"تفسیر نور (محسن قرائتی)
هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ يُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ «12»
اوست كسىكه برق (آسمان) را براى بيم و اميد به شما نشان مىدهد و ابرهاى گران بار را پديد مىآورد.
نکته ها
برق و صاعقهى آسمان از يك جهت مايه ترس و وحشت مردم است، به خاطر باريدن بىموقع، جريان سيل، خرابىها و آتش سوزىها و از جهت ديگر سبب شادى و نشاط و اميد است، زيرا سبب ريزش باران، سيرابى درختان و زراعتها، طراوت و شادابى هوا و پاكى و نظافت است.
جلد 4 - صفحه 327
پیام ها
1- گرچه به ظاهر، عوامل طبيعى زمينه پيدايش رعد و برق و باران است، ولى مبدا و موجد همه عوامل خداوند است. «يُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ»
2- كشف قوانين فيزيكى وشيميايى طبيعت، نبايد از ايمان ما به خداوند بكاهد، زيرا طبيعت وقوانينش مخلوق خدا هستند. يُرِيكُمُ الْبَرْقَ ... يُنْشِئُ السَّحابَ"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۱۲_جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَ يُرْسِلُ الصَّواعِقَ فَيُصِيبُ بِها مَنْ يَشاءُ وَ هُمْ يُجادِلُونَ فِي اللَّهِ وَ هُوَ شَدِيدُ الْمِحالِ «13»
رعد با ستايش او و فرشتگان از بيم او تسبيح مىكنند و او صاعقهها را فرو مىفرستد تا هر كه را بخواهد مورد اصابت قرار دهد، در حالى كه آنان درباره خداوند به جدال مىپردازند و او سخت كيفر است.
نکته ها
در فرهنگ قرآن، كلّ هستى در حال تسبيح خداوند، آنهم تسبيحى براساس علم وشعور وانتخاب. جالب آنكه قرآن بگونهاى اين مطلب را طرح و بيان مىكند كه اذهان را به خود متوجّه سازد و ردّى بر ناباورىها باشد. از جمله:
1. آوردن الفاظى مثل «سبح» و «يُسَبِّحُ» كه صراحت در اين معنا دارد.
2. تكرار اين مطلب در سورههاى متعّدد.
3. آوردن مسئله تسبيح موجودات در ابتداى سوره و بلافاصله بعد از «بسماللَّه».
4. آوردن كلماتى از قبيل: قنوت وخضوع همه هستى «كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» «1»، سجده ستارگان و گياهان «وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ» «2»، اطاعت آسمان وزمين «قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ» «3»، آگاهى موجودات در نماز و تسبيح «كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ» «4»
«1». بقره، 116.
«2». الرحمن، 6.
«3». فصّلت، 11.
«4». نور، 41.
جلد 4 - صفحه 328
5. خطاب انسان به اينكه شما تسبيح آنان را درك نمىكنيد. «لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ» «1»
«محال» از «حِيلَةً» به معناى هر نوع چارهانديشى پنهانى است و چون چارهانديشى ملازم علم و قدرت است، لذا مفسران «شَدِيدُ الْمِحالِ» را «شديد القوة و العذاب» معنى كردهاند.
در برخى آيات قرآن، تسبيح و حمد الهى در كنار هم قرار گرفتهاند؛ «يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ»، «إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» «2» چنانكه در ذكر ركوع و سجود نيز چنين مىگوييم؛ «سبحان ربى العظيم و بحمده» و «سبحان ربى الاعلى و بحمده»
در روايات متعدّدى از اهل سنّت آمده است كه پيامبراكرم صلى الله عليه و آله به هنگام شنيدن صداى رعد سخن خود را قطع كرده و به دعا مشغول مىشدند و ديگران را نيز به اين كار ارشاد مىفرمودند. «3»
برخى صاعقهها كيفر و عذاب الهى مىباشند كه بر اقوام گنهكار نازل مىشوند، مانند قوم ثمود ... فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُونِ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «4»
پیام ها
1- رعد نيز مثل فرشته، تسبيحى آگاهانه و از روى شعور دارد، زيرا كلمه رعد و فرشته در كنار هم آمدهاند. «يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلائِكَةُ»
2- تسبيح فرشتگان بر اساس خداترسى و خشيت است. «مِنْ خِيفَتِهِ»
3- صاعقه و صاعقهگرفتگى يك امر تصادفى نيست، بلكه با خواست خدا و مطابق قوانين الهى است. «يُرْسِلُ الصَّواعِقَ فَيُصِيبُ بِها مَنْ يَشاءُ»
4- براى انسان لجوج، چيز خطرناكى مثل صاعقه هم بازدارنده نيست. «يُجادِلُونَ»
5- در فكر حيله وخدعه وجدال با خدا نباشيد كه با او نمىتوان درافتاد. «هُوَ شَدِيدُ الْمِحالِ»
6- هرگونه تدبير و حيلهاى بد نيست، چه بسا كه بايد در برابر افرادى، سختترين تدبيرها و برنامهريزىها را بكار برد. «شَدِيدُ الْمِحالِ»
«1». اسراء، 44.
«2». اسراء، 44.
«3». تفسير درالمنثور.
«4». فصّلت، 17.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 329"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۱۳جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
011.mp3
1.36M
سلام علیکم
با هدف ترویج و آموزش و گسترش فرهنگ قرآنی
هر هفته یک صفحه از قرآن با صوت استاد پرهیزکار و متن همان صفحه در کانال قرار خواهد گرفت
#صفحه_۱۱_جز۱_بقره_پرهیزکار
#خانه_قرآنی_کریمه_منطقه_۱۸ ارتباط با ادمین @S_K_ahmadi54
https://eitaa.com/kareme18
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَباسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْماءِ لِيَبْلُغَ فاهُ وَ ما هُوَ بِبالِغِهِ وَ ما دُعاءُ الْكافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلالٍ «14»
تنها خواندن او حقّ است و كسانى را كه (مشركان) جز او مىخوانند هيچ پاسخشان نمىگويند، مگر مانند كسى كه دو دستش را به سوى آب گشوده تا آن را بدهانش رساند و حال آنكه نخواهد رسيد و دعا و خواست كافران (از غير خدا) جز در گمراهى (وبه هدر رفتن و انحراف) نيست.
نکته ها
دعوت به پرستش خداى ودورى از توجّه به ديگران و تنها او را مؤثر دانستن، بارها در قرآن تذكّر داده شده است. از جمله: اگر انسان، تنها از من درخواست كند، من حتماً او را پاسخ مىدهم. «أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ» «1» امّا اگر به سراغ ديگران رفت و از آنها حاجت خواست، بداند آنها نمىشنوند و اگر هم بشنوند اجابت نمىكنند. «إِنْ تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعاءَكُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَكُمْ» «2»
انسانِ محدود در زندگى پرحادثه دنيا نيازمند پناهگاهى مطمئن است، انبيا پناهگاه واقعى را به او معرّفى مىكنند، «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ» امّا كمكهاى ديگران (طاغوتها) يا براى استحمار يا استثمار يا تبليغات وحفظ موقعيّت خود و يا ... مىباشد و در واقع آنچه براى آنها مطرح نيست، انسان است.
انسان، فطرتاً تشنه حقّ و خواستار حقيقت است «لِيَبْلُغَ فاهُ» ولى راه وصول به آن را گم مىكند. امّا جز ايمان به خدا و عشق و انس به او و دعا و درخواست از او، هيچ چيز ديگرى انسانِ بىنهايت طلب را سيراب نمىكند. «وَ ما هُوَ بِبالِغِهِ» چرا كه غير از اللَّه هر چه باشد سراب است و دعا از غير او بيهوده.
«1». بقره، 186.
«2». فاطر، 14.
جلد 4 - صفحه 330
پیام ها
1- جز خدا به سراغ ديگران نرويد كه از غير او هيچ كارى ساخته نيست. «لا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ»
2- سرچشمهى شرك مردم، تصوّرات و خيالات باطل آنهاست. كَباسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْماءِ ... وَ ما هُوَ بِبالِغِهِ
3- هركس خالصانه خدا را بخواند، با دست پر برمىگردد. دست خالى برگشتن به خاطر توجّه به غير خداست. لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِ ... وَ ما دُعاءُ الْكافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلالٍ"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۱۴جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As