eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
1.9هزار دنبال‌کننده
94 عکس
22 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ «43» خدايت ببخشايد! چرا پيش از آنكه (حال) راستگويان بر تو روشن شود و دروغگويان را بشناسى، به آنان اجازه (مرخّصى) دادى؟ نکته ها گويا برخى از منافقان بدون عذر، نزد پيامبر آمده و از رفتن به جبهه‌ى تبوك عذر آوردند. جلد 3 - صفحه 428 رسول خدا صلى الله عليه و آله هم اجازه داد. اين آيه، بطور ضمنى بر اذن دادن عتاب مى‌كند تا اجازه‌ى مرخّصى، مخصوص معذوران واقعى باشد، نه بهانه جويان. در آيه‌ى بعد، سخن از آن است كه خداوند توفيق جبهه رفتن را از منافقان گرفته است، كَرِهَ اللَّهُ انْبِعاثَهُمْ‌ ... پس اذن پيامبر در سايه‌ى كراهتِ خدا از شركت منافقان در جنگ است و انتقاد به خاطر زودتر افشا كردن آنان است. به علاوه در آيه‌ى 47 نيز زيانبار بودنِ حضور منافقان در جبهه مطرح شده است. پس اين اجازه، نه گناه بوده است ونه نشان سوء مديريّت پيامبر. پیام ها 1- مديريّت وتدبير را بايد از خدا آموخت كه انتقادش در كنار عفو و رحمت است. «عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ» 2- راههاى بهانه‌جويى را به روى منافقان ببنديد. «لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ» 3- شركت نكردن در جنگ، نيازمند اذن رهبر است. «لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ» 4- جنگ، وسيله‌ى مناسبى براى شناخت حقيقت افراد است. حَتَّى يَتَبَيَّنَ‌ ... 5- همه جا عيب‌پوشى ارزش نيست، گاهى بايد افشاگرى كرد. حَتَّى يَتَبَيَّنَ‌ ... وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ‌ 6- در شناخت منافقان بايد به بررسى عملكردشان در زمان جنگ و جهاد پرداخت. «وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ» 7- جامعه‌ى اسلامى بايد چنان صادقانه حركت كند كه منافقان رسوا شوند. يَتَبَيَّنَ‌ ... وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ‌ 8- حضور منافقان در جبهه، ارزش نيست، ولى فرارشان از جبهه، موجب رسوايى آنان است. «تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ «44» جلد 3 - صفحه 429 آنان كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند، هرگز براى جهاد كردن با مال و جانشان، از تو مرخصّى نمى‌طلبند و خداوند به (حال) پرهيزكاران آگاه است. نکته ها مؤمن واقعى كه عاشق جهاد وشهادت است، از مرگ بيم ندارد ودر پى اجازه‌ى مرخّصى نيست. چنانكه در صدر اسلام كسانى بودند كه با اصرار از پيامبر صلى الله عليه و آله مى‌خواستند كه آنان را به جبهه اعزام كند، و هنگامى كه پيامبر به دليل نبود امكانات، جواب رد به آنان مى‌داد، از ناراحتى مى‌گريستند. «1» رسول خدا صلى الله عليه و آله هنگام عزيمت به تبوك، على عليه السلام را به عنوان جانشين خود در مدينه گذاشت و آن حضرت متأثّر شد، پيامبر حضرت را دلدارى داد وفرمود: تو نسبت به من مثل هارون نسبت به موسى هستى. پیام ها 1- مؤمن، از كار فرار نمى‌كند. «لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» 2- متخلّفان از جنگ تبوك، گروهى بى‌ايمان بودند. «لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» 3- ايمان به مبدأ و معاد، عامل اصلى تقوا و شهادت‌طلبى و حضور در جبهه‌هاست. «يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ» 4- مجاهدان واقعى بايد هم با مال و هم با جان فداكارى كنند. «بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ» 5- تقوا، مانع تخلّف از جهاد با مال وجان است. أَنْ يُجاهِدُوا ... وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ‌ 6- ايمان به علم خداوند، مايه‌ى دلگرمى در جهاد است. أَنْ يُجاهِدُوا ... وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ‌ 7- متّقى را در جنگ و جبهه بايد شناخت، نه در خانه و ايّام صلح. يُجاهِدُوا ... وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ‌ «1». توبه، 92. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 430" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِنَّما يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ «45» تنها كسانى از تو اجازه مى‌گيرند (به جبهه نروند،) كه به خدا و روز قيامت ايمان ندارند و دلهايشان مرددّ گشته است، پس آنان در شك و ترديدشان سرگردانند. نکته ها حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: هر كس در شك و ترديد بماند، شيطان‌ها او را لِه و لگدمال مى‌كنند. «1» پیام ها 1- جنگ، ميدان آزمونى براى باورها و اعتقادات است. «يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ» 2- منافقان چون ايمان به هدف ندارند، در پى بهانه و فرار و اجازه‌ى مرخّصى هستند. «لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ» 3- عامل اصلى حضور در جبهه يا فرار از جنگ، بود و نبود ايمان است. «يُؤْمِنُونَ، لا يُؤْمِنُونَ» 4- بدتر از ترديد، استمرار وباقى ماندن در شكّ است. «فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ» «1». نهج‌البلاغه، حكمت 31." ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَوْ أَرادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَ لكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَ قِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقاعِدِينَ «46» (منافقان) اگر تصميم جدّى بر رفتن به جبهه داشتند، ساز و برگ جهاد آماده مى‌كردند. ولى خداوند، انگيزه و بسيج آنان را (به خاطر كوردلى و نالايقى،) خوش نداشت و آنان را (از رفتن به جبهه) بازداشت و به آنان گفته شد: همنشين خانه‌نشينان (كودكان وسالمندان و بيماران) باشيد. جلد 3 - صفحه 431 نکته ها منع و بازداشتن خدا از شركت در جبهه وجهاد، به معناى سلب توفيق است، نه منع عملى. پیام ها 1- منافقان هرگز تصميم جبهه رفتن ندارند. وَ لَوْ أَرادُوا ... لَأَعَدُّوا 2- مقدّمه‌ى واجب، واجب است. لَوْ أَرادُوا ... لَأَعَدُّوا 3- مؤمن، آماده‌ى جهاد و منتظر رفتن به جبهه است، نه بى‌تفاوت و بى‌انگيزه. «لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً» 4- شركت در جهاد، توفيق الهى است كه از نااهلان سلب شده است. «فَثَبَّطَهُمْ» 5- تاركين جنگ و جهاد بايد تحقير شوند. «اقْعُدُوا مَعَ الْقاعِدِينَ»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ ما زادُوكُمْ إِلَّا خَبالًا وَ لَأَوْضَعُوا خِلالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَ فِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ «47» اگر (منافقان) همراه شما به جنگ بيرون آمده بودند، جز فساد، (ترديد و اضطراب، چيزى) بر شما نمى‌افزودند و به سرعت در ميان شما رخنه مى‌كردند تا فتنه پديد آورند ودر ميان شما كسانى (تأثيرپذيرند كه) به سخنان آنان گوش و دل مى‌سپارند و خداوند به حال ستمگران آگاه است. نکته ها «خَبال» به‌معناى اضطراب وترديد است. «خَبَل»، يعنى جنون و «خَبْل»، يعنى فساد. «اوضعوا»، از «ايضاع»، به معناى سرعت در حركت و نفوذاست. «فِتْنَةٌ»، در اينجا به معناى تفرقه و گمراهى است. «سَمّاع»، به معناى جاسوسى است كه طبق منافع دشمن، سخن‌چينى كند. پیام ها 1- نيروهاى سپاه اسلام بايد برگزيده و خالص باشند، تعداد نفرات و كميّت، جلد 3 - صفحه 432 ملاك نيست. لَوْ خَرَجُوا ... ما زادُوكُمْ إِلَّا خَبالًا 2- خداوند به مؤمنان دلدارى مى‌دهد كه به خاطر تخلّف گروهى از منافقان از جبهه، نگران نباشند. لَوْ خَرَجُوا ... ما زادُوكُمْ إِلَّا خَبالًا 3- حضور منافقان در جبهه‌ها، عامل تضعيف روحيّه و تفرقه و ترديد است. «لَأَوْضَعُوا خِلالَكُمْ» 4- تحرّكات منافقان، بسيار سريع است. «لَأَوْضَعُوا» 5- همه‌ى مسلمانان، خطر منافقان را درك نمى‌كنند و بعضى ساده‌لوحانِ زودباور، تحت تأثير قرار مى‌گيرند. «سَمَّاعُونَ لَهُمْ» 6- منافق، ظالم است وخداوند به آنها هشدار داده است. «وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ حَتَّى جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَ هُمْ كارِهُونَ «48» (منافقان) پيش از اين دنبال فتنه‌گرى بودند وكارها را براى تو واژگون جلوه مى‌دادند، تا آنكه حقّ آمد وامر خدا آشكار شد (وپيروز شديد)، در حالى كه آنان ناراحت بودند. پیام ها 1- منافقان با قصد و انگيزه، سراغ فتنه مى‌روند. «ابْتَغَوُا» 2- در موارد بروز تفرقه وفتنه، ردّ پاى منافقان را جستجو كنيد. «ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ» 3- به سابقه‌ى افرادى كه توبه‌ى واقعى نكرده‌اند، توجّه كنيد. «مِنْ قَبْلُ» 4- تحريف واقعيّت‌ها و گزارش‌هاى جعلى براى رهبر، كار منافقانه است. «قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ» 5- رهبر امّت اسلامى بايد هوشيار باشد و به هر گزارشى اعتماد نكند. «قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ» 6- فتنه‌گرى وتفرقه‌افكنى، كار هميشه وپيوسته‌ى منافقان بوده وتا پيروزى قطعى‌ جلد 3 - صفحه 433 جبهه‌ى حقّ، شيطنت مى‌كنند. ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ‌ ... حَتَّى جاءَ الْحَقُ‌ 7- امدادهاى الهى، نقشه‌هاى منافقان را بر باد مى‌دهد. با تمام فتنه‌هايى كه عليه اسلام مى‌شود، اسلام به جاى ريزش، رويش دارد. «جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ» 8- منافقان هرگز دلشان تسليم نظام اسلامى نمى‌شود. «كارهون»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَ لا تَفْتِنِّي أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ «49» و برخى از آنان (بهانه‌جويانِ ترسو) مى‌گويند: به من اجازه بده (به جبهه نيايم) و مرا (به گناه و) فتنه مينداز. آگاه باشيد كه اينان در فتنه (و گناه) سقوط كرده‌اند و همانا جهنّم بر كافران احاطه دارد. نکته ها يكى از بزرگان قبيله‌ى بنى‌سلمه كه از منافقان بود، از رسول خدا اجازه خواست تا به جنگ تبوك نرود و بهانه‌اش اين بود كه اگر چشمم به زنان رومى بيفتد، فريفته شده، به گناه مى‌افتم. حضرت اجازه داد. اين آيه نازل شد و او را به خاطر عدم شركت در جبهه، گناهكار و در فتنه افتاده دانست. پيامبر صلى الله عليه و آله او را از رياست قبيله بركنار و بُشربن‌براء را كه سخاوتمند و خوش اخلاق بود، به جاى او نصب كرد. «1» پیام ها 1- فرماندهى كل قوا، از مسئوليّت‌هاى پيامبر و رهبر در جامعه‌ى اسلامى است. «مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي» 2- منافقان بى‌ادب، رسول خدا را عامل فتنه مى‌پنداشتند. «ائْذَنْ لِي وَ لا تَفْتِنِّي» 3- در بينش منافقان، جهاد در راه خدا، بلا و گرفتارى است. «وَ لا تَفْتِنِّي» 4- جنگ، بوته‌ى فتنه و آزمايش است. «وَ لا تَفْتِنِّي» «1». تفسير نمونه. جلد 3 - صفحه 434 5- بعضى منافقان براى فريب متديّنين، از عنوان‌ها و مسائل مذهبى استفاده مى‌كنند. «وَ لا تَفْتِنِّي» (به اسم نگاه نكردن به دخترانِ رومى، فرمان خدا و رسول را زير پا مى‌گذارند!) 6- آنان كه از فتنه‌ى جنگ نگران و گريزانند، در فتنه‌ى بالاترى خواهند افتاد. «أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا» 7- فرار از آزمايش الهى، امكان ندارد. «1» با آنكه گفتند: «لا تَفْتِنِّي» امّا به فتنه گرفتار شدند. «فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا» 8- بهانه‌گيرى منافقانه براى فرار از جهاد، مايه‌ى كفر است. ائْذَنْ لِي‌ ... كافرين‌ 9- احاطه‌ى جهنّم بر كافران، به خاطر احاطه‌ى گناه بر وجود آنان است. «2» «محيطة» «1». «احَسِبَ الناس ان يُتركوا ان يقولوا آمنّا وهم لايُفتنون». عنكبوت، 2. «2». در جاى ديگر مى‌خوانيم: «مَن كَسب سيّئةً واحاطت‌به خطيئتُه فاولئك اصحاب النّار» بقره، 81. پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ فراء گوید: رومیان از آن جهت زردرنگ بودند که وقتى که حبشیان سیاه‌رنگ بر روم غلبه کردند با دختران سفیدرنگ رومى درآمیختند و آمیختن سیاه حبشى با سفید رومى زرد فامى را در رومیان ایجاد نمود. پرش به بالا↑ ابن مردویه در تفسیر خود و نیز طبرانى و ابونعیم از ابن عباس و همچنین ابن ابى‌حاتم و ابن مردویه در تفاسیر خود از جابر بن عبدالله این روایت را نیز نقل نموده اند و نیز طبرانى از ابن عباس چنین افزوده که پیامبر فرمود: جنگ کنید و دختران زردفام رومى را به غنیمت برگیرید. عده اى از منافقین گفتند: محمد می‌خواهد مردم را به وسیله زنان رومى بیازماید. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص414." ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا