"تفسیر نور (محسن قرائتی)
سیمای سوره رعد
اين سوره در مكّه نازل شده و چهل و سه آيه دارد. با توجّه به طرح موضوع تسبيح رعد آسمان در آيه 13 اين سوره، رعد ناميده شده است.
مطالبى پيرامون عظمت قرآن، توحيد، آفرينش آسمانها و زمين، تسخير ماه و خورشيد، آفرينش ميوهها و گياهان، معاد و عدل الهى، مسئوليّت مردم، وفاى به عهد و صله رحم، صبر و ترك انتقامجويى، كسب آرامش واقعى در پرتو ايمانِ به خدا و سرنوشت شوم مخالفان انبيا عليهم السلام در اين سوره آمده است.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 312
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
المر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ وَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ «1»
الف لام ميم را، آن آيات كتاب (آسمانى) است و آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو فرو آمده، حقّ است، ولى بيشتر مردم ايمان نمىآورند.
پیام ها
1- قرآن، كتابى بسيار با عظمت است. «تِلْكَ»
2- نزول كتب آسمانى، براى تربيت مردم است. «أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»
3- در قرآن، باطل راه ندارد. أُنْزِلَ إِلَيْكَ ... الْحَقُ
4- محور، حقانيّت است نه اكثريّت. بى توجّهى و ايمان نياوردن اكثريّت مردم، دليل بر باطل بودن راه نيست. «الْحَقُّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ»
5- اكثريّت مردم حقّگرا نيستند. «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ»
6- رهبر بايد بداند كه بسيارى از مردم به او ايمان نمىآورند، پس با آمادگى بيشترى با اين مسأله روبرو مىشود. (مفهوم كلّ آيه)
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 313"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۱جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ «2»
خداست آنكه آسمانها را بدون ستونهايى كه آن را ببينيد برافراشت، سپس بر عرش (مقام فرمانروايى) برآمد وخورشيد وماه را كه هر كدام تا زمان معينى حركت دارند، تسخير نمود. او كار (هستى) را تدبير مىكند، آيات خود را به روشنى بيان مىكند تا شايد به لقاى پروردگارتان يقين حاصل كنيد.
نکته ها
آياتى در قرآن برنگهدارى آسمانها (وزمين) توسط خدا دلالت مىكند، از جمله:
الف: آيه فوق، «اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها»
ب: «إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَكَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ» «1» همانا خداوند آسمانها و زمين را از سقوط حفظ مىكند و اگر روى به سقوط نهند، هيچكس جز او نمىتواند آنها را نگهدارد.
ج: «وَ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ» «2» و خداوند از سقوط آسمان بر زمين جلوگيرى مىكند.
علامه طباطبايى (ره) در تفسيرالميزان مىگويد: مراد از «تفصيل» جدا كردن كرات آسمانى و زمين از يكديگر است، و مشاهدهى اين تفكيك، ما را بر قدرت تفكيك مردم در قيامت آگاه مىسازد.
«عَمَدٍ» جمع عمود به معناى ستون و پايه است.
از حضرت على عليه السلام سؤال شد كه خداوند چگونه به حساب همه خلائق مىرسد؟ حضرت فرمودند: همانگونه كه به همه خلايق رزق مىدهد. «3»
«1». فاطر، 41.
«2». حج، 65.
«3». تفسيركبير فخررازى.
جلد 4 - صفحه 314
پیام ها
1- آسمانها بر پايههايى استوارند. «بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها»
نديدن دليل بر نبودن نيست. امام رضا عليه السلام فرمودند: «فثم عمد و لكن لا ترونها» «1» پايههايى هست، ولى شما آنها را نمىبينيد.
