eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.3هزار دنبال‌کننده
104 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ ما كانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا حاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضاها وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِما عَلَّمْناهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «68» جلد 4 - صفحه 249 و چون از همانجا كه پدرشان دستورشان داده بود وارد (مصر) شدند، اين كار در برابر اراده خداوند هيچ سودشان نبخشيد، جز آنكه نيازى در دل يعقوب بود كه عملى شد. (تنها اثر ورود از چند دروازه حفظ از چشم زخم و رسيدن برادران، به خصوص بنيامين به يوسف بود كه عملى شد و اثر ديگرى نداشت) و البتّه (يعقوب) بخاطر آنچه به او آموزش داده بوديم داراى علمى (فراوان) بود ولى بيشتر مردم آگاه نيستند. نکته ها در اينكه آرزوى درونى و حاجت يعقوب كه برآورده شد چه بوده است احتمالاتى وجود دارد: 1. رسيدن بنيامين به يوسف عليه السلام و خارج شدن يوسف از تنهايى، هر چند به صورت اتهام سرقت باشد. 2. سرعت بخشيدن به وصال پدر و پسر كه در آينده به آن اشاره خواهد شد. 3. انجام وظيفه، بدون آنكه ضامن نتيجه‌ى آن باشد. حاجت يعقوب آن است كه در مقدّمات كار كوتاهى نشود و از يك در وارد نشوند، ولى آنچه خواهد شد به دست خداوند است. پیام ها 1- تجربه‌هاى تلخ، انسان را باادب مى‌كند و سخنان بزرگان را مى‌پذيرد. «وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ» 2- اطاعت از پدر لازم و ارزشمند است. «دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ»* 3- اگر از بى‌ادبى افراد گفتيد، از ادب آنان نيز بگوييد. ادْخُلُوا ... أَبُوهُمْ‌ (اگر برادران قبلًا نسبت ضلالت به پدر مى‌دادند، امروز تسليم امر پدر شدند.) 4- محاسبات و دقتّ و برنامه‌ريزى‌ها با وجود اراده‌ى الهى كارساز است، آنجا كه نخواهد كارساز نيست. «ما كانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ» 5- يعقوب، بر مطالب واسرارى آگاه بود كه مصلحت نمى‌دانست بازگو كند. «حاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ» جلد 4 - صفحه 250 6- دعا وحاجت اولياى خدا، مستجاب مى‌شود. «حاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضاها» 7- علم انبيا از جانب خداوند است. «عَلَّمْناهُ» 8- بيشتر مردم عالمان حقيقى را نمى‌شناسند. «عَلَّمْناهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»* 9- بيشتر مردم، به اسباب و علل چشم مى‌دوزند و از حاكميّت خداوند و لزوم توكّل بر او ناآگاهند. «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» 10- معيار حقّ و باطل، تشخيص اكثريّت نيست. «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»*" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَمَّا دَخَلُوا عَلى‌ يُوسُفَ آوى‌ إِلَيْهِ أَخاهُ قالَ إِنِّي أَنَا أَخُوكَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «69» وقتى (برادران) بر يوسف وارد شدند، او برادرش (بنيامين) را در نزد خود جاى داده گفت: همانا من برادر تو هستم، پس از آنچه انجام مى‌دهند اندوهگين مباش. نکته ها در تفاسير آمده است كه وقتى فرزندان يعقوب عليه السلام وارد مصر شدند، يوسف ميزبان آنان شد و براى هر دو نفر، يك طبق غذا مقرر كرد. بنيامين در آخر تنها ماند. يوسف او را در كنار خودش نشاند وآنگاه براى هر دو نفر اتاقى قرار داد و باز بنيامين را هم‌اتاق خويش ساخت. بنيامين از بى‌وفايى‌هاى برادران و جنايتى كه درباره يوسف در سالهاى قبل كرده بودند، سخن گفت. در اينجا بود كه كاسه‌ى صبر يوسف لبريز شد و گفت: نگران مباش من همان يوسفم و چنان با تأكيد گفت: «إِنِّي أَنَا أَخُوكَ» كه جايى براى احتمال اين سخن كه «من جاى برادرت باشم» نگذارد. در مورد جمله‌ «فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ» دو معنى احتمال مى‌رود: يا از عملكرد گذشته‌ى برادران اندوهگين مباش، يا از برنامه‌اى كه غلامان براى نگاهدارى تو دارند و پيمانه را در بار تو خواهند گذاشت تا در پيش من بمانى، نگران مباش. جلد 4 - صفحه 251 پیام ها 1- برادرانى كه ديروز به قدرت خود مى‌باليدند؛ «نَحْنُ عُصْبَةٌ» اكنون بايد براى تهيه آذوقه، با كمال تواضع آستانه يوسف را ببوسند. «دَخَلُوا عَلى‌» 2- كلام‌ها، طبقه‌بندى، محرمانه و علنى دارد. يوسف تنها به صورت محرمانه به بنيامين گفت: «إِنِّي أَنَا أَخُوكَ» (هر سخن جايى و هر نكته مقامى دارد.) 3- در بعضى امور، تنها خواص را بايد در جريان گذاشت. «فَلا تَبْتَئِسْ» 4- هرگاه به نعمتى رسيديد، تلخ‌كامى‌هاى گذشته را فراموش كنيد. (يوسف و بنيامين به ديدار هم رسيدند، پس نگرانى‌هاى قبلى را بايد فراموش كرد.) فَلا تَبْتَئِسْ‌ ... 5- قبل از اجراى طرح ونقشه، بايد بى‌گناه از نظر روحى آماده و توجيه باشد. (به بنيامين گفته شد كه به نام سارق تورا نگاه مى‌داريم نگران مباش.) «فَلا تَبْتَئِسْ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهازِهِمْ جَعَلَ السِّقايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ «70» پس چون بارهاى برادران را مجهّز و مهيا ساخت، ظرف آبخورى (گران قيمتى) را در خورجين برادرش (بنيامين) قرار داد، سپس منادى صدا زد؛ اى كاروانيان! قطعاً شما دزد هستيد. نکته ها «سقايه» پيمانه‌اى است كه در آن آب مى‌نوشند. «رَحْلِ» به خورجين و امثال آن مى‌گويند كه روى شتر مى‌گذارند. «عير» به معنى كاروانى كه مواد غذايى حمل مى‌كنند. «1» اين چندمين بارى است كه يوسف طرح ابتكارى مى‌دهد، يك بار بهاى غلّه را در بار برادران گذاشت تا دوباره بازگردند و اين بار ظرف قيمتى را در محموله برادر گذاشت تا او را نزد خود نگاه دارد. «1». مفردات. جلد 4 - صفحه 252 حضرت يوسف عليه السلام در مرحله‌ى قبل بضاعت را توسط غلامان در بار برادران گذارد، «اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فِي رِحالِهِمْ» ولى در سفر دوم شخصاً سقايه را در بار بنيامين قرار داد. (چون موضوع سرّى بود). «جَعَلَ السِّقايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ»* در تفاسير آمده است كه در جلسه دو نفره‌اى كه يوسف و بنيامين با هم داشتند، يوسف از او پرسيد آيا دوست دارد در نزد وى بماند. بنيامين اعلام رضايت كرد، ولى يادآور شد كه پدرش از برادران تعهد گرفته كه او را برگردانند. يوسف گفت: من راه ماندن تو را طراّحى مى‌كنم و لذا با موافقتِ بنيامين اين نقشه كشيده شد. نظير فيلم‌ها، نمايش‌ها و صحنه‌هاى تئاتر كه افراد در ظاهر و در شكل مجرم و گناهكار احضار و مخاطب مى‌شوند و يا حتّى شكنجه مى‌گردند، ولى آنها بخاطر توجيه قبلى و رضايت شخصى و مصلحت مهم‌ترى آن را پذيرا شده‌اند. سؤال: چرا در اين ماجرا به بى‌گناهانى نسبت سرقت داده شد؟ پاسخ: بنيامين با آگاهى از اين طرح و اتّهام، براى ماندن در نزد يوسف اعلام رضايت كرد و باقى برادران هر چند در يك لحظه ناراحت شدند، ولى بعد از بازرسى از آنها رفع اتهام گرديد. علاوه بر آنكه كارگزاران از اينكه يوسف خود پيمانه را در ميان بار گذارده‌ «جَعَلَ» خبر نداشتند وبطور طبيعى فرياد زدند: «إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ» پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «لا كِذبَ على المصلح» كسى كه براى اصلاح و رفع اختلاف ديگران دروغى بگويد، دروغ حساب نمى‌شود، و آنگاه حضرت اين آيه را تلاوت فرمودند. «1» پیام ها 1- گاهى صحنه‌سازى براى كشف ماجرايى جايز است و براى مصالح مهم‌تر، نسبت دادن سارق به بى‌گناهى كه از قبل توجيه شده باشد، مانعى ندارد. «2» «إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ» «1». تفسير نورالثقلين. «2». تفسير الميزان. جلد 4 - صفحه 253 2- اگر در ميان گروهى يك نفر خلافكار باشد، مردم تمام گروه را خلافكار مى‌نامند. «إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ»" ‏‏‏‏٠_جز۱۳ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As