ هاى مكّى است. در اين سوره از اصحاب اعراف و داستان اعراف (آيه 46 و 48) سخن به ميان آمده، لذا به «اعراف» نامگذارى شده است. اين سوره سوّمين سوره‏ اى است كه با حروف مقطّعه آغاز مى‏ شود و اوّلين سوره از سوره‏ هاى سجده ‏دار قرآن است و در آيه‏ ى آخر آن، سجده مستحبّ وارد شده است. از ميان يكصد و چهارده سوره‏ ى قرآن، هشتاد و شش سوره در مكّه نازل شده است كه معمولًا درباره‏ ى اصول عقائد و مبارزه با شرك و توجّه دادن به مقام انسان و امثال آن بحث مى‏ كند. در اين سوره همچنين به ماجراى آدم عليه السلام با ابليس، داستان حضرت نوح، هود، صالح، لوط، شعيب و موسى عليهم السلام، بيان اصول و مبانى دعوت پيامبر اسلام و شرح احوال قيامت، توبه و اصلاح خويشتن، موضوع عرش، ميزان، عالم ذرّ و پيمان خداوند با انسان و بيان قرآن و عظمت آن و اعراف و اصحاب اعراف اشاره شده است. المص «1» الف، لام، ميم، صاد. كِتابٌ أُنْزِلَ إِلَيْكَ فَلا يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَ ذِكْرى‌ لِلْمُؤْمِنِينَ «2» (اين) كتابى است كه به سوى تو نازل شده، پس در سينه‌ات تنگى (و شك وترديدى) از آن نباشد، تا به وسيله‌ى آن (كتاب)، بيم دهى و براى مؤمنان تذكّر و پندى باشد. نکته ها از مجموع 29 سوره‌اى كه با حروف مقطّعه آغاز شده، بعضى با حروف «الم» و بعضى با حرف «ص» شروع شده است؛ امّا اين سوره با مجموعه‌ى «المص» آغاز شده كه شايد بيانگر آن باشد كه آنچه در تمام آن سوره‌ها مى‌باشد، در اين سوره نيز هست. «1» پیام ها 1- قرآن، كتابى بس بزرگ است. («كتاب» نكره آمده است) 2- توجّه به قرآن و مفاهيم آن، سبب سعه‌ى صدر است. كتاب ... فَلا يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ‌ 3- شرط رسالت و تبليغ، سعه‌ى صدر است. «أُنْزِلَ إِلَيْكَ فَلا يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ» 4- از لجاجت كفّار نگران نباش، وظيفه‌ى تو انذار است، نه اجبار. «لِتُنْذِرَ» «1». تفسير الميزان. جلد 3 - صفحه 17 پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله پس از نزول قرآن، نگران نپذيرفتن مردم و مخالفت آنان با قرآن بود كه خداوند با اين آيه پيامبر را تسلّى مى‌دهد. 5- هشدارهاى انبيا براى عموم است، ولى تنها مؤمنان از آنها بهره‌گرفته و متذكّر مى‌شوند. «لِتُنْذِرَ بِهِ وَ ذِكْرى‌ لِلْمُؤْمِنِينَ» ‏‏‏‏ _اعراف_جز۸ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) المص «1» الف، لام، ميم، صاد. كِتابٌ أُنْزِلَ إِلَيْكَ فَلا يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَ ذِكْرى‌ لِلْمُؤْمِنِينَ «2» (اين) كتابى است كه به سوى تو نازل شده، پس در سينه‌ات تنگى (و شك وترديدى) از آن نباشد، تا به وسيله‌ى آن (كتاب)، بيم دهى و براى مؤمنان تذكّر و پندى باشد. نکته ها از مجموع 29 سوره‌اى كه با حروف مقطّعه آغاز شده، بعضى با حروف «الم» و بعضى با حرف «ص» شروع شده است؛ امّا اين سوره با مجموعه‌ى «المص» آغاز شده كه شايد بيانگر آن باشد كه آنچه در تمام آن سوره‌ها مى‌باشد، در اين سوره نيز هست. «1» پیام ها 1- قرآن، كتابى بس بزرگ است. ( «كتاب» نكره آمده است) 2- توجّه به قرآن و مفاهيم آن، سبب سعه‌ى صدر است. كتاب ... فَلا يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ‌ 3- شرط رسالت و تبليغ، سعه‌ى صدر است. «أُنْزِلَ إِلَيْكَ فَلا يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ» 4- از لجاجت كفّار نگران نباش، وظيفه‌ى تو انذار است، نه اجبار. «لِتُنْذِرَ» «1». تفسير الميزان. جلد 3 - صفحه 17 پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله پس از نزول قرآن، نگران نپذيرفتن مردم و مخالفت آنان با قرآن بود كه خداوند با اين آيه پيامبر را تسلّى مى‌دهد. 5- هشدارهاى انبيا براى عموم است، ولى تنها مؤمنان از آنها بهره‌گرفته و متذكّر مى‌شوند. «لِتُنْذِرَ بِهِ وَ ذِكْرى‌ لِلْمُؤْمِنِينَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ «3» آنچه را از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده، پيروى كنيد و از سرپرستانى جز او پيروى نكنيد. چه اندك پند مى‌پذيريد! نکته ها آيه‌ى قبل، وظيفه‌ى پيامبر صلى الله عليه و آله را در انذار و تذكّر بيان كرد و اين آيه وظيفه‌ى امّت را در اطاعت و تبعيّت. آن آيه از پيامبر صلى الله عليه و آله «سعه صدر» مى‌خواست، اينجا از امّت، «تبعيّت» مى‌طلبد. آيه‌ى قبل، «أُنْزِلَ إِلَيْكَ» بود، اينجا «أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ» است. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: فاذا التَبَست عليكم الفِتَن كقطع الليل المظلِم فعليكم بالقرآن ... مَن جعله امامه قاده الى الجنّة و مَن جَعَله خلفه ساقه الى النّار «1»، هر گاه فتنه‌ها همچون پاره‌هاى شبِ تار شما را فرا گرفت، پس بر شما باد به قرآن، هركس قرآن را امام خود قرار دهد به بهشت مى‌رسد و هر كس به آن پشت كند، به آتش دوزخ رهنمون مى‌شود. چنانكه حضرت على عليه السلام فرمود:/ «ففى اتّباع ماجاءكم من اللّه الفوزالعظيم و فى تركه الخطاء المبين» «2»، رستگارى بزرگ در پيروى از قرآن است و در ترك آن، خطا و گمراهى آشكار مى‌باشد. پیام ها 1- پيروى از آيات الهى، سبب رشد و تربيت بشر است. اتَّبِعُوا ... رَبِّكُمْ‌ 2- لازمه‌ى ربوبيّت و تربيت الهى، نزول دستورات و راهنمايى‌ها و تذكّرات‌ «1». تفسير اثنى‌عشرى. «2». تفسير نورالثقلين. جلد 3 - صفحه 18 است. «ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ» 3- نتيجه‌ى پيروى از وحى، قرار گرفتن تحت ولايت الهى است و ترك آن، قرار گرفتن تحت ولايت ديگران است. «وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ» 4- اطاعت و پيروى از ديگران، در حقيقت پذيرش ولايت آنهاست. «وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ» با آنكه مى‌توانست بگويد: «لا تتّبعوا من دونى احدا» 5- كسى كه ولايتِ خداى يكتا را نپذيرد، «رَبِّكُمْ» بايد چندين «ولىّ» را از خود راضى كند. «أَوْلِياءَ» 6- پندپذيرى انسان، اندك است. «قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها فَجاءَها بَأْسُنا بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ «4» چه بسيار آبادى‌هايى كه ما اهل آنجا را (به خاطر فساد و كفرشان) نابود كرديم. پس قهر ما به هنگام شب يا روز، هنگامى كه به استراحت پرداخته بودند، به سراغشان آمد. فَما كانَ دَعْواهُمْ إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا إِلَّا أَنْ قالُوا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ «5» پس آن هنگام كه قهر ما سراغشان آمد، سخن و اعتراضى نداشتند، جز آنكه گفتند: ما قطعاً ستمكار بوديم. نکته ها «قرية»، به معناى روستا نيست، بلكه مركز اجتماع مردم است، چه شهر، چه روستا. «بيات»، شب هنگام و شبانه است و «قائِلُونَ» از «قيلولة»، به معناى خواب يا استراحت نيمروز است. «اقاله» به معناى پس گرفتن جنس فروخته شده از همين باب است، چون خريدار، از