"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ «68»
اگر حكم ازلى خداوند نبود (كه بدون ابلاغ، هيچ امّتى را كيفر ندهد)، به خاطر آنچه (از اسيران كه نابجا) گرفتيد، عذابى بزرگ به شما مىرسيد.
فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالًا طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «69»
پس، از آنچه غنيمت گرفتيد، كه حلال و پاكيزه است، مصرف كنيد و از خداوند پروا كنيد، همانا خداوند، آمرزنده و مهربان است.
جلد 3 - صفحه 357
نکته ها
در معناى جملهى «كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ» اقوالى بيان شده است:
الف: اشاره به سنّت الهى است كه او پيش از بيان حكم، كسى را كيفر نمىدهد. چنانكه در آيهاى ديگر مىفرمايد: «وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا» «1»
ب: اشاره به ارادهى الهى به پيروزى مسلمانان در جنگ بدر است كه اگر تقدير خداوند به پيروزى شما نبود، اسير گرفتن پيش از تثبيت مواضع، ضربهى سنگينى به شما مىزد. «2»
ج: شايد مراد نكتهاى باشد كه در آيه 33 همين سوره خوانديم كه تا پيامبر صلى الله عليه و آله در بين شماست، خداوند عذابتان نمىكند. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ»
بنابراين آيه را چنين معنا مىكنيم: اگر به خاطر حضور مبارك تو كه سابقاً در كتاب آسمانى گذشت نبود، مسلمانان در جنگ بدر به خاطر اسير گرفتن بىموقع مرتكب گناه كبيره و عذاب بزرگى مىشدند.
طبق روايات، غنائم در اين آيه، همان مبلغى است كه به عنوان فديه، در برابر آزادى هر اسير دريافت مىكردند كه بين هزار تا چهار هزار درهم بوده است.
پیام ها
1- اسير گرفتن در بحبوحهى جنگ، شكست و عذاب سختى را بدنبال دارد. «لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ»
2- پرداختن به غنائم پيش از سركوبى كامل دشمن، ممنوع است. «لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ»
3- شرط مصرف، حلال و پاك و دلپسند بودن است. «حَلالًا طَيِّباً»
4- همهى غنائم از شما نيست، بلكه بايد خمس آن رابپردازيد. «فَكُلُوا مِمَّا ...» چنانكه در آيه 41 خوانديم: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ ...
5- هشيار باشيد تا غنائم جنگى و فديه گرفتنها، انگيزهى والاى شمارا در جهاد
«1». اسراء، 15.
«2». تفسير اطيبالبيان.
جلد 3 - صفحه 358
تغيير ندهد و همواره خدا را در نظر داشته باشيد. «اتَّقُوا اللَّهَ» (آرى، بهرهبردارى از غنائم، لغزشگاه است.)
6- عفو كيفر اسير گرفتن بىموقع در جنگ بدر و حلال كردن درآمد حاصل از آزادى اسرا، (با اينكه نبايد اسير مىگرفتند)، جلوهاى از رحمت و مغفرت الهى است. فَكُلُوا ... غَفُورٌ رَحِيمٌ
7- مغفرت الهى، پرتوى از رحمت اوست. «غَفُورٌ رَحِيمٌ»"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶۸_۶۹_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرى إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْراً يُؤْتِكُمْ خَيْراً مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «70»
اى پيامبر! به اسيرانى كه در دست شمايند بگو: اگر خداوند در دلهاى شما خيرى بداند، بهتر از آنچه از شما گرفته شده است به شما خواهد داد (و مسلمان خواهيد شد) و گناهانتان را مىبخشايد و خداوند بخشاينده و مهربان است.
نکته ها
در شأن نزول آيه آمده است: عباس، عقيل و نوفل در جنگ بدر اسير شدند، پيامبر صلى الله عليه و آله با گرفتن فديه آنان را آزاد كرد، آنان هم مسلمان شدند. پول فديههايشان هم بعداً به آنان برگردانده شد. «1»
در تفاسير آمده است، پس از جنگ بدر برخى گفتند: به احترام پيامبر، از عبّاس، عموى آن حضرت فديه نگيريد. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «و اللّه لا تذرن منه درهماً» به خدا سوگند از يك درهمش هم نگذريد! سپس آن حضرت به عموى خود فرمود: «تو ثروتمندى، براى خودت و برادرزادهات عقيل، فديه بده». عبّاس گفت: «اگر فديه دهم بىپول مىشوم!» حضرت
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 359
فرمودند: «از پولهايى كه نزد همسرت امّالفضل در مكّه گذاشتهاى خرج كن». عبّاس گفت:
«احدى از اين ماجرا خبر نداشت، فهميدم كه به راستى تو پيامبر خدا هستى» و همانجا مسلمان شد.
در نظام اسلامى، براى اسراى جنگ، سه طرح مشروع و مقبول است:
1. آزاد كردن بدون فديه، مثل آنچه در فتح مكّه واقع شد، با آنكه مسلمانان قدرت اسير و فديه گرفتن را داشتند، ولى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله همه را با جملهى «انتم الطلقاء» آزاد ساخت.
2. آزادى اسيران با گرفتن فديهى نقدى يا مبادلهى اسرا.
3. نگه داشتن اسيران در دست مسلمانان، تا هم از قدرت يافتن دشمن جلوگيرى شود، هم به تدريج تعاليم دين را آموخته و به اسلام ارشاد شوند.
انتخاب هر يك از اين سه راه در اختيار حاكم اسلامى است.
پیام ها
1- پيامبر و رهبر حكومت اسلامى مأمور است تا با اسيران گفتگو كرده و آنان را ارشاد كند. يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ ...
2- با اسيران چنان رفتار كنيد كه زمينهى هدايت و ارشادشان فراهم شود. (بكار بردن كلمه «خير» و «مغفرت» براى شكست خوردگان، گوياى اين پيام است.)
3- تبليغ و ارشاد اسيران جنگى لازم است و از هر فرصتى بايد استفاده كرد. «قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ»
4- خير واقعى، اسلام و ايمان آوردن است. «إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْراً»
5- به مردم اميد بدهيد كه با كمترين خير، مىتوانيد به سعادت برسيد. «إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْراً يُؤْتِكُمْ خَيْراً»
6- هدف از جنگ، هدايت مردم و شكست دادن طاغوت است، نه قتل، غارت، اسير و فديه گرفتن. «يُؤْتِكُمْ خَيْراً مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ»
7- حتّى شركت در جنگ بر ضد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، مانع توبه و برگشت و دريافت مغفرت الهى نيست. قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ ... يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
جلد 3 - صفحه 360
8- پذيرش اسلام، موجب گذشت از خطاها وسبب دريافت لطف ورحمت الهى است. إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْراً ... يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
پانویس
پرش به بالا↑ محمد بن یعقوب کلینى بنا به نقل صاحب البرهان بعد از سه واسطه از معاویة بن عمار او از امام صادق علیهالسلام روایت کند که این آیه درباره عباس عموى پیامبر و عقیل و نوفل در جنگ بدر نازل گردیده است و نیز گوید در جنگ بدر پیامبر دستور داد که از بنىهاشم کسانى که در صف کفار باشند کسى را به قتل نرسانند و نیز فرمود که ابوالبخترى را به قتل نرسانند و همه را اسیر نگه دارند و دستور فرمود که على بن ابىطالب علیهالسلام در میان اسیران برود و افرادى که از بنىهاشم باشند، بشناسد. على پس از تفحص نزد پیامبر آمد و گزارش افراد بنىهاشم را که هر یک بدست فردى از اصحاب اسیر بودند به پیامبر داد. رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد آنان آمد و وضع آنها را از نزدیک مشاهده فرمود. وقتى به عباس عموى خود رسید، فرمود: اى عمّ براى خودت و برادرزاده ات عقیل فدیه بده تا آزاد شوید. عباس گفت: یا رسول اللّه دستور بده مرا رها کنند تا از قریش درباره فدیه خود چیزى بستانم. پیامبر فرمود: آن مالى را که در نزد امالفضل به امانت گذاشته اى و به او گفتى که اگر در جنگ بدر بلائى بر سرت بیاید براى خود و فرزندش صرف نماید از آن مال فدیه بده. عباس در تعجب فرو رفت زیرا از امانت مزبور جز خودش و امالفضل، دیگرى خبر نداشته است لذا با حالت مبهوت از پیامبر پرسید چه کسى خبر این امانت را به تو داده است. پیامبر فرمود: اى عم جبرئیل مرا از این امانت باخبر ساخته است. عباس وقتى این موضوع را شنید شهادتین را بر زبان جارى ساخت و اسلام اختیا
ر نمود.
پرش به بالا↑ طبرانى در کتاب اوسط از ابن عباس روایت کرده که عباس گفت: به خدا سوگند این آیه درباره من نازل شده هنگامى که پیامبر را به مسلمان شدن خودم خبر دادم و از او خواستم که درباره من بیست اوقیه طلا حساب نموده و بگیرد پیامبر به جاى آن بیست برده به من عطا فرمود.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص396."
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۷٠_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
08.Anfal.70.mp3
5.04M
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۷٠_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ يُرِيدُوا خِيانَتَكَ فَقَدْ خانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «71»
و اگر (اسيران) بخواهند به تو خيانت كنند، از پيش هم به خدا خيانت كردهاند، پس خداوند (تو را) بر آنان غلبه و تسلّط داد و خداوند، دانا و حكيم است.
نکته ها
از مجموع اين آيه و آيهى قبل استفاده مىشود كه اصل اصلاح و ارشاد و هدايت را نبايد با احتمالات منفى ناديده گرفت. با آنكه مشركان مكّه سالها نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله و مسلمانان صدر اسلام انواع خيانتها را روا داشتند، امّا اگر مصلحت بر آزادسازى اسرا باشد، احتمال خيانت آنان، مانع عمل به وظيفه نشود.
آرى، بايد نسبت به اسيران دشمن، نه سوء ظنّ صد در صد داشته باشيم، نه حسن ظنّ كامل، نه خشونت محض و نه رأفت تنها، بلكه با تيز هوشى و توكّل وقاطعيّت و با مهربانى و عطوفت برخورد كنيم.
پیام ها
1- احتمال خيانت اسيران، نبايد مانع آزادسازى آنها شود. «إِنْ يُرِيدُوا خِيانَتَكَ»
2- دشمنان، سابقهى خيانت دارند. «خانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ»
3- خداوند، حقّ و طرفدارانش را غلبه مىبخشد. «فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ»
4- خيانت، سبب اسارت و تحت سيطره قرار گرفتن است. خانُوا ... فَأَمْكَنَ
5- خداوند به نيّتهاى دشمن آگاه و به فرمانى كه مىدهد، حكيم و مصلحتانديش است. «وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 361"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۷۱_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا