eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
102 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ «15» و (پيامبران ومومنان) در انتظار فتح و پيروزى بودند، و (لى) تمام ستمگران لجوج محروم ماندند. مِنْ وَرائِهِ جَهَنَّمُ وَ يُسْقى‌ مِنْ ماءٍ صَدِيدٍ «16» عاقبتِ اين (ستمگرانِ لجوج)، دوزخ است واز آبى بدبو وچركين نوشانده مى‌شوند. نکته ها «وراء» به معناى عاقبت و پايان است، چنانكه در فارسى نيز مى‌گوييم: پشت سر اين غذا مريضى است. «1» همه‌ى انبيا در انتظار پيروزى بودند. نوح مى‌گويد: «أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ» «2» خداوندا! من مغلوبم، كمكى برسان. ساير انبيا نيز از خداوند فتح و پيروزى مى‌خواستند: «رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْفاتِحِينَ» «3» پروردگارا! ميان ما و قوم ما به حقّ حكم كن، كفّار نيز به مسلمانان مى‌گفتند: شما كه مى‌گوييد ما در روزى پيروز خواهيم شد، پس آن روز كى فرا مى‌رسد؟ «مَتى‌ هذَا الْفَتْحُ» «4» اين جاست كه قرآن كريم در آيات بسيارى از «1». تفسير نمونه. «2». قمر، 10. «3». اعراف، 89. «4». سجده، 28. جلد 4 - صفحه 400 پيروزى پيامبران و نابودى كافران و عذاب آنان سخن مى‌گويد و با قاطعيّت به كفّار اعلام مى‌كند كه آن روز به زودى فرا مى‌رسد. نوشيدنى‌هاى دوزخيان در قيامت سوزنده است نه سيراب كننده: الف: «سُقُوا ماءً حَمِيماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ» «1» از آب جوشانى نوشانده مى‌شوند كه درون آن‌ها را قطعه قطعه مى‌كند. ب: «يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ» «2» از آبى همچون مس گداخته پذيرايى مى‌شوند، كه حرارت آن صورت‌ها را كباب مى‌كند. اما اهل بهشت در كنار نهرهايى از آب گوارا زندگى مى‌كنند و از شير و عسل مصفّا كه از طرف خداوند براى آنان آماده شده است استفاده مى‌كنند و از همه‌ى نعمت‌هاى الهى بهره‌مندند. «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً» «3» در تاريخ آمده است: يكى از ستمگران بنى‌اميّه به نام «وليدبن‌يزيد بن عبدالملك» روزى براى آگاه شدن از آينده‌اش، قرآن را باز كرد و چشمش به اين آيه‌ «وَ اسْتَفْتَحُوا ...» افتاد، عصبانى شد و قرآن را پاره كرد و شعرى به اين مضمون سرود: اى قرآن! تو مرا جبّار عنيد مى‌دانى و تهديدم مى‌كنى؟ آرى، من همان جبّار عنيدم. من امروز تو را پاره مى‌كنم، تا در قيامت گواهى دهى كه وليد مرا پاره‌پاره كرد. «4» «1». محمد، 15. «2». كهف، 29. «3». انسان، 21. «4». تفسير نمونه." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) يَتَجَرَّعُهُ وَ لا يَكادُ يُسِيغُهُ وَ يَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ما هُوَ بِمَيِّتٍ وَ مِنْ وَرائِهِ عَذابٌ غَلِيظٌ «17» آن (آب چركين) را جرعه جرعه مى‌آشامد، در حالى كه فرو بردن آن هرگز گوارا نيست و مرگ از هر سو به سراغ او مى‌آيد، ولى او مردنى نيست وپس از آن، عذاب شديدى است. جلد 4 - صفحه 401 نکته ها در اين آيه، سيمايى از عذاب دوزخيان مطرح شده است: الف: عذاب اهل دوزخ ذرّه ذرّه است تا شكنجه‌ى آنان بيشتر باشد. ب: عذاب‌هاى گوناگون، دوزخيان را تا مرز مرگ پيش مى‌برند، ولى آنان نمى‌ميرند. ج: عذاب‌ها، عقبه‌هاى سخت‌ترى دارد و رو به افزايش است. قرآن در وصف عذاب قيامت، چندين تعبير دارد: «أَلِيمٌ»، «شَدِيدُ»، «غَلِيظٌ»، «عَظِيمٌ» كه همه اشاره به شدت و عظمت عذاب دارد. «اساغه» به معناى آشاميدن آب است با ميل و رغبت. جمله‌ى‌ «لا يَكادُ يُسِيغُهُ» يعنى هرگز با ميل خود آن را نمى‌آشامد. «1» رسول‌اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هركس شراب بنوشد، تا چهل روز نمازش قبول نمى‌شود و سزاوار است كه خداوند از آب بد بوى متعفّنِ دوزخ، به او بنوشاند. «2» پیام ها 1- عذاب دوزخ تدريجى و دائمى است. «يَتَجَرَّعُهُ» 2- دوزخيان مرگ ندارند و عذاب دوزخ سبب مرگ نمى‌شود. «ما هُوَ بِمَيِّتٍ» 3- عذاب دوزخ رو به افزايش است. «وَ مِنْ وَرائِهِ عَذابٌ غَلِيظٌ» «1». تفسير تبيان. «2». تفسير مجمع البيان. تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 402" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عاصِفٍ لا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلى‌ شَيْ‌ءٍ ذلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِيدُ «18» مَثل (كارهاى) كسانى‌كه به پروردگارشان كفر ورزيدند، همچون خاكسترى است كه در روز طوفانى تندبادى بر آن بوزد، آنان بر حفظ ذره‌اى از آنچه بدست آورده‌اند، قادر نيستند. اين، همان گمراهىِ دور و عميق است. نکته ها در آيات قبل، سخن از خسران و محروميّت ستمگران لجوج بود، «وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ» اين آيه توضيح همان خسارت است. خداوند بدى‌هاى مؤمنان را در شرايطى به نيكى‌ها وحسنات تبديل مى‌كند، «يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» «1» ولى اعمال بد كفّار، حسناتشان را نابود مى‌كند، «كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ» و در آيات ديگر آمده است: «حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ» «2» يعنى اعمالشان محو مى‌شود. قرآن در آيات زيادى مسأله‌ى پوچ شدن و بى‌ثمر بودن اعمال كفّار را مطرح كرده است: از جمله مى‌فرمايد: «وَ قَدِمْنا إِلى‌ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً» «3» ما اعمال آنها را مى‌آوريم و پوچ مى‌كنيم. و اگر درباره‌ى كفّار مى‌خوانيم: «فَلا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْناً» «4» در قيامت ميزانى براى كفار به‌پا نمى‌كنيم، شايد اشاره به همين مطلب باشد. پیام ها 1- اعمال كفار، آتشى است كه جز خاكستر چيزى به جاى نمى‌گذارد. «كَرَمادٍ» 2- اعمال كفّار، شما را خيره و دلباخته نكند كه پوچ و بى‌ثمر است. «كَرَمادٍ» 3- كافرِ سرمست، از توبه و نجات دور است. «الْبَعِيدُ» «1». فرقان، 70. «2». اعراف، 147. «3». فرقان، 23. «4». كهف، 105. جلد 4 - صفحه 403 4- كفر اعمال نيك را هم به باد مى‌دهد. كَفَرُوا ... أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ پانویس" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ «19» آيا نديدى كه خداوند آسمان‌ها و زمين را به حقّ آفريد؟ اگر بخواهد شما را مى‌برد و آفريده‌اى جديد (به جاى شما) مى‌آورد. وَ ما ذلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ «20» و اين تبديل و جابه جايى، براى خداوند سخت نيست. نکته ها قرآن، چندين بار فرموده: ما آسمان‌ها و زمين را بيهوده و بازيچه نيافريديم. «ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ» «1»، در جاى ديگر مى‌فرمايد: «ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلًا ذلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا» «2» آرى، اين كفّارند كه خلقت هستى را بى‌هدف و باطل مى‌پندارند. پیام ها 1- آفرينش آسمان‌ها و زمين، بر اساس حكمت و مصلحت و هدفى شايسته انجام گرفته است. «بِالْحَقِّ» 2- خداوند، به بود ونبود ما نيازى ندارد، مغرور نشويم. «إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ» 3- هستى و دوام آن، به اراده و مشيّت الهى وابسته است. «إِنْ يَشَأْ» 4- جهان بدون انسان باطل است، حتّى اگر شما را ببريم، انسان‌هاى ديگرى را مى‌آوريم تا آفرينش آسمان‌ها و زمين بيهوده نباشد. «3» «يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ» «1». دخان، 38. «2». ص، 27. «3». تفسير الميزان. تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 404" ‏‏‏‏٠جز۱۳ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ بَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعاً فَقالَ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذابِ اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ قالُوا لَوْ هَدانَا اللَّهُ لَهَدَيْناكُمْ سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ مَحِيصٍ «21» و (در قيامت، مردم) همگى در پيشگاه خدا ظاهر شوند. پس ضعيفان به مستكبران گويند: ما (در دنيا) پيرو شما بوديم، پس آيا (امروز) مى‌توانيد چيزى از عذاب خدا را از ما بازداريد؟ (آن‌ها در پاسخ) گويند: اگر خداوند ما را (به رهايى از عذاب) هدايت كرد، قطعا ما شما را هدايت مى‌كنيم بر ما يكسان است كه فرياد و ناله بزنيم يا صبر كنيم (و ضجّه‌اى نزنيم) براى ما هيچ راه نجاتى نيست. نکته ها «بروز» به معناى خروج است و «مبارز» كسى را گويند كه از صف لشكر خارج شود و آمادگى خود را براى نبرد با دشمن اعلام كند. گرچه معمولًا مردم بر دين و روش حاكمانشان هستند، «النّاس على دين ملوكهم» امّا در سيستم مديريّت اسلامى، اطاعتِ مطلق از مدير نداريم. «لاطاعة لمخلوق فى معصية الخالق» «1» بنابراين، شعار «المأمور معذور» صحيح نيست. پیام ها 1- در قيامت، همه‌ى مردم يكجا در پيشگاه خداوند حاضر مى‌شوند. «جَمِيعاً» 2- نتيجه تقليد و پيروى كوركورانه، حسرت است. «كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ» 3- دوزخيان تنها تخفيف گوشه‌اى از عذاب را توقع دارند، نه تمام آن را. «مِنْ شَيْ‌ءٍ» 4- هدايت و ضلالت رهبران جامعه، در سعادت يا شقاوت مردم نقش مهمى دارد. «لَوْ هَدانَا اللَّهُ لَهَدَيْناكُمْ» 5- يكى از عذاب‌هاى روحى وروانى رهبران فاسد در قيامت، اقرار آنها به‌ «1». بحار، ج 10، ص 227. جلد 4 - صفحه 405 ناتوانى و بدبختى خود، در برابر پيروان خويش است. «لَوْ هَدانَا اللَّهُ لَهَدَيْناكُمْ» 6- آنها كه در دنيا، به انبيا مى‌گفتند: براى ما فرقى ندارد كه ما را موعظه كنيد يا نكنيد. «سَواءٌ عَلَيْنا أَ وَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْواعِظِينَ» «1» در قيامت هم مى‌گويند: فرقى ندارد كه ما جيغ بكشيم يا آرام باشيم، به هر حال، دچار عذابيم. «سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا» 7- فرار از دادگاه و كيفر الهى امكان ندارد. «ما لَنا مِنْ مَحِيصٍ» 8- در قيامت ميان كفّار، قيل و قال و گفتگو بسيار است. قال .... قالُوا «2» 9- در قيامت هيچ‌كس نمى‌توانند مانع عذاب الهى شود. «فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ» «1». شعراء، 136. «2». آيات مربوط به گفتگوى مستضعفان با مستكبران از كفار در قيامت، در سوره‌ى سبأ آيه 31 و سوره‌ى غافر آيه 47 نيز آمده است" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «22» و (چون كار كيفر و پاداش به اتمام رسد) شيطان (از روى ملامت به دوزخيان) گويد: همانا خداوند به شما وعده داد، وعده راست و من به شما وعده دادم، ولى با شما تخلّف كردم، من بر شما تسلّطى نداشتم، جز آن كه شما را دعوت كردم و شما (به ميل خود) استجابت كرديد. پس مرا ملامت و نكوهش نكنيد و خود را سرزنش كنيد. (در اين روز) نه من مى‌توانم فريادرس شما باشم و نه شما فريادرس من. من از اين‌كه مرا پيش از اين شريك خدا قرار داده بوديد، بيزارم. قطعاً براى ستمگران عذاب دردناكى است. «1». شعراء، 136. «2». آيات مربوط به گفتگوى مستضعفان با مستكبران از كفار در قيامت، در سوره‌ى سبأ آيه 31 و سوره‌ى غافر آيه 47 نيز آمده است. جلد 4 - صفحه 406 نکته ها گناهكار در قيامت دست و پا مى‌زند تا براى خود شريك جرم پيدا كند و انحراف خود را به گردن ديگران بيندازد. گاهى مى‌گويد: دوست بد مرا منحرف كرد. «لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ» «1» گاهى مى‌گويد: رهبران فاسد مرا فاسد كردند. «لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ» «2» گاهى شيطان را ملامت مى‌كند و او را عامل گمراهى خود مى‌داند، امّا شيطان مى‌گويد: مرا سرزنش نكنيد، فَلا تَلُومُونِي‌ ... من جز وسوسه و دعوت كارى نداشتم. انحراف از خود شما بود. تسلّط نداشتن شيطان بر انسان، هم مورد تأييد خداوند است و هم خود شيطان به آن اقرار دارد. «إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ» «3» تو بر بندگان خالص من تسلطى ندارى. در اين آيه نيز مى‌گويد: «ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ» پیام ها 1- وعده‌هاى الهى، حقّ و مطابق با واقع است. «وَعْدَ الْحَقِّ» 2- شيطان با وعده‌هايش انسان را فريب مى‌دهد. «وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ» چنانكه در جاى ديگر آمده: «يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً» «4» 3- شيطان، انسان را مجبور نمى‌كند، بلكه وسوسه و دعوت مى‌كند. «دَعَوْتُكُمْ» 4- حتّى شيطان، انسان فاسد را سرزنش مى‌كند. «لُومُوا أَنْفُسَكُمْ» 5- ملامت يكى از دلايل آزادى و اختيار انسان است، «فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ» زيرا انسان مجبور، ملامت ندارد. 6- گناه خود را به گردن شيطان نياندازيم. «فَلا تَلُومُونِي» 7- در قيامت رابطه‌ها قطع مى‌شود. «ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ» (رهبران باطل و پيروان آنان از يكديگر بيزارى مى‌جويند. شيطان به پيروانش مى‌گويد: «إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ» «1». فرقان، 29. «2». سبأ، 31. «3». حجر، 42. «4». نساء، 120. جلد 4 - صفحه 407 و پيروان گمراه نيز به رهبران خود مى‌گويند: اگر براى ما فرصتى‌پيش آيد و به دنيا برگرديم ما نيز از شما بيزارى خواهيم جست. «لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّؤُا مِنَّا» «1») 8- اطاعتِ غير خداوند شرك است. «أَشْرَكْتُمُونِ» 9- استجابت دعوت‌هاى شيطانى، ظلم به خود و مكتب است. «إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ» «1». بقره، 167." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ أُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ «23» و كسانى‌كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، به باغ‌هايى كه از زير درختانش نهرها جارى است داخل شوند آنان با اذن پرودگارشان براى هميشه در آن خواهند بود و تحيّت آنان به يكديگر سلام است. نکته ها در بهشت به هر سو بنگرى، سلام است: سلام از طرف خداوند، به اهل بهشت: «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ» «2» سلام از طرف فرشتگان به مؤمنان: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها» «3» سلام از طرف خود اهل بهشت به يكديگر: «تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ» گاهى انسان، خود به جايى مى‌رود و گاهى ديگران مى‌آيند و او را با تشريفاتى مخصوص به آن جا مى‌برند. خداوند در اين آيه مى‌فرمايد: «وَ أُدْخِلَ» يعنى اهل بهشت به صورت ساده و معمولى داخل نمى‌شوند، بلكه آنان را با احترام و تشريفات به بهشت مى‌برند. در آيه‌ى 72 سوره‌ى زمر نيز مى‌فرمايد: «وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً». اما درباره‌ى دوزخيان مى‌خوانيم كه آنان را با شكنجه به سوى عذاب مى‌برند: «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ» «4» او را بگيريد و ببنديد و سپس به دوزخ پرتاب كنيد. «2». يس، 58. «3». زمر، 73. «4». الحاقه، 30- 31. جلد 4 - صفحه 408 اهل دوزخ، از يكديگر متنفّر و بيزارند و همديگر را نفرين مى‌كنند، ولى بهشتيان به يكديگر سلام مى‌كنند. در بهشت، نهرهاى مختلفى وجود دارد: الف: نهر آب: «أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ» ب: نهر شير: «أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ» ج: نهر شراب بهشتى: «أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ» د: نهر عسل: «وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى» «1» پیام ها 1- مؤمنانِ نيكوكار، همواره در بهشت خواهند بود. أُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا ... خالِدِينَ‌ 2- بهشتيان اهل صفا و صميميّت و سلام‌اند، نه نزاع و قهر. «تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ» «1». محمّد، 15." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ «24» آيا نديدى كه خداوند چگونه مثل زده؟ كلمة طيّبه (سخن وايمان) پاك همانند درختى پاك است كه ريشه‌اش ثابت و شاخه‌اش در آسمان است. نکته ها شجره‌ى طيّبه و درخت پاك آثارى دارد، مانند: رشد داشتن، پرميوه بودن، سايه‌دار و پايدار بودن، در همه وقت ثمر دادن. انسان موحّد نيز هرگز راكد نيست و آثار ايمانش دائماً در گفتار و اعمالش آشكار است. اعتقادش دايمى است نه موسمى و همواره ديگران را به ايمان و معروف دعوت مى‌كند. در روايات و تفاسير از چند چيز به عنوان مصداق كلمه‌ى طيّبه ياد شده است: توحيد، ايمان، عقايد صحيح، رهبران آسمانى و ياران آنان. آرى توحيد، اصل ثابتى است كه در جلد 4 - صفحه 409 فطرت و عمق جان مردم جاى دارد. «أَصْلُها ثابِتٌ» و در تمام اعمال و گفتار و افكار انسان اثر مى‌گذارد. «فَرْعُها فِي السَّماءِ» و در همه وقت و در هر فراز و نشيبى مى‌توان از ميوه‌ى ايمان بهره‌مند شد. درخت توحيد ريشه‌اى ثابت دارد. تهديدها و توطئه‌ها و نيش‌ها و نوش‌ها و طاغوت‌ها آن را از پاى درنمى‌آورند و اگر در روايات اين درخت به پيامبر و اهل بيت او عليهم السلام تفسير شده، به خاطر همين است كه دين محمّد صلى الله عليه و آله و راه اهل بيتش در برابر آن همه دشمن، رو به گسترش است و روزى جهانگير خواهد شد. پیام ها 1- در مثال‌هاى قرآن دقت كنيم. «أَ لَمْ تَرَ» 2- عقيده حقّ، كلمه‌ى طيّبه‌اى است كه اصل آن در قلب مؤمن ثابت است. «أَصْلُها ثابِتٌ» و از الطاف خداوند آن است كه مؤمنان را بر اين عقيده حفظ مى‌كند. «يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ» «1» 3- كلام حقّ، پايدار واستوار و پابرجاست. كَلِمَةً طَيِّبَةً ... أَصْلُها ثابِتٌ‌ «1». ابراهيم، 27." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ «25» (شجرة طيّبة) با اذن پروردگارش، همواره ميوه مى‌دهد و خداوند براى مردم مثل‌هايى مى‌زند، باشد كه به ياد آرند و پند گيرند. نکته ها جز خداوند و ايمان به او، همه چيز فانى است، «كُلُّ شَيْ‌ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» «2» و چيزى كه فانى است نمى‌تواند براى هميشه ثمر دهد، ولى هر كارى كه رنگ خدايى دارد ابدى است، «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ» «3» آرى، رنگ خدايى ثابت است و ساير رنگ‌ها از بين‌ «2». قصص، 88. «3». نحل، 96. جلد 4 - صفحه 410 مى‌روند. «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً» «1» درخت ايمان همواره ثمر مى‌دهد و مومن در همه حال به ياد خدا و در پى انجام وظيفه است، در رفاه يا سختى، در خوشى يا ناخوشى، در فقر و غنى. هنگام تهديد ستمگران، تا پاى جان مقاومت مى‌كند. «إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا راغِبُونَ» «2» هنگام تبليغ، چشم داشتى به ديگران ندارد. «إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ» «3» هنگام خشم، براى رضاى او خود را نگاه مى‌دارد. «وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ» «4» هنگام ازدواج، بر او توكّل مى‌كند. «إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» «5» هنگام عبادت و اطاعت، قصد قربت دارد. «إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» «6» هنگام فقر، نزد اغنيا نمى‌رود واهل تملّق نيست. «رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ» «7» هنگام پيروزى يا شكست در جبهه‌ى نبرد، چون به وظيفه‌ى خود عمل كرده‌اند، خوشحال است. «إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ» «8» آرى! ايمان به خداوند متعال، همچون درختى است كه ميوه‌ى آن در هر لحظه، در دنيا و برزخ و قيامت انسان را كامياب مى‌كند. «تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ» ولى مال و مقام و فرزند و نعمت‌هاى ديگر، همچون درختى است كه تنها چند روز ميوه مى‌دهد، آن هم ميوه‌اى بسيار اندك. بگذريم كه گاهى همين مال و مقام و فرزند، هيچ ميوه‌اى ندارند و تنها وسيله‌ى شكنجه روحى انسان مى‌شوند. «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها» «9» پیام ها 1- درخت ايمان، همواره ثمر دارد ومومن پاييز وخزان ندارد. «أُكُلَها كُلَّ حِينٍ» 2- تشبيه و تمثيل، شيوه‌اى قرآنى براى توجه و تذكر مردم. «لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ» «1». بقره، 138. «2». قلم، 32. «3». يونس، 72. «4». آل‌عمران، 134. «5». نور، 32. «6». انعام، 162. «7». قصص، 24. «8». توبه، 52. «9». توبه، 55. تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 411" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ «26» و مَثَل سخن (و اعتقاد) پليد همچون درختى پليد (و بى‌ريشه) است كه از روى زمين برآمده و هيچ ثباتى ندارد. نکته ها «اجتثاث» به معناى قلع و قمع و كندن است. عقايد و كلمات و انسان‌هاى آلوده و منحرف، نه ريشه دارند و نه‌ميوه و نه‌گل و نه‌زيبايى وعطر، نه‌پايدارى نه‌سايه ونه‌رشد، بلكه خارى بر سر راه ديگرانند. پیام ها 1- از شيوه‌هاى تعليم و تربيت، روش مقايسه است. كَلِمَةً طَيِّبَةً ... كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ 2- شرك و هر چه كه دون اللَّه باشد، ثبات ودوام ندارد. «ما لَها مِنْ قَرارٍ» 3- عقايد باطل همچون علف‌هاى هرز، ريشه‌اى در عمق زمين ندارد، زيرا پايه و مبناى درست ندارد. «اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ «27» خداوند در زندگى دنيا و در آخرت، اهل ايمان را با كلام (و عقيده‌ى حقّ و) ثابت، پايدار قرار مى‌دهد و خدا ستمگران را (به حال خود رها كرده، توفيقشان را گرفته) گمراه مى‌كند و خداوند آنچه بخواهد (طبق عدل و حكمت خود) انجام مى‌دهد. پیام ها 1- بهره‌مندى از امدادهاى الهى، وابسته به راهى است كه انسان انتخاب مى‌كند. «يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا» جلد 4 - صفحه 412 2- اگر يارى خداوند نباشد، انسان در برابر وسوسه‌ها و هوس‌ها و طاغوت‌ها از پا درمى‌آيد و سقوط مى‌كند. «يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا» 3- اهل ايمان از نظر منطق، محكم و استوارند و در برابر مكتب‌هاى مادّى مى‌ايستند. «يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» 4- انسان اگر ايمان آورد، خدا او را بيمه مى‌كند و اگر به درخت خبيثه و مكتب باطل دل دهد، خدا او را رها مى‌كند. يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا ... يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ‌ 5- پذيرش مكتب‌هاى باطل، ظلم به خود و مكتب است. «الظَّالِمِينَ» 6- قهر الهى به راهى وابسته است كه انسان انتخاب مى‌كند. «يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ «28» آيا به كسانى‌كه نعمت خداوند را به كفر تبديل كردند و قوم خود را به سراى هلاكت در آوردند ننگريستى؟ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ «29» (آنان) به دوزخ درآيند كه چه بد جايگاهى است. نکته ها «بوار» به معناى بى‌رونقى و كساد شديدى است كه به هلاكت كشيده شود. «1» كفّار و مشركان نعمت‌هاى بزرگ الهى را به كفر تبديل كردند: الف: به جاى نعمت توحيد، شرك را برگزيدند. ب: نعمت فطرت پاك را رها كردند و به تقليد از نياكان گمراه خود پرداختند. ج: خرافات را بر وحى الهى ترجيح دادند. د: در برابر نعمتِ رهبران آسمانى، ناسپاسى كردند و از طاغوت‌ها پيروى كردند. «بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ» «1». مفردات راغب. جلد 4 - صفحه 413 در روايات بسيار مى‌خوانيم: امامان شيعه عليهم السلام فرمودند: «نحن و الله نعمة الله التى انعم بها على عباده» «1» به خدا سوگند نعمت‌هايى كه تبديل شدند، وجود ما بود. مردم ما را رها كردندو به سراغ رهبران ديگر رفتند. «بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ» مشابه اين آيه در آيات ديگر نيز آمده است، مثلًا در آيه 41 قصص مى‌فرمايد: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ» و در آيه 98 سوره كهف مى‌فرمايد: «يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ» پیام ها 1- هرگونه تبديل، تغيير و تحريف نعمت‌ها و آيات الهى كفر است. «بَدَّلُوا ... كُفْراً» 2- رهبران منحرف، مايه‌ى هلاكت و فساد جامعه مى‌شوند و مردم را به جهنّم مى‌فرستند. «وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ» «1». مجمع البيان." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ «30» (رهبران فاسد) براى خداوند شريك‌هايى قرار دادند تا مردم را از راه خدا گمراه نمايند. بگو: كامياب شويد كه قطعاً پايان كار شما آتش است. نکته ها بعضى در آفرينش جهان، براى خداوند شريك قايل‌اند و بعضى در نعمت‌ها براى خدا شريك مى‌پندارند. داشتنِ سلامتى و علم و قدرت و عزّت و مال را از هنر خود يا قدرت‌ها مى‌شمارند، اما بسيار زود درمى‌يابند كه به گمراهى رفتند. پیام ها 1- از بدترين انواع كفران نعمت، شريك قرار دادن براى خدا و گمراه كردن مردم‌ جلد 4 - صفحه 414 است. «وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلُّوا» 2- گاهى سرچشمه‌ى شرك، طاغوت‌ها هستند. «وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلُّوا» و گاهى جاذبه‌ى بت‌ها عامل انحرافند. «وَ اجْنُبْنِي وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ» «1» 3- خداوند افرادى را به حال خود رها مى‌كند. «قُلْ تَمَتَّعُوا» 4- كافران در دنيا كاميابند، ولى آخرت ندارند. «تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ» 5- هر رفاهى نشانه‌ى مهر نيست، شايد وسيله و مقدّمه‌ى قهر الهى باشد. «تَمَتَّعُوا» «1». ابراهيم، 35- 36." ‏‏‏‏٠جز۱۳ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ «31» (اى پيامبر) به بندگان من (آنان) كه ايمان آورده‌اند، بگو: نماز را برپا دارند، و از آنچه به آنان روزى داده‌ايم، پنهان و آشكار انفاق كنند قبل از آن كه روزى فرا رسد كه در آن نه دادوستدى باشد و نه دوستى و رابطه‌اى. نکته ها انفاق آشكار، سبب تربيت نسل وتشويق ديگران ورفع تهمت از خود است و انفاق پنهانى عامل رشد و اخلاص است. البتّه بعضى مفسّران گفته‌اند: انفاق علنى مربوط به انفاق‌هاى واجب مثل خمس و زكات است و انفاق مخفى مربوط به موارد مستحبّ مثل صدقه است. با اين‌كه هر يك از انفاق آشكار و پنهان آثارى دارند، ولى شايد بتوان گفت، انفاق پنهان بهتر است، چون در اين آيه‌ «سِرًّا» بر «عَلانِيَةً» مقدّم شده است. پیام ها 1- براى فرمان دادن، به طرف خود شخصيّت دهيد. «لِعِبادِيَ» بندگى خدا مدال افتخار مومنان است. جلد 4 - صفحه 415 2- ايمان قلبى كافى نيست، نماز، انفاق و عمل صالح لازم است. «آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا» 3- اسلام دين جامع است. رابطه با خدا و كمك به محرومان، در كنار هم و شرط قبولى يكديگرند. «يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا» 4- مورد انفاق، تنها مال نيست، از هر چه داريم بايد انفاق كنيم. (چه علم و ثروت، چه آبرو و قدرت) «مِمَّا رَزَقْناهُمْ» 5- انفاق بايد از رزق خدا يعنى مال حلال باشد، نه از هر مالى كه داشتيم. فرمود: «رَزَقْناهُمْ» و نفرمود «عندكم» 6- انفاق بايد گاهى پنهان و گاهى آشكارا باشد. «سِرًّا وَ عَلانِيَةً» 7- از فرصت‌ها استفاده كنيد. مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ‌ ... 8- اگر دنبال تجارت هستيد در دنيا با خدا معامله كنيد، زيرا كه در قيامت هيچ داد و ستدى نيست. «يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ» 9- با پول و پارتى نمى‌توان از عذاب قيامت فرار كرد. «لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ «32» خداست كه آسمان‌ها و زمين را آفريد و از آسمان، آبى فرو فرستاد، پس با آن براى رزق شما از (زمين) ميوه‌ها بيرون آورد و كشتى را رام شما نمود تا به فرمان او در دريا به حركت درآيد و براى شما نهرها را مسخّر نمود. نکته ها اين آيه از سه زاويه به مسأله‌ى آب اشاره كرده است: الف: آب باران كه وسيله‌ى آبيارى گياهان و مايه‌ى حيات آنها و سبب سالم سازى هوا و تغيير و تلطيف آن است. جلد 4 - صفحه 416 ب: آب دريا كه تأمين كننده‌ى زندگى حيوانات دريايى و بهترين و ارزان‌ترين مسير براى عبور كشتى‌ها و سرچشمه‌ى ابر و باران است. ج: آب نهرها كه وسيله‌ى آب رسانى به مناطق بى‌آب است. خداوند در آيه‌ى قبل به نماز و انفاق سفارش كرد. در اين آيه مى‌فرمايد: همه چيز را خدا به شما داده است، چرا در انفاق سستى مى‌كنيد؟ «تسخير» هم به معناى بهره‌گيرى از منافع است، مثل تسخير خورشيد وماه و هم به معناى سلطه و تسلّطِ كامل است، نظير تسخير كشتى‌ها ونهرها وتسلّط انسان بر آنها. پیام ها 1- شناخت نعمت‌هاى خداوند، بهترين راه خداشناسى است كه با فهم عموم و عشق و انگيزه و عبادت همراه است. خَلَقَ السَّماواتِ‌ ... سَخَّرَ لَكُمُ‌ 2- در ميان همه‌ى نعمت‌هاى خداوند، آب يكى از مهم‌ترين آنهاست. «ماءً- فِي الْبَحْرِ الْأَنْهارَ» 3- آفرينش هستى، براى انسان است. «رِزْقاً لَكُمْ‌- سَخَّرَ لَكُمُ» 4- گرچه اسباب مادّى نقش دارند، امّا تمام عوامل به فرمان خداست. «بِأَمْرِهِ» 5- انسان، بر طبيعت حاكم است‌ «سَخَّرَ لَكُمُ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ «33» و (خداوند) خورشيد و ماه را كه دايماً در حركت هستند، براى شما رام نمود و نيز شب و روز را براى شما مسخّر نمود. نکته ها «دائِبَيْنِ» از «دأب» به معناى عادت مستمرّه است. مانند: «كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ»* و «مراغى» در تفسير خود گفته است: «دائبين» به معناى «دائمين فى الحركة» است، مانند: «كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»* جلد 4 - صفحه 417 آرى خورشيد، نيروگاه بزرگى است كه دائماً كار مى‌كند. بر خلاف نيروگاه‌هاى بشرى كه هر چند وقت يك بار تعطيل و تعمير مى‌شوند. اگر خورشيد مدّتى نباشد چه مى‌شود؟ حيات انسان‌ها و گياهان و حيوانات به كجا منتهى خواهد شد؟ وجود ميكروب‌هاى فراوان و نبودن گرما و بخار و ... جهان را با چه مصيبتى روبه‌رو خواهد كرد؟ ابر و باد و مه و خورشيد و فلك دركارند تا تو نانى به كف آرى و به غفلت نخورى‌ همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى‌ پیام ها 1- نه فقط زمين و نعمت‌هاى زمينى، بلكه آسمان و اجرام آسمانى نيز براى بهره‌گيرى بشر و مطابق نيازهاى او آفريده شده‌اند. «سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ «34» و (خداوند) از هر آنچه كه از او خواستيد (و نياز داشتيد) به شما داده است، و اگر (بخواهيد) نعمت خدا را بشماريد، نمى‌توانيد آنها را به دقت شماره كنيد همانا انسان بسيار ستمگر و ناسپاس است. نکته ها در آيه 18 سوره‌ى نحل مى‌خوانيم: «إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ» اگر بخواهيد نعمت‌هاى خدا را بشماريد نمى‌توانيد. همانا خداوند بخشنده و مهربان است. در آيات قبل خوانديم كه رهبران فاسد، مردم را به سوى غير خدا دعوت مى‌كنند. «جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً» اين آيه مى‌گويد: با آنكه از غير خدا هيچ كارى ساخته نيست و هر كه هر چه دارد از آنِ خداست، ولى انسان، بى‌توجّه و ناسپاس است. «عد» يعنى شمردن، «احصاء» يعنى شمردن با دقت بگونه‌اى كه هيچ چيز از قلم نيافتد. جلد 4 - صفحه 418 پیام ها 1- عوامل توليد در اختيار انسان است. (آب، خاك و نور خورشيد ...) اگر نارسايى و كمبودى وجود دارد به خاطر مديريّت غلط و توزيع نامطلوب است. وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِ‌ ... إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ 2- خدايى كه بشر را آفريد، همه‌ى نيازهاى او را از راه درست برآورده ساخت، اما انسان به دنبال رفع نيازهاى خود از راه گناه است. آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ‌ ... إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ 3- انسان موجودى نيازمند و محتاج است. «سَأَلْتُمُوهُ» 4- انسان قدرت ندارد نعمت‌هاى خدا را بشمارد، چه رسد به اين كه بخواهد شكر آنها را به جاى آورد. «لا تُحْصُوها» 5- اگر انسان از نعمت‌هاى الهى درست استفاده نكند، بسيار ستمگر و كفران كننده است. «لَظَلُومٌ كَفَّارٌ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As