eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
103 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ «22» وبادها را براى بارور ساختن (ابرها و گياهان) فرستاديم و از آسمان آبى نازل كرديم، پس شما را بدان سيراب نموديم در حالى كه شما نه خزينه‌دار بارانيد و نه مى‌توانيد آن را براى خود (در ابرها يا در زمين) ذخيره كنيد. نکته ها «لَواقِحَ» از «لقاح» به معناى بارور كردن ابرها، از طريق پيوند ابرهاى مثبت و منفى است ويا به معناى بارور كردن گياهان، از طريق انتقال گرده‌هاى گياهان است. در آيه 41 سوره ذاريات مى‌خوانيم كه گاهى باد عقيم و بى‌فايده است و گاهى سرچشمه بركات مى‌شود. همان گونه كه در آيه 43 سوره نور مى‌خوانيم: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ» آيا نمى‌بينى كه خداوند ابرهاى‌پراكنده را سوق مى‌دهد، سپس به يكديگر متّصل مى‌كند، سپس آنها را متراكم مى‌كند، پس مى‌بينى كه باران از ميان آنها بيرون مى‌آيد. جلد 4 - صفحه 453 انسان براى مدّت طولانى نه مى‌تواند آب را در ابرها نگاه دارد و نه روى زمين، چون فرو مى‌رود و نه در درّه‌هاى سنگى، چون بخار مى‌شود. پیام ها 1- كارگردان و مدبّر هستى اوست. «أَرْسَلْنَا، فَأَنْزَلْنا، اسقينا» 2- انسان از نگهدارى ضرورى‌ترين نيازها نيز عاجز است. «وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ» 3- نعمت آب غير از نعمت سيراب شدن است. «فَأَسْقَيْناكُمُوهُ» (اينكه انسان آب بنوشد و سيراب شود، خود نعمتى علاوه بر نعمت آب است، زيرا مى‌شد كه انسان تشنه آب بنوشد ولى سيراب نشود." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از خانه قرآنی کریمه
سلام علیکم با هدف ترویج و آموزش و گسترش فرهنگ قرآنی هر هفته یک صفحه از قرآن با صوت استاد پرهیزکار و متن همان صفحه در کانال قرار خواهد گرفت ٠_جز۱_بقره_پرهیزکار ارتباط با ادمین @S_K_ahmadi54 https://eitaa.com/kareme18
هدایت شده از خانه قرآنی کریمه
3543700.mp3
913.7K
سلام علیکم با هدف ترویج و آموزش و گسترش فرهنگ قرآنی هر هفته یک صفحه از قرآن با صوت استاد پرهیزکار و متن همان صفحه در کانال قرار خواهد گرفت ٠_جز۱_بقره_پرهیزکار ارتباط با ادمین @S_K_ahmadi54 https://eitaa.com/kareme18
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ نَحْنُ الْوارِثُونَ «23» والبتّه اين مائيم كه زنده مى‌كنيم ومى‌ميرانيم ومائيم كه (بعد از مرگ همه، باقى مانده و) وارث مى‌شويم. وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ «24» و بدون شك ما به پيشينيان از شما علم داريم وبه آيندگان نيز آگاهيم. وَ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ «25» وهمانا پروردگار تو است كه همه آنان را محشور خواهد كرد، زيرا كه او حكيم وعليم است. نکته ها مفسران براى‌ «الْمُسْتَقْدِمِينَ» و «الْمُسْتَأْخِرِينَ» مصاديقى ذكر كرده‌اند، از جمله: 1. گذشتگان و باقيماندگان. 2. سبقت گيرندگان و عاشقان جبهه و غير آنان. 3. كسانى كه در صف اول نماز جماعت حاضر مى‌شوند و كسانى كه در صف آخر حضور جلد 4 - صفحه 454 مى‌يابند تا به زنان حاضر در جماعت نگاه بد كنند كه آيه مى‌فرمايد ما مى‌دانيم. در مقابل بعضى از خوبى به جائى رسيده بودند كه منزلشان را در معرض فروش قرار داده بودند تا در عوض در نزديك مسجد منزل تهيه كنند و به صف اول برسند كه آيه مى‌فرمايد ما اين افراد را نيز مى‌شناسيم. پیام ها 1- مرگ و حيات تنها بدست اوست. همه رفتنى هستند، پس سزاوار است با عمل خود ارث خوبى براى وارث حقيقى بجاى گذاريم. «نَحْنُ الْوارِثُونَ» 2- زمان، در علم خداوند اثرى ندارد. علم او به گذشته و حال و آينده يكسان است. عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ‌ ... عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ‌ 3- برپايى رستاخيز، كيفر وپاداش دادن از شئون ربوبيّت الهى است. «رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ» 4- دليل رستاخيز، حكمت خداوند است. (اگر ذرات خاك، غذا و غذا، نطفه و نطفه، انسان شود و با مرگ، دوباره به خاك تبديل شود وحساب وكتابى در كار نباشد، اين كار حكيمانه نيست.) «إِنَّهُ حَكِيمٌ» 5- در قيامت قديم وجديد با هم محشور مى‌شوند. «يَحْشُرُهُمْ» وخداوند بر عملكرد همه وآثار ونيّات هر فرد، آگاهى كامل دارد. «حَكِيمٌ عَلِيمٌ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ «26» وهمانا ما انسان را از گِلى خشك، از گِلى سياه متغير و بو گرفته، آفريديم. وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ «27» وقبل از انسان، جنّ را از آتشى سوزان و نافذ آفريديم. نکته ها «صَلْصالٍ» به گِل خشك و نپخته‌اى گويند كه هرگاه در آن دميده شود، صداى صوت از آن‌ جلد 4 - صفحه 455 برخاسته مى‌شود. «1» «حَمَإٍ» به گِل تيره رنگ و «مَسْنُونٍ» به معناى متغير است. «سموم» به باد داغى گفته مى‌شود كه مثل سمّ در عمق جان انسان اثر مى‌گذارد. اين آيه، يا اشاره به آفرينش اوّلين انسان يعنى حضرت آدم است، «خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ» «2» و يا مراد سير آفرينش همه انسان‌هاست كه مواد زمين از طريق غذا و نطفه به صورت انسان درمى‌آيد، همان گونه كه در سوره كهف آيه 37 مى‌خوانيم كه انسان در آغاز خاك، سپس نطفه و سپس به صورت انسان درمى‌آيد. «أَ كَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا» «3» در فرهنگ قرآن، جنّ موجودى مكلّف است كه مورد خطاب خداوند قرار گرفته است، «يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ»* و قرآن را مى‌فهمد. در اوّلين آيه از سوره جنّ مى‌خوانيم: «اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ» گروهى از جنّ قرآن را گوش كردند. جنّ همانند انسان داراى شهوت است. چنانكه درباره زنان بهشتى مى‌خوانيم كه آنها باكره هستند، نه انسانى با آنها آميزش كرده و نه جنّى. «لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ» «4» و طبق اين آيه آفرينش آن از آتش و قبل از انسان بوده است. چنانكه ابليس از جنّ است، «كانَ مِنَ الْجِنِّ» وهمانند ديگر كافران از جنّ به دوزخ مى‌رود. «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ» «5» «1». تفسير الميزان. «2». ص، 76. «3». كهف، 37. «4». الرحمن، 74. «5». هود، 119." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ «28» و (ياد كن) آنگاه كه پروردگارت به فرشتگان گفت: همانا من بشرى را از گِلى خشك سياه و بدبو شده خلق مى‌كنم. نکته ها «بشر» به ظاهر پوست گفته مى‌شود. جلد 4 - صفحه 456 پیام ها 1- آفرينش فرشتگان، قبل از انسان بوده است. (زيرا خداوند قبل از آفرينش انسان مسئله را با فرشتگان در ميان گذاشت) «وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ» 2- آفرينش انسان از خاك و مادّيات است ولذا گرايش غريزى او نيز به مادّيات است. خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ‌ ..." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ «29» پس هرگاه معتدل و استوارش ساختم و از روح خود در او دميدم، پس سجده‌كنان پيش او بيافتيد. فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ «30» پس فرشتگان همگى با هم و يك‌سره سجده كردند. إِلَّا إِبْلِيسَ أَبى‌ أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ «31» مگر ابليس از اينكه با سجده‌كنان باشد، خوددارى كرد. نکته ها مراد از دميده شدن روح خداوند در انسان، جان داشتن و نفس كشيدن نيست، زيرا كه حيوانات نيز نفس مى‌كشند، بلكه مراد اعطاى صفاتى چون خلّاقيّت، اراده و علم، از سوى خدا به انسان است و نسبت دادن روح به خداوند، براى شرافت روح است، نظير بيت‌اللَّه و شهراللَّه. سجده فرشتگان بر آدم، يك سجده تشريفاتى نبود، بلكه به معناى خضوع آنان در برابر آدم و نسل او بود. يعنى فرشتگان نيز در خدمت بشر و مسخّر اويند. «1» «1». تفسير الميزان. جلد 4 - صفحه 457 پیام ها 1- آفرينش انسان، كامل و متعادل است. «سَوَّيْتُهُ» 2- سجده فرشتگان، بخاطر دميده شدن روح خدا بود. «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا» تن‌آدمى شريف است به جان آدميّت‌ نه همين لباس زيباست نشان آدميّت‌ 3- انسان، موجودى است دو بُعدى و در هر دو بُعد كامل است. در بُعد مادّى، «سَوَّيْتُهُ» در بُعد معنوى، «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» 4- انسان، مظهر تجلّى بعضى صفات خداوند است. «مِنْ رُوحِي» 5- معنويّت، نياز به تن و مَركَب مادّى دارد. سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ‌ ... 6- كسانى‌كه حاضر نيستند در صفوف سجده‌كنان باشند، روح ابليسى دارند. إِلَّا إِبْلِيسَ أَبى‌ ... 7- گرچه سجود و ركوع يك ارزش است، ولى اگر همراه با ركوع و سجود ديگر نمازگزاران باشد ارزش كامل‌ترى دارد. «1» «مَعَ السَّاجِدِينَ» «1». «وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ» بقره، 43." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ يا إِبْلِيسُ ما لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ «32» (خداوند) فرمود: اى ابليس! چه شد تو را كه همراه (فرشتگان) سجده‌كنان نيستى؟ قالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ «33» (ابليس) گفت: من اين‌گونه نيستم كه براى بشرى كه او را از گِلى خشك، از گِلى سياه و بدبو آفريده‌اى، سجده كنم. قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ «34» (خداوند) فرمود: پس از صف فرشتگان (واين مقام) خارج شو كه همانا تو رانده و مطرودى. وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلى‌ يَوْمِ الدِّينِ «35» والبتّه تا روز جزا بر تو لعنت خواهد بود. جلد 4 - صفحه 458 پیام ها 1- در قضاوت تنها به علم خود تكيه نكنيم، بلكه از مجرم نيز اقرار بگيريم و با سؤال و جواب، منشأ جرم و روحيّات مجرم را براى همه روشن كنيم. «يا إِبْلِيسُ ما لَكَ» 2- اگر روحيّه تكبّر در شخصى پيدا شد، محيط وعواملِ ديگر، در هدايت او كارساز نيست. (ابليس در لابلاى فرشتگان و در محيط ملكوتى بود ليكن بخاطر لجاجت و تكبر آنگونه شد) «أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ» 3- برترى نژادى، يك فكر ابليسى است. خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ‌ ... 4- بدتر از سجده نكردن، غرور وتكبّر در برابر فرمان خداست. «لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ» 5- بدتر از گناه‌كردن، توجيه گناه است. «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ» (شيطان، گناه خود را توجيه كرد) 6- غرور و تكبر كه آمد، نور و روح الهى را در انسان نمى‌بيند. شيطان جسم خاكى بشر را ديد و حاضر به سجده نشد، در حالى كه دستور خداوند به سجده، به خاطر روح الهى او بود. «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ» 7- دستور و فرمان‌هاى الهى سبب اجبار نيست. «لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ» 8- تكبر، بزرگى نمى‌آورد، بلكه سبب تحقير مى‌شود. «فَاخْرُجْ» سبب نابودى و محو عبادات قبل مى‌شود. «فَإِنَّكَ رَجِيمٌ» 9- اجتهاد و اظهار نظر در برابر فرمان و دستور روشن الهى، جايز نيست. در مقابل فرمان: «فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ» جايى براى گفتار «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ» نيست. 10- يك لحظه نافرمانى و تكبّر، سبب خروج ابدى شد. «إِلى‌ يَوْمِ الدِّينِ» 11- متكبّر همواره مورد لعنت الهى است. «عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلى‌ يَوْمِ الدِّينِ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 459" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As