"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ «3»
آنان را (به حال خود) رها كن تا بخورند و بهرهمند شوند و آرزوها سرگرمشان كند، پس به زودى (نتيجه اين بىتفاوتىها را) خواهند فهميد.
نکته ها
مسئله رهاكردن كفّار به حال خود كه از جملهى «ذَرْهُمْ» استفاده مىشود، به خاطر سركشى خود آنان است، وگرنه خداوند ابتدا براى هدايت همهى انسانها، پيامبر فرستاده و كسى را به حال خود رها نكرده است. چنانكه اين مطلب بارها در قرآن مطرح شده است. از جمله: «وَ نَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ» «1»، آنان را رها مىكنيم تا در سركشى خود سردرگم شوند و در جاى ديگر مىفرمايد: «وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ» «2» آنان را در سركشى كردن مهلت مىدهيم.
انسان به آرزو زنده است و اگر روزى آرزو از انسان گرفته شود از كار و تلاش دست برمىدارد. امّا آرزويى كه در اسلام مورد انتقاد قرار گرفته است، مربوط به موارد ذيل است:
1. آرزوى طولانى، 2. آرزوى بيش از عمل، 3. آرزوى بدون عمل، 4. آرزويى كه انسان را سرگرم كند، 5، آرزوى خير داشتن از كار و افراد بد.
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله فرمود: من از دو چيز بر شما مىترسم؛ يكى پيروى از هوسها كه شما را از حقّ باز دارد و ديگرى آرزوهاى طولانى كه شما را از آخرت غافل نمايد. در دعاى كميل مىخوانيم: آرزوهاى طولانى، انسان را از رسيدن به خيرات محروم مىكند. «و حبسنى عن نفعى بعد آمالى»
«1». انعام، 110.
«2». بقره، 15.
جلد 4 - صفحه 440
پیام ها
1- در تبليغ و ارشاد وقت خود را صرف نااهلان نكنيد. «ذَرْهُمْ»
2- انسان، گاهى چنان در كفر غوطهور مىشود كه برهان و هشدار انبيا نيز او را بيدار نمىكند «ذَرْهُمْ»
3- آرزو اگر انسان را غافل كند، نابجاست. «وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ» (ولى اگر انسان را به كار و تلاش وادار كند خوب است زيرا در قرآن مىخوانيم: «وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلًا» «1»)
4- مهلت الهى را نشانه لطف و رحمت او ندانيم. ذَرْهُمْ ... فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
(گاهى پزشك به اطرافيان بيمار مىگويد: مريض را رها كنيد و هر چه مىخواهد بخورد به او بدهيد، زيرا كار از كار گذشته است)
«1». كهف، 46."
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۳جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا وَ لَها كِتابٌ مَعْلُومٌ «4»
و ما اهل هيچ قريهاى را هلاك نكرديم مگر آنكه براى آن (كارنامه و) كتابى معلوم بود.
پیام ها
1- كاميابىهاى دنياپرستان پايانى دارد. «ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ»
2- اگر بخواهيم مىتوانيم كفّار را فوراً نابود كنيم، امّا برنامه و سنّت ما فرصت دادن و تأخير است. «لَها كِتابٌ مَعْلُومٌ»
3- به مهلت دادنهاى الهى مغرور نشويم. «لَها كِتابٌ مَعْلُومٌ»
4- جامعه و تاريخ نيز قانون و زمانبندى و اصولى دارند. «قرية الا و لها كتاب معلوم»
فسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 441"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۴_جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ «5»
هيچ امّتى از اجل خود نه پيش مىافتد و نه پس مىماند.
نکته ها
اجَل و حوادثى كه پيش مىآيد دو نوع است: حتمى و غيرحتمى. اجَل غيرحتمى با دعا و صدقه و كارهاى خير قابل تغيير است، امّا اجَل حتمى قابل تغيير نيست.
پیام ها
1- نه تنها افراد بلكه امّتها و تاريخ آنان زمانبندى واجَل دارند. «اجلا»
2- بقا و ثبات افراد وامّتها به دست خداست وانسان در جلو وعقب انداختن برنامههاى حتمى الهى، نقشى ندارد. ما تَسْبِقُ ... وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۴_۵جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالُوا يا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ «6»
و كفّار گفتند: اى كسىكه (ادّعا دارى) ذكر (الهى) بر اونازل شده! به يقين تو ديوانهاى!
لَوْ ما تَأْتِينا بِالْمَلائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ «7»
اگر از راستگويانى چرا فرشتگان را پيش ما نمىآورى؟
نکته ها
«لَمَجْنُونٌ» به معناى بىعقل نيست، بلكه به معناى جنزده است. همانگونه كه كلمه «ديوانه» به معناى ديوزده است و در جاهليّت اعتقاد داشتند كه شاعر به خاطر ارتباطى كه با جنّ دارد مىتواند شعر بگويد.
در اين دو آيه تحقير وتمسخر وتهمت وترديد، با انواع تأكيدها براى پيامبر صلى الله عليه و آله از زبان كفّار مطرح شده است. «يا أَيُّهَا الَّذِي» به جاى «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ»* يك نوع تحقير است، «الذِّكْرُ» با توجّهبه اينكه كفّار به وحى عقيده نداشتند، يك نوع تمسخر است و «لَمَجْنُونٌ» تهمت
جلد 4 - صفحه 442
است و جمله «إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ» نشانهى ترديد آنان در نبوّت است. به علاوه حرف «إِنْ» و حرف لام در جمله «إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ» و قالب جمله اسميه، نشانهى انواع تاكيد در سخن و عقيده انحرافى آنهاست.
پیام ها
1- توجّه به معنويات، نزد گروهى ديوانگى است. «إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ»
2- كفّار سرچشمه سخنان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را كه وحى است قبول نداشتند. لذا به جاى «أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ» مىگفتند: «نُزِّلَ عَلَيْهِ»
3- كفّار، نشانهى صداقت پيامبر را نزول فرشته مىدانستند، ولى اين بهانهاى بيش نبود، زيرا در جاى ديگر قرآن مىخوانيم: اگر بر فرض ما فرشتگان را بر آنان نازل كنيم و مردگان زنده شوند و با آنان سخن بگويند و در برابر چشمشان همه چيز را حاضر كنيم، باز هم ايمان نمىآورند. «ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا»*"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۶_۷جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As