2- خورشيد نيز در حال حركت است. «كُلٌّ يَجْرِي»
3- كرات آسمانى در مقدار حركت خود، زمانبندى شدهاند. «لِأَجَلٍ مُسَمًّى»
4- هستى تحت تدبير الهى است. «يُدَبِّرُ»
5- دست خداوند در تفصيل آيات باز است. (چه تفصيل آيات تشريعى و چه تفصيل آيات تكوينى) «يُفَصِّلُ الْآياتِ»
6- نظام هستى، هدفدار است. «يَجْرِي لِأَجَلٍ- لَعَلَّكُمْ بِلِقاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ» آفرينش جهان بدون معاد، كارى لغو و بيهوده است.
7- دليل بر معاد، همان دليل توحيد است. خدايى كه مىآفريند وتدبير و ... مىكند، قيامت را هم برپا خواهد كرد. رَفَعَ، اسْتَوى، يُدَبِّرُ، ... بِلِقاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ
«1». بحار، ج 60، ص 79."
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۲جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «3»
و اوست خدايى كه زمين را گسترانيد و در آن كوهها و نهرها قرار داد و از هر ميوهاى، دو جفت در آن قرار داد. او روز را با شب مىپوشاند. قطعاً در اين (امور) براى كسانى كه فكر مىكنند نشانههايى است.
نکته ها
آيه قبل دربارهى آسمانها بود واين آيه در مورد زمين ونعمتهاى زمينى است.
جلد 4 - صفحه 315
«رَواسِيَ» جمع «راسيه» به معناى ثبوت است و از اينرو به كوههاى ثابت و استوار رواسى مىگويند. «زوج» و «زَوْجانِ» هر دو به معناى نر و ماده است.
گرچه «لينه» دانشمند گياهشناس، در قرن 18 موفق به كشف قانون زوجيّت گياهان شد، امّا اسلام در هزار و چند صد سال قبل به اين نكته اشاره كرده است. البتّه مردم مسئلهى نر و ماده را در بعضى گياهان مثل خرما، فهميده بودند، ولى عموميّت زوجيّت از طريق قرآن اعلام شد.
نر و ماده در گياهان، گاهى در يك درخت يا شكوفه و گاهى در دو درخت يا دو شكوفه است. «1»
جمله «مَدَّ الْأَرْضَ» شايد به بيرون كشيده شدن زمين از زير آب اشاره دارد كه در روايات به نام «دَحْو الارض» آمده است. اين احتمال با نظريه زمينشناسان امروزى كه مىگويند: زمين ابتدا در زير آب قرار داشته، مطابقت دارد. (واللَّه العالم)
نظام آفرينش بر اساس زوجيّت است:
الف: زوجيّت در نباتات؛ «وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ» «2»
ب: زوجيّت در حيوانات؛ «وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً» «3»
ج: زوجيّت در انسان؛ «خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً» «4»
د: زوجيّت در همه چيز؛ «وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ» «5»
پیام ها
1- گستردگى زمين، حكيمانه و با تدبير انجام گرفته است. «مَدَّ الْأَرْضَ» (گستردگى زمين و وجود كوهها در آن، باعث حفظ تعادل زمين و عامل بهرهمندى انسانهاست، زيرا كه اگر تمام زمين مسطح يا كوهستانى بود، امكان زندگانى وجود نداشت.)
«1». تفسير فرقان.
«2». حج، 5.
«3». شورى، 11.
«4». روم، 21.
«5». ذاريات، 49.
جلد 4 - صفحه 316
2- كوهها، منبع ذخيره آب و نهرها وسيلهى توزيع آب و هر دو زمينهساز زندگى انسانها هستند. «رَواسِيَ وَ أَنْهاراً»
3- توالى و تبادل شب و روز، عامل زندگى است. «يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ» (وگرنه يا همه چيز در اثر حرارت مىسوخت و يا بواسطهى عدم نور و حرارت پژمرده مىشد و يخ مىزد.)
4- جهان طبيعت، كلاس درس است نه خانه غفلت. «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۳جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ فِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِيلٌ صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ يُسْقى بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ «4»
و در زمين قطعاتى است مجاور هم و باغهايى از انواع انگور و كشتزار و درختان خرما (محصولاتى مختلف) همانند و غير همانند كه همه با يك آب آبيارى مىشوند و بعضى ميوهها را در خوردن بر بعضى برترى داديم. همانا در اين (تنوّع ميوهها و مزهها با آنكه از يك آب و خاك تغذيه مىشوند) براى كسانى كه تعقّل دارند حتماً نشانههايى است.
نکته ها
«صِنْوانٌ» بر خلاف ظاهرش كه قالب تثنيه دارد، جمع «صنو» به معناى شاخهاى است كه از اصل درخت خارج مىشود و در اينجا به معناى مشابه و مانند است.
پیام ها
1- زمين، قطعاتى مجاور يكديگر است كه هر قطعهاى استعداد خاص خود را داراست. «قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ»
2- تنوّع ميوهها با رنگ، مزه، بو و شكلهاى مختلف، همه از نشانههاى قدرت الهى است. «لَآياتٍ»
3- تنوع ميوه ها با اراده و خواست خداوند است، و گرنه يك آب، يك نوع مزه
جلد 4 - صفحه 317
بيشتر ندارد. «يُسْقى بِماءٍ واحِدٍ»
4- همجوارى، دليل يكسانى نيست. ملاك برترى، بهرهدهى بيشتر است. «مُتَجاوِراتٌ- نُفَضِّلُ .... فِي الْأُكُلِ»
5- انديشمندان از خوردنىها، روح ايمان خود را نيز تقويت و اشباع مىكنند، در حالى كه ديگران، تنها به پركردن شكم خود اكتفا مىنمايند. «لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ»"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۴جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَ إِذا كُنَّا تُراباً أَ إِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ «5»
اگر تعجّب مىكنى پس عجيب گفتار آنهاست (كه مىگويند:) آيا آنگاه كه خاك شديم، آيا به آفرينش تازهاى در مىآييم؟ آنانند كسانىكه به پروردگارشان كفر ورزيدند و همانانند كه غُلها در گردنشان باشد و همانانند همدم آتش كه در آن جاودانهاند.
نکته ها
اين آيه خطاب به پيامبر مىفرمايد: از انكار نبوّت توسط مردم تعجّب مكن، زيرا آنها از قدرت من، در زنده كردن مردگان نيز در تعجّب اند و آن را باور ندارند.
منكرين معاد دليلى بر محال بودن معاد، ارائه ندادهاند و تنها وقوع آن را بعيد مىشمرند. در مقابل، قرآن علاوه بر ذكر عدالت و حكمت خداوند كه مستلزم وجود قيامت است، بارها در مقام جواب از اين استبعاد منكرين برآمده است؛
يكجا مىفرمايد: اگر شما در وقوع قيامت شك داريد، از آفرينش ابتدايى خود ياد كنيد كه ما چگونه شما را از خاك و نطفه آفريديم. «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا
جلد 4 - صفحه 318
خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ» «1»
و در جاى ديگر مىفرمايد: اى پيامبر صلى الله عليه و آله! به مردم بگو: همان كسىكه بار اول شما را آفريد، بار ديگر در قيامت شما را خلق خواهد كرد و جاى هيچگونه تعجّبى هم نيست. «قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ» «2»
پیام ها
1- انكار معاد يعنى انكار قدرت، عدالت و حكمت خداوند و اين كفر است. «أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا»
2- منكر معاد چون تمام هدفش دنياست، به غل و زنجير ماديّت، هواپرستى، جهل و خرافات مبتلا مىگردد و اينچنين كسى در آخرت نيز در غل و زنجير عذاب الهى خواهد بود. «الْأَغْلالُ»
3- غل و زنجير در قيامت بر روى گردن منكرين نيست تا بتوانند آن را بردارند، بلكه چنان به درون گردنشان فرو رفته كه قابل برداشتن نيست. «فِي أَعْناقِهِمْ»
4- منكر معاد چون توشهاى براى رهايى خود از قهر الهى فراهم نكرده، هميشه در عذاب باقى است. «خالِدُونَ»
«1». حج، 5.
«2». يس، 79."
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۵جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلى ظُلْمِهِمْ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقابِ «6»
وپيش از رحمت ونيكى، به شتاب از تو عذاب وبدى مىخواهند در حالى كه پيش از آنان عذابها بوده است. وهمانا پروردگارت نسبت به مردم با همهستمشان داراى آمرزش است و به يقين پروردگارت سخت كيفر است.
جلد 4 - صفحه 319
نکته ها
«مثلات» جمع «مثله» عذاب وعقوبتى است كه به انسان روى مىآورد.
گاهى عناد و لجاجت به جايى مىرسد كه انسان حاضر است آرزوى هلاكت كند، ولى حقّ را نپذيرد. در قرآن مجيد به نمونههايى از اين نوع روحيّهها اشاره شده است، از جمله:
كافران مىگفتند: «وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ» «1» خدايا! اگر اين قرآن، حقّ و از جانب توست، پس يا از آسمان بر ما سنگ ببار و يا ما را به عذابى دردناك مبتلا نما (كه ما آن را نمىپذيريم).
در جاى ديگر آمده: اگر ما اين قرآن را بر غير عرب (عجم) نازل مىكرديم و پيامبر آن را بر مردم قرائت مىفرمود: «وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ ما كانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ» «2» ايمان نمىآوردند وآن را نمىپذيرفتند.
يا اينكه اهل كتاب به كفّار و بتپرستان مىگفتند: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا» «3» راه شما از راه اسلام بهتر است. در صورتيكه اهل كتاب از مشركان به اسلام نزديكترند، ولى لجاجت، آنها را از ابراز حقّ دور مىداشت.
تعجيل عدّهاى از مردم به نزول قهر الهى، مىتواند به واسطه اين دلايل باشد:
الف: غفلت و فراموشى تاريخ گذشتگان و باور نكردن و بعيد دانستن قهر الهى.
ب: حسادت به داشتههاى ديگران. چنانكه در تاريخ آمده است چون اميرمؤمنان، حضرت على عليه السلام به امامت رسيد، شخصى كه تحمّل اين موضوع را نداشت، آرزوى مرگ كرد كه در شأن نزول سوره معارج بدان اشاره شده است.
ج: احساس بريدگى و يأس و به بنبست كامل رسيدن.
د: استهزا و عدم قبول و پذيرش، حتّى به قيمت جاندادن.
قرآن مىفرمايد: اگر خداوند به جهت گناه و عملكرد بد مردم آنها را فوراً عذاب كند، هيچكس روى زمين باقى نمىماند، امّا او از راه لطف، صبر مىكند تا شايد مردم توبه كنند.
«1». انفال، 32.
«2». شعراء، 198- 199.
«3». نساء، 51.
جلد 4 - صفحه 320
وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ... «1» و آيه وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ ... «2»
پیام ها
1- انسان در اثر لجاجت، چنان سقوط مىكند كه حاضر است نابود شود، ولى حقّ را نپذيرد. «وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ»
2- تاريخ پيشينيان، بهترين الگو ونمونه است. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ»
3- قهر الهى را شوخى نپنداريد و به نمونههاى گذشته توجّه كنيد. «مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ»
4- سنّت خداوند مهلتدادن است و كارى به عجله مردم ندارد. «لَذُو مَغْفِرَةٍ»
5- راه توبه و بازگشت، براى افراد لجوج نيز باز است. لَذُو مَغْفِرَةٍ ... عَلى ظُلْمِهِمْ
6- خداوند، انسانها را با همهى بدىهايى كه از آنها سر مىزند باز دوست دارد. «لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلى ظُلْمِهِمْ»
7- لطف خداوند بر قهر او مقدم است. «مَغْفِرَةٍ- الْعِقابِ»
8- خوف و رجا و بيم و اميد، در كنار هم عامل رشد است. «لَذُو مَغْفِرَةٍ- لَشَدِيدُ الْعِقابِ»
9- قهر ولطف الهى از مقام ربوبيّت اوست. «رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ، رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقابِ»
«1». نحل، 61.
«2». فاطر، 45."
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۶جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ «7»
وكسانىكه كفر ورزيدند مىگويند: چرا از طرف پروردگارش نشانهاى (آشكار و به دلخواه ما) بر او نازل نشده است؟ (اى پيامبر!) تو فقطبيمدهندهاى و براى هر قومى راهنمايى است.
جلد 4 - صفحه 321
نکته ها
از ابن عباس نقل شده كه پيامبراكرم صلى الله عليه و آله دست مباركشان را بر روى سينه گذاشتند و فرمودند: «انا المنذر» و آنگاه به علىبنابيطالب عليهما السلام اشاره كردند و فرمودند: «انت الهادى، بك يهتدى المهتدون بعدى» «1»
پیام ها
1- كافران، توقّعات نابجا از خدا و پيامبرش دارند. (آنها خواستار نشانهها و معجزههايى بر اساس هوا وهوس خود هستند.) «لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ»
2- انسانِ بهانهجو، لايق خطاب الهى نيست. «إِنَّما أَنْتَ» خداوند گفتار كفّار را بىجواب گذارده و پيامبر را مخاطب قرار داده است.
3- تربيت، هم به تهديد نياز دارد و هم به ارشاد. «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ»
4- براى جامعهى جاهل غافل، هشدار بيش از بشارت ضرورت دارد. «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ» «2»
5- كار اصلى پيامبران، ارشاد و انذار است؛ «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ» نه برآوردن خواستههاى بىربط مردم و عرضه معجزه در هر لحظه و براى هركس. «لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ»
6- با آنكه ديگر پيامبرى مبعوث نمىشود، امّا خداوند حجت خود را بر همهى مردم تمام مىكند و هرگز زمين از حجت خالى نمىماند. «وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ»
7- انبيا تنها به مشرق زمين اختصاص نداشتهاند. «وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ»
8- در عصر حاضر نيز ما بايد امام يا هادى زنده داشته باشيم. «وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» «3»
«1». تفسيركبير، ج 19، ص 14. طبرى و ابنكثير و احقاقالحقّ، (ج 3، ص 87) نيز آن را نقل كردهاند.
«2». حدود 120 مرتبه واژه «انذار» در قرآن آمده كه 100 مرتبه آن در مكه نازل شده است.
«3». در تفاسير مجمعالبيان و كنزالدقائق، 26 حديث آمده كه مراد از «هاد» ائمه معصومين عليهم السلام هستند.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 322"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۷جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ «8»
خداوند مىداند آنچه را كه هر مادهاى (در شكم) حمل مىكند و آنچه را كه رحمها جذب مىكنند (مثل نطفه) و آنچه را كه (در مراحل بعد از جذب) مىافزايند و هر چيز نزد او به مقدار و اندازهاى است.
نکته ها
در اين آيه، ابتدا از علم خداوند نسبت به حمل هر مادهاى، (چه داراى رَحم باشد مثل انسان و حيوان و چه داراى رَحم نباشد مثل نبات و جماد) سخن به ميان آمده و سپس به موجودات داراى رحم اشاره شده است.
«غيض» به معناى فرو بردن (نطفه) است. يعنى خداوند، به آن آبى كه رحم به خود جذب مىكند و در آن تغييراتى مىدهد و رو به رشد و زيادى مىبرد، آگاه است.
پیام ها
1- خداوند حالات بارورى تمام موجودات را مىداند. «يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى»
2- علم خداوند، به جزئيات هم تعلق مىگيرد. (او از نژاد، صفات، استعدادها، شكل و جنس جنين آگاهست.) يَعْلَمُ ... ما تَغِيضُ ... وَ ما تَزْدادُ
3- در تكامل يا نقص نوزاد، رَحم نقش مهمى دارد. «ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ»
4- نظام آفرينش موجودات بر اساس مقدار و ميزان دقيق است. «بِمِقْدارٍ» (يعنى اگر مدّت حمل كم يا زياد شود، اگر حمل سقط شود يا چند قلو گردد، اگر حمل، ناقصالخلقه يا داراى عضو زيادى شود، اين كم و زيادى «تَغِيضُ و تَزْدادُ» بر اساس يك فرمول حساب شده است.)"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۸_جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعالِ «9»
او به نهان و آشكار آگاه، بزرگ و بلند مرتبه است.
جلد 4 - صفحه 323
نکته ها
آشكار و نهان، براى انسانِ محدودى كه حواس پنجگانه او حتّى از بسيارى از حيوانات محدودتر است، مطرح است. امّا براى خداىِ خالق غيب و شهود، چنين چيزى معنا ندارد.
امام صادق عليه السلام در مورد «عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ» فرمودند: «الغيب ما لم يكن و الشهادة ما قد كان»، غيب يعنى چيزى كه نبوده و شهادت يعنى چيزى كه بوده است. «1»
پیام ها
1- خداوند نسبت به هر كمالى، بزرگ «الْكَبِيرُ» و نسبت به هر نقص و عيبى، پاك و منزّه است. «الْمُتَعالِ»
«1». تفسيربرهان."
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۹_جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
سَواءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ «10»
(براى او) يكسان است كه از شما كسى سخن را سرّى گويد و كسىكه آن را آشكارا گويد وكسى كه خود را به شب مخفى كند و كسىكه در روز آشكارا حركت كند.
نکته ها
اين آيه كه ظاهراً توضيح و تكميل آيه سابق است، يكى از آيات بسيارى است كه در رابطه با علم خداوند، به اعمال كوچك و بزرگ و ظاهر و پنهان و حتّى افكار و نيّات انسانها، درقرآن مجيد آمده است و اگر انسانها به چنين علمى از طرف پروردگار ايمان داشته باشند، مىتواند بهترين عامل حيا و تقوا و بزرگترين وسيله تربيت آنها باشد. زيرا سبب تشويق نيكوكاران و تهديد بد كاران مىگردد. جالب آنكه خداوند در اين آيه، علم خود را به حرفهاى سرّى و كارهاى مخفى و شبانه، قبل از كلامهاى علنى و كارهاى آشكار روزانه ذكر كرده است.
جلد 4 - صفحه 324
«سارِبٌ» از «سرب» در اصل به معناى آب جارى است، ولى به كسىكه در روز به سراغ كارى مىرود نيز گفته مىشود.
پیام ها
1- علم خداوند نسبت به همه چيز يكسان است. (نه مثل علم و آگاهى ما كه نسبت به بعضى چيزها بيشتر و نسبت به بعض ديگر كمتر و يا در حد هيچ است.) سَواءٌ مِنْكُمْ ..."
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۱٠جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ يُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ «12»
اوست كسىكه برق (آسمان) را براى بيم و اميد به شما نشان مىدهد و ابرهاى گران بار را پديد مىآورد.
نکته ها
برق و صاعقهى آسمان از يك جهت مايه ترس و وحشت مردم است، به خاطر باريدن بىموقع، جريان سيل، خرابىها و آتش سوزىها و از جهت ديگر سبب شادى و نشاط و اميد است، زيرا سبب ريزش باران، سيرابى درختان و زراعتها، طراوت و شادابى هوا و پاكى و نظافت است.
جلد 4 - صفحه 327
پیام ها
1- گرچه به ظاهر، عوامل طبيعى زمينه پيدايش رعد و برق و باران است، ولى مبدا و موجد همه عوامل خداوند است. «يُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ»
2- كشف قوانين فيزيكى وشيميايى طبيعت، نبايد از ايمان ما به خداوند بكاهد، زيرا طبيعت وقوانينش مخلوق خدا هستند. يُرِيكُمُ الْبَرْقَ ... يُنْشِئُ السَّحابَ"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۱۲_جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَ يُرْسِلُ الصَّواعِقَ فَيُصِيبُ بِها مَنْ يَشاءُ وَ هُمْ يُجادِلُونَ فِي اللَّهِ وَ هُوَ شَدِيدُ الْمِحالِ «13»
رعد با ستايش او و فرشتگان از بيم او تسبيح مىكنند و او صاعقهها را فرو مىفرستد تا هر كه را بخواهد مورد اصابت قرار دهد، در حالى كه آنان درباره خداوند به جدال مىپردازند و او سخت كيفر است.
نکته ها
در فرهنگ قرآن، كلّ هستى در حال تسبيح خداوند، آنهم تسبيحى براساس علم وشعور وانتخاب. جالب آنكه قرآن بگونهاى اين مطلب را طرح و بيان مىكند كه اذهان را به خود متوجّه سازد و ردّى بر ناباورىها باشد. از جمله:
1. آوردن الفاظى مثل «سبح» و «يُسَبِّحُ» كه صراحت در اين معنا دارد.
2. تكرار اين مطلب در سورههاى متعّدد.
3. آوردن مسئله تسبيح موجودات در ابتداى سوره و بلافاصله بعد از «بسماللَّه».
4. آوردن كلماتى از قبيل: قنوت وخضوع همه هستى «كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» «1»، سجده ستارگان و گياهان «وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ» «2»، اطاعت آسمان وزمين «قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ» «3»، آگاهى موجودات در نماز و تسبيح «كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ» «4»
«1». بقره، 116.
«2». الرحمن، 6.
«3». فصّلت، 11.
«4». نور، 41.
جلد 4 - صفحه 328
5. خطاب انسان به اينكه شما تسبيح آنان را درك نمىكنيد. «لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ» «1»
«محال» از «حِيلَةً» به معناى هر نوع چارهانديشى پنهانى است و چون چارهانديشى ملازم علم و قدرت است، لذا مفسران «شَدِيدُ الْمِحالِ» را «شديد القوة و العذاب» معنى كردهاند.
در برخى آيات قرآن، تسبيح و حمد الهى در كنار هم قرار گرفتهاند؛ «يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ»، «إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» «2» چنانكه در ذكر ركوع و سجود نيز چنين مىگوييم؛ «سبحان ربى العظيم و بحمده» و «سبحان ربى الاعلى و بحمده»
در روايات متعدّدى از اهل سنّت آمده است كه پيامبراكرم صلى الله عليه و آله به هنگام شنيدن صداى رعد سخن خود را قطع كرده و به دعا مشغول مىشدند و ديگران را نيز به اين كار ارشاد مىفرمودند. «3»
برخى صاعقهها كيفر و عذاب الهى مىباشند كه بر اقوام گنهكار نازل مىشوند، مانند قوم ثمود ... فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُونِ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «4»
پیام ها
1- رعد نيز مثل فرشته، تسبيحى آگاهانه و از روى شعور دارد، زيرا كلمه رعد و فرشته در كنار هم آمدهاند. «يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلائِكَةُ»
2- تسبيح فرشتگان بر اساس خداترسى و خشيت است. «مِنْ خِيفَتِهِ»
3- صاعقه و صاعقهگرفتگى يك امر تصادفى نيست، بلكه با خواست خدا و مطابق قوانين الهى است. «يُرْسِلُ الصَّواعِقَ فَيُصِيبُ بِها مَنْ يَشاءُ»
4- براى انسان لجوج، چيز خطرناكى مثل صاعقه هم بازدارنده نيست. «يُجادِلُونَ»
5- در فكر حيله وخدعه وجدال با خدا نباشيد كه با او نمىتوان درافتاد. «هُوَ شَدِيدُ الْمِحالِ»
6- هرگونه تدبير و حيلهاى بد نيست، چه بسا كه بايد در برابر افرادى، سختترين تدبيرها و برنامهريزىها را بكار برد. «شَدِيدُ الْمِحالِ»
«1». اسراء، 44.
«2». اسراء، 44.
«3». تفسير درالمنثور.
«4». فصّلت، 17.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 329"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۱۳جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَباسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْماءِ لِيَبْلُغَ فاهُ وَ ما هُوَ بِبالِغِهِ وَ ما دُعاءُ الْكافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلالٍ «14»
تنها خواندن او حقّ است و كسانى را كه (مشركان) جز او مىخوانند هيچ پاسخشان نمىگويند، مگر مانند كسى كه دو دستش را به سوى آب گشوده تا آن را بدهانش رساند و حال آنكه نخواهد رسيد و دعا و خواست كافران (از غير خدا) جز در گمراهى (وبه هدر رفتن و انحراف) نيست.
نکته ها
دعوت به پرستش خداى ودورى از توجّه به ديگران و تنها او را مؤثر دانستن، بارها در قرآن تذكّر داده شده است. از جمله: اگر انسان، تنها از من درخواست كند، من حتماً او را پاسخ مىدهم. «أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ» «1» امّا اگر به سراغ ديگران رفت و از آنها حاجت خواست، بداند آنها نمىشنوند و اگر هم بشنوند اجابت نمىكنند. «إِنْ تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعاءَكُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَكُمْ» «2»
انسانِ محدود در زندگى پرحادثه دنيا نيازمند پناهگاهى مطمئن است، انبيا پناهگاه واقعى را به او معرّفى مىكنند، «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ» امّا كمكهاى ديگران (طاغوتها) يا براى استحمار يا استثمار يا تبليغات وحفظ موقعيّت خود و يا ... مىباشد و در واقع آنچه براى آنها مطرح نيست، انسان است.
انسان، فطرتاً تشنه حقّ و خواستار حقيقت است «لِيَبْلُغَ فاهُ» ولى راه وصول به آن را گم مىكند. امّا جز ايمان به خدا و عشق و انس به او و دعا و درخواست از او، هيچ چيز ديگرى انسانِ بىنهايت طلب را سيراب نمىكند. «وَ ما هُوَ بِبالِغِهِ» چرا كه غير از اللَّه هر چه باشد سراب است و دعا از غير او بيهوده.
«1». بقره، 186.
«2». فاطر، 14.
جلد 4 - صفحه 330
پیام ها
1- جز خدا به سراغ ديگران نرويد كه از غير او هيچ كارى ساخته نيست. «لا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ»
2- سرچشمهى شرك مردم، تصوّرات و خيالات باطل آنهاست. كَباسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْماءِ ... وَ ما هُوَ بِبالِغِهِ
3- هركس خالصانه خدا را بخواند، با دست پر برمىگردد. دست خالى برگشتن به خاطر توجّه به غير خداست. لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِ ... وَ ما دُعاءُ الْكافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلالٍ"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۱۴جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ «15»
و هركه در آسمانها و زمين است، خواه ناخواه با سايههاشان بامدادان و شامگاهان، براى خدا سجده مىكنند.
نکته ها
«مَنْ» براى موجود عاقل بكار مىرود و «ما» براى غير آن، امّا در آيات ديگر مشابه اين آيه با «ما» آمده است، مثل آيه «وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ» «1»، لذا مىتواننتيجه گرفت كه مراد از اين آيه نيز سجدهى همه موجودات است، خصوصاً كه «ظلال» نيز مطرح شده كه ناگفته پيداست سايه، عقل ندارد.
شايد منظور از سجده كردنِ سايهها حالت افتادن سايه بر زمين باشد، نظير تشبيهى كه در فارسى مىآوريم: سرو سواره مىرود، غنچه پياده مىرسد.
«آصال» جمع «اصل» وآن جمع «اصيل» از مادهى «اصل» به معنى انتها وآخر روز است.
«1». نحل، 49.
جلد 4 - صفحه 331
پیام ها
1- هستى، مطيع و ساجد خداوند است، چرا ما نباشيم؟ وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ ...
2- سجده، مخصوص خداست. «وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ»
3- مؤمنان با ميل و رغبت سجده مىكنند، ولى ديگران بخاطر نياز، مجبور به تواضع و تذلّل مىشوند. «طَوْعاً وَ كَرْهاً»
4- اگر موجودى خدايى شد، عوارض وآثار آن هم در خط او قرار مىگيرد. «ظِلالُهُمْ»
5- سجدهى موجودات دائمى است. يَسْجُدُ ... بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۱۵جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As