نگرانى معامله راحت مى‌شود. هر ستمگرى، روزى در مواجهه با قهر خدا به اشتباه خود اعتراف مى‌كند، «إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ» ولى اين اعترافات ثمرى ندارد. چنانكه در آيه‌ى ديگر مى‌خوانيم: هنگامى كه عذاب ما را جلد 3 - صفحه 19 ديدند، گفتند: به خداى يگانه ايمان آورديم و به آنچه شرك‌ورزيديم، كافر شديم؛ امّا ايمان به هنگام عذاب سودى براى آنان نداشت. فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنا بِما كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا ... «1» پیام ها 1- مناطقى كه با قهر الهى نابود شدند، بسيار است. «وَ كَمْ» 2- از تجربيّات تلخ ديگران، عبرت بگيريم. «وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها» 3- قرآن با بيان هلاكت قريه‌ها به جاى هلاكت مردم، عظمت عذاب را بيان مى‌كند. «وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها» 4- كيفرهاى الهى مخصوص قيامت نيست، ممكن است در دنيا هم نمونه‌هايى از آن را ببينيم. «وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها» 5- هر كس غير خدا را سرپرست گرفت، منتظر قهر الهى باشد. وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ... وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها 6- از سنّت‌هاى الهى، نابود كردن امّت‌ها به خاطر نافرمانى و تبعيّت از ديگران است. وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ... وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها 7- اراده‌ى خداوند، همه چيز را دگرگون مى‌كند. «أَهْلَكْناها» 8- قهر الهى، گاهى ناگهانى است و روز و ساعت مشخّص و فرصتى براى فكر و چاره‌جويى ندارد. «بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ» 9- عذاب به هنگام استراحت، غافلگيرانه وتلخ‌تر است. «بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ» 10- بسيارى از شعارها در زمان رفاه است، هنگام خطر، كسى حرفى براى گفتن ندارد. فَما كانَ دَعْواهُمْ‌ ... 11- حوادث و خطرها، غرور را مى‌شكند و پرده‌هاى غفلت را كنار زده و وجدان‌ها را بيدار مى‌سازد. «إِلَّا أَنْ قالُوا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ» «1». مؤمن، 84- 85. جلد 3 - صفحه 20 12- اگر امروز با اختيار خضوع نكرديد، روزى به اجبار كرنش خواهيد كرد. «قالُوا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ» 13- سراغ غير خدا رفتن و عدم پيروى از انبيا (كه در دو آيه‌ى قبل بود)، ظلم است. «كُنَّا ظالِمِينَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ «6» پس قطعاً از مردمى كه (پيامبران) به سويشان فرستاده شدند، سؤال و بازخواست خواهيم كرد و قطعاً از خود پيامبران (نيز) خواهيم پرسيد. فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَ ما كُنَّا غائِبِينَ «7» پس بى‌شك (از هر چه كرده‌اند،) از روى علم برايشان بازگو خواهيم كرد، و ما (از مردم،) غايب و بى‌خبر نبوديم. نکته ها آيه‌ى قبل، مجازات دنيوى را مطرح كرد و اينجا كيفر و محاسبه‌ى اخروى را و با چندين تأكيد حتميّت سؤال قيامت را بيان مى‌كند و اينكه پرسش و بازخواست، مخصوص مردم نيست، بلكه پيامبران نيز مورد سؤال قرار مى‌گيرند. «يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ قالُوا لا عِلْمَ لَنا إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ» «1» سؤال: در قيامت از چه مى‌پرسند؟ الف: از نعمت‌ها. «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» «2» در روايات متعدّدى، رهبرى و ولايت را نيز از مصاديق نعمت مورد سؤال در آيه برشمرده‌اند. «3» ب: از قرآن و اهل‌بيت عليهم السلام. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «از مردم سؤال مى‌شود كه با قرآن و اهل‌بيت من چگونه عمل كرديد؟»، «ثمّ اسألهم ما فعلتم بكتاب اللّه و باهل‌بيتى» «4» «1». مائده، 109. «2». تكاثر، 8. «3». وسائل، ج 24، ص 299. «4». تفسير فرقان. جلد 3 - صفحه 21 ج: از رفتار و كردار. «لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ. عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ» «1» د: از اعضا و جوارح. «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا» «2» ه: از پذيرش و عدم پذيرش رسولان. يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ‌ ... «3» چنانكه در جاى ديگر از رهبران دينى نيز در مورد برخورد مردم با آنان سؤال مى‌شود. يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ‌ ... «4» و: از عمر و جوانى كه چگونه سپرى شد. ز: از كسب و درآمد. چنانكه در روايات مى‌خوانيم: در روز قيامت انسان از چهار چيز به خصوص سؤال و بازخواست مى‌شود: «شبابك فيما أبليته و عمرك فيما أفنيتَه و مالك ممّا اكتسبته و فيما أنفقتَه»، «5» در مورد عمر و جوانى كه چگونه آن را گذراندى و درباره‌ى مال و دارايى كه چگونه به دست آوردى و در چه راهى مصرف كردى. سؤال: اين آيات بيان مى‌كند كه سؤال از همه كس حتمى است؛ امّا در بعضى آيات از جمله آيه 39 سوره‌ى الرّحمن آمده كه در آن روز، از هيچ انس و جنّى در باره‌ى به گناهانشان سؤال نمى‌شود، «فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ» اين آيات چگونه قابل جمع است؟ پاسخ: در قيامت، مواقف و ايستگاه‌ها متعدّد است و هر موقفى صحنه‌اى خاص دارد؛ در يك موقف، بر لب‌ها مهر مى‌خورد و قدرت حرف زدن ندارند. در موقفى ديگر، مهر برداشته مى‌شود و همه به ناله و استمداد و اقرار مى‌كنند. در موقفى ديگر از همه مى‌پرسند، در موقفى نيز سكوت حاكم است و سؤالى نمى‌شود. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «كُلّكم راع و كُلّكم مسؤل عن رَعيّته فالامام يسأل عن النّاس والرّجل يسأل عن أهله و المرأة تسأل عن بيت زوجها و العبد يسأل عن مال سيّده» همه‌ى شما مسئول زيردستان خود هستيد و بايد پاسخگو باشيد؛ امام از امتش، مرد از همسرش، زن از رفتار در خانه‌ى همسرش و بنده از مال ودارايى مولايش. همچنين فرمودند: خداوند «1». حجر، 92- 93. «2». اسراء، 36. «3». انعام، 130. «4». مائده، 109. «5». كافى، ج 2، ص 135، بحار، ج 7، ص 259. جلد 3 - صفحه 22 از من نيز سؤال مى‌كند كه آيا ابلاغ رسالت كردم يا نه؟ «1» پیام ها 1- در روز قيامت، هم از رهبران سؤال مى‌شود، هم از امّت‌ها (جنّ و انس)، هم از نيكان، هم از بدان، هم از علما وهم از پيروان آنها. «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ» 2- سؤال در قيامت، نوعى استشهاد و اقرار گرفتن و توبيخ است و گاهى نيز تقدير و تشكّر، وگرنه چيزى از خدا پنهان نيست تا با سؤال، رفع ابهام شود. فَلَنَسْئَلَنَ‌ ... فَلَنَقُصَّنَ‌ ... 3- علم خداوند، دقيق است. «بِعِلْمٍ» (نكره دلالت بر عظمت و دقّت دارد.) 4- علم خداوند با حضور و نظارت خود اوست و واسطه‌اى در كار نيست. «... بِعِلْمٍ وَ ما كُنَّا غائِبِينَ‌» «1». تفسير درّالمنثور. پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا